۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۲
کد خبر: ۴۹۳۷۷۹
یادداشت؛

منتقدان وضع موجود، متحد شوید!

اگر دوست داریم با «ایران» جمله بسازیم، اما بدون رکود و بیکاری، چاره‌ای نیست الا حذف این کلیشه‌های بی‌عمل مزاحم که تمام واکنش‌شان به تلفات خونبار مردم، این است: «جای نگرانی نیست! کشته شدگان، بیمه هستند»!
یادداشت

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از «وطن امروز»، این روزنامه  در یادداشتی از «حسین قدیانی» نوشت:

خواهر یا برادری که داری این متن را می‌خوانی! اگر گله ‌داری از این همه خلف‌وعده، از این همه کارگر بیکار شده، از این همه کارخانه ورشکسته، از این همه رکود، از این همه تناقض میان آمار دولت و جیب ملت، از این همه عدم پاسخگویی که مختصر یارانه تو هموطن یا برادر و خواهر تو را قطع کنند بدون آنکه زحمت یک خط توضیح به خود بدهند، از این همه تفرعن، از این همه اشرافی‌گری، از این همه حقوق نجومی، از این همه مدیر شاسی‌بلند که با وجود آن همه تخلف میلیونی هر ماهه، آخرش هم طرف بشود ذخیره و امانتدار، از این همه فساد، از این همه تبعیض و از این همه دشمنی با تو و دوستی با دشمن، باید «تغییر» دهی فضا را که از قضا، تقدیر و قضا، بسته به تدبیر تو و رای تو هموطن عزیز است.

خواهرم! در جهت «تغییر وضع موجود»، هیچ مهم نیست اصلاح‌طلب باشی یا اصولگرا یا اصلا هیچ‌کدام، تهرانی باشی یا ساکن هر کجای دیگر این ایران عزیز، دانشجو باشی یا کارمند یا خانه‌دار، هرچه می‌خواهی باش اما برای «تغییر» چاره‌ای نیست الا «اتحاد»! اگر جملگی گلایه دارید از وضع موجود، پس یکدل و یکصدا و همه با هم عزم را برای تغییر، جزم کنید! همه شما خواهران عزیز، لابد در خانه خودتان یا آشنایان‌تان یا در و همسایه، کارگر بیکار شده دارید! و لابد دیده‌اید تبلیغ «خانه کارگر» را بر در و دیوار شهر! شگفتا! کارخانه، تعطیل و کارگر، بیکار اما «خانه کارگر» با سوءاستفاده از نام مقدس کارگر که بلاشک عرق جبین او کم از خون مطهر شهید ندارد، مشغول تبلیغ برای همان حسن روحانی‌ای است که در چشم همه شما نگاه کرد و گفت: «ما شرمنده نیستیم»! اگر با وجود این وضع، دولتی سر کار است که رئیس آن ذره‌ای احساس شرمندگی ندارد، بلادرنگ «تغییر» ضرورت مضاعف پیدا می‌کند! پس اختلافات ظاهری را کنار بگذارید و دست در دست هم «تغییر» را در میدان عمل، عملیاتی کنید!

حال سخنی با تو برادر محترم! صرف‌نظر از هر عقیده‌ای که داری و هر سلیقه‌ای، اگر ادامه وضع موجود را با وجود این همه بیکاری و این همه رکود، خطرناک برای امن و امان ایران عزیز می‌دانی و هرگز دوست نداری صبح را به جای کار، با ناامنی‌های متعدد ناشی از بیکاری و رکود، آغاز کنی، ندای «تغییر مدیریت اجرایی کشور» را همصدا با خواهرانت و همراه با دیگر برادرانت فریاد کن!

آری! حق ما جمهور مظلوم، رئیس‌جمهوری نیست که 4 سال پیش در چنین روزهایی، وعده تحول اقتصادی در بازه زمانی 100 روزه بدهد و بعد به چشم مرد و زن ما نگاه کند و منکر وعده خود شود، آنگاه بگوید «100 سال هم برای حل مشکلات کشور کافی نیست»! و بعد شگفتا! دوباره وعده 100روزه دهد! رئیس‌جمهوره که داریم؟!

هیهات! حق ما جمهور همیشه در صحنه که هرگز دعا در حق سربازان امنیت ایران عزیز، من‌جمله همین حاج قاسم سلیمانی را فراموش نکرده و نمی‌کنیم، داشتن رئیس‌جمهوری نیست که روز توافق، با جلو انداختن خانواده شهدای هسته‌ای اعلام جشن کند که «به محض اجرای برجام، همه تحریم‌ها بالمره لغو می‌شود.» و اندکی بعد چشم در چشم ما بدوزد و مدعی شود «ما اصلا برای لغو تحریم‌ها، وارد مذاکره با دشمن نشدیم»! از سویی بگوید خزانه خالی است و از سویی مدیرانی داشته باشد با حقوق ماهی 100 میلیون و بیشتر! از سویی بگوید هیچ خط قرمزی در مبارزه با فساد نداریم، از سویی بزرگ‌ترین تخلف مالی ممکن را «معوقه بانکی» بخواند! از سویی مدعی مبارزه با فساد باشند، از سویی متخلف را ذخیره و امانتدار بخوانند!

از سویی در استخرهای شاهانه، شیرجه‌های لوکس بزنند، از سویی اعلام کنند شب پرداخت یارانه، شب عزای هیات دولت است!‌ تو گویی دارند از جیب خودشان، به ملت، صله می‌دهند که این همه از موضع بالا با مردم حرف می‌زنند! هان ای منتقدان وضع موجود! اختلاف، بی‌اختلاف! همه با هم متحد شوید! همه با هم متحد شویم! «تغییر» نزدیک است! اگر ناظر بر شرایط کشور، همه بخوبی می‌دانیم به که نمی‌خواهیم رای بدهیم، این «نه» را لاجرم باید متحد و یکدل، همگام و همصدا فریاد برآوریم! زنده باد حنجره‌های متفاوت که فریادشان یک سخن است! موضع اتحاد، اینجاست!‌ موضع وحدت، همینجاست!

اینکه رای شما، در روز 29 اردیبهشت به کدام یک از این نامزدها باشد، بسته به سلیقه خودتان دارد اما هر ایرانی، با هر جنسیت و هر مشربی، قدر مسلم به رئیس دولتی که با وجود وعده 100 روزه، 100 سال را هم برای حل مشکلات کافی نمی‌داند، اعتماد دوباره نخواهد کرد! در نهایت، اگر دوست داریم با «ایران» جمله بسازیم، اما بدون رکود و بیکاری، چاره‌ای نیست الا حذف این کلیشه‌های بی‌عمل مزاحم که تمام واکنش‌شان به تلفات خونبار مردم، این است: «جای نگرانی نیست! کشته شدگان، بیمه هستند»! برای «دولت کلیشه‌ها» فرقی نمی‌کند که در شمال، برف ببارد یا در شمال غرب، سیل یا در جنوب، گرد و غبار! رگ گردن این دولت، تنها برای مدیرانی با نجومی‌ترین حقوق ممکن کلفت می‌شود، نه شما مردم عزیز! هان ای منتقدان وضع موجود! متحد شوید!/۱۳۲۵//۱۰۲/خ

ارسال نظرات