اربعین و زائران بیتکلفش
زیارت یکی از مهمترین جلوههای رفتار دینی است. در طول تاریخ انسانهای دیندار، زیارت را در قالب بازدید از معابد و مزارهای پیشوایان و بزرگان دینی انجام دادهاند. از این جهت زیارت همواره با مفاهیمی همچون معنویت و قدّاست همراه بوده و زائر یکی از مفاهیم مهم معنوی و اخلاقی بوده است.
در اسلام نیز زیارت از بار معنوی خاصی برخوردار است. این رویه معنوی در بین شیعیان با توجه به زیارت کربلا و اربعین شرایط ویژهای یافته است. اولین زائر اباعبدالله الحسین در روز اربعین، صحابی گرانقدر پیامبر، جابر بن عبدالله انصاری بود. البته در مورد اینکه اهل بیت( ع) در اولین اربعین به کربلا وارد شدند یا روزی دیگر اختلاف نظر است. شیعیان و محبین حضرت نیز بر اساس این سیره زیارت اربعین را گرامّی داشتند. این سیره با زیارتنامه اربعین که از طرف امام صادق(ع) بیان شده است، تقویت و تثبیت شد. این زیارتنامه معارف بلندی درباره مقام امام حسین(ع) در بر دارد. در ادامه امام حسن عسکری(ع) زیارت اربعین را یکی از ویژگیهای مومن بیان فرمودند.
حاصل این سیره شرعیه و متشرعه، اهمیت و جًّایگاه ویژه زیارت اربعین در بین علاقمندان به اهل بیت(ع) شد؛ به طوری که امروزه شاهد زائران میلیونی اربعین هستیم که با پای پیاده در اربعین حسینی خود را به کربلا میرسانند.
در این یادداشت با رویکردی فرهنگی-اجتماعی در صدد تحلیل الگوی زیارتی این تجمع و راهپیمایی عظیم هستیم. بر این اساس میتوان زیارت اربعین را الگویی مطلوب از سفرهای زیارتی دانست؛ الگویی مبتنی بر عشق و معرفت که بر خلاف الگوی گردشگرانه از مظاهر دنیاگرایی به دور است و با اهدافی غیر از زیارت آلوده نشده است.
اهمیت این موضوع از این جهت است که در سالهای اخیر به نظر میرسد سفرهای زیارتی در کشورمان به نوعی آسیب دچار شده است که بیش از آنکه به بر اساس الگوی ناب زیارت و با اولویت کسب معنویت باشد بر اساس الگویی گردشگرانه، معنویت را در اولویت قرار نداده و یا اینکه مظاهر گردشگرانه در آن غلبه پیدا کرده است! زیارت اربعین زیارتی ساده و بیآلایش است که افراد با نیتها و رفتاری ساده و خالص در مسیر زیارت گام برمیدارند؛ بدون دشواریها و هیاهوهای سایر سفرهای زیارتی که گاهی آن قدر سنگین میشود که اصل سفر زیارتی را تحت تاثیر قرار میدهد و به تجملگرایی متهم میشود. این سفرها ویژه و مختص متمکنین میشود ولی زیارت اربعین همه عاشقان حسینی را فرامیخواند؛ از همه گروهها و همه طبقات اجتماعی؛ بیتکلف و خودمانی.
1. معرفتشناسی
زیارت اربعین در این مورد از دو جهت قابل توجه است:
• زائر اربعین به پابوسی امامی میرود که آخرین جملات او، مناجاتی توحیدگراست که هیچ بویی از منیت و شکایت به درگاه خداوند متعال ندارد؛ الهی رضا برضاک لا معبود سواک یا غیاث المثتغیثین. مداحان و ذاکران این جملات را در مدیحهسرایی خود میخوانند و زائران بر این جملات اشک میریزند.
• آستانه زائران اربعین محدوده حرم و ضریح نیست. آنها از وقتی که از شهر خود راه میافتند خود را زائری میدانند که در حریم یار وارد شده است؛ لذا برخی از همان ابتدا ادب کرده و پیاده طی طریق میکنند.
2. هستیشناسی
اساسا زائر اربعین با این دید آماده سفر میشود که با امام و مولای خود ارتباط معنایی و معنوی برقرار کند و به عشق حضور او این سختیها را تحمل میکند.
يكي از مهمترين نكات در توجيه زيارت قبور اولياي الهي ارتباط و علاقه روح به بدن است. در كتابهاي عرفان نظري بحث زيارت قبور مطرح و تأييد شده است. مثلاً ابن عربي زيارت قبر پيامبر را لازم شمرده و معتقد است ايمان بدون آن كامل نيست.
زائر اربعین خود را در تعامل با روحی بلند میداند که افزون بر بهرهمندی از فوز شهادت و زندگانی جاودانه، از فوز عظیم ولایت و امامت بهرهمند است؛ لذا از مراتب وجودی بالاتری برخوردار است و قدرت تصرف در عالم را دارد.
برخلاف این نگرش معناگرایانه، در الگوی گردشگرانه، افراد غیرمعتقد به مکانهای مذهبی که نه از روي ايمان و اعتقاد بلكه به خاطر سرگرمي، كنجكاوي و يا علاقه به آنجا سفر ميكنند. اينگونه سفرها ممكن است به انحاي گوناگون انجام شوند. اما تنها چيزي كه اهميت دارد نفس سفر كردن است؛ نه بهرهبری معنوی و اخلاقی.
3. جهانشناسی
زائر، جهان را جلوه حق تعالي و همه عرصهها و زواياي آن را نقطه اتصال و مشاهده جمال ميداند نه آنكه هستي را كارگاه و موزه تاريخ و فرهنگ و مناظري براي تماشا و تفرج. البته این سیر در آفاق با سير در انفس به کمال میرسد. به عبارت ديگر، «زائر به ديدن مقام و مكان و آثاري ميرود كه جلوه محسوس ديدار است و نشاني از انعكاس دهنده آن مظاهر اسم الهي و اعيان ثابته است و از اينجاست كه زيارت نحوي ديداربيني و بازبيني ديدار است.» از اين رو ملاك ارزشگذاري زيارت، عشق و معرفت به كمال و جمال زيارت شونده است. بنابراین در زیارت سیر در آفاق و انفس توامان و مکمل یکدیگر است.
زائر اربعین چه زیبا این دو وجه از زیارت را جمع کرده است. این سفر که با پیادهروی انجام میشود از جهتی ملازم حضور در طبیعیت و سیر در آفاق است و از جهتی دیگر زائر در طول مسیر به یاد مولای خود و فضائل بیمثال اوست و هر قدم را به عشق وصال به حریم او برمیدارد. او در این مسیر از طرفی با افراد و فرهنگهای مختلف آشنا میشود و تعامل برقرار میکند و از طرفی دیگر این مسیر را تجربههایی مقدس و عرفانی پیوند میزند.
1. در فرهنگ اسلامي، سفر و سياحت در آفاق علاوه بر گردش و نشاط عرصه عبرت و تفكر نيز قلمداد شده است. از اين جهت سفر در آفاق و تفكر در انفس سبب تعالي انسان ميشود. به اين ترتيب طبيعت عرصه تعليم و تزكيه ميگردد.(ر.ك: روم، 9ـ8) اين نگرش بر اساس اين مبناست كه «همه عالم اسماللهاند. تمام عالم، چون اسم، نشانه است. همه موجوداتي كه در عالم هستند نشانه ذات مقدس حق تعالي هستند.»
4. از فراغت ذاکرانه تا لذت غافلانه
زيارت در اسلام كه با نوعي گردشگري و سفر همراه است از تفريح و لذتي معنوي و فراغتي جهت برقراري ارتباط با خدا(فراغت عبادت) برخوردار است نه تفريح دنيوي گردشگرانه. ميتوان گفت، فراغت در سفر زيارتي در بستر ياد الهي و تغيير و تنوع در نوع و سطح تكاليف است نه غفلت و بيتكليفي. به عبارت ديگر، مواجهه انسان توحيدي با طبيعت، شادماني و ابتهاجي است كه توأمان حاصل ياد خالق اين زيبايي(آسودگي روح) و لذت دنيوي(آسودگي جسم) از آن است.
زائر اربعین در مسیر زیارت از نوعی لذت و فراغت بهرهمند میشود و از مزایای و بهرههای آب و هوایی و تفرجی بهره میبرد و چه بسا بخشی از خاطرات خوش سفرش به این بخش از سفر اختصاص یابد ولی او هیچگاه این سفر را سفر تفریح و خوشگذرانی قرار نمیدهد. گذشته از اینکه این سفر در تعظیم شعائر و ایام مصیبت اهل بیت(ع) است، زائر اربعین همواره خود را در سفری معنوی میبیند و همه مسائل سفر را با این دید تحلیل میکند؛ او خود را میهمان این حریم میداند، احوال خود را با مولایش در مسیر راه در میان میگذارد، تلاش میکند ادب این زیارت را مراعات کند؛ همراهان را نه فقط انسانهایی شبیه و هممسیر خود بلکه آنها را میهمانان ارباب میدان لذا با آنها برخوردی متفاوت دارد، تلاش میکند لب به ذکر الله تعالی داشته باشد...! این موارد نشان میدهد که زائر اربعین هیچ گاه مسافری رها و غافل نیست بلکه همواره خود را در محضر الله و در جرگه زائران حضرت ثار الله مشاهده میکند و تلاش دارد آداب این اجتماع را رعایت کند.
اساسا هدف ضمنی بسیاری از مسافرتهای دینی، رنج و ریاضت کشیدن در سفر برای تزکیه نفس بوده و در طول تاریخ سفرهای زیارتی بر مفهوم سختی و دشواری تأکید کردهاند و زیارت همواره با به جان خریدن سختیهای مسیر همراه بوده است. این رویکرد هیچ گاه با تفریح و لذت مادی تنپرورانه و غفلت تناسب ندارد.
هر چند نوعي فراغت و تفريح در الگوی زیارت اربعین و الگوی گردشگرانه زیارت وجود دارد ولي فراغت زيارت اربعین مبتني بر نگاه توحيدي بر ياد خدا و درک و حفظ حرمت محضر مزور(امام حسین (ع)) متمركز است ولي گردشگري در مدرنيته به دنبال حذف مباني ماوراءالطبيعي، مبتني بر غفلت و بيتكليفي است.
5. قداست
زيارت در معناي سنتي و تاريخي آن عبارت است از سفري فيزيكي در جستوجوي حقيقت و در جستوجوي آنچه مقدس و مبارك است. بر اين اساس، زيارت در فرهنگ ديني با مفهوم تقدس مرتبط است. يك فضاي مقدس مرزهاي زماني و مكاني مشخصي دارد كه آن را از ديگر اماكن و فضاها متمايز ميكند. حوادث تاريخي ديني، حضور شخصيتهاي ديني، بروز معجزات و كرامات، اجراي مراسم و مناسك ديني، نذر و قرباني در اين مكانها، سبب تقدسبخشي به آن ميشود. جستوجوي حقيقت، روشنگري و كسب تجربه اصيل و ارزشمند آميخته با شئون الهي و مقدس، مردم را بر آن ميدارد تا به اماكن مقدس كه از نظر عبادي بسيار فراتر از فضاي دنيوي و زندگي عادي است، سفر كنند.
يكي از ويژگيها و بايستههاي مكانهاي زيارتي وجود معنا و مفهوم است كه براي ايجاد يك فضاي مناسب براي عبادت و پرستش براي افرادي كه ميخواهند با يك نيروي الهي رابطه برقرار كنند، ضروري است. لذا مردم با وجود عبادتگاههاي روزانه و هفتگي نزديك و در دسترس، ترجيح ميدهند به مكانهاي ديگري براي عبادت سفر كنند. اينگونه مكانها از اعتبار بيشتري برخوردارند چون تقدس بيشتري دارند و حضور در آنها سبب ميشود انسان راحتتر بتواند با منبع مقدس رابطه برقرار كند. بنابراين زائران و بازديدكنندگان زيادي براي تجربههاي معنوي و روحاني به مكانهاي مقدس ميروند.
تنیدگیهای قداست و زیارت اربعین
1. زیارت اربعین با توجه به روایاتی مبنی بر فضیلت زیارت اربعین و همچنین زیارتنامه رفیعی که از طرف امام صادق(ع) بیان شده است جنبهای کاملا مقدس پیدا میکند.
2. رویدادهای کربلا به دست افراد الهی و ملکوتی همچون امام حسین(ع) و یاران بابصیرتشان محقق شده است و از این جهت حافظه تاریخی کربلا با مردانی مقدس پیوند خورده است.
3. کربلا از ابعادی کاملا عرفانی برخوردار است و امام حسین(ع) حادثهای عرفانی را در فنای عبد در وصال حق تعالی در کربلا خلق کرده است.
4. در کربلا مکاشفات و کرامات و تشرفات فراوانی روی داده است و عارفان و واصلام همواره زیارت کربلا را با دیدی مقدس و عرفانی نگریستهاند.
5. مجموع ویژگیهای فوق معنا و مفهومی را برای کربلا و زیارت اربعین فراهم آورده است که آن را به مکانی برای عبادت به شرایط آرمانی رسانده است. لذا زائران نماز و قرآن در حرم حسینی را بسیار ارزشمند میشمرند به طوری که حاضرند رنج سفر را برای درک این توفیق تحمل کنند.
بحث قداست در زيارت اربعین از جهت هويتبخشي مكان نيز قابل بررسي است. رابطه عميقي بين مكان و هويت وجود دارد. ساخت مكان هميشه با ايجاد هويتهاي جديد همراه بوده است و برعكس، ايجاد هويت نيز هميشه مستلزم ساخت مكان است. از يك سو مفهوم معنادار يك مكان، براساس افرادي كه ساكن آن هستند(درون مكان) و همچنين افرادي كه از بيرون آن را ميبينند، در مورد آن نظر داده و آن را تفسير ميكنند(بيرون مكان)، شكل ميگيرد. از سوي ديگر، همه افراد به نحوي، چه به طور فيزيكي و چه از نظر اجتماعي مكان را اشغال ميكنند، بنابراين مكان و هويت با هم رابطه تنگاتنگي دارند.
این ویژگی تقدسبخشی زیارت اربعین در برگزاری مراسمهای سوگواری در حرم حسینی نمود پیدا میکند به ویژه که زائران در مورد مصائبی گریانند که در گذشته در همان مکان روی داده است. آنها در این مراسمها آنچه را قبلا در وطن خود در مورد کربلا و رویدادهای آن شنیده بودند در این اماکن در ذهن تداعی میکنند و با چنین برداشتهایی تجربهای معنوی در قرب به مولایشان کسب میکنند.
در مكانهای مذهبی افراد باتوجه به پيوستگيهاي اجتماعي خودشان، آن مكان را تفسير ميكنند و معناهاي خاصي به آن نسبت ميدهند. افراد مذهبي با توجه به پيوستگيهايي كه با جامعه ديني خود دارند، برداشتي ديني از مكان ميكنند و آن را مقدس ميدانند. معناي چنين مكانهايي براي اين گروه از افراد از دركي كه جامعه آنها از سنتهاي ديني دارد، ريشه ميگيرد
6. معنویتگرایی
یکی از مهمترین ابعاد زیارت، ابعاد معنوی و اخلاقی آن است. در همه ادیان زیارت براساس ایمان زائر و به دنبال دغدغهها و اولویتبندیهای معنوی و روحی او انجام میشود.
معنویت جمعگراینه
زيارت بر نوعي معنويت الهي دلالت دارد كه هر چند بر تقويت و توسعه رابطه با خدا تأكيد دارد، ولي نوعي معنويت جمعگرايانه توحيدي است. به عبارت ديگر زيارت در عين اينكه بر پالايش روح و تقويت ارتباط با معبود تأكيد ميكند ولي از گونهاي معنويت منتشَر حكايت دارد كه همه زائران را به كسب فضائل اخلاقي رهنمون ميكند. لذا در بسياري از موارد سفرهاي زيارتي به صورت دستهجمعي همراه ميشود و بخش مهمي از اخلاق زائر براي بهبود و ارتقاي روابط بين زائران است. وقتي اين زيارتهاي گروهي با انجام مناسك جمعي نيز همراه ميشود جلوه ديگري از «معنويت اجتماعي» را به تصوير ميكشد. وجود اين ابعاد جمعگرايانه معنوي در زيارت است كه اماكن زيارتي را از «حال و هواي معنوي» برخوردار ميكند.
زیارت اربعین که با جتماع پرشور و نزدیک شیعیان با ملیتها گوناگون و بدون کمترین سازماندهی سازمانی و دولتی انجام میشود به بهترین شکل معنویت جمعگرایانه را نمایش میدهد. در این جمع همه افراد در کنار هم با سادگی و مهربانی به زیارت میپردازند بدون اینکه برتریهای مالی و اجتماعی و سیاسی سبب تفاخر و تفاوت شود؛ همه در یک مسیر پیادهروی میکنند و همه بر سر یک سفره میهمانند و همه در یک چادر شب را به صبح میرسانند.
معنویت شریعتگرایانه
زيارت بر معنويتي شريعتگرا و ضابطهمند استوار است. زيارت به صرف حضور در اماكن مذهبي خلاصه نميشود بلكه همراه آداب ويژهاي است كه شامل اعمالي مانند طهارت(غسل، وضو)، قرائت ادعيه، اذكار و نماز ميباشد. بنابراين معنويت در زيارت مبتني بر نوعي برنامه عبادي و مناسكي است كه در قالب رعايت آداب و اعمال ـ اعم از واجب و مستحب ـ انجام ميشود. به اين ترتيب، زيارت در بطن و بستر شريعت است و از آن جدا نيست.
زیارت اربعین از این جهت معنویتی شریعتگرا را ترویج میکند.
1. اساسا تقدس و معنویت کربلا با اجرای برنامهها و مناسک دینی گره خورده است که مهمترین آنها برنامه عزاداری است.
2. زائر اربعین خود را سوگدار و دلداده امامی میداند که مصائب او با مهمترین مناسک دینی مانند نماز(نماز ظهر عاشورا، مناجات و قرائت قرآن شب عاشورا) گره خورده است. در واقع در زیارت اربعین ابعاد احساسی و مناسکی دین در هم تنیده میشود.
3. زائر اربعین احکام مناسکی خاصی دارد مانند نماز شکسته.
4. مهمترین تجربههای دینی و معنوی زائران اربعین در ضمن مراسمهای گروهی این زیارت رقم میخورد؛ مراسمهایی که از پیادهروی دستهجمعی تا عزاداری گروهی و نماز جماعت را دربر میگیرد. این مراسمها مهمترین جنبه مناسکی زیارت اربعین را شکل میدهد به طوری که بدون آنها اطلاق زائر اربعین مفهومی گنگ به نظر میرسد.
7. خرید
خرید در زیارت به عنوان یک رفتار مهم و با سابقه حضور دارد. در زیارت، خرید با مفهوم سوغات پیوند میخورد. سوغات به دلیل قداست مکان خرید آنها و در نتیجه، تقدس(تبرک) ضمنی اجناس خریداری شده(که در آینده یادآور سفر زیارتی خواهند بود) در برنامه خرید زائران قرار میگیرد. در واقع زائران به منظور حفظ یک خاطره عینی از تجربه معنوی خود، خرید میکنند.
بر این اساس سوغات صرفاً یک کالا و شئ نیست؛ بلکه باید با دیدی محتوایی به آن نگریست تا بتواند مفاهیم متعالی زیارت را به جامعه هدف(میزبان) منتقل کند که در اثر رهآورد توشهای معنوی با خود همراه بیاورد. از این رو، برخی بر مفهوم سوغات فرهنگی و تهیه مدل و ساختاری در این خصوص، تأکيد دارند.
بر خلاف بسیاری از سفرهای زیارتی که با تنوع و انبوه سوغات مواجه است و از این جهت به شدت دچار آفت است، زیارت اربعین از هرگونه اصالت خرید یا بازارگردیهای آزاردهنده به دور است و به معنای واقعی از سوغات سفر بهرهمند است.
بیشترین سوغات سفر زائران اربعین همان مهر تربت کربلا و تسبیه است که یادآور پیام و محتوای این سفر زیارتی است. جالب این است که سوغات زیارت اربعین از سایر زیارتهای کربلا در طول سال نیز متفاوت است و کسانی هم که به دیدار زائران اربعین میآیند انتظاری بیش از این سوغات ساده و پر محتوا ندارند.
جمعبندی
زیارت اربعین با تمرکز بر رویههایی مقدس و عرفانی به دور از آسیبهای اخلاقی و فرهنگی زیارتهای گردشگرانه است. تاکید بر الگوی زیارتی اربعین میتواند الگویی اصیل از زیارت را در جامعه اسلامی ایجاد کند و آسیبهای فرهنگ زیارت را که به دنبال رواج فرهنگ و سبک زندگی مدرن در جامعه ایجاد شده است، اصلاح کند.
975/702/ر