۲۱ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۵:۰۸
کد خبر: ۴۷۹۸۲۷
گفت و گو با خیّری گمنام؛

مردی که ۳۷ سال محرومان را با صبحانه گرم پذیرایی می‌کند

«آقاجان» در گوشه‌ای از این شهر شلوغ و پرهیاهو، دل به خدا داده و دور از هیاهوی بازی‌های رسانه‌ای در نهایت اخلاص و گمنامی بیش از ۳۷ سال است، از محرومان و نیازمندان با صبحانه‌ای گرم پذیرایی می‌کند.
خیر

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه قدس، این روزها که همه مردم درگیر شلوغی‌ها و مشغله‌های زندگی روزمره‌اند، ‌ مردی با تمام وجود مهربانی‌هایش را میهمان دل‌های شکسته و دردمند نیازمندانی می‌کند که شاید در اذهان بسیاری از ما به فراموشی سپرده شده‌اند.

«آقاجان» در گوشه‌ای از این شهر شلوغ و پرهیاهو، دل به خدا داده و دور از هیاهوی بازی‌های رسانه‌ای در نهایت اخلاص و گمنامی بیش از ۳۷ سال است، از محرومان و نیازمندان با صبحانه‌ای گرم پذیرایی می‌کند.

وقتی سراغ آقاجان می‌روم، دلش نمی خواهد نام و نشانی از او در این گزارش ثبت شود، اما همین قدر می‌گوید: من آقاجان همه نیازمندان هستم‌ و دلم نمی‌خواهد درگیر دنیا و عنوان طلبی‌هایش شوم و فقط آرزویم این است که با یک صبحانه گرم، چراغ دل شکسته نیازمندان را روشن کنم. دلم می‌خواهد در دل‌های آن‌ها که مملو از درد و نیاز است بذر امید بکارم و فقط خدا بداند... د.

صبحانه‌ای متفاوت

شاید برای شما هم مانند من جالب باشد که بدانید آقاجان با چه صبحانه‌ای از نیازمندان پذیرایی می‌کند؟

جالب است بدانید این روزها که کله پاچه هم دیگر یک غذای لوکس و اعیانی به شمار می‌آید، در گوشه‌ای از این شهر شلوغ و پر هیاهو، ‌ افرادی که حتی شاید نان شبشان را هم به سختی مهیا می‌کنند، ‌ هر روز صبح از سفره سخاوتمندانه آقاجان نیکوکار بهره‌مند می‌شوند.

آقاجان کله پاچه‌اش هر روز به راه است و نیازمندان حوالی ساعت ۶ صبح می‌آیند جلوی طباخی و به نان و کله پاچه داغ برای صبحانه میهمان می‌شوند.

سفره ای برای خدا بنا به وصیت پدر

همان طور که پیش از این گفتم، آقاجان ۳۷ سالی می‌شود که بذر مهربانی‌اش را در دل نیازمندان می‌کارد، اما جالب است بدانید جرقه اولیه این حرکت خیرخواهانه آقاجان کجا زده شده است؟ ‌ خودش می‌گوید:‌پدرم در سال ۶۲ به رحمت خدا رفت و از آنجا که فردی خیر و نیکوکار بود وصیت کرد این حجره کله پزی که در شلوغ‌ترین نقطه شهر قرار دارد، مختص کارهای خیر باشد و من از آن تاریخ تا امروز صبح‌ها از محرومان و نیازمندان که از هر قشری هستند، ‌ پذیرایی می‌کنم. این سفره برای خدا تا زمانی که زنده باشم پهن است و من هم وصیت می‌کنم فرزندانم این سفره را حفظ کنند.

واقعاً آقاجان با این کار بزرگ و دادن صبحانه گرم روزانه به ۱۵۰ نیازمند هم کاسبی‌اش به راه است و هم حواسش به دست خالی نیازمندان.

آقاجان و همکارانش اینجا هر روز رهگذران نیازمند را به یک ظرف کله پاچه با نان داغ رایگان میهمان می‌کنند و نه تنها خسته نمی‌شوند، بلکه خودشان بیش از پیش انرژی و روحیه می‌گیرند.

حمایت از ۴۰۵ خانوار نیازمند

البته این تمام وصیت حاج آقا محمودی بزرگ نیست، بلکه آقاجان درباره بخش دیگر وصیت پدر اظهار می‌دارد: پدرم وصیت کرد، این حجره خانه امن نیازمندان باشد و من از آن سال تاکنون دست هیچ نیازمندی را که به این سمت آمده، به لطف خدا خالی برنگردانده‌ام.

دخل روزانه این حجره هم صرف امور خیریه و رسیدگی به ایتام می‌شود. بیش از ۴۰۵ خانوار نیازمند از همین حجره حمایت می‌شوند. بخشی از حمایت‌ها شامل توزیع خواربار و مواد غذایی می‌شود. بخشی صرف هزینه دارو و امور درمانی نیازمندان و بخشی هم با همکاری عده ای از نیکوکاران صرف تهیه جهیزیه برای نوعروسان نیازمند می‌شود.

آقاجان ادامه می‌دهد: بیش از ۱۰۷ خانوار از قم تحت پوشش ما هستند و هفتم هر ماه برای رسیدگی به امور آن‌ها و توزیع خواربار به این شهر سفر می‌کنیم.

وی اضافه می‌کند:‌۲۰۸ خانوار هم در تهران و شهرهای اطراف آن از دخل مغازه روزی می‌برند و حمایت مالی می‌شوند.

آقا جان دل مهربانی دارد، اما وقتی از او می‌خواهم از آرزوهای دلش بگوید با خنده می‌گوید:‌آرزوی من به ثمر رسیدن خانواده هایی است که به محبت من دلخوش هستند، دلم می‌خواهد پیش خدا روسفید شوم و باقی عمرم هم به حمایت از نیازمندان بگذرد.

دعای خیر بدرقه زندگی آقاجان

آقاجان و همکارانش می‌دانند که دعای خیر همه این نیازمندانی که هر روز می‌آیند و صبحانه رایگان می‌گیرند تا همیشه بدرقه زندگی آن‌هاست.

آن‌ها در این حجره با صفا، سال‌های طولانی است هم قسم شده‌اند تا با تمام توان دست نیازمندان را بگیرند و دل‌های شکسته آن‌ها را به محبت گرم کنند.

آقاجان معروف نیازمندان، به خاطر قول و قرارهایی که با خدا دارد دلش نمی‌خواهد نام و نشانی از او در قاب تصویر ما بنشیند و من به خاطر احترام به اندیشه بزرگ او نتوانستم مصاحبه یا تصویری از این مرد مهربان ثبت کنیم.

این نیکوکار بارها تأکید کرد، بگذارید این کار بین من و خدا بماند، ‌ من دوست ندارم برای آنچه خدا به زندگی ام عنایت کرده توضیحی بدهم جز اینکه هر چه داریم از خداست و ما باید در خدمت خلق خدا باشیم، فقط همین... ن.

درس بزرگ آقاجان

این حرف‌های آقاجان من را یاد این نکته انداخت که باید باور کنیم برای مهربان بودن نیازی به زمان و مکان نداریم، ‌ نیازی نیست که مقام مسؤول باشیم و سمتی دهان پرکن داشته باشیم، بلکه ما در هر شرایطی می‌توانیم گرمی محبت خودمان را میهمان قلب‌های خسته نیازمندان کنیم.

یادمان باشد، آقاجان قصه ما و هزاران آقاجان دیگر مثل او، ‌ پیش روی همه ما قرار دارند تا فراموش نکنیم اگر خدا به ما نعمتی داده و دستمان برای کمک باز است نباید دریغ کنیم و در هر شرایطی به یاد نیازمندان باشیم که روزی رسان اصلی خداست./1325//102/خ

 
ارسال نظرات