طلبه امروز باید خود را در قواره بینالمللی تربیت کند/ تلاش ما برای تبلیغ دین یک هزارم تلاش وهابیت برای تحقیر آن نیست
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، مهدی فوقی از مبلغان عرصه بینالملل است که تاکنون در کشورهای مختلف آفریقایی و اروپایی به تبلیغ دین مبین اسلام و فرهنگ ناب محمدی پرداخته است.
«فرانسه»، «بلژیک»، «ساحل عاج»، «کومور» و «کنیا» از جمله کشورهایی است که فوقی در مدت هشت سال تبلیغ خود در عرصه بینالملل توانسته به سبب تسلط بر زبانهای فرانسوی و عربی، در آنها به تبیین فرهنگ محمد و آل محمد(ص) بپردازد.
کتابهایی همانند «مشقهای مشرقی»، «من دیدهام، تو باور کن» و «سیره بزرگان» از جمله تألیفات این مبلغ عرصه بینالملل است. همچنین منتخب جشنواره حضرت علی اکبر(ع) با عنوان مبلغ بینالملل که مورد تجلیل دفتر مقام معظم رهبری و رییس جمهور وقت قرار گرفته را نیز میتوان از دیگر افتخارات فوقی دانست.
در حال حاضر این مبلغ بینالمللی، بیشتر در کشورهای فرانسه و بلژیک مشغول به تبلیغ اسلام ناب محمدی است که به همین منظور در گفتوگویی تفصیلی و صمیمی با وی به بررسی وضعیت مسلمانان به ویژه شیعیان این کشور، دیدگاه دولت و ملت این کشور نسبت به اسلام، مسلمانان، شیعیان، ایرانیان و غیره پرداختیم.
علاقهمندان در ادامه بخش دوم آن را ملاحظه میکنند؛
رسا ـ میزان تأثیرگذاری تبلیغ طلاب در تثبیت جایگاه شیعیان و ایرانیان در میان مردم غرب چگونه است؟
بنده فکر میکنم طلاب هنوز کار خاصی نکردهاند. باید طلاب خوش فکری که در حوزه بین الملل کار میکنند، میان ایران و تبلیغ تفکیک قائل نشوند. فضایی که اکنون برای تبلیغ وجود دارد را جمهوری اسلامی ایران فراهم کرده و فرد نمیتواند تبلیغ را با ایران جدا بداند. امروز تبلیغ ایران و انقلاب اسلامی با تبلیغ اسلام، تشیع و مکتب اهلبیت(ع) مساوی است و ایران خارج از این عنوان نیست.
اگر فردی بخواهد کاری کند باید در این حوزه کار کند و نباید میان این دو تفکیک قائل شود؛ چرا که امروز امالقری جهان اسلام، جمهوری اسلامی ایران است که در مقابل آن اسلام آمریکایی را ایجاد کردهاند و این اسلام حرفی برای گفتن ندارد. مردم در ارتباط با کلیساها، کشیشها، وهابیت و مساجد وهابیها که بسیار نیز فعال هستند، سیراب نمیشوند؛ ولی وقتی با یک روحانی شیعی ارتباط میگیرند، احساس میکنند که یک شهد شیرینی را به کام آنها چشاندهاند.
امروز ما و حوزههای علمیه نیازمند طلاب دارای فهم انقلابی هستیم و در تبلیغ باید از افرادی استفاده کنیم که بتوانند مسائل را به خوبی بیان کرده و دفاع کنند؛ در حالی که متأسفانه در این حوزه افراد بسیار کمی داریم و بنده نیز ممکن است جزو افراد ضعیف باشم. باید افرادی را تربیت کنیم که بتوانند در عرصههای مختلف نقش آفرینی کنند.
رسا ـ میزان حمایت حوزه از مبلغان خارج از کشور چگونه بوده است؟
متأسفانه حوزه برنامه مسنجم چندانی برای تبلیغ در خارج از کشور ندارد. برای نمونه بنده اگر زبان خواندهام، به دلیل تشویق شخصی از سوی یک عالم بوده است. البته معاونت بینالملل حوزه زحمت میکشد، ولی هنوز کارهای بسیاری برای انجام دادن وجود دارد. بنده از فردی گلایه ندارم، ولی فرصت نیست. دشمنان ما در دشمنی خود بسیار محکم بوده و برنامهریزی دارند؛ ولی متأسفانه از سوی ما در اینباره کار چندانی صورت نگرفته است.
اکنون چند رشته دانشگاهی داریم که درباره تبلیغ خارج از کشور باشد؟! در حوزه چند استاد داریم که روشهای تبلیغ در غرب را کار کرده باشد؟! و یا روشهای تبلیغ در ارتباط با سایر ادیان همانند یهودیت و زرتشت را کار کرده باشد؟! متأسفانه ما این کارها را بسیار کم میبینیم و کار خاصی صورت نگرفته است.
رسا ـ شیوه تبلیغی که شما از آن در فرانسه بهره میگیرید چگونه است؟
شیوه تبلیغ رسمی نیست. ما حق نداریم در خیابان لباس روحانیت بپوشیم؛ چرا که برخورد میکنند. در غرب با نمادهای دینی برخورد میکنند. با حجاب مقابله میکنند؛ در حالی که جمعیت قابل توجهی مسلمان در کشورهای غربی به ویژه فرانسه وجود دارد، ولی روشهای مقابله با دین در این کشور بسیار امنیتی است.
در حالی که در کشور ما اینگونه با اقلیتهای مذهبی برخورد نمیشود. برای نمونه یک اقلیت بسیار کم مسیحی در اصفهان وجود دارد که اینها کلیسا دارند، رفتوآمد دارند، کارهای خودشان را انجام میدهند، کشیش دارند و به راحتی مراسمهای دینی خود را انجام میدهند.
ولی هر چند اسلام در فرانسه اقلیت نیست، تعداد مسلمانان زیاد است و أثرگذار هستند، ولی اجازه نمیدهند نقش آفرینی دینی داشته باشند و به اجتماع پر رنگ وارد شوند. اجازه نمیدهند تا مسلمانان، حقیقتهای اسلامی را بیان کنند؛ چون غربیها احساس نگرانی بزرگی دارند که اسلام بتواند در جامعه وارد شود.
غربیها از یک سو سانسور و از سوی دیگر تهاجم و اسلام هراسی دارند. اینها میخواهند «لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ» را انجام دهند، یعنى اراده میکنند نور خدا را با دهانشان خاموش کنند، ولی نمیتوانند و خداوند متعال نیز نور خود را بیشتر گسترش میدهد. این اتفاقی که امروز در غرب رخ میدهد یک معجزه است؛ روز به روز علاقه جوانان به اسلام بیشتر میشود و مردم جذب این دین میشوند. در حالی که توان دولتمردان با وجود این حساسیتها در قبال دین بسیار کم است.
رسا ـ برای بومیان فرانسه نیز تبلیغ میکنید یا تنها تبلیغ شما شامل حال شیعیان آن کشور است؟
بنده شخصا برای بومیها نیز تبلیغ میکنم. یعنی برای افرادی که فرانسوی الاصل هستند و مسلمان شدهاند، تبلیغ میکنم و سعی میکنم برای آنها دورههای تربیتی داشته باشم. به برخی از آنها نیز روشهای تبلیغ اجتماعی را آموزش میدهم.
رسا ـ با این وجود باید تبلیغ شیعیان در فرانسه رفتاری باشد تا گفتاری.
بله؛ مدل تبلیغ در خارج از کشور با داخل کشور بسیار متفاوت است. در غرب روش تبلیغ «کونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم؛ مردم را با غیر زبان خود [به مذهب خویش] دعوت کنید» است. هر چند در مباحثات علمی باید سخن بگوییم و به شبهات پاسخ دهیم، ولی اصل تبلیغ در آنجا ارتباطات فردی است.
رسا ـ ضرورت تبلیغ در عرصه بینالملل چیست و شما چرا در این عرصه وارد شدهاید؟
اگر چه بنده تبلیغ در درون کشور را تکلیف میدانم و فکر میکنم طلاب باید برای تبلیغ داخل کشور برنامه خوبی داشته باشند، ولی جای تبلیغ در خارج از کشور به ویژه تبلیغ اسلام ناب محمدی را بسیار خالی میدانم. تبلیغ در خارج از کشور میتواند تأثیر فراوانی داشته باشد.
اگر طلاب فاضل ما زبان فرا میگرفتند و دغدغه تبلیغ خارج از کشور را داشتند، فکر میکنم متوجه میشدند که وضعیت فهم مردم در خارج از کشور به گونهای است که میتوان بر روی آن برنامهریزی کرد. یعنی نیازی که امروز مردم دنیا برای فهم معارف و حقیقت دارند، یک نیاز واقعی است و ما نباید تنها به خودمان اکتفا کنیم. بلکه باید برای تمام مردم دنیا برنامهریزی کنیم. اسلام برای تمام افراد است، به همین دلیل باید در فضای تبلیغ قدم بگذاریم. نبیاکرم(ص) نیز برای کشورهای مختلفی همانند حبشه، ایران، روم و غیره نامه فرستادند. اسلام یک دین جهانی است. باید متمرکز شویم و تکلیف خود را درباره این دین بدانیم.
امروز طلبهای که به حوزه میآید باید خودش را در قواره دنیا ببیند. امام زمان(عج) سرباز بینالمللی میخواهند. البته ممکن است یک زمانی تکلیف فرد تبلیغ در روستا باشد که اشکالی ندارد در آنجا انجام وظیفه کند، ولی گاهی تکلیف فرد تبلیغ در فرانسه است که در این صورت نیز به وظیفه خود عمل میکند. باید خودمان را در قواره بینالمللی تربیت کنیم.
خودمان را در معرض تربیت بین المللی قرار دهیم؛ علما قدیم ما با ریاضیت، ستاره شناسی، زبان و غیر آشنا بودهاند. حتی بنده شنیدهام که یکی از علمای قدیم با وجود نبود امکانات به زبان فرانسوی تسلط داشته و اینها به سبب تلاشهایشان أثرگذاری بیشتری داشتهاند. یک طلبه وقتی وارد حوزه میشود اگر خودش را آماده تبلیغ تمام قد کند و به تمام ابزارها مسلط باشد، میتواند بهتر عمل کند. حتی بنده از وقتی برای تبلیغ به خارج از کشور رفتهام، أثرگذاریم در تبلیغ داخل کشور نیز بیشتر شده است؛ چون فرد بسیاری از مطالب را متوجه میشود.
رسا ـ آیا حوزه از متولیان اعزام مبلغان به خارج از کشور است؟
خیر. بنده تا بهحال چنین چیزی نشنیدهام.
رسا ـ بیشتر در چه ایامی به تبلیغ در فرانسه مشغول هستید؟
بیشتر در ایام تبلیغی همانند محرم، صفر، رمضان، دهه فاطمیه و غیره در آنجا به تبلیغ میپردازم.
رسا ـ شما چگونه برای تبلیغ در خارج از کشور اعزام میشوید؟
ما به درخواست کشورها و سفارتخانههای کشورمان در جاهای مختلف به تبلیغ میپردازیم. البته سازمان فرهنگ و ارتباطات و مجمع جهانی اهلبیت(ع) اعزام مبلغ دارند، ولی بنده خودم مخالف اعزام مبلغ به خارج از کشور به این شیوه هستم. بنده موافق تبلیغ خودجوش هستم، یعنی تبلیغی که به وسیله مردم صورت گیرد و پول آن را مردم تأمین کنند؛ چرا که میتواند جنبش و جریان ایجاد کند و در دنیا موج آفرین باشد.
برخی از افراد نیز درباره انقلاب اسلامی سخنانی میگویند که بسیار مدیون هستند. نسبت به انقلاب دیِن دارند؛ برای نمونه میگویند: «پول کشور را به خارج از کشور میبرند.» در حالی که اینگونه نیست. به آن میزانی که وهابیت و کشورهای عربی برای تحقیر اسلام هزینه میکنند، ما یک هزارم آن را برای تبلیغ اسلام استفاده نمیکنیم. بنده فکر نمیکنم جمهوری اسلامی ایران پولی در خارج از کشور خرج کند؛ چرا که 8 سال است در کشورهای خارجی تبلیغ میکنم، ولی ندیدهام پولی در حوزه تبلیغ هزینه شود.
رسا ـ در عرصه تبلیغ موازی کاری وجود دارد؟
متأسفانه وجود دارد. یعنی افرادی که نه زبان بلد هستند و نه نوع تبلیغ در خارج از کشور را میدانند، اعزام میشوند. حتی برخی از این افراد خیال میکنند تبلیغ این است که فرد لباس روحانیت بپوشد و در خیابان راه برود؛ یا برود در خارج از کشور بگوید که من روحانی هستم و از این موازی کاریها بسیار صورت میگیرد. جای عرصه تبلیغ بسیار خالی است.
رسا ـ دلیل خالی بودن عرصه تبلیغ در بینالملل بیتوجهی است؟
خیر؛ به عقیده بنده بیتدبیری است. افراد متولی کار، افرادی نیستند که در این حوزه کار کرده باشند.
رسا ـ تلخترین و شیرینترین خاطره شما از ایام تبلیغ چیست؟
شیرینترین خاطرهام عنایت امام زمان(عج) به یک مبلغ است. اینکه میبینم من بسیار ناچیز هستم، ولی قدرت معنوی صاحب الزمان(عج) شامل حال یک مبلغ میشود. اینکه میبینم بیان رفتارهای اهلبیت(ع) به چه میزان در جامعه جهانی أثرگذار است و جمهوری اسلامی ایران به این میزان هر چند ناچیز وظیفه خود را در قبال مکتب اهلبیت(ع) انجام میدهد و اینها جای خوشحالی دارد.
بنده معانی جمله حضرت امام(ره) که میفرمودند «انقلاب صادر شد» را متوجه نمیشدم. ولی وقتی وارد عرصه تبلیغ بین الملل شدم، متوجه شدم که انقلاب صادر شد؛ یعنی شیعه تبلیغ شد. البته بسیاری از افراد، حتی برخی از طلاب نیز این موضوع را متوجه نمیشوند. ما باید بدانیم که انقلاب در گسترش تشیع بسیار نقش آفرین بوده است و مظلومیت انقلاب بعضا اشک ما را در میآورد.
انقلاب به این میزان کار کرده، ولی چیزی نمیگوید. در حالی که برخی از افراد هیچ کاری نمیکنند و همیشه نیز طلبکار هستند. همیشه دنبال این هستند که بگویند: «ما ولایی هستیم و اهلبیت(ع) را تبلیغ میکنیم.» یعنی منم منم میکنند، ولی هیچ هنر و عرضهای ندارند. گفتن ولایت اهلبیت(ع) و منتسب دانستن خود به آنکه کافی نیست. برخیها خود را منتسب به ولایت میکنند، ولی هیچ کاری هم انجام نمیدهند. حتی بعضا به ضرر ائمه معصوم(ع) کار میکنند.
تلخترین خاطرهام نیز قضیه بدل سازی درباره اسلام ناب محمدی است. تمرکزی که دشمنان برروی اختلافات داشتهاند برایم تلخ بود و برخیها این موضوع را متوجه نمیشوند. برای ما غصهآور بود که از نزدیک شاهد باشیم برخی میخواهند میان شیعه و سنی اختلاف ایجاد کنند و برخی عامل این اختلاف بودند. برای بنده که به دور از خانواده به کشور دیگر جهت تبلیغ میرفتم و در حمایتهای مالی، تشریفات و غیره در حداقل بودم، مشاهده این حوادث تلخ بود.
البته در حداقل حمایت بودن برایم تلخ نبود، ولی مشاهده کردن برنامهریزی استکبار برای خدشهدار کردن وحدت که در این کار نیز موفق میشود و عدهای او را کمک میکنند، برایم تلخ بود. به عقیده بنده باید بر روی وحدت تمرکز داشته باشیم؛ چرا که شمشیر برنده در برابر مخالفان اسلام است.
رسا ـ حضرتعالی بحث وحدت را پیش کشیدید؛ آیا تشیع لندنی در فرانسه نیز فعالیت تفرقهافکنانهای دارند؟
بله فعالیت دارد. ولی مردم اینها را شناختهاند. به لطف خدا تشیع بیدار است و مسائل را تشخیص میدهد. تشخیص میدهد که کدام آب زلال و کدام آب آلوده است! در میان مسلمانان فرانسه، وقتی صحبت از وحدت میشود، خوشحال میشوند؛ ولی وقتی بحثهای تفرقه افکنانه بیان میشود، ناراحت میشوند. البته تشیع لندنی خطر دارد و یکی از غصههای ما است و امیدواریم جاهل باشند نه عالم. اینها سبب بر هم خوردن وحدت و ایجاد تفرقه میشوند؛ در حالی که ما مشاهده میکنیم، ائمه اطهار(ع) در جاهایی سکوت میکردند تا وحدت پررنگ شود و به اختلافات دامن زده نشود.
رسا ـ دیدگاه غربیها نسبت به مقام معظم رهبری به عنوان پرچمدار جهان اسلام چگونه است؟
اولاً مقام معظم رهبری در غرب در یک سانسور خبری ویژهای قرار دارند. یعنی غربیها از مطرح شدن حضرت آقا نگران هستند، ولی به کوری چشم آنها ایشان مطرح شدهاند. حتی برخیها عکس امام و رهبر معظم انقلاب را دیدهاند و مسلمان شدهاند. اتفاقی که اخیرا رخ داد، نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی بود. این نامه یک تحولی را در جامعه غرب ایجاد کرد. جوانی در بلژیک به بنده میگفت: «این نامه در فضای مجازی همانند یک بمب منفجر شد و بسیار تکان دهنده بود.»
مردم رهبری را به عنوان یک چهره تأثیرگذار میشناسند و بحمدلله نامه ایشان نیز دست به دست در میان جوانان اروپا جابهجا شده و میشود. این نامه سبب شد تا بسیاری به تحقیق بپردازند. این جریان همچنان ادامه دارد؛ ولی تمام تلاش غربیها این است که رهبر معظم انقلاب برای دنیا معرفی نشوند؛ چرا که نگرانی دارند. نسبت به برخی از چهرهها همانند حضرت امام راحل، مقام معظم رهبری و سید حسن نصرالله حساسیت دارند و نمیخواهند این بزرگواران مطرح شوند؛ چون میدانند جذابیت دارند. چرا که شخصیتها أثرگذار و جذاب هستند؛ افرادی هستند که میتوانند جنبش ایجاد کنند.
ولی ما در محافل اسلامی مشاهده میکردیم که جوانان عاشق حضرت آیتالله خامنهای و مردم علاقهمند به ایشان هستند. بسیار علاقهمند هستند تا ایشان را از نزدیک ببینند؛ حتی عکس رهبری را از ما طلب میکنند. رهبر معظم انقلاب شخصیت ویژهای میان مسلمانان دارند. در جلسهای یکی از برادران اهل تسنن میگفت «حضرت آیتالله خامنهای متعلق به تمام اسلام است، فکر نکنید تنها برای شیعه است. شما ایشان را برای خودتان مصادره نکنید. ایشان رهبر ما نیز هستند.» به طور کلی نامه رهبری یک جریانی ایجاد کرد؛ طرح بسیار عجیبی در این دوران شد. غربیها نیز از این نامه بسیار ترسیدند و تلاش کردند تا منتشر نشود. در حالی که یکی از جوانان اروپایی میگفت: «این نامه دست به دست در میان جوانان میچرخد.»
رسا ـ سخنان پایانی شما با مسؤولان حوزه، علاقهمندان و مخاطبان این خبرگزاری حوزوی چیست؟
سخن بنده با مسؤولان حوزه این است که عمیقتر لطفشان را شامل حال طلاب کنند و بدانند که دنیای امروز محتاج مکتب اهلبیت(ع) است. از کسانی که در عرصههای مختلف رشد میکنند، حمایت بیشتری داشته باشند. بنده چند مدت پیش وقتی تازه از خارج کشور آمده بودم، دلم میخواست یک گزارشی را به سمع و نظر مدیریت حوزه برسانم؛ ولی متأسفانه امکان ملاقات فراهم نشد. در حالی که این دیدارها بسیار در برنامهریزی میتواند أثرگذار باشد.
مسؤولان حوزه باید سخن افرادی که نقش بیشتری در عرصههای مختلف دارند را بشنوند و بدانند که این مسائل در برنامهریزیهایشان أثرات فراوانی دارد. مسؤولان حوزه باید به سخن افراد توجه بیش از پیش داشته باشند. مدیر و مسؤولان حوزه، تصمیمگیران و تصمیمسازان حوزه هستند. به عقیده بنده گزارش دادن به این بزرگواران از عملکرد و یا درخواست برای رفع مشکلات، خواسته زیادی نباشد.
چند ماه پیش حوزه همایش زباندانان را برگزار کرد و از تمام آنها تشکر و قدردانی کرده و میکنم. در این همایش تجلیل و تقدیر خاصی نیز صورت نگرفت، ولی صرف برگزاری آن بسیار خوب بود و حتی برگزاری این همایش به نفع حوزه تمام شد؛ چون ما را به عنوان مبلغان خود معرفی کرد. حوزه باید درباره افراد سعه صدر داشته باشد و بداند که ما نیز خروجی همین حوزه هستیم. برای ما برنامهریزی کنند و اگر ما کمبودهایی داریم، آنها را رفع کنند. ما میتوانیم برای نسل آینده، الگوهای خوبی در حوزه باشیم.
بنده در مدت 8 سال در حدود 20 کشور حضور داشتهام و حداقل میتوانم در این عرصه یک دایرة المعارف تبلیغی باشم؛ ولی متأسفانه حتی یک نفر هم به دنبالم نیامده است. خدا مقام معظم رهبری را حفظ کند که به این میزان از طلاب حمایت میکنند. از دفتر مقام معظم رهبری با بنده تماس گرفتند و از نوشتن کتاب تقدیر کردند. به بنده چیزی ندادند، ولی تقدیر کردند. گفتند که ما میدانیم شما از سرمایه خودتان استفاده کردهاید، ولی تماس گرفتیم تا یک خدا قوتی بگوییم و این برایم یک پشتوانه است. با خودم میگویم: شاید کتاب بنده به دست حضرت آقا هم رسیده که تماس گرفتهاند. یکی از کتابهایم به نام «مشقهای مشرقی» در 5 شماره و در 3 هزار شمارگان چاپ شده است. نهادهای مختلفی همانند سپاه چاپ کردهاند و هیچگاه به دنبال بحث اقتصادی آن هم نبودهام. به لطف خدا ما در حوزه یاد گرفتهایم که با حداقلها زندگی کنیم.
ولی این برای بنده ناراحت کننده است که برخی از مسؤولان با فرد خشک رفتار میکنند و وقت ملاقات هم نمیدهند. مسؤولان ما باید تکلیف خودشان را بدانند؛ باید چراغ به دست بگیرند و افراد گمنام را پیدا کنند. در فیضیه یک مراسمی بود و از بنده خواستن که فرانسوی صحبت کنم، برخی از افراد گفتند: «شما نروید، چون حوزه میخواهد بگوید که ما مبلغ خارج از کشور تربیت کردهایم» در حالی که گفتم من میروم تا دیگران تشویق شوند و رفتم.
متأسفانه بعضا شاهد هستیم که در فضای اداری ما، کاری هم به حوزه ندارم، یک خودشیفتگی به وجود آمده است. در حالی که مسؤولان ما باید به دنبال نخبگان بروند. افراد نخبهای داریم که کار و تلاش میکنند و مسؤولان باید به دنبال آنها باشند. ما نمیخواهیم مطرح شویم، یا فردی از ما مصاحبه کند و صدا و سیما ما را پخش کند، ولی میخواهیم حداقل توجه کنند. ایده و طرحهای ما را بشنوند؛ وقتی به دفترشان مراجعه میکنیم، حداقل برای خبر دادن از نتیجه کار با ما تماس بگیرند.
ما چنین مشکلاتی را داریم؛ ولی آیا میتوانیم با این اوضاع که دشمن در خانههای ما است مقابله کنیم؟! بنده در یک دانشگاهی سخنرانی کردم، 10 نفر از آن جمع طلبه شدند. طلبهای که درس سبک زندگی اسلامی نخوانده است، چگونه میخواهد سبک زندگی اسلامی را بیان کند؟! فردی که چهارتا کتاب غرب شناسی نخوانده، چگونه میخواهد در غرب تبلیغ کند؟! ما میخواهیم در این دیدارها اندیشه و تجربیات خودمان را منتقل کنیم. خواهش بنده از مسؤولان حوزه این است که به زباندانان توجه داشته و از تجربیات و ایدههای آنها بهره بگیرند.
/993/402/ر