از محرمیت «سلبریتیها» تا بازی با ادبیات دینی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، این روزها دست یابی به شهرت امری دست نیافتنی نیست، فقط کافی است که جلوی دوربین موبایل خودت کمی شیرین کاری بلد باشی تا این که شهره عام و خاص شوی و کلیپتان همه جا دست به دست گردد.
در تمام دنیا بازیگرهای معروف و شاخص به عنوان سلبریتی معرفی میشوند، از بازیگران هالیوود همچون راسل کرو، دی کاپریو تا جنیفر لارنس و ...
این افراد نشانههای فرهنگی و ملی خودشان را حمل میکنند و در رسانههای اجتماعی خود تلاش دارند تا با مردم درباره دغدغههایشان صحبت کنند و نکته جالب این جاست که همیشه در قالب گفتمان فرهنگی ملی خودشان حرکت میکنند.
مثلا وقتی مصلحتهای اجتماعی در اروپا و آمریکا صلاح را بر فرزندآوری میبیند و سیاستهای دولتی به دنبال ازدیاد نسل میرود، این افراد با عکسهای خود که فرزندانشان را در آغوش گرفتند یا با کودکانشان مشغول بازی هستند، دیگران را تشویق به ازدواج و فرزندآوری میکنند.
قاعدتا این هنرپیشههای محبوب که ستارههای دیگر کشورهای دنیا آرزو دارند برای یک دقیقه بر روی سکویی بایستند که آنها امروز بر آستانش قرار گرفتند، هیچ گاه وارد حریمی نمیشوند که در آن تخصص ندارند و نسبت به مقولههای اجتماعی با حساسیت بیشتری نگاه میکنند.
تغییر در حدود اجتماعی و فرهنگی
اما این سوی مرزها و در کشور عزیزمان ایران، سلبریتیها تلاش میکنند تا مانند همکیشان خود در آن سوی مرزها کمی اجتماعی برخورد کنند و شخصیت محبوب خود را بیشتر در انظار عمومی قرار دهند و فعالیتهای مدنی انجام دهند.
حال به دلیل اینکه الگوی رفتاری این افراد متاثر از بازیگران غربی با ساختارهای فرهنگی و سبک زندگی غربی است، اما ناگزیر تلاش میکنند تا همانگونه عمل کنند و به همین دلیل است که گاه خطاهای جدی میکنند و با توجه به روحیه ضعیف خود، برای جمع اتفاق هم قاصر هستند.
اما از طرف دیگر نوعی توحش اجتماعی نیز دیده میشود. وقتی الهام چرخنده چادری شد یا این که بعضی بازیگران نسبت به مسائل دینی خود در سبک زندگی اسلامی مراعات کردند، حمله بی امان همین سلبریتیها سبب شد تا فضای جامعه کمی رنگ عوض کند.
اما برهنه شدن گلشیفته فراهانی و اعترافهای مکرر بازیگران فراری ایرانی که به شبکه جم رفته بودند، باعث شد تا از حجم این تهاجمات کاسته شود، اما این پایان ماجرای نیست.
آیا کسی نیست مرا ببیند؟
گاهی برای انسان سوال میشود که دلیل برخی اظهار نظرهای بازیگران چیست؟ باران کوثری مسئله قصاص را توحش میخواند و این روزها ساره بیات با انتشار یک عکس و پخش فیلم میگوید من با رضا قوچان نژاد «محرم» هستم.
ورود بازیگران به این عرصهها را میتوان به شیوههای مختلف تفسیر کرد، اول این که آنقدر عرصه فرهنگی کشور بی صاحب شده است که هر کسی میتواند هرگونه که دلش بخواهد فعالیت نماید و آزادی بی حدوحصر موجبات این اتفاق را فراهم آورده است.
یکی 2030 را امضا میکند و دیگری در رابطه با قصاص اظهاراتی را بیان میکند و فرد دیگری درباره ارتباط زن و مرد فتاوایی را صادر مینماید.
نکته دیگر ذهن فراخ سلبریتیهای ماست، در واقع بایستی با یک مشاوره فرهنگی درست به آنها این باور را دست داد که فقط در عرصه بازی کردن و نمایش توانایی دارند و چون مخاطبی را در این بخش به دست آوردهاند، دلیل نمیشود تا برای همه چیز و همه کس نسخه بپیچند.
کلام آخر
بایستی به این نکته توجه کرد که بازیگران ما قرابت معنایی کمتری نسبت به تفکر انقلابی دارند و همین مسئله سبب شده است که با توجه به سینمای نفتی ما و ارتزاق همین بازیگران به صورت مستقیم از بیت المال مسلمین و البته گاهی سفارتخانههای کشورهای اروپایی و استرالیا نمیتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند.
ولی برای اینکه بگویند که هنرمند آزادی هستند به سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی حملهور میشوند، بنابراین جلوی دوربین از خاطرات ورق بازی با دخترشان تا دودکردن قلیان در قهوهخانه برای مان میگویند و برای دلخوشی ما هم که شده با سگهای خود عکس میگیرند و با مفسدین اقتصادی همچون بابک زنجانی نیز نرد عشق میبازند.
نیاز است تا هنرمند انقلابی تربیت شود تا سخنگوی تفکر انقلاب باشد و الا وجود عدهای که آمال و آرزوهایشان در لاس وگاس و هتلهای منهتن میچرخد، چه جای بیان تفکر دینی است و همین که در محرم پیج، کانال یا ... خود را سیاه پوش میکند یا تسلیتی را عرضه میدارد، باید دستبوسشان هم بود. /۸۸۱/ی۷۰۴/س
علی اصغر سیاحت