یادداشت/ برتری اخلاقی و علمی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، چنانچه برای همگان روشن است نهاد آموزش و پرورش به عنوان یکی از نهادهای مهم و فرهنگ ساز در هر جامعهای ایفای نقش میکند و به جرأت میتوان گفت که بخش عمدهای از شکل گرفتن فرهنگ یک جامعه مبتنی بر این نهاد است. طبیعتاً اگر این نهاد آموزشی بر ریل درستی قرار بگیرد و دارای محتوای ارزشی و انسانساز باشد میتواند باعث تعالی فرهنگ و شکوفایی مادی و معنوی نسل نو گردد.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به عنوان سندی راهبردی که واجد ویژگیهای ممتازی است در سال 90 ابلاغ شد؛ ولی تاکنون اجرایی نشده است. این روزها و در پی علنی شدن امضای سند 2030 توسط مسئولین کشور جا دارد که بیشتر به اهمیت سند تحول بنیادین پرداخته شود و مشخص گردد که با عملیاتی شدن آن حقیقتاً نیازی به سند دیکته شده غربی نیست.
از شاخصههای سند تحول این است که اگر عملیاتی شود و به صورت یک فرهنگ جامع در بیاید، به طرز چشمگیری میتواند روحیات دینی، مکارم اخلاقی، استکبار ستیزی، مهارت آموزی و موارد مثبت فراوان دیگری را در بین نسل جدید نهادینه کند.
از مواردی که در این سند جلوه پر رنگی دارد تأکید بر آموزههای دینی است و در فرازهای مختلفی بر این مسأله پافشاری شده است. این مطلب کاملا با فرهنگِ ایرانیِ مسلمان منطبق است.
حقیقتاً هم باید آموزههای دینی در فرهنگ تعلیم و تربیت ایران اسلامی اصل باشد و در درجه اول قرار بگیرد، چرا که ریشه یک مسلمان عقاید او است و بدون آن هویتی نخواهد داشت.
حالا اگر این مطالب با سند 2030 که آموزش مطالب خلاف اخلاق به کودکان یکی از ویژگیهای آن مقایسه شود، معلوم میگردد که چقدر تفاوت ماهوی بین اینها خواهد بود و مسئولان فرهنگی و آموزشی با پذیرش این سند چه خیانتی در حق دین و فرهنگ این مملکت روا داشتهاند.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش شامل هفت فصل است که چکیده آن به این شرح است.
فصل اول، بیانیه ارزشها
این ارزشها براساس آموزههای قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و حضرات اهل بیت علیهمالسلام، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رهنمودهای رهبر کبیر انقلاب اسلامی ،حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و سند چشمانداز بیست ساله و نقشه جامع علمی کشور و سیاستهای کلی تحول نظام آموزشی تهیه و تدوین شده است.
فصل دوم بیان مأموریت
این نهاد آموزش وپرورش مأموریت دارد با تأکید بر شایستگیهای پایه، زمینه دستیابی دانشآموزان در سنین لازم التعلیم طی ۱۲ پایه تحصیلی (چهار دوره سه ساله) به مراتبی از حیات طیبه در ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی و جهانی را به صورت نظاممند، همگانی، عادلانه و الزامی در ساختاری کارآمد و اثربخش فراهم سازد. انجام این مهم نقش زیرساختی در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی خواهد داشت.
فصل سوم چشم انداز افق 1404
بر پایه این چشمانداز، مدرسه جلوهای است از تحقق مراتب حیات طیبه، کانون عرضه خدمات و فرصتهای تعلیم و تربیتی، زمینهساز درک و اصلاح موقعیت توسط دانشآموزان و تکوین و تعالی پیوسته هویت آنان براساس نظام معیار اسلامی، در چارچوب فلسفه و رهنامه نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران.
فصل چهارم اهداف کلان
1ـ تربیت انسانی موحد و مؤمن و معتقد به معاد و آشنا و متعهد به مسئولیتها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران و طبیعت، حقیقتجو و عاقل، عدالتخواه و صلحجو، ظلمستیز، جهادگر، شجاع و...
2ـ ارتقای نقش نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی و خانواده در رشد و تعالی کشور، بسط و اعتلای فرهنگ عمومی و زمینهسازی برای اقتدار و مرجعیت علمی و تکوین تمدن اسلامی ـ ایرانی در راستای تحقق جامعه جهانی عدل مهدوی با تأکید بر تعمیق معرفت و بصیرت دینی و سیاسی... .
۳ـ گسترش و تأمین همهجانبه عدالت آموزشی و تربیتی.
۴ـ برقراری نظام اثر بخش و کارآمد مدیریت و مدیریت منابع انسانی براساس نظام معیار اسلامی.
۵ـ افزایش مشارکت و اثربخشی همگانی به ویژه خانواده در تعالی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
۶ـ بهسازی و تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی، مالی و اداری و زیرساختهای کالبدی.
۷ـ ارتقای اثربخشی و افزایش کارایی در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
۸ـ کسب موقعیت نخست تربیتی در منطقه و جهان اسلام و ارتقای فزاینده جایگاه تعلیم و تربیتی ایران در سطح جهانی.
فصل پنجم، راهبردهای کلان
این فصل شامل 13 بند است که دو مورد آن به این شرح است:
ـ استقرار نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی براساس مبانی نظری و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی.
ـ نهادینه کردن نگاه یکپارچه به فرآیند تعلیم و تربیت با رویکرد تعالیبخشی در کلیه مؤلفههای نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
ششم، هدفهای عملیاتی و راهکارها
این فصل مفصل ترین بخش این سند است ه اهدافی را مطرح میکند که بخشی از آن به این شرح است:
پرورش تربیت یافتگانی که:
ـ دین اسلام را حق دانسته و آن را به عنوان نظام معیار میشناسند و به آن باور دارند و آگاهانه و آزادانه و شجاعانه و فداکارانه برای تکوین تعالی اخلاق خود و دستیابی به مرتبهای از حیات طیبه و استقرار حکومت عدل جهانی مهدوی از آن تبعیت مینمایند و به رعایت احکام و مناسک دین و موازین اخلاقی مقید هستند.
ـ از دانشهای پایه و عمومی سازگار با نظام معیار اسلامی، همچنین از توان تفکر، درک و کشف پدیدهها و رویدادها به عنوان آیات الهی و تجلی فاعلیت خداوند در خلقت و نیز، دانش، بینش و مهارتها و روحیه مواجهه علمی و خلاق با مسائل فردی و خانوادگی و اجتماعی برخوردارند.
ـ با درک مفاهیم اجتماعی و سیاسی و «احترام به قانون» و اندیشهورزی در آنها، شایستگی رویارویی مسئولانه و خردمندانه با تحولات اجتماعی و سیاسی را کسب میکنند و با رعایت وحدت و تفاهم ملی، در دفاع از عزت و اقتدار ملی میکوشند و با روحیه مسئولیتپذیری و تعالیخواهی و برخوردار از مهارتهای ارتباطی، در حیات خانوادگی و اجتماعی (در سطوح محلی تا جهانی) با رعایت اصول برگرفته از نظام معیار اسلامی، مشارکت موثر دارند.
ـ با درک مفاهیم اقتصادی در چارچوب نظام معیار اسلامی از طریق کار و تلاش و روحیه انقلابی و جهادی، کارآفرینی، قناعت و انضباط مالی، مصرف بهینه و دوری از اسراف و تبذیر و با رعایت وجدان، عدالت و انصاف در روابط با دیگران در فعالیتهای اقتصادی در مقیاس خانوادگی، ملی و جهانی مشارکت مینمایند.
بعد از بیان این اهداف، راهکارهایی برای عملیاتی شدن این اهداف ذکر شده؛ از جمله:
- تدوین برنامههای عملیاتی لازم در راستای ترویج، تقویت مستمر و تحکیم فضایل اخلاقی در محیط های تربیتی با استفاده از تمام ظرفیتهای آموزشی و تربیتی با تأکید بر اولویت کرامت و عزتنفس و شجاعت، حیا و عفت، صداقت، مسئولیتپذیری و نظم در تمام دورههای تحصیلی.
ـ توسعه فرهنگ اقامه نماز و اهتمام به برپایی نماز جماعت در مدرسه و تقویت انس با قرآن در دانشآموزان و توسعه فرهنگ و سواد قرآنی با اصلاح برنامهها و توانمندسازی معلمان در راستای تقویت مهارت روخوانی و روانخوانی در دوره ابتدایی، آشنایی با مفاهیم کلیدی قرآن در دوره متوسطه اول و آموزش معارف قرآنی در متوسطه دوم براساس منشور توسعه فرهنگ قرآنی.
ـ ایجاد ساز وکارهای ترویج و نهادینهسازی فرهنگ ولایتمداری تولی و تبرّی، امر به معروف و نهی از منکر، روحیه جهادی و انتظار «زمینهسازی برای استقرار دولت عدل مهدوی (عج)» با تأکید بر بهرهگیری از ظرفیت حوزههای علمیه و نقش الگویی معلمان و اصلاح روشها.
- تعمیق تربیت و آداب اسلامی، تقویت اعتقاد و التزام به ارزشهای انقلاب اسلامی
- بازنگری و اصلاح برنامههای درسی مبتنی بر رویکرد فرهنگی ـ تربیتی و تقویت و توسعه جنبههای تربیتی و اخلاقی آنها به منظور فراهم آوردن زمینه تربیت پذیری دانشآموزان براساس فرهنگ اسلامی ـ ایرانی.
ـ تعمیق تقوای الهی و مهارت خویشتنداری، انتخابگری درست و تعالیبخش مستمر دانشآموزان با استفاده از فرصت ایامالله، برگزاری مراسم آگاهیبخش و نشاطانگیز در اعیاد و وفیات، حضور فعال و مشارکت دانشآموزان در محافل، مجالس و اماکن مذهبی و تقویت انس با دعا و توسل.
ـ تقویت شایستگیهای اعتقادی، اخلاقی و حرفهای مدیران و معلمان و تحکیم نقش الگویی آنان و فراهم آوردن سازوکارهای اجرایی برای مشارکت فعال و موثر ایشان در برنامههای تربیتی و فعالیتهای پرورشی مدارس و ... .
ـ تقویت ایمان، بصیرت دینی و باور به ارزشهای انقلاب اسلامی و توانمندسازی مربیان و دانشآموزان برای وفاداری و حمایت آگاهانه از این ارزشها و مواجهه هوشمندانه با توطئههای دشمنان با استفاده از ظرفیت برنامههای آموزشی و تربیتی آموزش و پرورش و مشارکت خانواده و سایر نهادها و دستگاهها به ویژه حوزههای علمیه و حضور فعال و سازمان یافته دانشآموزان و مدارس در برنامههای سیاسی و اجتماعی و انقلابی.
فصل هفتم، شامل چارچوب نهادی و نظام اجرایی تحول بنیادین آموزش و پرورش است./999/ی۷۰۳/س
بابک شکورزاده