۲۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۳
کد خبر: ۵۰۴۵۶۵
حجاب اجتماعی(۱۱)

فقه و حجاب اجتماعی

نماینده مجلس خبرگان رهبری با بیان این که فقه هیچ‌گاه به تنهایی توان تحقق حجاب را در جامعه ندارد، گفت: تحقق حجاب در جامعه با انذار، تبلیغ و کار فرهنگی است.
حجت‌‌الاسلام حاج ابوالقاسم

اشاره: حجت الاسلام و المسلمین محمد حاج ابوالقاسم متولد سال 1354، حافظ کل قرآن کریم، عضو مجلس خبرگان رهبری و مدیر مرکز تخصصی فقه نظام است. خبرنگار خبرگزاری رسا در رابطه با مسأله فقه و ظرفیت تحقق حجاب اجتماعی به گفت وگو نشسته است.

وی معتقد است استفاده از فقه به عنوان آخرین گام در تحقق حجاب اجتماعی امری مطلوب بوده و تحقق کار فرهنگی و زمینه‌سازی برای ایجاد حجاب از اموری است که در کنار تفکر فقهی ضروری و لازم به حساب می‌آید. متن زیر تفصیل دیدگاه ایشان در این‌باره است.     

رسا- مسأله حجاب در دوران انقلاب اسلامی یکی از مسائلی است که حکومت نوپای ایران با گذشت نزدیک به 4 دهه از عمر خود، هنوز به پاسخ درخور توجهی در عرصه اجتماعی و عملیاتی شدن آن دست نیافته است. در این زمینه دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. به نظر شما فقه در نسبت‌ سنجی با حجاب اجتماعی ظرفیت تحقق بخشی به حجاب اجتماعی را دارد؟

به نظر می‌رسد در درجه اول رسالت فقه و چیستی حجاب اجتماعی مشخص شود. به عقیده بنده رسالت فقه بیان احکام الله است و در واقع توضیح حد و حدود شرعی واجبات و محرمات است. وظیفه اصلی فقیه تشخیص و تعیین وظایف اصلی بندگان خدا در عرصه‌ها و ابعاد مختلف است. بنابراین فقیه در بخش حجاب وظیفه‌اش این است که معنای حجاب را مشخص کرده و ضوابط و شرایط آن را بیان کند. پوشش مردان و زنان باید چگونه باشد؟

اما بدیهی است که تفقه به تنهایی منجر به حضور حجاب در عرصه اجتماعی نخواهد شد چنان‌که در قرآن کریم نیز به این نکته اشاره می‌فرماید: «لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»[1]صرف تفقه هیچ‌گاه توان تحقق حجاب را در جامعه ندارد، بلکه تحقق حجاب در جامعه با انذار، تبلیغ و کار فرهنگی است. این تفکر که کار فقهی، جایگزین کارهای فرهنگی شده و وظایف آن را به عهده گیرد، نوعی اشتباه راهبردی است. وظیفه فقه بیان حد و حدود مسائل شرعی بوده و کار تبلیغی، فرهنگی در کنار آن باید صورت پذیرد تا چارچوب‌های فقهی در جامعه تحقق بیابد.

برای به نتیجه رسیدن انذار و تبلیغ فرهنگی در عرصه‌های مختلف تلاش بی‌وقفه لازم است و صرفاً با بیان محدوده حجاب، این پدیده تبدیل به یک فرهنگ اجتماعی نخواهد شد. به نظر می‌رسد برای تحقق حجاب اجتماعی رعایت چند نکته ضروری است. نخست این‌که باور به معاد و صفات خداوند متعال به فرهنگ عمومی القاء شده و برای مردم توضیح داده شود. در مرحله دوم کارکردها و تأثیرات دین در فرهنگ عمومی بیان شده و نفع آن برای مردم تبیین شود. در مرحله سوم نیز احکام مبتنی بر فلسفه آن‌ها برای مردم بیان شود. پس از رعایت نکات مذکور، جایگاه حجاب در هندسه فقه اسلامی مشخص شده و روابط زن و مرد و حساسیت‌های آن‌ها به صورت کامل تبیین می‌شود. در واقع کارکرد گزاره‌های فقهی پس از بیان این حقایق نمایان می‌شود و تذکری برای ارائه چارچوب شریعت خواهد بود. به عبارت بهتر کار فقهی حجاب آخرین گام برای تبدیل حجاب به یک پدیده اجتماعی است.

رسا- به نظر شما حاکمیت برای حل مسأله حجاب اجازه ورود به آن را دارد یا خیر؟

کارکرد اصلی قانون رعایت مصالح جامعه است بنابراین هر چیزی که مصالح مردم را تأمین کند، باید ضمانت قانونی و اجرایی داشته باشد. همان‌طور که می‌دانید تمامی احکام ‌الله تابع مصالح و مفاسد است. زمانی که خداوند کاری را واجب می‌کند حتماً دارای مصلحتی بوده و قانون هم باید ضمانت اجرایی آن را در جامعه تأمین کند، اما نکته مهم این‌جا است که قانونی ظرفیت اجرایی شدن را دارد که پیش از آن فرهنگ‌سازی درباره همان موضوع انجام شده باشد. برعکس اگر چنین اتفاقی نیفتد، قانون نمی‌تواند کارایی لازم را داشته باشد.

به عنوان مثال برای ضمانت اجرایی قواعد راهنمایی و رانندگی، قوانین متعددی وضع شده است. برخی از قوانین یا در گذشته وجود نداشته است و یا اگر هم بوده، به مرحله اجرا نرسیده است. زیرا چنین قانونی مورد پذیرش فرهنگ اجتماعی نبوده است. برای نمونه اگر مسئولان می‌خواهند بستن کمربند ایمنی تبدیل به یک قانون تمام عیار شده و مجریان در مقابل متخلفان با ابزارهای قانونی ایستادگی کنند، این امر نیازمند فرهنگ‌سازی است. در مرحله اول ضروری است فرهنگ‌سازی صورت بگیرد تا فضای اجتماعی درگیر این دیدگاه شده و جای خودش را در جامعه باز کند. زمانی که رفتار تبدیل به یک هنجار پذیرفته‌شده در جامعه شد آن‌گاه با متخلفین که از نگاه عامه مردم موجب ایجاد ناهنجاری در جامعه می‌شوند، برخورد کرد. مسأله حجاب نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست. شکی نیست که وجود قانون ضروری است اما ظرفیت فکری فرهنگی جامعه باید به حدی رسیده باشد که فرد بی‌حجاب را به عنوان هنجارشکن تلقی نماید تا وجود قانون مفید بوده و ظرفیت بازدارنگی داشته باشد. در غیر این صورت این قانون قابلیت اجرا ندارد و پافشاری بر چنین قانونی سست کردن قانون‌گذار و مایه وهن آن می‌باشد. بنابراین به اعتقاد بنده ضرورت وضع قانون بر کسی پوشیده نیست، اما در کنار آن وظیفه فرهنگ‌سازی نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.

رسا- با توجه به این‌که مسأله بی‌حجابی شیوع جهانی پیدا کرده است و  جامعه ایران نیز نیز از این دایره مستثنی نیست، آیا در جامعه اسلامی_ایرانی دیدگاه نسبت به حجاب باید فرهنگی مذهبی باشد یا سیاسی امنیتی؟

واژه امنیت دارای معانی مختلفی است. یک معنای آن امنیت در مقابل نا امنی سیاسی است. معنای دیگر آن امنیت در قبال نا امنی اجتماعی است. اما علی‌الظاهر منظور از کلمه امنیت در این سؤال که در کنار امنیت قرار گرفته است، همان امنیت سیاسی است. به نظر می‌رسد نگاه سیاسی امنیتی وقتی در نظام تدبیر اجتماعی از اهمیت و جایگاه برخوردار است که که یک خطر جدی نظام سیاسی کشور را تهدید کند. هرگاه یک خطر جدی نظام سیاسی کشور را تهدید کند، نگاه مسئولین به آن حادثه خطر آفرین، باید نگاه سیاسی امنیتی باشد، اما اگر پدیده در جامعه به تدریج در حال شکل‌گیری بوده و افرادی که به این پدیده مبتلا می‌شوند رویکرد مبارزه با نظام سیاسی را ندارند، در این صورت نباید این نوع رفتارها را رفتارهای سیاسی امنیتی دانست، زیرا حرکت اشخاص برخاسته از تقابل با ساختارهای نظام سیاسی نیست، بنابراین مقابله با چنین ناهنجاری مسیر سیاسی امنیتی را نباید بپیماید.

رسا- اکثر واجبات الهی و مفاهیم دینی از قبیل مفاهیمی است که ظرفیت آموزش دارد، یعنی انتقال آن به نسل بعد مستلزم چنین رویکردی است. به نظر حضرت‌عالی مسأله حجاب از چنین ظرفیتی برخوردار است؟ در صورتی که از این ظرفیتی برخوردار باشد، تابع چه محتوا و شرایطی است؟

مسأله حجاب مانند سایر احکام شرعی از سنخ مفاهیم آموزشی است و باید حد و حدود حجاب را تبیین کرد و تا احکام الله گفته نشود توقع عمل، توقع نابجایی است، اما اجرایی شدن حجاب و تحقق اجتماعی آن علاوه بر آموزش حد و حدود شرعی، مستلزم آموزش مفاهیم دیگری است که در مرحله پیش از تبیین مفاهیم شرعی باید اتفاق بیفتد. نخست باید باور به خدا و قیامت تقویت شود؛ باور به اینکه صلاحیت برنامه‌ریزی برای زندگی انسان در دست خداوند متعال است؛ باور به اینکه قرآن تعیین کننده مسائل بشریت تا روز قیامت است، و باور به اینکه حجاب مایه آرامش و امنیت و بی‌حجابی مایه نا آرامی و از هم گسستن نظام خانواده و نظام اجتماعی می‌شود. آموزش و درونی سازی این مفاهیم در کنار مسائل فقهی حجاب می‌تواند تحقق حجاب اجتماعی را به دنبال داشته باشد. اگر این اتفاق نیفتد کمترین بهره نصیب مان خواهد شد. درست مانند این است که در جامعه‌ای که اشخاص فلسفه راهنمایی و رانندگی را نمی‌فهمند یا بدان توجهی ندارند آموزش داده شود.

به نظر می‌رسد رویکرد تربیتی اهل‌بیت (ع) در تحقق اجتماعی مفاهیم قرآنی و دینی همین‌گونه بوده است. این بزرگواران صرفاً به دنبال تبیین حد و مرز حجاب نبوده‌اند و قرآن نیز صرف بیان حدود شرعی حجاب نیست، بلکه فلسفه حجاب را نیز متذکر شده است. به عنوان مثال در سوره مبارکه احزاب آمده است: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِکَ أَدْني‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً»[2]

رعایت حجاب تأثیر بسزایی در این دارد که شخص محجبه به عفت شناخته شود و مورد تعرض نا اهلان قرار نگیرد.

یا در آیه دیگری از همین سوره می‌فرماید: « فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في‌ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً» [3]رعایت عفاف در گفتار توسط بانوان کمک می‌کند به اینکه بیماری بیمار دلانی که نمی‌توانند خودشان را در شرایط خاص کنترل کنند تشدید نشود. رعایت عفاف موجب می‌شود این بیماری در عرصه جامعه و کلان کنترل شود. به عبارت بهتر رعایت عفاف و حجاب توسط یک زن نشانه آراستگی، عزت‌مندی و امنیت او در مقابل بیمارانی است که خواه ناخواه در جامعه حضور دارند. امیر المؤمنین (ع) می‌فرماید: «صِيَانَةُ المَرْأَةِ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا»[4] زن اگر آراسته به حجاب شود زیبایی او ماندگارتر و حال روحی و جسمی او بهتر از زمانی است که بی‌حجاب باشد. دقیقاً مشاهده شده است که حضرت همسو با قرآن کریم به بیان فلسفه و حکمت‌ها پرداخته و در کنار آن کارکردهای حجاب را نیز آموزش داده‌اند.

در پایان باید عرض کنم برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب ضروری است ناهنجاری‌هایی که توسط عدم رعایت حجاب در جامعه پدید می‌آیند، با استفاده از ظرفیت رسانه‌های نوشتاری، صوتی و تصویری به نحو احسن به مردم انتقال داده شود. جامعه باید بداند که خانم یا آقایی که عفاف و حجاب را رعایت نمی‌کند چه سرنوشتی در انتظار او است. کیفیت ازدواج، تشکیل خانواده و فرزندان او چگونه است. و در نقطه مقابل کسی که حجاب را رعایت می‌کند چه مزایا و برکاتی در زندگی‌اش وجود دارد. آرامش، امنیت خاطر، تربیت خانوادگی، و بقیه نکاتی که وجود دارد باید توسط اندیشمندان، هنرمندان و اصحاب رسانه در جامعه ترویج گردد تا بدین وسیله گرایش به سمت عفاف و حجاب بیشتر شود./882/ت۳۰۳/س

 

 


[1]. توبه/ 122

[2]. احزاب/ 59

[3]. احزاب/ 30

[4]. غررالحکم و دررالکلم، ص 418

ارسال نظرات