نیات ناخالص افراد از دلایل تنها ماندن اولیای الهی است
به گزارش خبرنگار خبرگزار رسا در اصفهان، حجت الاسلام مسعود عالی در سخنرانی شب گذشته که در خیمه فاطمی واقع در خیابان جی برگزار شد، گفت: عمل خالص هرچند کوچک، ارزش زیادی نزد خداوند دارد.
وی در تشریح مسأله تنها ماندن اولیای الهی در زمان های مختلف تاریخ، افزود: یکی از دلایل بسیار مهم تنها ماندن اولیای الهی، نیات ناپاک افرادی بوده است که قصد داشتند از وجود ایشان به عنوان پُل ارتباطی در راستای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند.
حجت الاسلام عالی با بیان این که نیت عمل بسیار مهم است، ابراز کرد: امام صادق(ع) در روایتی می فرمایند، اگر کسی قبل از این که شب بخوابد نیت کند که چند دقیقه قبل از نماز صبح برای شب زنده داری بیدار شود، ملائکه خواب او را برایش عبادت ثبت می کنند ولو این که چند دقیقه قبل از نماز صبح بیدار نشود.
استاد حوزه علمیه با انتقاد از افرادی که در طول شبانه روز زیاد می خوابند، اظهار کرد: شیخ بهایی در کتاب کشکول خود می نویسد اگر شخصی در شبانه روز فقط 6 ساعت بخوابد و 80 سال عمر کند، حدود 20 سال از زندگی اش را در خواب بوده است؛ حیف نیست انسان 20 سال از عمرش را در خواب باشد و کسب فیض نکند، البته خواب عمل مباحی است ولی می تواند جایگاهی برای کسب فیض باشد.
خطیب توانا با بیان روایتی از پیامبر(ص) که می فرمایند، عُمر اکثر افراد امت من بین 60 تا 70 سال است، اذعان کرد: افرادی که سنشان بالاتر از 70 سال است، خداوند را به سبب این لطف بزرگ شاکر باشند؛ باید شرایط خواب را قبل از این که بخوابیم به گونه ای تنظیم کنیم که زمان خواب برایمان عبادت ثبت شود.
وی با بیان داستانی از زبان آقای اراکی خاطرنشان کرد: آقای اراکی حدود 105 سال عمر کردند، بنده زیاد خدمت ایشان رسیده بودم، آقای اراکی تعریف می کردند، یکی از شاگردان آخوند خراسانی از علمای برجسته شیعه که هنوز کتابش در حوزه علمیه تدریس می شود، شخصی بود به نام شیخ عبد الله گلپایگانی؛ شیخ عبد الله گلپایگانی شاگرد اول کلاس آخوند خراسانی بوده است تا جایی که وقتی شیخ عبد الله سر کلاس قصد داشته سؤالی را مطرح کند، آخوند خراسانی خطاب به شاگردان دیگرش می گفته است ساکت باشید تا جناب فاضل سؤالشان را مطرح کنند.
حجت الاسلام عالی ادامه داد: شیخ عبد الله گلپایگانی عمر کوتاهی داشته است و گفته می شود حدود 50 سال بیشتر مهمان دنیا نبوده، بعد از مرگش به خواب یکی از نزدیکانش می آید، آن شخص از شیخ عبد الله می پرسد، وضعیت تو در بزرخ چگونه پیش رفت، شیخ عبد الله گلپایگانی پاسخ می دهد زمانی که از دار دنیا رفتم، نکیر و منکر برای پرسش سؤالات نزد من آمدند و به من گفتند برای آخرتت چه چیزی آورده ای، پاسخ دادم، شاگردانی را تربیت کردم و تألیفاتی در راستای تقویت دین داشته ام، ملائکه گفتند، آن تألیفات سبب مشهور شدنت در دنیا شد، دیگر چه آورده ای، گفتم فرائضم را ترک نکردم و سعی بر ترک محرمات داشتم، گفتند این ها را که بقیه هم داشته اند و از تو به عنوان یک عالم دینی بیشتر انتظار می رود، دیگر چه چیزی آورده ای، گفتم توسلاتی به اهل بیت(ع) داشته ام و در مجالس عزاداری اهل بیت(ع) شرکت کرده ام، ملائکه گفتند، بقیه مردم این کار را بهتر و بیشتر از تو انجام داده اند، دیگر چه چیزی آورده ای، پاسخ دادم چیزی غیر از این ها ندارم، ملائکه گفتند چرا تو درّ گرانبهایی نزد ما داری.
خطیب توانا در ادامه داستان افزود: شیخ عبد الله گلپایگانی به ملائکه می گوید کدام عمل من به عنوان درّ گرانبها نزد شما است، ملائکه پاسخ می دهند، روزی چند نفر از گلپایگان برای زیارت امیرالمؤمنین(ع) به نجف آمدند و بدون دعوت مهمان تو شدند، تو نیز برای تهیه غذا پولی نداشتی و از خانه بیرون رفتی تا پولی قرض کنی و غذایی تهیه نمایی، در راه بر زمین خوردی و زخمی شدی، ابتداً از وضعیت بد اقتصادی خودت گله کردی ولی بعد از مدتی فکری در ذهنت آمد که این ها مهمانان امیرالمؤمنین(ع) هستند و سپس الحمد لله گفتی؛ این فکر تو درّ گرانبهایی است که تا قیامت، خرج برزخت را در می آورد.
وی با بیان این که خداوند گول هیاهو و تبلیغات گسترده افراد را نمی خورد، تبیین کرد: شرط پذیرش عمل، نیت خالص داشتن است، عملی که با نیت خالص انجام گیرد، نزد خداوند بسیار با ارزش است ولو آن عمل کوچک باشد.
حجت الاسلام عالی با بیان این که خداوند و اهل بیت(ع) هدف هستند و نباید فقط وسیله قرار بگیرند، ادامه داد: اهل بیت(ع) توصیه کرده اند ایشان را واسطه دریافت خیرات قرار دهیم ولی از این که صرفاً در هنگام نیاز متوجه ایشان شویم ما را نهی کرده اند؛ نباید اهل بیت(ع) را تنها برای برآورده کردن حاجاتمان بخواهیم.
خطیب توانا افزود: اهل بیت(ع) دوست دارند، نیات ما در طول زمان خالص تر بشود؛ ما نباید صرف رفع نیازهای مادی خودمان با اهل بیت(ع) مرتبط شویم؛ برخی افراد برای دریافت یکسری چیزهای بسیار پست به اهل بیت(ع) متوسل می شوند.
حجت الاسلام عالی در پایان خاطرنشان کرد: روزی شخصی خدمت پیامبر(ص) می رسد و از زمانی که ایشان را در طائف به مهمانی دعوت کرده بوده است، می گوید، پیامبر(ص) نیز او را بسیار تحویل می گیرند و می گویند، چیزی از من بخواه، آن شخص طائفی می گوید، 200 گوسفند و یک چوپان از شما می خواهم، پیامبر(ص) نیز سری تکان می دهند و درخواست آن شخص طائفی را برآورده می کنند، سپس به اصحابشان می فرمایند، چرا این شخص این قدر از من چیز کمی طلب کرد./201/867/ب1