توپ حل بحرانهای منطقهای در زمین غرب
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، بعد از جمع بندی مذاکرات هستهای میان ایران و گروه 5+1 در وین که با افزایش تحرکات دیپلماتیک در منطقه همراه است (و از جمله مصادیق آن میتوان به -1 سفر فیلیپ هاموند وزیر امور خارجه انگلیس به سرزمینهای اشغالی فلسطین -2 سفراشتون کارتر وزیر دفاع امریکا به فلسطین اشغالی، اردن، عربستان و عراق 3 - سفر خانم فدریکاموگرینی مسئول سیاست خارجی اروپا به عربستان و ایران -4 سفرلوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه به ایران -5 سفر قریب الوقوع جان کری وزیر امور خارجه امریکا به قطر و مصر -6 سفر دکتر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به کویت، قطر و عراق اشاره کرد)این ذهنیت ایجاد شده است که با دستیابی به توافق هستهای میان ایران و گروه 5+1 میتوان به حل سایر مسائل و بحرانهای منطقهای نیز امیدوار شد که دراین زمینه بیان برخی اظهار نظرها از سوی مقامات رسمی نیز به تقویت این ذهنیت کمک کند، از جمله اینکه خانم فدریکا موگرینی در بخشی از مصاحبه مطبوعاتی خود با دکتر محمد جواد ظریف در تشریح تأثیر توافق هستهای گفت: «... چهارمین فصل جدیدی که ما میتوانیم بگشاییم، این توافقنامه میتواند بگشاید، چارچوبی جدید از منطقه است.
این احتمالاً یکی از دشوارترین فصول برای گشودن است اما من معتقدم این فصل یکی از متناسبترین فصول خواهد بود. اگر ما موفق شویم از تفاهمی متفاوت درباره تحولات منطقهای حمایت کنیم که مبتنی بر همکاری باشد تا اینکه مبتنی بر تقابل و رقابت باشد، در این صورت به نفع کل منطقه و بیرون از منطقه خواهد بود. من معتقدم این روند ارزش افزودهای دارد که امید میرود باعث شود راه حلها برای بسیاری از بحرانهای اطراف ما پیدا شود که از سوریه شروع میشود و نبرد با تروریسم و دیگر موضوعات را در بر میگیرد. در مورد حمایت از چارچوب متفاوت منطقهای که مبتنی بر اعتمادسازی باشد، روی اتحادیه اروپا حساب باز کنید.» به همین ترتیب آقای روحانی رئیسجمهوری ایران نیزپیش از این از دستیابی به توافق هستهای به عنوان نشانهای از ظرفیت مذاکره برای حل مسائل یاد کرده و درباره حل سایر بحرانها و مسائل منطقهای در میز مذاکره تأکید کرده بود و در جریان دیدار خود با لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه نیز با تأکید بر اینکه همکاریهای ما در خصوص توافق وین باید پایه روابط توأم با اعتماد برای آینده باشد، این توافق را به نفع ایران، کشورهای 5+1 و همه بازیگران منطقهای دانست و از آن به عنوان گام مهمی برای تبدیل تهدیدها به فرصتها یاد کرد.
حال سؤال مهمی که پیش میآید این است که توپ حل بحرانهای منطقهای در زمین کیست و در چه صورتی فضای ناشی از توافق هستهای ایران میتواند در حل این بحرانها نیز مؤثر باشد؟
در پاسخ به این سؤال میتوان گفت، جمهوری اسلامی ایران نه تنها آغاز گر هیچ از بحرانها و جنگهای خانمانسوز جاری در منطقه به خصوص در سوریه و یمن نبوده بلکه خود به نوعی قربانی این بحرانها و جنگهای تجاوزگرانه بوده و به همین علت از همان ابتدا و از چند سال پیش از اینکه روند منتهی به توافق هستهای آغاز شود، آمادگی خود را برای همکاری در حل این بحرانها اعلام کرده بود و در این راستا ضمن اینکه از ارائه راهحلهای پیشنهادی برای حل این بحرانها استقبال کرده بلکه خود نیز در ارائه طرحهای ابتکاری پیشگام بوده است. بر این اساس توپ بازی در حل این بحرانها برخلاف آنچه در تبلیغات و برخی اظهارنظرها خواسته یا ناخواسته القا میشود، در زمین ایران نیست که اکنون بتوان انتظار داشت با حل مسئله هستهای ایران گشایشی در حل سایر بحرانها ایجاد شود، مگر اینکه اقدام جدی علیه عوامل اصلی ایجاد کنندگان این بحرانها و در رأس آن رژیم صهیونیستی و عربستان صورت گیرد.
البته نباید از این واقعیت نیز غافل شد که خود کشورهای غربی اعم از امریکا و اروپا نیز در آغاز و ادامه این بحرانها نقش و دست داشتند اما بعد از اینکه موفق به اجرای طرحهای براندازانه در سوریه نشدند یا آثار جنگ سوریه را به شکل بازگشت تکفیریهای دو تابعیتی به کشورهای خود احساس کردند به ناچار در رویکردهای قبلی خود بازنگری کردند اما چنین تغییری در سیاستهای متحدان منطقهای آنها شامل رژیم صهیونیستی و عربستان مشاهده نمیشود بنا بر این زمانی میتوان به حل بحرانهای منطقهای در پرتو فضای ناشی از توافق هستهای ایران امیدوار شدکه باقیمانده بازیگران آشوب ساز نیز مجبور به بازنگری در رویکرد قبلی خود شوند./1323/د101/س
منبع : روزنامه جوان