مکارم اخلاقی؛ هدف بعثت نبی اکرم
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، بر اساس آموزههای وحیانی قرآن، مکارم اخلاقی هدف غایی بعثت پیامبران(ص) است، چنانکه آیات قرآن و روایات بر آن تاکید دارد. اما پرسش این است که مکارم اخلاقی چیست؟ مصادیق آن چیست؟ به چه چیزی به عنوان مکارم اخلاقی گفته میشود. شخصی که مکارم اخلاقی دارد، چگونه آدمی است و چگونه رفتار میکند؟ نویسنده در این مطلب به این پرسشها پاسخی بر اساس آیات و روایات داده است.
اخلاق و تزکیه، هدف بعثت
خداوند در آیات قرآن به تعلیم و تزکیه به عنوان فلسفه بعثت پیامبران از جمله پیامبر گرامی اسلام تاکید دارد. (بقره، آیات 129 و 151؛ آلعمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2)
تزکیه به معنای پاک کردن و پاکسازی است. پاکسازی به معنای تغییر افکار و عقایدو رفتار فاسد و غلطی است که انسان را از حقیقت دور میسازد. این خودسازی و پاکسازی با اموری چون تقوای الهی، دادن زکات و انفاقات مالی و مانند آن انجام میگیرد. البته بر اساس آیات قرآن، انسان باید تلاش کند تا خودسازی نماید؛ اما باید بداند که بدون تزکیه الهی، تزکیه انسانی به نتیجهای نمیرسد. (نساء آیه 49؛ نور، آیه 21)
اما باید این را دانست که دنیا دارالاسباب است و خداوند هر چیزی را بر اساس اسباب آن انجام میدهد. از این رو فرشتگانی مانند چهار فرشته برتر یعنی جبرئیل، میکائیل، عزرائيل و اسرافیل به عنوان مدبرات امور و دیگران به عنوان مقسمات و مانند آن عمل میکنند.
تعلیم و تزکیه بشریت با اسباب انجام میگیرد و بر اساس آیات پیش گفته در فلسفه بعثت این معنا به دست میآید که اسباب تزکیه و پاکسازی بشر، پیامبران از جمله پیامبر(ص) است. از این رو خداوند میفرماید: خذ من اموالهم صدقهًْ تطهرهم و تزکیهم بها و صل علیهم ان صلاتک سکن لهم و الله سمیع علیم؛ از اموال آنان صدقهای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزهشان سازی و برایشان دعا کن، زیرا دعای تو برای آنان آرامشی است و خدا شنوای داناست.
پس پیامبر(ص) سبب الهی برای تزکیه و تطهیر انسانهاست و هرکسی که بخواهد به تزکیه و خودسازی و پاکسازی دست یابد باید به پیامبر(ص) توسل جوید و از ایشان به عنوان سبب بهرهگیرد.
البته برخی از خودبینان گمان میکنند که خودشان با کارهایشان تزکیه را انجام میدهند. بدترین این افراد کسانی هستند که یک کار خوب خودشان را مبنای پاکسازی و خودسازی دانسته و به خودستایی خویش میپردازند. از نظر قرآن بدترین افراد کسانی هستند که با زبان، خودستایی کرده و تزکیه نفس زبانی دارند در حالی که در عمل کاری نمیکنند. (نجم، آیه 32)
به هر حال، آنچه هدف بعثت است اصولی چون تعلیمات معرفتی و آموزههای دستوری به عنوان مقدمه، و تزکیه و تصرف در دیگران با دیگرسازی از سوی پیامبر(ص) است که به عنوان تزکیه الهی در آیات قرآن مطرح شده است.
اوج این تزکیه که در حوزه اخلاق و رفتار انجام میگیرد، تزکیه درحد و اندازه مکارم اخلاقی است.
چیستی مکارم اخلاقی
اما پرسش این است که مکام اخلاقی چیست که به عنوان هدف بعثت خاص پیامبر(ص) از سوی خود ایشان معرفی میشود؛ چنانکه حضرت میفرماید: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ به راستی که من برای به کمال رساندن مکارم اخلاق مبعوث شدهام. (مکارم الاخلاق طبرسی ص 8)
امیرمومنان امام علی(ع) درباره جایگاه و اهمیت و ارزش مکارم اخلاقی میفرماید: علیکم بمکارم الاخلاق فانها رفعهًْ و ایاکم و الاخلاق الدنیهًْ فانها تضع الشریف و تهدم المجد؛ به مکارم اخلاق پایبند باشید که آن مایه سربلندی است و از اخلاقپست دوری کنید که آن، انسانهای شریف را پست و بزرگواری را از بین میبرد. (تحفالعقول ص 215)
برای شناخت مکارم اخلاقی میتوان به مصادیقی که در آیات و روایات بیان شده اشاره کرد؛ زیرا این روش بهتر میتواند حقیقت و چیستی مکارم اخلاقی را بنمایاند.
از جمله روایات مهم، روایات امام صادق(ع) در بیین برخی از مهمترین مصادیق مکارم اخلاقی است. ایشان (ع) میفرماید: «و قد سئل عن مکارم الاخلاق: العفو عمن ظلمک و صله من قطعک و اعطاء من حرمک و قول الحق و لو علی نفسک؛ درباره مکارم الاخلاق سوال شد، فرمودند: گذشت از کسی که به تو ظلم کرده، رابطه با کسی که با تو قطع رابطه کرده، عطا به آن کس که از تو دریغ داشته است و گفتن حق اگر چه بر ضد خودت باشد. (منهاج البراعه، خوئی، ج 6، ص 218)
آنچه حضرت(ع) در تبیین مصادیق مهم آن بیان کرده عبارتند از:
1. عفو از ظلمی که شده: گذشت در آیات قرآن بسیار مورد تاکید قرار گرفته است. این عفو شامل عفو خداوند (بقره، آیه 52)، عفو از اهل کتاب (بقره، آیه 109)، عفو در مسئله انفاق (بقره، آیه 219)، عفو در طلاق و مسئله مهریه (بقره، آیه 237) و مانند آنها میشود. از نظر قرآن گذشت از دیگری یکی از مهمترین راههای دستیابی انسان به تقوا است. میدانیم که انسان برای عبادت آفریده شده است (ذاریات، آیه 56) و هدف از عبادت دستیابی به تقوای الهی است (بقره، آیه 21) تا اینگونه، انسان به مقام علم و تزکیهای دست یابد که زمینه خلافت او است. از نظر قرآن وقتی نزدیکترین راه دستیابی به تقوای الهی، عفو است، پس باید گفت که عفو و گذشت از مهمترین عبادتهایی است که انسان میتواند در زندگی داشته باشد.
انسان در زندگی همواره با گناه و اشتباه و خطا مواجه است. بنابراین، باید آنچه را برای خود میپسندد برای دیگری بپسندد و آنچه را برای خود نمیپسندند برای دیگران هم روا نداند.
این بدان معنا است که اگر دوست داری دیگران نسبت به تو اهل گذشت و عفو باشند، خودت نیز اهل گذشت باش. به هر حال، اگر با بدی در زندگی از سوی دیگران مواجه شدیم، گذشت کنیم تا اهل مکارم اخلاقی باشیم. (نساء، آیه 149) البته باید توجه داشت که عفو و گذشت در مسایل شخصی غیر از عفو و گذشت نسبت به مسایل اجتماعی است؛ و به همان اندازه که در مسائل فردی بر عفو و گذشت تاکید شده در مسائل اجتماعی بر رفتارهای عادلانه و جلوگیری از ظلم و ستم و مجازات خاطیان تاکید گردیده است.
2. صله رحم نسبت به قاطع آن: بر اساس اصل عقلایی مقابله به مثل، این حق برای هرکسی ثابت است که اگر دیگری کار بدی در حق تو کرد تو نیز حق داری همانرویه را در پیشگیری (بقره، آیه 194؛ انعام، آیه 160؛ یونس، آیه 27؛ غافر، آیه 40) پس اگر کسی صله رحم انجام نمیدهد و قاطع آن است، این حق بر تو ثابت است تا صله رحم نکنی، اما بر اساس مکارم اخلاقی نباید ترک صله نسبت به کسی کرد که حق صله رحم را به جا نیاورد. بنابراین، اصولا انسان اخلاقی در برابر کنشهای ضداخلاقی، واکنشهای اخلاقی انجام میدهد؛ چون اگر این گونه عمل نکند چه تفاوتی میان او و آدم غیراخلاقی است. از سوی دیگر، صله رحم کردن برای انسان آثار و برکاتی دارد که از جمله آن افزایش عمر و برکت در رزق و روزی است. پس حتی اگر این آثار نباشد، انسان باید برای اینکه در مسیر تزکیه نفس و تقوای واقعی گام بردارد، از دیگری بگذرد و صلهرحم انجام دهد و با شخص بدکار چنان رفتار کند که انگار اصلا گناهی را مرتکب نشده است. از این رویه به عنوان صفح در آیات قرآن تعبیر شده است. صفح یعنی ورق زدن صفحه زندگی؛ پس با کسی که قاطع رحم است چنان رفتار کن که گویی امروز اولین روز صله رحم کردن است و تاکنون هیچ حرکت و کنش و واکنشی انجام نشده است. پس،از قاطع رحم درگذر و صفحه را ورقه بزن (بقره، آیه 109)
3. حقگویی حتی علیه خود: انسان باید حق طلب و حقگو باش! البته سخت است که انسان در همه جا حق را مدار و محور قرار دهد؛ زیرا در بسیاری از موارد حقگویی و حقطلبی علیه خود شخص تمام میشود. اما انسانی که در مرتبه مکارم اخلاقی است، خود را نمیبیند چنانکه در مسئله ایثار اینگونه است و از خود برای اهداف متعالی چون رضایت الهی در میگذرد. اینگونه است که همواره رضایت خدایی را در نظر میگیرد و از خود عبور میکند حتی اگر در دنیا به ضرر و زیانش باشد در مواردی انسان ممکن است دست از حقگویی بردارد. از جمله زمانی است که شخص منافع خود را در نظر میگیرد و میبیند که اگر سخنی بگوید علیه خودش تمام میشود. خداوند میفرماید بهتر آن است که این گونه رفتار نکنید، بلکه برای رسیدن به حق مطلق حتی اگر شده حق را بگویید هرچند به نفع شما نباشد و حتی به ضررتان تمام شود و به مال یتیم - جز به نحوی [هر چه نیکوتر] - نزدیک مشوید، تا به حد رشد خود برسد. و پیمانه و ترازو را به عدالت، تمام بپیمائید خداوند میفرماید: هیچکس را جز بقدر توانش تکلیف نمیکنیم و چون [به داوری یا شهادت] سخن گوئید دادگری کنید، هرچند [درباره] خویشاوند [شما] باشد. و به پیمان خدا وفا کنید. اینهاست که [خدا] شما را به آن سفارش کرده است، باشد که پند گیرید. (انعام،آیه 152) از دیگر مواردی که انسان از حقگویی دست برمیدارد، زمانی است که با دشمنی درگیر است. خداوند در این باره نیز میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید، برای خدا به داد برخیزید [و] به عدالت شهادت دهید، و البته نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید. عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید، که خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است. (مائده، آیه 8) پس کسی که اهل مکارم اخلاقی است به جای این که منافع شخصی را در نظر بگیرد دنبال منافع برتر الهی میرود و رضایت خداوند را میجوید حتی اگر به ضرر خود وحتی به نفع دشمن باشد. این اوج مکارم اخلاقی است که در آیات قرآن و روایات بیان شده است.
4. بخشش به کسی که از ما دریغ داشته است: ما در زندگی معمولا در قبال کسانی که به ما بخشش و احسانی کردهاند مقابله به مثل میکنیم و در قبال آنچه بخشیدهاند و هدیه دادهاند ما نیز هدیه یا هدایایی به آنان پیشکش میکنیم. این رفتار از نظر عقلی و دینی رفتاری درست و منطقی است که به آن سفارش شده است. اما وقتی از طرف مقابل با عدم بخشش مواجه شدیم ما نیز تصمیم میگیریم چون او رفتار کنیم اما بر اساس سفارش امام صادق(ع) از مکارم اخلاق این است که اگر کسی حتی به ما سخاوتمندی نکرد و از بذل و هدیه خود ما را محروم ساخت ما برعکس او عمل کنیم و به او بذل و بخشش کنیم و در قبال خساست او سخاوت نشان دهیم تا مکارم اخلاق خود را اینگونه به نمایش بگذاریم و نگوئیم که او برای من چیزی نیاورد من هم مثل خودش عمل میکنم.
آنچه بیان شد تنها گوشهای از مکارم اخلاقی است که در آیات و روایات اسلامی آمده است. از همین چند نمونه میتوان دریافت که مکارم اخلاقی چیست و چگونه میتوان خود را از رذایل اخلاقی به مکارم اخلاقی و اوج اخلاق انسانیت رسانید.
در آیات قرآن نمونههای بسیاری درباره مکارم اخلاقی پیامبر(ص) بیان شده است. با نگاهی به روایات میتوان نمونههای بیشتری به دست آورد. با این نمونهها میتوان سبک زندگی قرآنی و اسلامی را شناخت و خود را به آن متخلق کرد. تخلق به مکارم اخلاقی، جامعه اسلامی را میسازد که الگو و سرمشق بشریت خواهد بود. اینگونه است که اهداف بعثت برآورده میشود./998/102/ب3
منبع: روزنامه کیهان