۰۸ تير ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۷
کد خبر: ۴۳۵۰۵۲
آیت الله سبحانی مطرح کرد؛

سه لعنتی که پیامبر به سه گروه فرستاد

حضرت آیت الله سبحانی ضمن بیان سه لعنتی که پیامبر به سه گروه فرستاد، گفت: پیامبر اکرم(ص) در لحظات آخر عمر خود به حضرت علی(ع) فرمودند که به مسجد برو و این حدیث که فرد عاق والدین شده(نشناختن من و تو)، غلام گریزان از مولای خود(من و تو مولای امت هستیم) و شخصی که مزد اجیرش را ندهد(دوست نداشتن خویشان من)، ملعون است را برای مردم بخوان.
سلسله مباحث تفسیر قرآن آیت الله سبحانی در مدرسه حجتیه

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله جعفر سبحانی، ظهر سه شنبه در سلسله مباحث تفسیری سوره مؤمنون ماه رمضان که در مجتمع آموزش عالی فقه جامعه المصطفی العالمیه در قم برگزار شد، خاطرنشان کرد: خداوند در آیه 78 این سوره نعمت ها را می شمارد و شکر در قبال این نعمت ها، توحید در ربوبیت است و باید بدانیم که این جهان مقدمه آخرت است.

 

این مرجع تقلید در تفسیر آیه 78 سوره مؤمنون اظهار داشت: خدا در این آیه«وَ هُوَ الَّذِى أَنشَأَ لَكمُ‏ُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفِْئدَةَ» سه نعمت گوش، چشم و قلب را بیان می فرماید؛ فرق این سه نعمت در این است که اول و دومی برای اعم یعنی انسان و حیوان است و اما سومی از خصایص انسان است.

 

استاد درس خارج حوزه علمیه قم تصریح کرد: در تعبیر علمی به این سه نعمت ابزار شناخت گفته می شود؛ وسایل ارتباط انسان با خارج، در مبصرات با چشم، در مصنوعات با گوش است و همه اینها به قلب می دهند و قلب نیز داوری می کند؛ در این جا سؤالی پیش می آید با این که حس لامسه، ذائقه و شامه از دیگر حس ها است، چرا خدا در این آیه نام نبرده است؟ حس لامسه، ذائقه و شامه جنبه مادی محض دارد، اما سمع و بصر در شناخت مقام عالی دارند؛ حکما می گویند چون این سه حس مادی اند، اهمیتشان نسب به چشم و گوش کمتر است.

 

وی ضمن بیان دو سؤال گفت: سؤال دیگری که در رابطه با این آیه پیش می آید، این است که چرا در این آیه «ابصار» و «افئده» به صورت جمع بیان شده، اما «سمع» را مفرد بیان کرده است؟ برخی کتاب ها نوشته اند که سمع اسم جمع است؛ شاید هم به این دلیل باشد که مبصرات چشم مختلف است و اشکال را می بیند، اما سمع فقط موج را می شنود و به این دلیل مفرد آورده شده است؛ فؤاد جمع قلب است؛ معنای لغوی افئده همین قلب صنوبری در سینه است؛ در اینجا سؤلی مطرح می شود که چرا خدا شناخت را به قلب ربط می دهد، در صورتی که طبیب ها آن را مربوط به مغز می دانند؛ انسان اگر خبر خوشی را بشنود، اولین اثر را روی قلب او می گذارد و اولین نقطه اثر پذیر در اخبار لذت بخش و موهن، قلب است.

 

بیان نعمات در قرآن دلیلی بر لزوم تفکر به عالم بالا است

حضرت آیت الله سبحانی در تفسیر ادامه آیه 78 سوره مؤمنون یادآور شد: خداوند پس از شمردن برخی از نعمات در ادامه آیه می فرماید «قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُون»؛ اگر کسی به شما نیکی کرد، پاسخ نیکی، نیکی خواهد بود؛ خداوند متعال می فرماید من که این همه به شما نیکی کرده ام، شکرگذار باشید، اما کمتر شکر می کنید؛ در مقابل نعمت، مسؤولیت شکرگذاری وجود دارد؛ گاهی اوقات که «قلیلاً» گفته می شود، منظور شکرگذاری نکردن است؛ نکته دیگر این که خطاب آیه به مشرکان است و مشرکان اصلا شکر نمی کنند؛ شکر نعمت این است که انسان نعمت را در جای خود صرف کند.

 

این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: «وَ هُوَ الَّذِى ذَرَأَكمُ‏ْ فىِ الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تحُْشرَُون» شما را در زمین آفریده، اما  روز قیامت همگی در پیشگاه خدا جمع می شوید؛ خداوند در آیه بعد می فرماید «وَ هُوَ الَّذِى يحُْىِ وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلَافُ الَّيْلِ وَ النَّهَارِ أَ فَلَا تَعْقِلُون» خدا هم زنده می کند و هم می میراند؛ شب و روز کوتاه و بلند می شود و مختلف است؛ معنای دیگر این است که اختلاف از خلیفه بوده و شب جانشین روز می شود؛ اما از این همه نعمت پند نمی گیریم؛ ما در برابر این همه نعمت، اصلا خدا را نمی پرستیم؛ بیان این واضحات، تفکر دادن ما به عالم بالا است.

 

سه لعنتی که پیامبر به سه گروه فرستاد

استاد درس خارج حوزه علمیه قم به حدیثی که حضرت علی(ع) در لحظات آخر عمر خود به اصبغ بن نبانه فرمود، اشاره کرد و اظهار داشت: پس از آن که امیرمؤمنان(ع) بر اثر ضربت شمشیر ابن ملجم در بستر بیماری قرار گرفت، همه مردم دور خانه حضرت علی(ع) جمع شدند، گفتند آمده ایم ابن ملجم را اعدام کنیم؛ آن حضرت امام حسن(ع) را فرستاد و گفت به مردم بگو که پراکنده شوید و سرنوشت ابن ملجم بعد از وفاتش است و فعلا تصمیمی بر قصاص ابن ملجم در زنده بودن او نیست؛ همه رفتند و تنها اصبغ بن نباته ماند؛ گفت می خواهم یک حدیثی از امیر مؤمنان(ع) بشنوم؛ این فرد می گوید وقتی که نگاهم به امیرمؤمنان(ع) افتاد، دیدم پارچه زدی به پیشانی بسته است و زردی چهره اش از زردی پارچه کمتر نبود.

 

وی افزود: حضرت علی(ع) به من گفت من هم در آخرین لحظات عمر پیامبر اکرم(ص) از او عیادت کردم و به من گفت که برو مسجد و به مردم بگو که جمع شوند و این حدیث را بخوان که فرد عاق والدین شده، غلام گریزان از مولای خود و شخصی که مزد اجیرش را ندهد، ملعون است؛ رفتم این حدیث را خواندم و یک نفر گفت یعنی چه که پیامبر(ص) در لحظه آخرین لحظات عمرشان این مطلب بگوید؛ مردم گفتند شرح آن را از پیامبر(ص) بپرس و به ما بگو؛ حضرت علی(ع) به اصبغ بن نباته گفت من از پیامبر گرامی اسلام(ص) پرسیدم و پیامبر(ص) دست مرا گرفت، همانطوری که من دست تو را گرفتم و گفت به مردم بگو این که گفتم فرد عاق والدین شده ملعون است، به این معنا است که این والدین معنوی، خودم و تو هستیم که اگر امت حق من و تو را نشناسند، عاق والدین هستند و لعنت خدا بر آنها است.

 

حضرت آیت الله سبحانی افزود: این که گفتم هر کس از مولایش بگریزد، ملعون است، یعنی این که من و تو مولا و آقای این امت هستیم و هر که فاصله بگیرد، ملعون است؛ اجیر به این معنا بوده که در آیه «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏» به آن اشاره شده است./822/پ201/ج

ارسال نظرات