تاملی بر عبارات نخست دعای ابوحمزه ثمالی
خبرگزاری رسا ـ از ادعیهای که از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) برای شبهای قدر به ما رسیده، دعای ابوحمزه ثمالی که مخصوص سحرهای ماه مبارک رمضان است در شبهای قدر جلوه دیگری دارد.
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، در میان ادعیهای که از اهل بیت عصمت و طهارت(ع) برای شبهای قدر به ما رسیده، دعای ابوحمزه ثمالی که مخصوص سحرهای ماه مبارک رمضان است در شبهای قدر جلوه دیگری دارد و آنان که در شبهای قدر با این دعا و بخصوص همراه با تامل در فقرهها و عبارات آن، با خدای تبارک و تعالی ارتباط برقرار کنند و با معارف آن محشور شوند، بهرهای خاص بردهاند. حجتالاسلام حسن رمضانی استاد حوزه علمیه قم مطلبی را نوشته است که در زیر آمده است.
در آغاز این دعای شریف و پرمحتوا عبارتی آمده است که توجه به معانی و نکات آن شخص خواستار کمال را بس است و ما نیز به توضیح همین نکته اکتفا میکنیم و جستجو در باقی معانی را در عهده خود مخاطبان مینهیم. در ابتدای دعای ابوحمزه میخوانیم: «الهی لاتؤدّبنی بعقوبتک و لاتمکر بی فی حیلتک. من أین لی الخیر یارب، ولایوجد الا من عندک، و من این لی النجاة، و لاتسطاع الا بک؛ خدایا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مکن و مکر مکن به من با حیلهات. از کجا خیری به دست آورم ای پروردگار من، با اینکه خیری یافت نشود جز در پیش تو، و از کجا نجاتی برایم باشد، با اینکه نجاتی نتوان یافت جز به کمک تو».
در توضیح اولین نکته جالب توجه در این عبارات باید گفت که انسان از آنرو که رشد میکند نیازمند آداب و تربیت و تادیب است. این چیزیست که حتی در یک درخت نیز قابل مشاهده است؛ چه درخت پرورش یافته به آداب و قواعد رشد گیاهان با درخت رشد کرده بدون چنین پرورشی یکسان نیست.
فرد انسان ممکن است که بیتوجه به آداب و رسوم و بیضابطه و بیقاعده بوده باشد. در این صورت این موجود خودرو، کاریکاتوروار و بدون توازن خواهد بود و از آنجا که بخشهایی از شخصیت او بیش از اندازه سهم یافته و بخشهایی از وجودش نادیده گرفته شده است، موجودی مضحک میشود، که فرد اهل معنا و اهل دل در نگاه به چهره ملکوتی او در عجب میماند که این چه موجودی است. اما آنچه در مقابل این حالت است این است که انسان تحت تادیب رسوم و ضوابط و قواعد، رشد کند و آداب بداند و مودب باشد.
اکنون باید گفت که این تادیب و مودب شدن به آداب نیز خود دوگونه است؛ یکی تادیب همگانی و متعارف و دیگر تادیب از سر ناچاری و خلاف قاعده و بر اساس استثنا. تادیب بر اساس قاعده عام همان است که انبیا و اولیا آن را ترویج و تبلیغ کردهاند؛ یعنی تادیب با علم و معرفت و با عمل صالح، و این که انسان حقایق و معارف و علوم را از انسانهای کامل فرابگیرد و در راستای آن معارف قرار بگیرد و آنها را در عمل به منصه ظهور برساند.
اما گونه دیگر تادیب در جایی است که شخص از تعلیم یافتن و از پیروی قواعد مسلم و ضوابط متعارف سر باز میزند و با حرکت معوج خود از مسیر همگانی منحرف میشود. در این شرایط باید این شخص را به حال اعتدال اولیه باز آورد و برای بازگرداندنش به مسیر قواعد همگانی و متعارف است که مورد تادیب قرار میگیرد. مثال این شخص همچون کسی است که به جای رعایت قواعد مسلم بهداشت دهان و دندان، از طریق تحمل رنج و زحمت ترمیم و کشیدن دندانها به سلامت دست یافته است. مسیر اول مسیر طبیعی است و راه دوم راهی جبرانی.
بر اساس این توضیحات، نخستین مطلبی که امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه ثمالی از خداوند درخواست میکند این است که خداوندا من نیاز به تادیب و تربیت دارم و باید مؤدب به آداب باشم اما من از تو میخواهم که من را براساس آن قاعده اکثری و طبیعی، یعنی عمل کردن بر اساس رضای خودت تادیب کنی و نه این که تادیب من از راه عقوبت و جبران انحرافات و اصلاح افراطها باشد.
نکتهای که در ادامه این مطلب و در عبارت بعدی شایسته توجه است این است که ما از خدا میخواهیم که با ما مکر نکند. باید توجه داشت که معنای مکر، پیگرفتن هدف از طریق مشخص کردن راهی ظریف و دقیق و حساب شده است و در قرآن نیز میخوانیم که «و مکروا و مکرالله والله خیرالماکرین».
امام(ع) در عبارت «و لاتمکر بی فی حیلتک» در حقیقت از خدا میخواهند که ما را از کسانی قرار نده که با مکر قصد شانه خالی کردن از بار تادیب تو را دارند و در نتیجه مکر خود به مکر تو گرفتار میشوند.
در واقع کسانی تمایل دارند که از زیر بار تکالیف الهی و تادیب طبیعی و لازم و همگانی شانه خالی کنند و در زندگی از غیر از راهی ضابطهمند به اهداف خود دست یابند. این افراد ممکن است از طریق نقشههایی و به گمانشان با زرنگی سعی در معاف کردن خود از تادیب قانونی کنند و از جبران خطاهای خود سر باز زنند، اما آنها نمیفهمند و نمیدانند که در حقیقت این خداست که با آنها مکر کرده و از همان راهی که بهعنوان راه فرار و میانبر برای خود ترسیم کردهاند آنها را مواخذه و گرفتار خواهد کرد.
بنابراین حضرت پس از درخواست خود از خداوند مبنی بر تادیب به معرفت و ضابطه و نه عقوبت و جبران، میفرماید که نباشد که ما از آنانی شویم که در پی دور زدن قواعد و قوانین تادیب تو هستند و اگر چنین مکری کنیم یقینا تو از همان مسیری که ما گمان نمیکنیم ما را میگیری و مواخذه خواهی کرد که تو خیرالماکرین هستی.
بنابراین شایسته است که این مطلب مدنظر همه افراد جویای کمال باشد که در شب قدر از خدای تبارک و تعالی درخواست تادیب از طریق علم و معرفت و عمل صالح کنند و در مرحله بعد نیز از خداوند بخواهند که نکند مرا دچار این کنی که با تو مکر کنم و از جبران خطاهای خود تن بزنم. اگر ما در شب قدر بر همین نکته اهتمام بورزیم و آن را از خدا جدا بخواهیم و در زندگی نیز براستی در راستای این خواست حرکت کنیم و قدم برداریم دیگر چیزی از کمال کم نخواهیم داشت./836/د102/س
منبع: روزنامه جام جم
ارسال نظرات