۲۵ دی ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۶
کد خبر: ۴۷۳۱۶۸
ساخت نظريه عرفي شدن با رويکرد اسلامي در بوته نقد؛

بستان: الگوی مورد نظر علم دینی تولید نظریه است/ شجاعی زند: استنباط نظریه از متون دینی بومی سازی علم نیست

عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه استنباط و استخراج نظریه از متون دینی را نباید به معنی بومی سازی علم گرفت، گفت: نتیجه تحول در علوم انسانی علم دینی نیست بلکه تحول در علوم انسانی با عقبه غربی، پالایش علم و علمی تر کردن آن است.
ساخت نظريه عرفي شدن با رويکرد اسلامي

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاري رسا، جلسه بررسی و نقد پیش از چاپ کتاب «ساخت نظريه عرفي شدن با رويکرد اسلامي» در حالی با ارائه حجت‌الاسلام حسین بستان در سالن جلسات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه قم برگزار شد که علیرضا شجاعی زند عضو هيأت علمي دانشگاه تربيت مدرس تحقيق و تدوين اين اثر را به دليل رفتن از راه هاي نرفته و جسارت علمي در اين زمينه و نتايج آن ارزشمند و تحسن برانگيز خواند و البته آنچه از همه بیشتر توجهات را در این نشست به خود جلب می کرد، نقدهای وی بر این اثر بود که بخشی از آن تقدیم مخاطبان رسا می شود.

شجاعي زند با بيان اينکه علم ايدئولوژي نيست و نبايد هم ايدئولوژيک شود، اما براي رشد و کمال به شدت به انگيزه هاي ايدئولوژيک نياز دارد، گفت: در این اثر اسمي از نظريه اسلامي عرفي شدن نيامده است که مي شد اين عنوان را بر آن قرار داد. هر چند احتياط محقق را بيش از اينکه ناشي از عدم اعتقاد به علم ديني باشد نشان دهنده امتناع وي از نسبت دادن يک استنباط به اسلام می دانم و معتقدم که نويسنده مي توانست کلمه ساخت را در عنوان نياورد، منتهي بر روي ساخت تأکيد مي کند تا بگويد ما مي توانيم بر اساس متون اسلامي نظريه بسازيم.

وی عنوان نظريه عرفي شدن با تکيه بر متون اسلامي را بدون استفاده از کلمه ساخت یا ارائه مناسب خواند و با اشاره به راهبرد روشی این پژوهش اظهار داشت: راهبرد روشی این پژوهش به یک معنا راهبردی قیاسی است که پژوهشگر محترم صرف نظریه واقعیت، به یک متن پیشینه مراجعه کرده است تا از آن برای رسیدن به یک نظریه استقرایی استفاده کند که اینجا ممکن است خطاهای متعددی به وجود آید؛ چون ما نوعا بحث استقراء را در مراجعه به واقعیت به کار می بریم.

عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه آغاز آنچه را با مقدمات تجربی باشد استقرایی و آنچه را با مقدمات نظری شروع شود قیاسی می نامند و به این اعتبار بخش قابل توجهی از تحقیقات انجام شده در علوم انسانی قیاسی است، چرا که با نظریه شروع می شود، تصریح کرد: پژوهشگر در روش تحقیق گراندد تئوری یا نظریه زمینه ای باید ذهن خود را خالی کند، به این معنا که با فرض یک چارچوب نظری پیشینی سراغ واقعیت نمی رود و تلاش می کند واقعیت را عریان ببیند.

استنباط نظریه از متون دینی اسلام بومی سازی علم نیست

وی هدف پژوهشگر از ساخت و ارائه نظریه درباره عرفی شدن با مراجعه به متون اسلامی را روشن دانست، اما در مورد دو هدف دیگر وی که درباره ارائه الگویی در ساخت نظریه در حوزه و موضوعات دیگر و عبور کردن از بحث های انتزاعی چیستی و امکان علم دینی و نشان دادن عملی آن ارائه شده بود تأملاتی داشت که در این زمینه توضیح داد: متون دینی نه کتاب نظریه پردازی هستند و نه منبع نظریات و اگر نظریاتی هم در برخی حوزه ها و موضوعات قابل استنباط مطرح کرده اند، اهداف دیگری در میان بوده است.

شجاعی زند افزود: اگر متون دینی به عرصه های علمی و نظری و انسانی ورود پیدا کرده، برای این است که در مخاطب ایجاد اقناع کند و با ایجاد اقناع، تمکین و تبعیت وی را برانگیزد؛ چرا که غایت دین این است که به افراد بگوید پشت سر من بیایید و به آموزه های من عمل کنید، بنابراین نباید چنین انتظاری ایجاد کنیم که متون دینی مملو از نظریات است و ما را از نظریه سازی از مسیرهای دیگر بی نیاز می کند و البته کم هستند افرادی که چنین داعیه ای داشته باشند.

وی با بیان اینکه اگر دیدگاه پژوهشگر از متون دینی بی نیازی در حوزه نظریه سازی است پس نباید دیگر انتظار داشته باشد که به راهبردها و الگوی وی که دیگر نمی تواند برای همه نظریه ها الگو باشد، اکتفا کنیم، گفت: نظریه به همان معنای رایج در علوم با صرف نظر از اینکه از کجا آمده است، نظریه است و تمامی اقتضائات و قواعد غالب بر نظریات بر این نظریه جاری است، اگرچه ممکن است منبع و منشأ آنها دو نظریه متفاوت باشد.

عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد: چون نظریه صرف نظر از منبع آن، نظریه است نمی توان هیچ فضلی برای آن به دلیل اینکه منشأ دینی و قرآنی و روایی دارد قائل شد؛ پس باید به میدان نقد و بررسی نظریات و رقابت با نظریات دیگر وارد شویم و بدانیم که آنجا دیگر نمی توان از آیه یا روایت استفاده کرد چرا که هیچ اعتبار ویژه ای برای آن ایجاد نمی کند.

رهبر معظم انقلاب علمدار تحول در علوم انسانی

وی با بیان اینکه استنباط و استخراج نظریه از متون دینی اسلام را نباید به معنی بومی سازی علم و حتی دینی سازی علم گرفت که هم بومی سازی علم و هم دینی سازی علم یک امر دیگری است، چون می تواند به میدان نظریات پا بگذارد اما حاصل آن نیست که بگوییم علم را بومی یا دینی کرده ایم، اظهار داشت: با تحول در علوم انسانی رایج که به شدت غربی است کاملا موافق هستم.

شجاعی زند با اشاره به اینکه در نظریات رهبر معظم انقلاب جستجو کرده است و هیچ کجا ندیده که حضرت آقا از علم دینی دفاع کنند، تأکید کرد: تعبیر علم دینی را در بیانات حضرت آقا ندیده ام و تنها در یک جا علوم انسانی اسلامی دیدم که اگر به مضمون توجه شود اصلا از آن علم دینی استخراج نمی شود؛ رهبر معظم انقلاب علمدار علم دینی معرفی شده اند و این خطا است.

وی با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب علمدار تحول در علوم انسانی هستند نه علم دینی، گفت: نتیجه تحول در علوم انسانی علم دینی نیست بلکه تحول در علوم انسانی با عقبه غربی، پالایش علم و علمی تر کردن علم است و اگر ما به آنها اعتراض داریم، به این سبب است که چون علم را ایدئولوژیک کرده اند و علم علوم انسانی را بومی خود کرده اند و بعد تعمیم داده اند و اگر ما بخواهیم این کار را انجام دهیم نشستن در جای خاطی است.

این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: با دینی سازی علم و با اسلامی سازی جهان شناسی موافق نیستمک. من معتقدم اگر صورت مسأله به درستی بیان شود مدافعان واقعی علم دینی به معنی خاص آن بسیار کم هستند و وقتی می گوییم آنجا که پژوهشگر ساخت نظریه عرفی شدن با رویکرد اسلامی تعبیری از علم دینی به کار می برد که اصلا مستلزم پسوند دینی نیست، یعنی ما می توانیم آن علم را که شما و ما مدافع آن هستیم، بدون این پسوند بیاوریم.

وی افزود: تردیدهای بنده نسبت به علم دینی و جامعه شناسی اسلامی از جنس مخالفت با دین یا با شمولیت و تمامیت قلمرو اسلام و مخالفت با زبان شناختاری دین نیست و اگر می گویم با علم دینی موافق نیستم به این معنا نیست که اینها را قبول ندارم چرا که خود را دیندار می دانم و قائل به تمامیت و شمولیت اسلام هستم و هم به زبان شناختاری دین چه در مقام اخفاء و انشاء، چه در وصف دنیا و آخرت، چه در بیان زندگی مادی یا تصریح در ابعاد اخلاقی و معنوی قائل هستم.

تعبیر سنجیده حضرت آیت الله جوادی آملی از علم دینی

شجاعی زند با اشاره به تعبیر حضرت آیت الله جوادی آملی از علم دینی، گفت: به تعبیر حضرت آیت الله جوادی آملی از علم دینی، بیشتر قائل هستم؛ چرا که تعبیر بسیار سنجیده و درستی است و علم را ناظر به فعل خداوند کرده اند و معتقدند که علم هم به نفع دین و هم مورد تأیید دین است و علت  اینکه این دین را بعد از اینکه به مقام انتخاب و تشخیص رسیدیم اگر قرار بود انتخاب کنیم بر همین اساس که دین بر عقل صحه گذاشته است آن را انتخاب می کردیم.

عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس ذیل علم دینی به سه مفهوم مبانی فراتجربی علم یا مقدمات فلسفی معرفت شناختی، انسان شناسی و هستی شناسی، مفهوم بومی سازی علم و دینی سازی علم اشاره کرد و با تأکید بر تفکیک این سه مفهوم اظهار داشت: این سه مفهوم باید از هم تفکیک و به درستی معرفی شوند که اگر  به درستی معرفی شوند ما مشکل علم دینی را حل کرده ایم.

وی با بیان اینکه جنس مبانی فراتجربی علم، معرفت های عقلی و فلسفی است و اگر هم علم را از دین بگیرید این مبانی فراتجربی را تغییر ماهیت نمی دهد، تصریح کرد: درست است که دین با ورود در انسان شناسی متعرض این نکات شده، تعریضاتی در معرفت شناسی دارد و هم در هستی شناسی فراوان بحث کرده است اما از این جنس نیست چرا که جنس بحث جنس عقلی است و خداوند متعال عقل ما را خطاب قرار می دهد و می گوید به این معقولات فکر کنید.

شجاعی زند افزود: هیچ علمی بی نیاز از متافیزیک نیست، وقتی بخواهیم دیدِ کسی را درباره این مباحث قانع کنیم آیه ای از قرآن برای او می خوانیم اما استدلال و برهان عقلی برایش می آوریم و این نشان می دهد که جنس این مبانی فرا تجربی، علم فلسفی است.

وی با بیان اینکه از مشکلات علوم انسانی، جامعه شناسان و روان شناسان آن است که یک مجموعه بلند بالایی از تجزیه های فلسفی دارند اما به آن واقف نیستند، گفت: یکی از نقدهای ما به غرب در همین مبانی فراتجربی علوم است اما محاجه ما نمی تواند از جنس آیه، قال الصادق(ع) و قال الباقر(ع) باشد چرا که با آنها محاجه عقلی می کنیم و استدلال می آوریم که درک شما از انسان غلط است و انسان موجود تک ساحتی نیست. هم استدلال به نظریه پردازان خودشان می کنیم هم استدلال عقلی می آوریم و آنجا اساسا حجیت های درون دینی ما کفایت ندارد و راهگشا هم نیست.

بومی سازی علم به معنای مصرف و تولید، خدشه ناپذیر است

استاد جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس بومی بودن یا بومی کردن علم را امری بدیهی دانست و با بیان اینکه بومی بودن یا بومی کردن عمدتا مربوط به ساحت مصرف است یعنی اگر یک علمی شکل گرفت در مرحله کاربرد و به کارگیری باید ملاحظات بومی را لحاظ کنیم، اظهار داشت: این طور نیست که بومی کردن علم مربوط به مرحله تولید نباشد اما عمده تعابیر مربوط به بومی یا بومی بودن، مربوط به حوزه به کارگیری و مصرف است؛ همچنین تعبیری از بومی شدن و بومی سازی مربوط به مرحله تولید علم است یعنی خاستگاه یک نظریه و خاستگاه یک علم مانند جامعه شناسی آمریکا، جامعه شناسی فرانسه و یا جامعه شناسی آلمان.

وی با بیان اینکه ما در مقام مصرف و تولید علم باید علم را بومی کنیم و هیچ کس با این امر مخالف نیست، تصریح کرد: مگر کسی که جامعه شناسی فرانسه یا آمریکا را در ادبیات جامعه شناسی وارد کرده می تواند به ما بگوید شما حق ندارید جامعه شناسی ایرانی وارد کنید؛ جامعه شناسی ایرانی یعنی جامعه شناسی که در ایران با مطالعات تجربی و میدانی پا گرفته است. اما اگر به بومی بودن، حیث معرفت شناختی بدهیم این محل خدشه و ایراد است و نقص علم است که از حیث معرفت شناسی وابسته به موقعیت شود.

شجاعی زند گفت: البته از حیث تولید و مصرف ایرادی به آن وارد نیست اما اگر گفتیم جامعه شناسی بومی ایران ویژگی های معرفت شناختی خاص خود را دارد یعنی ملاک های حجیت و اعتبار خاص خود را دارد و با ملاک های حجیت و اعتبار جامعه شناسی جهانی و غربی فرق می کند، به نظر من نقص آن علم است نه حسن آن چرا که ویژگی علمی جهانی بودن آن است. در حقیقت بومی سازی علم به معنای مصرف و تولید خدشه ناپذیر است.

تحکیم توحید و باورهای توحیدی زیباترین تعبیر از علم

وی با اشاره به مبحث دینی بودن علم و دینی سازی علم، تعابیری را در این حوزه برشمرد و گفت: علم ناظر به اخذ مبانی فراتجربی علم است و هر علمی متافیزیک خود را دارد که عقلی و فلسفی است و هیچ دلیلی ندارد که چون متافیزیک عقلی و فلسفی از منبع دین یک الهاماتی به ما داده بگوییم دینی است؛ بر اساس تعبیر حضرت آیت الله جوادی آملی، علم ثبوتا دینی است و نیازی به دینی سازی ندارد چرا که تأمل در فعل خداوند بوده و دین هم بر این امر صحه گذاشته و به آن توصیه کرده است.

عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه اگر نتایج علم در راستای تحکیم توحید و باورهای توحیدی باشد به نفع پژوهشگر است اما اگر هم نشود این علم، علم است، ابراز کرد: اگر کسی از علم پی به وجود پروردگار و عظمت خالق ببرد کار علمی نیست بلکه کار فلسفی کرده که بخشی مربوط به ما بعد علم است. نتایج ماقبل علم مربوط به نگاه آیاتی به این عناصر و ما بعد برای تقویت توحید و اعتقادات او خارج از ساحت علم است و مربوط به ساحت فلسفه و اتفاقاتی است که در فطرت او رخ داده است و این زیباترین تعبیر از علم دینی است.

وی دینی بودن علم را با دینی سازی علم دو امر متفاوت خواند و تصریح کرد: کسانی که می خواهند علم را از حیث حجیت و اعتبار دینی بسازند نه از حیث مبانی فراتجربی علم و نه از منظری که آیت الله جوادی آملی می فرمایند، معتقدم دچار همان برداشتی هستند که از آن به علم ایدئولوژیک و علم نقلی تعبیر می شود و اعتبارش به رد و قبول همان ایدئولوژی است و تنها در دنیای پیروانش کاربرد دارد.

علم با عقبه ایدئولوژیک به دین ضربه می زند

شجاعی زند با بیان اینکه علم با عقبه ایدئولوژیک مطابق با واقعه اش دچار خدشه می شود، اولین ضربه اش را به دین می زند و انسان را به واقعیت نمی رساند، گفت: اگر کسی انگیزه های ایدئولوژیک و دینی دارد باید نسبت به استقلال علم حمیت دو برابر داشته باشد که اگر بتوانیم به استقلال علم حمیت داشته باشیم یعنی به کشف حقیقت اهتمام داریم و به واقع نمایی علم اعتنا کرده ایم و اگر اینگونه شود و همه موانع مخل در واقع نمایی علم را از پیش پا برخواهیم داشت و حقیقت زودتر بر ما مکشوف خواهد شد و بهتر می توانیم در این جهان زندگی و مداخله کنیم.

وی با تصریح بر این مطلب که معتقد است علم در انگیزه بخشی برای مبادرت به علم و تولید علم، در مسأله یابی و اولویت شناسی، در هدف گذاری و در الهامات مفهومی و نظری به دین و ایدئولوژی نیاز دارد، اظهار داشت: مراجعه کننده به این دین باید به منابع معرفتی دیگری به جز آنچه از عقل و فلسفه به نحو مستقل در اختیار بشر قرار می گیرد دسترسی پیدا کند، غایات و اهداف را با علم بیامیزد و از علم در عین اینکه مسأله را می شناسد و توضیح می دهد، توقع داشته باشد.

این پژوهشگر حوزه جامعه شناسی در پایان سخنان خود با تأکید بر اینکه نقد او بر «ساخت نظریه عرفی شدن با رویکرد اسلامی» برونی است و کمکی به اصلاح نظریه دینی حجت الاسلام بستان نمی کند، گفت: پژوهشگر محترم اگر این نظریه را در حوزه علمیه برد و با اساتید مسلط در فن استنباط، تفسیر و مانند آن بحث کرد و به همین استنباط و نتایج رسید آن موقع می توان گفت یک قدم به دینی شدن نزدیک تر شده است.

وی تصریح کرد: هیچ داعیه ای برای آوردن اسم که هم خودمان را می ترساند و هم دیگران از آن می ترسند و ما را در یک انزوای نظری قرار می دهند نکنیم و بگذاریم این ساختمان چنان عظیم شود که دیگران بگویند نظریه پردازی در دنیای اسلام رشد بسیاری کرده است و دیگر می توان نام آن را جامعه شناسی دنیای اسلام گذاشت و البته این به معنای آن نیست که این جامعه شناسی تنها با مبانی دنیای اسلام جامعه شناسی باشد بلکه باید مدعی همه عالم شود.

تولید نظریه جهت گیری اصلی و الگوی مورد نظر علم دینی

در ابتدای این نشست تخصصی که پیش از ظهر یکشنبه(12 دی ماه) به همت گروه جامعه شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد، حجت‌الاسلام حسین بستان استاديار گروه جامعه شناسي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در بخشی از سخنان خود از دو دغدغه روش شناختي و محتوايي که برای تدوين این اثر داشته و تلاش مي کند تا روش علم ديني را در قالب نمونه هاي مشخص علوم اجتماعي و مطالعات اجتماعي در کتاب ساخت نظریه عرفی شدن با رویکرد اسلامی عرضه کند سخن گفت و روش تحقیق خود را در این پژوهش، «گراندد تئوری یا نظریه زمینه ای» خواند که یک روش پژوهشی استقرایی و اکتشافی است و به پژوهشگران در حوزه های موضوعی گوناگون این امکان می دهد تا به جای اتکا به تئوری های موجود، خود به تدوین تئوری اقدام کنند.

نویسنده اثر که معتقد بود مي خواهد از بحث فلسفي و روش شناسي انتزاعي فاصله گرفته و در نمونه ملموس تر و عيني تر بحث روش علم ديني را پياده کند و عملا نشان دهد که مسأله علم ديني اگر بخواهد به مرحله اجرا در آيد چه سبک و سياقي پيدا خواهد کرد، به بيان مراحل و روش ساخت نظريه ديني در علوم اجتماعي پرداخت و گفت: نظريه سازي کانون اصلي فعاليت علمي است و ساير فعالیت ها عمدتا در راستاي توليد نظريه و اعتبار سنجي و جرح و تعديل آن صورت مي گيرند و علم ديني هم از اين امر مستثنا نيست.

وی با بیان اینکه جهت گيري اصلي الگوي مورد نظر علم ديني(جامعه شناسي اسلامي) توليد نظريه است، انسجام منطقي و خالي از تناقض بودن، تبيين علّي به معناي وسيع کلمه شامل تبيين هاي علّي و تفسيري و کارکردي، حاوي درجه از انتزاعی بودن، ناظر بودن به واقعيت تجربي و آزمون پذيري، پيش بيني کنندگي هر چند به طور محدود و فراهم کردن مبنايي براي مداخله اجتماعي را از ويژگي هاي نظريه مورد نظر عنوان کرد.

بر اساس اين گزارش، تدوين پرسش تحقيق، مروري بر ادبيات بحث، گزاره يابي در متون ديني، گزاره پردازي، ساخت مدل انتزاعي با رجوع به واقعيات و ساخت مدل تجربي انضمامي از مراحل بررسي اين تحقيق به شمار مي رود که پژوهشگر آن تلاش کرد در این فرصت محدود با نگاه تبييني به بررسي عوامل، زمينه ها و علل پديده نظريه ديني بپردازد.

حجت‌الاسلام بستان در ادامه فقر معرفت ديني، سنت ايماني، ضعف انگيزه هاي اخلاقي ايمان، موانع اخلاقي ايمان و رفتار غير دين دارانه را از عوامل فردي و اختلال در انتقال فرهنگي، عملکرد نامطلوب علما، گسترش مادي گرايي، نقش منفي حکومت ها و ضعف نظارت اجتماعي را از عوامل اجتماعي شاخص هاي عرفي شدن برشمرد.

/920/502گ/ر

 

ارسال نظرات