بررسی رهبری کارکنان سازمان از نگاه اسلام
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی «رهبری کارکنان سازمان بر اساس آموزه های اسلام» با ارائه حجت الاسلام پیروز و نقد آقایان امیری و احمدی و دبیری دکتر رستمی نیا در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
در ابتدای این نشست رستمی نیا دبیر علمی نشست اظهار داشت: اگر قابلیت رهبری به کار گرفته شود کارآیی سازمان تا بالای 90 درصد افزایش می یابد و اگر از آن غفلت شود کارآیی تا زیر 20 درصد کاهش پیدا می کند و این اهمیت رهبری را در سازمان می رساند.
وی با اشاره به نگاه ارزشی به رهبری در سازمان ابراز داشت: این که در آموزه های دینی به دنبال این مسأله باشیم به عنوان یک بحث ارزشی مطرح می شود.
در ادامه حجت الاسلام علی پیروز، مدیر گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در جایگاه ارائه کننده بحث، اظهار داشت: بحث اصلی این است که تعامل ما باید با زیردستان چطور باشد تا بهترین کارآیی را داشته باشند.
مهارت انسانی مهم ترین مهارت مورد نیاز یک مدیر
وی در مقدمه بحث با بیان این که مدیران نیازمند سه نوع مهارت هستند، اظهار داشت: مهارت انسانی، نظری و فنی از مهارت های مورد نیاز مدیر است و از میان این سه مهارت مهم ترین مهارت مهارت انسانی به معنای چگونگی اداره افراد است که شامل درک روحیات، نیازها و انگیزه های شان است و مدیران باید در تمام سطوح مدیریتی مهارت انسانی را در حد بالا داشته باشند.
حجت الاسلام پیروز با بیان این که مهارت انسانی بیشترین دیدگاه های اسلامی را در خود دارد، ابراز داشت: رهبری تجلی مهارت انسانی است و به عنوان یکی از وظایف مدیران مطرح است؛ بنابراین تعریف رهبری عبارت از توانایی نفوذ در دیگران برای دستیابی به اهداف است.
وی کلیدی ترین واژه در تعریف رهبری سازمان را واژه نفوذ دانست و افزود: این که انسان چگونه در زیردستان خود نفوذ کند که بتواند در جهت اهداف آنها را با خود همراه کند در رهبری بسیار مهم است.
مدیر گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این که برخی از صاحب نظران رهبری از زاویه قدرت به این مسأله وارد شده اند، گفت: این افرد معتقدند که نفوذ در زیردستان تنها از طریق قدرت ممکن است و این قدرت یا قدرت شخصی مانند تخصص و صلاحیت است و یا قدرت سازمانی مانند پست و مقام و پاداش و تنبیه است و این عده قائلند که باید انواع قدرت ها را برای نفوذ بهتر کشف کنند.
وی زاویه دوم نگاه به رهبری را سبک رهبری دانست و گفت: نظریه های سنتی و جدید در این زمینه مطرح شده است که نظریه های سنتی مانند صفات رهبری و رفتار رهبری است و نظریه های جدیدی هم که ارائه شده است مانند رهبری کاریزماتیک، رهبری اسنادی، رهبری تبادلی، رهبری خدمتگذار، رهبری اخلاقی و دیگر انواع رهبری مطرح است.
نرمش و شدت عمل دو عنصر مدیریت در اسلام
حجت الاسلام پیروز به سبک رهبری در مدیریت اسلامی پرداخت و گفت: ما با مراجعه به منابع اسلامی دو نوع گزاره پیدا کردیم که اول نرمش و رفق به زیردسان است و دوم گزاره هایی که علاوه بر نرمش به شدت عمل هم توصیه می کند.
وی ابراز داشت: خداوند در قرآن به پیامبر(ص) می فرماید این که اگر توانستی مردم را به نگرش توحیدی سوق دهی به خاطر نرمش تو است و در جای دیگر در روایتی از حضرت علی(ع) ذکر شده است که به برخی از کارگزاران خود نوشتند «شدت عمل را با مجموعه ای از نرمش قاطی کن و تا جایی که رفق کارساز است از رفق استفاده کن ولی جایی که چاره ای نداری به شدت عمل متوسل شو».
در رهبری هم نرمش و هم شدت عمل لازم است
مدیر گروه مدیریت اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان این که برخی روایات مطلقا توصیه بر رفق می کند برخی روایات مقید به استفاده از شدت شده اند، خاطرنشان کرد: ما در اینجا می توانیم مطلق را حمل بر مقید کنیم و بگوییم که برای رهبری هم نرمش و هم شدت عمل لازم است.
وی به نحوه ترکیب نرمش و شدت عمل در مدیریت سازمان اشاره کرد و گفت: ترکیب اگر انضمامی باشد به این معنا است که در فضای سازمان هر وقت لازم شد از شدت عمل استفاده می کنیم و اگر ترکیب اتحادی باشد به این معنا است که در عین نرمش شدت عمل هم اعمال می شود.
حجت الاسلام پیروز با بیان این که به عقیده من نظر اسلام ترکیب انضمامی است، تصریح کرد: در روایاتی که بیان شده است این گونه بیان می کنند که اصل در مدیریت بر نرمش و رفق است و در صورت لزوم و ناچاری از شدت عمل استفاده شود درست مانند پلیس که باید رفتار نرم با مردم داشته باشد ولی اگر ضرورت لازم شد باید حتی اسلحه هم بکشد.
شاخص های نرمش در مدیریت اسلامی
وی با اشاره به شاخص های نرمش در مدیریت بر اساس آموزه های اسلام ابراز داشت: تفقد و جستجوگری نسبت به حال کارکنان، تغافل مثبت نسبت به خطای زیردستان، عدم خودکامگی و نظرخواهی از زیردستان، انتقاد پذیری، گوشدادن مؤثر، در دسترس بودن، پرهیز از سختگیری و استفاده از ظرفیت های افراد، از جمله شاخص های نرمش در مدیریت است.
همچنین محمدرضا احمدی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه امام صادق(ع)، در جایگاه ناقد اول، ابراز داشت: ما نباید رهبری را به سازمان و وظایف مدیران محدود کنیم.
وی با بیان این که میان دو واژه مدیریت و رهبری تفاوت است، خاطرنشان کرد: نمی شود انتظار داشت که هر مدیری حتما رهبر هم باشد زیرا روح اصلی در رهبری در منشأ قدرت، جهت و شیوه کاربرد قدرت و نتایج کاربرد قدرت، خود را نشان می دهد و تحت تأثیر آن نوع روابطی که میان مدیر و کارکنان شکل می گیرد ماهیتا با هم فرق می کند.
احمدی هدایت مجموعه به سمت تحقق هدف را تعریف نارسایی از رهبری دانست و افزود: بسیج منابع، ظرفیت ها و قابلیت ها در جهت انجام درست، به اندازه و به موقع برنامه برای تحقق اهداف غیر از رهبری است و شاید بتوان گفت راهبری است.
وی با بیان این که رهبری در مقیاس ملی مطرح است، اظهار داشت: وقتی در سطح کلان رهبری را مطرح می کنیم شرط مدیریت را لحاظ می کنیم به این معنا که در سطح کلان رهبران باید مدیر باشند ولی مدیران لزوما نیاز نیست که رهبر هم باشند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه امام صادق(ع) با بیان این که رهبری چه در سازمان باشد و چه بر سازمان باشد با مدیریت و سازماندهی متفاوت است، گفت: ما در پژوهش های اسلام باید محوریت قرآن را بپذیریم و احادیث را از فیلتر قرآن عبور دهیم؛ از این منظر، منابع قدرت رهبر جنسش علم، حکمت، معنویت، خردمندی، مرجعیت و تخصص او است و افراد احساس نیاز به او می کنند.
وی ماهیت قدرت رهبر را قدرت نرم دانست و افزود: در مفاهیم قرآنی جهت قدرت رهبر اسلامی در جهت قیام للّه و رشد و بصیرت است و روش هایش رحمت، اخوت، مشورت، اصلاح ذات البین، لطف، تبشیر، انذار، توجه به وسع و بحث عدالت است.
احمدی اظهار داشت: نتیجه این نوع قدرت نرم این است که رهبر اقتدار مقبول و مشروع را به دست می آورد و پیروان اعمال قدرت را حق رهبر می دانند و آن را می پذیرند؛ این نوع کاربرد قدرت باعث می شود که پیروان رهبر را باور کنند و دستورات او را بدون اجبار و اکراه بپذیرند و ارتباط رهبر و پیروان توأم با محبت و عشق است و این نوع ارتباط موجب همفکری، همدلی، همراهی و همکاری میان پیروان و رهبر می شود و منجر به تغییر مثبت در جامعه می شود.
در ادامه علی نقی امیری، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، در جایگاه ناقد دوم ابراز داشت: اگر نرمش حداکثری و شدت حداقلی را یک اصل در مدیریت اسلامی در نظر بگیریم نمی شود گفت که موقعیت این میزان نرمش و شدت را تعیین می کند.
وی با بیان این که حضرت علی(ع) در برخی موارد بدون هیچ نرمشی شدت به کار می بردند، خاطرنشان کرد: اگر ما تعریف اسلامی از رهبری را بر پایه نفوذ بدانیم باید نسبتش را با دیگر تعاریف از رهبری در اسلام مانند قائد و امام بیان کنیم.
امیری اظهار داشت: به نظر من در ادبیات اسلامی به جای نفوذ بیشتر از هدایت و جاذبه حرف می زند و می گوید انسان باید به نحوی خودسازی کند که دیگران را به خود جذب کند.
وی ملاک نفوذ در کارکنان به وسیله رهبر را تغییر و تحول دانست و ابراز داشت: نسبت رهبری با مدیریت به منزله یکی از وظایف مدیریت عموم و خصوص مطلق است و نقطه اشتراکشان مسأله نفوذ است و برای تبیین این دو باید در کیفیت نفوذ بحث کنیم.
در ادامه حجت الاسلام سوادی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار داشت: مدیریت باید بر پایه نگاه منظومه ای به عالم باشد و این غایت و هدف است که می گوید رفق و شدت باید کجا قرار بگیرد.
وی با بیان این که ما باید به سمت نظریه پردازی در مدیریت سازمانی بر اساس آموزه های اسلامی حرکت کنیم، افزود: باید الگو و برنامه به مدیران ارائه کنیم زیرا کلی گویی نمی تواند دردی را دوا کند.
در انتهای نشست حجت الاسلام پیروز با تشکر از ناقدان برخی از اشکالات را وارد دانست و گفت: از دیدگاه من رهبری در چارچوب مدیریت است و یکی از وظایف مدیران رهبری است زیرا از نگاه من یک مدیر در کنار مدیریت باید روی زیردستان خود نفوذ داشته باشد و این نفوذ به معنی رهبری است.
وی با بیان این که رهبری در تعریفی که من ارائه کردم به معنای توانایی نفوذ در دیگران برای رسیدن به اهداف است، خاطرنشان کرد: با توجه به این تعریف لازمه رهبری نرمش است تا بتواند نفوذ کند./843/ز503/س