حمایت آیتالله مدرس از تولید ملی و مصرف کالای ایرانی



به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سید شهاب الدین مدرس، از نوادگان آیت الله سید حسن مدرس(ره) در برنامه ضیافت شبکه قرآن سیما خاطرنشان کرد: سید عبدالباقی(پدر بزرگ شهید مدرس) بیشترین نقش را در تعلیم سید حسن ایفا نمود و او را در مسیر علم و تقوا هدایت كرد. پدر بزرگ شهید مدرس هوش و زکاوتی را در این سید حسن می دید و سعی در پرورش آن داشت؛ این عالم در زمان طلبگی شان در نهایت فقر و سختی به سر می برده است، ایشان حتی در آن زمان برای امرار معاش به کارگری می پرداخت و از کار و تلاش هیچ ابایی نداشت.
نتیجه آیت الله مدرس(ره) اظهار داشت: اساتید این عالم عبارت از سید صادق خاتون آبادی، جهانگیر خان قشقایی، سیدمحمدباقر درچه ای، شیخ عبدالعلی هرندی، سید مرتضی ریزی، میرزا حسن شیرازی، محمدتقی شیرازی(میرزای شیرازی اول و دوم)، سید محمد فشارکی، شریعت اصفهانی، حاج میرزا حسین جلیلی، آخوند خراسانی و سید کاظم یزدی بودند.
نظر میرزای شیرازی درباره آیت الله مدرس
وی درباره تعبیر میرزای شیرازی از آیت الله مدرس(ره) تصریح کرد: این عالم با استعداد بود؛ و تمام استادانش به این مسأله معترف بودند؛ میرزای شیرازی دوم درباره آیت الله مدرس فرموده این اولاد رسول الله پاکدامنی اجدادش را داراست و در هوش و فراست گاهی مرا به تعجب وا می دارد و در مدت کوتاهی از تمام همدرس هایش گذشته و در فقه و اصول و منطق سرآمد همه یارانش شده است و قضاوت او در کمال درستکاری و در نهایت تقوا است؛ این عالم شخصیت خودساخته ای داشته و انسانی زجر کشیده بوده است.
مدرس درباره شروع مبارزات آیت الله مدرس(ره) گفت: تنها در علوم دینی تحصیل نمی کرده و پیدا است که یک شخصیت سیاسی همانند ایشان به مسائل جهانی و سیاست جهانی اشراف داشته است و این موضوع به دوران طلبگی و حضورشان در نجف بر می گردد و مسائل استعمارگری و موضوعات سلطه اجانب که در عراق وجود داشته، محرکی می شود تا خود را برای یک مقابله آماده کند؛ هنگامی که بحث نهضت مشروطیت پیش می آید و سید جمال الدین اسدآبادی از ایران تبعیت می شود و پس از شهادت این عالم، و وقوع فرمان مشروطیت در ایران در سال 1285 شمسی، آیت الله مدرس در آمدن به ایران مصمم می شود و حضور مؤثری را در عرصه جامعه داشته باشد.
نتیجه آیت الله مدرس(ره) با اشاره به محبت مردم نسبت به این عالم یادآور شد: در نجف به ایشان پیشنهاد می شود که به عنوان رهبر مسلمانان هندوستان به این کشور بروند، اما ایشان قبول نمی کنند می گوید باید به ایران برگردم؛ سپس به شهرضا فعلی اصفهان می رود و پس از مدتی که ایشان می خواستند از این شهر بروند، مردم می گویند که این عالم در شهرضا بماند، اما آیت الله مدرس در سخنرانی مطرح می کند که من مطاعی دارم که بازار فروشش اینجا نیست؛ سپس به اصفهان می آید و مشغول تدریس می شود.
پشیمانی حاکم ستمگر زمانه آیت الله مدرس
وی به داستان مقابله آیت الله مدرس با حاکم ستمگر زمانش اشاره و خاطرنشان کرد: در آن زمان، مشروطیت شکل می گیرد و مشروطه خواهان فعالیت سیاسی می کردند؛ در آن زمان حاکم ستمکاری در اصفهان بوده که روزی برخی از مردم را شلاق می زند؛ وقتی مرحوم مدرس مطلع می شود، موضع گیری سیاسی می کند و می گوید که شلاق زدن مردم در شرح وظیفه حاکم نیست و از حقوق حاکم شرع و مجتهد است و ایشان حق چنین کاری را ندارد؛ آن حاکم آیت الله مدرس را به قمشه(شهرضای کنونی) تبعید می کند و می گوید این فرد برود همان جا و جو بکارد؛ این عالم را می گیرند و ایشان حرکت سیاسی ای انجام می دهد و پابرهنه در کوچه و بازار راه می افتد و به مردم می گوید که مردم من دارم به تبعید می روم؛ جمعیت زیادی به دنبال این عالم به راه می افتند و تا تخت فولاد اصفهان ایشان را دنبال می کنند؛ به حاکم اصفهان خبر می رسد که وضعیت بد است و ممکن است که مردم شورش کنند و نورالله اصفهانی که از علمای تراز اول دوره دوم مجلس شورای اسلامی از طرف حاکم مأمور می شوند که بروند و از مدرس خواهش کنند که به اصفهان برگردد؛ این به مدرس می گوید که حاکم اصفهان تنبیه شد و زودتر به اصفهان برگردد؛ این مسأله در واقع وسعت روحی ایشان را نشان می دهد که چنان موضعگیری در برابر حاکم مستبد نشان می دهد که آن حاکم که فکر می کرده قدرت زیادی دارد، در مقابل یک مجتهد کم می آورد.
مدرس درباره فعالیت های سیاسی آیت الله مدرس(ره) اظهار داشت: در آن زمان یک اصلی در متمم قانون اساسی مطرح بوده که علمای خمسه یعنی پنج نفر از علمای تراز اول باید در هر دوره مجلس حضور داشته باشند و بر شرعی بودن قوانین نظارت کنند؛ یکی از این پنج نفر آیت الله مدرس بوده است؛ اصل تراز که از دستاورهای شیخ فضل الله نوری است، متأسفانه تنها در مجلس دوم به اجرا در می آید که حضور پنج نفر عالم در مجلس دقیقا مثل شورای نگهبان امروز جمهوری اسلامی ایران است.
نتیجه آیت الله مدرس(ره) به خدمات علمی این عالم پرداخت و تصریح کرد: در تمام دورانی که نماینده مجلس بودند، هم در مدرسه سپهسالار تهران درس می دادند و هم تولیت آنجا را بر عهده داشتند و به جدیت آن را دنبال می کردند و اثرات بسیار زیادی از لحاظ عمرانی و درآمد به دنبال داشته است؛ ایشان در خیابانی که مشرف به این مدرسه بوده، یک سری مغازه را تأسیس می کند تا آنها را اجاره دهند و از درآمد اینها طلاب بتوانند ادامه تحصیل دهند.
تدریس نهج البلاغه به عنوان درس رسمی حوزه علمیه
وی درباره فعالیت های علمی آیت الله مدرس(ره) گفت: زمانی که به تهران می آیند و در مدرسه سپهسالار تدریس را شروع می کنند، تدریس نهج البلاغه را جزو دروس حوزه علمیه قرار می دهند که ظاهرا تا آن زمان به صورت رسمی وجود نداشته است؛ مسلما این عالم در کنار اشتغالات سیاسی که داشته، هرگز از کار علمی و تدریس خود جدا نمی شده است؛ با توجه به این که از زمان رضا شاه مسأله شناسنامه دار شدن مطرح می شود و از آن زمان به نام مدرس بر ایشان گذاشته می شود که تا قبل از این، آیت الله مدرس را به نام آقای قمشه ای می شناختند و سپس مدرس نام گرفت، چرا که زندگی، رفتار و سلوکش برای همه درس بود.
مدرس ضمن بیان توصیه ای به جوانان یادآور شد: به جوانان و آیندگان این کشور که سرمایه اصلی این مملکت هستند، توصیه می کنم که ارتباطشان را با آیت الله مدرس(ره) ترک نکنند؛ گر چه آیت الله مدرس(ره) در میان ما نیست، اما به عنوان یک شهید حضور دارد و امروزه هنوز سخنان او تازگی دارد و برآمده از دین اسلام است و الگو و اسوه ای است برای تمام کسانی که بخواهند به این مرز و بوم خدمت کنند.
سیره عملی آیت الله مدرس در استفاده از کالاهای داخلی و دوری از محصولات خارجی
نتیجه آیت الله مدرس(ره) درباره سیره این عالم در استفاده از تولیدات داخلی خاطرنشان کرد: این عالم بسیار مقید به مصرف تولیدات داخلی و حمایت از تولیدکنندگان داخلی بودند؛ به ایشان ایراد می گیرند که چرا عبای کرباسی(نوعی پارچه درشت بافت و سنگین) می پوشید و عبای بهتری استفاده نمی کنید، ایشان می گویند هر زمانی که ایرانی عبای بهتری درست کرد، من از همان عبا استفاده می کنم؛ ایشان دیدگاهی اقتصادی داشتند که باید پایبند به قدرت اقتصادی خودمان باشیم و به هیچ عنوان به بیگانگان وابسته نباشیم؛ این موضوع در شرایط جامعه ما خیلی کاربرد دارد و باید تلاش کنیم که پیرو ایشان باشیم و سعی کنیم که کالای ایرانی استفاده کنیم و تولیدکنندگان هم کالاهای خوب و با کیفیتی را به مردم عرضه کنند که جای سؤال و شبهه نباشد.
ترورهای پی در پی علیه عالم مبارز
وی درباره ترورهای صورت گرفته علیه آیت الله مدرس(ره) اظهار داشت: این عالم در دوران زندگی شان، چهار بار ترور می شوند؛ اولین بار در اصفهان است که با حاکمان اصفهان که اختلاف پیدا می کنند، تصمیم می گیرند این عالم را ترور کنند و ایشان را با تپانچه مورد هدف قرار می دهند که خوشبختانه به ایشان اصابت نمی کند و ایشان آن افرادی که تیراندازی کرده بودند و طلبه نیز بودند را می بخشد؛ تروری در زمان مهاجرت در کرمانشاه داشته که سعی در ترور ایشان می کنند؛ دو ترور در دوره ششم مجلس شورای ملی، یعنی اوج قدرت رضاشاه صورت می گیرد.
مدرس به بیان برخی از ویژگی های اخلاقی آیت الله مدرس(ره) پرداخت و تصریح کرد: این عالم خصوصیات بسیار خوبی داشته است، از جمله این که بسیار ساده زیست و قناعت پیشه بود و با سادگی صحبت می کرد، اما ویژگی برجسته ایشان، شجاعت و شهامت و دلبسته نبود به مال دنیا بود؛ وظیفه شرعی اش را به طور کمال انجام داده است و در بین مردم با عزت زندگی کرد.
در این برنامه، سید شهاب الدین مدرس، نتیجه آیت الله سید حسن مدرس(ره) و همچنین پخش مستندی از زندگی آن عالم و سخنانی از علما و بزرگان به زندگی نامه و شخصیت این عالم پرداخته شد که در ادامه به بخشی از این مطالب اشاره می کنیم:
وی پس از تحصیلات در اصفهان، در شعبان ۱۳۱۱ قمری وارد نجف اشرف شد و پس از زیارت بارگاه مقدس نخستین فروغ امامت و تشرف به حضور آیة الله میرزای شیرازی در مدرسه منسوب به صدر سكونت اختیار نمود و با عارف نامدار حاج آقا شیخ حسنعلی اصفهانی هم حجره گردید.
مدرس به هنگام اقامت در نجف روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته به كار میپرداخت و درآمد آن را در پنج روز دیگر صرف زندگی خود مینمود. پس از هفت سال اقامت در نجف و تأیید مقام اجتهاد او از سوی علمای این شهر به سال ۱۳۱۸ قمری (در چهل سالگی) از راه ناصریه به اهواز و منطقه چهارمحال و بختیاری راهی اصفهان گردید.
آیت الله شهید سید حسن مدرس در سنین جوانی به مقام رفیع اجتهاد رسید و از لحاظ علمی و فقهی مجتهدی جامع الشرایط، صاحب فتوا و شایسته تقلید بود و هر چند حاضر به چاپ رساله علمیه خود نشد، در فقه و اصول و سایر علوم دینی آثاری مفصل و عمیق از خود به یادگار نهاد و آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) تألیفات فقهی او را ستوده و افزوده است كه از مدرس اجازه نقل حدیث داشته است.
ترس بی حد رضاخان از آیت الله مدرس
این عالم بزرگوار پس از سلطنت رضاخان، اعتراضات خود را نسبت به دیکتاتوری های این پادشاه اعلام می کند و اعتراضاتشان به حدی بالا می گیرد که دیگر رضاخان نمی تواند حضور این عالم را در شهر تهران تحمل کند و دستور می دهد که آیت الله مدرس را شبانه و بدون اطلاع این عالم ناغافل به شهر خاف که شهری مرزی بین ایران و افغانستان است، تبعید می کند و این عالم 9 سال در یک قلعه مخوف بدون این که اجازه ملاقات با کسی را داشته باشد، تبعید و زندانی بودند، اما این اقدامات رضاخان را راضی نمی کند و دستور می دهد که ایشان را به قتل برسانند؛ به این خاطر، آیت الله مدرس را به شهر کاشمر می آورند و گروهی از افسران از تهران می آیند تا اقدام خود را عملی کنند؛ شامگاه 27 رمضان 1356 قمری این عالم را مظلومانه در کاشمر به شهادت می رسانند.
رضاخان به حدی از این عالم می ترسید که حتی قبر ایشان را هم مخفی نگه داشت تا این که در سال 1320 رضاخان از ایران می رود و مردم محلی قبر ایشان را مشخص می کنند که سالها است که مرقد این عالم مورد مراجعه و احترام و اعتقاد مردم است./822/پ201/ی