از آیه لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم مردم سالاری دینی برداشت می شود
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وسائل، حجت الاسلام سید عبدالمجید اشکوری، کارشناس مسائل سیاسی، در برنامه پلاک 57 رادیو معارف، به مبانی فلسفه سیاسی شیعی اشاره کرد و گفت: هر نظام سیاسی مبتنی بر فلسفه سیاسی شکل گرفته است و این نظریه به دو بخش فلسفه سیاسی تئوری محور و عمل گرا تقسیمبندی میشود.
فلسفه سیاسی تئوری محور و عمل گرا است
حجت الاسلام اشکوری به ویژگی های فلسفه سیاسی تئوری محور اشاره کرد و گفت: در این اندیشه، ابتدا یک نظریه و تئوری برای برپایی نظام شکل میگیرد و براساس آن نظام و حکومت تشکیل میشود، همچنین رفتارهای مسؤولان در چارچوب این ساختار برای تحقق این تئوری انجام میشود.
کارشناس مسایل سیاسی به بیان شاخصههای فلسفه سیاسی عملگرا پرداخت و ابراز کرد: در این نظریه، در ابتدا به گونه عملی نظام سیاسی تشکیل میشود و بعد از اجرائی شدن آن، تئوری و نظریهپردازی آن برای توجیه رفتار خویش نگاشته میشود و در این فلسفه عمل مقدم بر تئوری است و گاهی این تئوریها عقلانی و گاهی نیز شرعی و گاهی به دلیل الگوبرداری عمل دیگران است.
فلسفه سیاسی شیعی، تئوری محور است
وی با بیان این که فلسفه سیاسی شیعی، تئوری محور است، گفت: عناصر تئوری فلسفه سیاسی شیعی از سه عنصر اساسی همچون نگاه هستی شناسه به عالم، پذیرفتن حاکمیت صالحان و دوری از حکومت طاغوت تشکیل شده است.
حجت الاسلام اشکوری با بیان این که نگاه هستی شناسانه به عالم، تأثیر به سزایی بر فلسفه سیاسی شیعه دارد، افزود: بر اساس این دیدگاه، عالم مبتنی بر حکمت الهی به وجود آمده است، بنابراین عالم نظام احسن بوده و در این نظام سنتهای الهی وجود دارد.
فلسفه سیاسی شیعی براساس مردم سالاری دینی تشکیل شده است
کارشناس مسایل سیاسی عنوان داشت: یکی از سنتهای الهی این است که «لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم» بدین معنا که تا زمانی مردم نخواهند، تغییر و تحولهایی در جامعه ایجاد نمیشود، بنابراین از آیه این گونه برداشت می شود که فلسفه سیاسی شیعی براساس مردم سالاری دینی تشکیل شده است.
وی با بیان این که عنصر دوم در فلسفه اسلامی حاکمیت صالحان بر جامعه است، گفت: بسیاری از آیات قرآن همچون «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ» و «ان الارض یرثها عبادی الصالحون» به حاکمیت صالحان بر جامعه اشاره دارد که منظور از صالحان امام معصوم و نائب معصوم است و بدون حکومت صالحان بر زمین، جامعه به عدالت حقیقی، آرامش و صلح نخواهد رسید.
حجت الاسلام اشکوری با بیان این که عنصر سوم در اندیشه سیاسی شیعی، دوری اجتناب از حاکمیت طاغوت است، گفت: آیاتی همچون «وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا»، «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ امَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ» به این مسأله اشاره دارد که مردم نباید حاکمیت ظالمان و طاغوت را بپذیرند.
فلسفه سیاسی شیعی در دوران هزار ساله مسکوت مانده و در جامعه اجرایی نشده است
وی با بیان این که فلسفه سیاسی شیعی در دوران هزار ساله مسکوت مانده و در جامعه اجرایی نشده است، گفت: حکومت اسلامی در دوران طولانی در سیطره بنیامیه و بنیعباس قرار داشته است و این حکومتها به دلیل این که حاکمیت طاغوتی را دارا بودند، فلسفه سیاسی شیعی را نمیپذیرفتند.
حجت الاسلام اشکوری ابراز کرد: حکومت بنیامیه و بنیعباس، علمایی که فلسفه سیاسی شیعی را ترویج میکردند، سختگیری و ظلم میکردند؛ بنابراین آنها در انزوا و سکوت کامل اجتماعی قرار میگیرند.
کارشناس مسایل سیاسی اظهار کرد: بیش از ده سده، بیشتر مردم کشورهای اسلامی دارای مذهب اهل سنت بودند و این مسأله سبب شد که فلسفه اسلامی شیعی تدوین و اجرایی نشود و ظلم و سختگیری بر علمای شیعی ادامه یابد به گونهای که ترویجگریان این تئوری همچون شهید اول و شهید ثانی از سوی حکومت در معرض شکنجه و شهادت قرار گرفتهاند.
حجت الاسلام اشکوری با بیان کرد: با شکلگیری حکومت صفویه زمینههایی برای بروز و آشنایی مردم با فلسفه سیاسی شیعی در جامعه به وجود آمد و در این دوران رابطه تقلید مردم با حاملان این فلسفه شکل میگیرد.
کارشناس مسایل سیاسی اظهار کرد: با شکل گیری انقلاب اسلامی، برای نخستین بار در تاریخ اسلام، حکومتی مبتنی بر فلسفه سیاسی شیعی به وجود آمده است که در دوران حکومت امام علی(ع) هم شکل نگرفته بود، زیرا مردم در این زمانه به عنوان خلافت به ایشان روی آورده بودند، اما برای برپایی حکومت اسلامی و امامت در جامعه که برخاسته از آموزه های شیعی است، به ایشان مراجعه نکرده بودند.
حجت الاسلام اشکوری در پایان سخنانش ابراز کرد: در این زمان جامعه اهل سنت بدین نتیجه رسیده است که برای دستیابی به نجات و برای جامعه اداره صحیح جامعه، ناچار است که به سمت حاکمیت صالحان همچون ولایتفقه و امامت روی بیاورد./836/د102/ل