فاجعه تماشای تلویزیون در کانادا و چرایی علاقه ایرانیها به فیلمهای کرهای
ابتدا چنین به نظر میآمد که پیشرفت رسانههای ماهوارهای، پدیدهای کاملا مطلوب و عاری از خطاست و برای تحقق دهکده جهانی، لازم و ضروری است. گر چه ماهواره و تکنولوژیهای جدید ارتباطی، سهم به سزایی در پیشرفت علم و رفاه انسانی دارند، ولی در تجربه کوتاه و چندین ساله معلوم شده است دارای برخی آسیبها و پیامدهای منفی نیز هستند.
ترویج خشونت، بلوغ زودرس و دسترسی سریع به اطلاعات جنسی، باورهای غلط درباره مسائل عاطفی و جنسی، فراهم سازی گسست و درگیری بین نسلی، ایجاد زمینههای اختلاف و تنش بین همسران، کاهش تعاملات واقعی، وابستگی و اتلاف وقت، افت عملکردهای تحصیلی و شغلی، افزایش مصرف گرایی و تهدید سلامت جسمانی از جمله آسیبهای ماهواره است.
البته با شناخت به موقع این آسیبها، میتوان زمینه را برای بهرهبرداری هر چه بهتر از این تکنولوژی، آماده ساخت؛ از اینرو سرویس اندیشه خبرگزاری رسا بر اساس رسالت خود مبنی بر مقابله با جنگ نرم دشمن، تصمیم گرفت با حجتالاسلام محمدجواد روحانی نژاد از محققان و پژوهشگران عرصه رسانه و خانواده گفتوگوی تفصیلی در این زمینه داشته باشد.
رسا ـ به عنوان سؤال نخست چرا افراد به این میزان وابسته رسانه و به صورت خاص ماهواره شدهاند؟
اکنون در دنیا و جامعهای که ما زندگی میکنیم، رسانهها حضور کاملا جدی و مؤثری در زندگی افراد دارند. حضور آنها به گونهای است که عضو و همدم خانوادهها شدهاند؛ به گونهای که بیشتر اوقات خود را پای رسانههای میگذارنیم. این سبب وابستگی ما به رسانهها شده است؛ به گونهای که گاهی والدین از فرزندان خود برای رفتن به سینما یا پارک درخواست میکنند تا حداقل یک شب از تماشای برنامه مورد علاقه خود منصرف شود و برخی از افراد برای از دست ندادن حتی یک قسمت سریال با خانواده مخالفت کرده و حاضر به همراهی با آنها نیستند.
البته اکنون سریالهای ماهوارهای وابستگی بیشتری را ایجاد میکنند که این عامل خود تأثیرات زیادی در تربیت فرزندان و حتی روابط زوجین دارد؛ به گونهای که اکنون ارتباطات کلامی میان خانواده به 15 تا 17 دقیقه کاهش یافته است! اینها همه نشانگر حضور پر رنگ رسانهها در زندگی ما است.
حتی بسیاری از بانوان در جلسات مطرح میکنند که همسرانشان تا ساعت 17 عصر سرکار بوده و وقتی به خانه میآیند، به جای صحبت کردن و فهمیدن مشکلات خانواده(فرزند و همسر) به تماشایی تلویزیون و ماهواره میپردازند. این یعنی افراد با خانواده خود حتی سخن نمیگویند و حاکی از تأثیرات زیاد رسانهها در زندگی است؛ از اینرو ما نمیتوانیم نسبت به رسانههای زندگی خود بیتفاوت باشیم.
رسا ـ آقای روحانی نژاد، گویی آمار ارتباطات کلامی که شما بیان میکنید، با واقعیتها مقداری فاصله داشته باشد؛ چرا که ما شاهد هستیم اعضای یک خانواده حداقل روزی بیش از 10 دقیقه با هم مکالمه تلفنی دارند؟!
بنده در خلال صحبتهای خود نیز اشاره کردم که این آمار بر اساس صحبت کردن جهت فهمیدن مشکلات خانواده بیان میشود؛ یعنی ممکن است اعضای یک خانواده در هر روز ساعتها با هم صحبت کنند، ولی این صحبتها در جهت فهمیدن مشکلات یکدیگر نیست. همانگونه که شاهد هستیم، حتی بر سر سفره نیز صحبت درباره مباحثی همانند سریالها، گوشیها، نرم افزارها و دیگر مسائل روزمره است! آیا این صحبتها در جهت فهمیدن مشکلات یکدیگر است؟
رسا ـ شبکههای ماهوارهای با مصرف این هزینههای هنگفت، به دنبال چه موضوعی هستند؟ یعنی چه هدفی، قابلیت خرج کردن میلیاردها تومان پول را دارد؟
اکنون روز به روز حضور رسانهها در خانوادهها بیشتر میشود و چند سالی است که رسانههای مختلف به ویژه ماهوارهها، خانوادههای ما را مورد هدف قرار دادهاند و از آنجایی که بانوان در خانوادهها نقش اساسی را دارند، این گروه را نسبت به سایر گروهها بیشتر مورد هدف قرار دادهاند.
خانواده، زیر بنای یک جامعه است؛ از اینرو اگر مشکلی برای آن پیش آید، در حقیقت جامعه گرفتار مشکل شده است و از آنجایی که مادر خانواده نقش محوری را دارد و نظام خانواده به او وابسته است، اگر برای او مشکلی پیش بیاید، خانواده آسیب میبیند؛ دشمن نیز دقیقا به دنبال همین هدف است و از اینرو میخواهد به بانوان و یا به عبارت معروف مادران خانواده آسیب برساند.
برای نمونه برخی از سریالهای شبکههای ماهوارهای همانند فارسی وان، همین نقش تخریبی را دارند؛ این شبکهها، فیلمهای اکشنی یا جناحی زیادی پخش نمیکنند و بیشتر سریالهای خانوادگی که مخاطبان آنها بانوان هستند را پخش میکنند. حتی در میان کارگردانان عرف است که میگویند «اگر میخواهید سریالی پر طرفدار باشد، بیشتر مسائلی همانند خیانت را مطرح کنید.»
حتی در برخی از سریالها بیش از 80 درصد بانوان نقش محوری را دارند؛ یعنی گاهی مشاهده میشود یک بانو محور اصلی سریال است؛ اینها موضوع نشان میدهد که اینگونه سریالها حساب شده است و کانون خانواده به ویژه بانوان را مورد هدف قرار داده است.
رسا ـ مسلما هر رسانهای یک سیاست کلی را دنبال میکند، از دیدگاه شما شبکههای ماهوارهای چه سیاستی را در این زمینه اتخاذ کردهاند؟
بیشتر سریالهای ماهوارهای به دنبال حیا زادیی هستند؛ در روایت نیز آمده «اگر میخواهید ایمان فردی را بگیرد، حیای او را بگیرید.» وقتی سریالهای شبکههای ماهوارهای را بررسی میکنیم، میبینیم این شبکهها بیشتر به دنبال ترویج مسائلی همانند خیانت، روابط نامشروع و دوستی با جنس مخالف هستند و سعی دارند این مسائل غیر انسانی، غیر اخلاقی و غیر دینی را عادی سازی کنند.
شبکههای ماهوارهای در مرحله نخست به دنبال حیازدایی بوده و در مرحله بعد نیز سبک زندگی غربی را بیان میکنند؛ اکنون نیز مشاهده میکنیم بیشتر سریالهای این شبکهها از کشورهای آمریکا و کره جنوبی خریداری میشوند؛ دلیل خریداری این سریالها از کشور کره نیز به دو دلیل است؛ نخست اینکه خانوادههای ایرانی نسبت به فرهنگ شرق علاقمند بوده و از این سریالها خوششان میآید و این سریالها را دوست دارند و موضوع دیگر در سریالها، کرهای به نمایش در میآید که کاملا غربی شده است و در آن مسائل فرهنگی اصالت ندارد، این نوع کره به نمایش در میآید؛ در اینباره نیز میتوان به سریالهای همانند «جومونگ» اشاره کرد.
کشورهای ترکیه، کلمبیا و مکزیک را نیز میتوان نام برد که فرهنگ آنها غربی شده است؛ این کشورهای کاملا غربی شدهاند. بنده باز هم تأکید میکنم هدف نخست شبکههای ماهوارهای حیا زدایی و هدف دوم آنها ترویج سبک زندگی غربی است.
رسا ـ اگر میشود، از آثار منفی سریالهای شبکههای ماهوارهای نیز مثالهای را بیان کنید؟
این سریالها نسبت به کانون خانواده تأثیرگذار هستند؛ به همین دلیل است که اکنون شاهد ایجاد تزلزل در کانون خانوادهها شدهایم. آمار طلاق افزایش پیدا کرده است؛ بر اساس گفته شبکه فارسی وان پس از سال 88 آمار طلاق رشد جهشی در کشور داشته است. معاونت اجتماعی قوه قضاییه نیز بیان میکند که 16 درصد طلاقها تحت تأثیر سریالهای شبکههای ماهوارهای همانند فارسی وان است. اکنون میبینیم که کانون خانوادهها تحت تأثیر این سریالها چگونه متزلزل میشوند.
رسا ـ آقای روحانی نژاد با مشاهده وضعی کنونی جامعه، بسیاری از خانوادهها به آسیبهای ماهواره برای فرزندان و خودشان پی میبرند، ولی با این وجود چرا به این میزان نسبت به برنامههای ماهوارهای علاقهمند هستند؟
علاقمندی افرادی علل مختلفی دارد؛ یکی از این علتها ضعف برنامههای صدا و سیما است. از آنجایی که صدا و سیما نتوانسته طی سالهای اخیر تمام سلایق را جذب کند، افراد به سراغ ماهواره رفتهاند. در هر جایی ما خوراک مناسب در اختیار افراد قرار ندهیم، به سراغ برنامههای ماهواره میروند؛ در حالی که برخی از خانوادهها حتی خودشان راضی به تماشای برنامههای ماهواره نیستند و میگویند، در هنگام تماشای برنامههای صدا و سیما احساس خوبی دارند.
دلیل علاقه مردم به برنامههای صدا و سیما نیز این است که برنامههای مطرح شده در رسانههای داخلی، متناسب با فرهنگ و عقایدشان است؛ ولی وقتی محتوای سالم برای خانواده فراهم نشود، به سراغ برنامههای دیگر رسانهها میروند.
البته در سالهای اخیر فعالیتهای خوبی صورت گرفته و شبکههای دیجیتالی را راه اندازی کردهاند؛ ولی باید این کار باید زودتر صورت میگرفت. اکنون نیز باید با قوت این کار ادامه داشته باشد؛ به طور کلی برای جلوگیری از گرایش مردم به برنامههای ماهوارهای، باید تولیدات داخلی را از نظر محتوا، کیفیت و کمیت بالا ببریم.
یکی از دیگر علتها گرایش به برنامههای ماهواره، تلویزیونی شدن خانوادهها است؛ یعنی خانوادهها نخست تلویزیونی میشوند، سپس ماهوارهای میشوند، به گونهای که آمار تماشای تلویزیون در ایران بسیار بالا است و در کشورهای اروپایی اینگونه نیست. در کشورهای اروپایی تماشای تلویزیون برای افراد زیر دو سال ممنوع است، ولی در کشور ما اینگونه نیست.
رسا ـ حالا چگونه میتوان از علاقه مردم نسبت به برنامههای ماهوارهای کاست؟
خود مردم دوست ندارند که این برنامهها را دنبال کنند؛ به شرط اینکه محتوای سالم در اختیار آنها قرار داده شود. برای نمونه اکنون شاهد هستیم که افراد تا ساعت 2 - 3 شب نیز برنامهای همانند «نود» را دنبال میکنند؛ اگر بتوانیم فیلمهای سینمایی و سریالهای فاخری همانند مختارنامه تولید کنیم، خانوادههای به ماهواره گرایش پیدا نمیکنند و ما هستیم که باید تولید برنامه صحیح داشته باشیم.
البته مقداری نیز خانواده نیاز به آگاهی دارند. باید پشت پرده و متولیان این شبکهها را بشناسند و بدانند، «مرداک» که فارسی وان را راه انداخته است کیست، بدانند که او یهودی است و دلش به حال ما نسوخته است که بخواهد برنامههای روز دنیا را بخرد تا کودکان ما عقب نمانند، یا آقای «سعید کریمیان» را بشناسند، او فردی است که شبکه جم را راه اندازی کرده است؛ مردم باید بدانند که آقای «کریمیان» سه سال در پادگان اشرف بوده و با منافقان همکاری داشته است، این فرد با شبکه منافقان نیز همکاری داشته است.
بسیار سخت است که بگوییم این افراد دلشان به حال ما و مردم ما سوخته است که سریالهای روز دنیا را خریداری و پس از دوبله، با کیفیت خوب در اختیار مردم ما قرار میدهند. اگر نسبت به این افراد آگاه سازی خوبی صورت گیرد، مردم ما پذیرش این قضیه را خواهند داشت و حتی خودشان ماهوارهها را کنار میگذارند و میدانند چه برخوردی با این برنامهها و شبکهها داشته باشند.
رسا ـ آقای روحانی نژاد مسلما کودکان از گروهها و اقشار آسیب پذیر هر جامعهای هستند، آسیبهای ماهوارهها برای کودکان چیست؟
قربانیان اصلی شبکههای ماهوارهای کودکان هستند. کودکان به سبب اینکه تفکر اعتقادیشان رشد پیدا نکرده است، قوه تمیز ندارند، فرق میان خوب و بد را نمیتوانند تشخیص بدهند، فقط بیننده هستند، یعنی هیچ قوه تمیزی نداشته و هر آن چه را میبینند، خیال میکنند درست است.
کودکان در سریالها مواردی را میبینند که افزونبر سازگاری نداشتن با فرهنگ و آموزههای دینی اسلام، با آموزهها و فرهنگ ملی ما نیز سازگاری ندارند. مطالبی که در این شبکهها پخش میشود، موریانهوار در وجود کودکان گسترش و نفوذ پیدا میکند.
برای نمونه گاهی حتی مشاهده میکنیم، یک کودک از پدر و مادر خود سؤال میکند، چرا خواهر مو طلایی کوچک ندارد؛ دلیل پرسش کودک این است که این موضوع را در رسانهها دیده است؛ کودکان قربانیان اصلی این شبکهها هستند، چرا که الگو برداری و همزاد پنداری میکنند، ذهن آنها همانند ضبط صوت آماده پذیرش هر مطلبی است.
رسا ـ راهکار مقابله با آسیبهای رسانه برای کودکان چیست؟
والدین باید نسبت به این موضوعات نظارت کاملی داشته باشند؛ بدانند که کودکان چه چیزی را میبینند، موردی که کودک میبیند تا آخر عمرش در ذهن او باقی میماند. نبیاکرم(ص) نیز میفرماید: «العلم فی الصغر کالنقش على الحجر؛ آنچه کودک میبیند، همانند نقشی که بر روی سنگ حکاکی میشود، در ذهن او باقی میماند.»
85 درصد یادگیری افراد به وسیله دیدن صورت میگیرد؛ حتی گفته میشود، هر تصویری که کودک میبیند، معادل هزار تا 5 هزار کلمه در انتقال معنا تأثیر دارد. یک تصویر به این میزان تأثیر گذار است.
محیط یکی دیگر از عرصههای تأثیرگذار در تربیت کودکان است. البته خود محیط به دو صورت حقیقی و مجازی تقسیم میشود؛ محیط مجازی شامل رسانهها و شبکههای ماهوارهای میشود؛ در این زمینه باید خانوادهها اطلاعات خود را افزایش داده و سواد رسانهای داشته باشند. هر چیزی را حاضر نشوند در اختیار کودکان برای تماشا قرار دهند. از نظر علمی مرود است، فردی بگوید کودک من از تصاویر و مطالبی که میبیند تأثیر نمیپذیرد؛ تأثیرگذاری حتمی است، ولی این تأثیرگذاری ممکن است مثبت یا منفی باشد.
در اروپا کودکان پس از سن دو سالگی، روزی نیم تا یک ساعت به تماشای تلویزیون میپردازند؛ با گذشت از سن 6 سالگی، بر این مدت قریب به یک ساعت جهت تماشای تلویزیون افزوده میشود. چندی پیش رسانههای کانادا با عنوان آمار تکان دهنده مطلبی را منتشر کردند مبنی بر اینکه مسؤلان و مردم به هوش باشید، کودکان ما هفتهای 15 ساعت تلویزیون تماشا میکنند؛ این در حالی است که در کشور ما کودکان روزی 7 تا 8 ساعت تلویزیون تماشا میکنند!
کمبود فضاهای تفریحی از دیگر عوامل گرایش افراد به رسانه به ویژه ماهواره شده است؛ حتی در برخی از نقاط کشور همانند استان خوزستان به سبب شرایط آب و هوایی و کمبود امکانات تفریحی سالم، خانوادهها به ماهواره گرایش بیشتری پیدا میکنند؛ چرا که کمبود فضاهای تفریحی و پر نشدن اوقات فراغت، سبب تشویق افراد به ماهواره میشود.
متأسفانه خانوادههای ما تلویزیونی شدهاند؛ در صورتی که خانواده و کودک بیشتر به بازی، سرگرمی و جنب و جوش نیاز دارند تا تلویزیون؛ بر اساس تحقیقات، حتی مدت زمان کوتاه تماشای تلویزیون، 11 دقیقه از عمر انسان را کم میکند! دانشمندان و محققان استرالیایی میگویند «تماشای هر نیم ساعت تلویزیون به اندازه کشیدن یک نخ سیگار برای فرد ضرر دارد!»
نکته دیگر این است که سرعت پخش تصاویر تلویزیون، با سرعت چشم کودک همخوانی ندارد و کودک وقتی پای برنامههای تلویزیونی، حتی برنامههای همانند عمو پورنگ که به این میزان پر جنب و جوش است مینشیند، پس از اتمام برنامه کسل و خسته است؛ چرا که کودک به این میزان تماشای تلویزیون نیاز نداشته و نیاز به بازی، جنب و جوش دارد.
رسا ـ در تماشا زیاد برنامههای تلویزیونی چه افرادی مقصر هستند، آیا خانواده مقصر هستند یا کودک؟
یکی از سؤالات مسؤلان مدرسههای آمریکایی از خانوادهها در هنگام ثبت نام کودکانشان این است که کودکان شما به چه میزان تلویزیون تماشا میکنند؛ اگر ببیند که زیاد تلویزیون تماشا میکنند، میگویند شما خانواده تنبلی هستید و تربیت کودک برای شما بسیار مهم نیست؛ چرا که او را برای تماشای زیاد تلویزیون رها میکنید.
متأسفانه اکنون خانوادههای ما به صورت پیمانکاری تربیت کودکان را رها کرده و آن را به رسانهها واگذار کردهاند؛ از اینرو شاهد هستیم، همین که مقداری کودک به خانواده خود آزار میرساند، او را برای تماشای تلویزیون رها میکنند! در این صورت دیگر پدر و مادر نیستند که برای کودک خود شعر و داستان میخوانند، بلکه عمو پورنگ، خاله شادونه و خاله نرگس برای آنها داستان و شعر میخوانند و آنها را تربیت میکنند.
رسا ـ وظیفه کدام دستگاه و یا نهادی است که ضمن تولید محتوای مناسب برای مردم، با آسیبهای شبکههای ماهوارهای مقابله کند؟
در اینباره دستگاههای مختلفی دخیل هستند؛ ولی باز هم تکرام میکنم که صدا و سیما باید کیفیت برنامه خود را بالا برده و سعی کند بیشتر به دنبال تأمین سلایق مخاطبان باشد؛ البته فعالیتهای در این زمینه آغاز شده است، ولی باید ادامه داشته باشد؛ چرا که اکنون نیز دیر از خواب غفلت بیدار شده و شروع به کار کردهاند؛ حتی اجازه دادهاند که ماهواره در خانوادههای مذهبی نیز نفوذ کند.
دستگاههای مختلف فرهنگی همانند سازمان تبلیغات و ارشاد نیز باید نسبت به این موضوع ورود پیدا کنند. مقداری باید برای این دستگاهها اهمیت وقت و جایگاه فضای مجازی جا بیفتد. رهبر معظم انقلاب فرمودند: «فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد!» هنوز این اهمیت برای برخی از مسؤلان روشن نشده است. رهبری در جای دیگر فرمودند: «بنده اگر فرصت داشتم، خود مسؤلیت این کار را بر عهده میگرفتم.» تمام این مسائل نشانگر اهمیت این فضا است.
رسا ـ شما وظیفه دستگاههای فرهنگی و صدا و سیما را گفتید؛ حال پرسش اساسی پیش میآید که وظیفه حوزههای علمیه و طلاب در اینباره چیست؟
طلاب در قدم نخست باید نسبت به اهمیت این موضوع آگاه شوند؛ چرا که وقتی دغدغهای در این فضا برای فرد ایجاد میشود، همین دغدغه بسیار به او کمک میکند. به عقیده بنده در عرصه جنگ نرم، حرف نخست و اساسی را دغدغه میزند. وقتی یک طلبهای دغدغهمند شد و این باور در او نسبت به اهمیت این موضوع به وجود آمد، با نیت خالص میتواند به موفقیت برسد.
دومین قدم استفاده از ابزارها و تکنولوژیها روز است؛ یعنی همانگونه که آنها با رسانه وارد میشوند و به ما ضربه میزنند، ما نیز باید با رسانه وارد شویم و مبانی و آموزههای دینی خودمان را به وسیله رسانه در قالبهای زیبا ارائه دهیم و در قالبهای چند رسانهای بیان کنیم. مقام معظم رهبری نیز فرمودند: «در عرصه فرهنگ، هنر را تماما به میدان بیاورید.» مقداری باید در شیوهها تجدید نظر کنیم و از شیوههای جدید و نو بهره بگیریم؛ اگر این کار انجام شود، میتوانیم جواب بگیریم.
رسا ـ آیا تنها دستگاهها وظیفه دارند یا مردم نیز در اینباره مسؤل هستند؟
در این قضیه آحاد مردم وظیفه دارند و فعالیت دستگاههای مختلف فرهنگی، وظیفه را از دیگران سلب نمیکند؛ چرا که همه باید از باب امر به معروف و نهی از منکر به این قضیه نگاه کنند؛ هر فردی به نوعی باید از دید امر به معروف و نهی از منکر نسبت به این موضوع ورود پیدا کند.
نسبت به این موضوع باید روشنگری صورت گیرد، برخورد سلبی جواب نمیدهد، بلکه باید برخورد ایجابی باشد، مسائل به صورت کامل برای افراد مشخص و بیان شود، آسیبهای این فضا برای فرزندان و خانوادهها بیان شود؛ تجربه نیز نشان داده است، هر گاه اینگونه برخورد شده، والدین نیز پذیرش لازم را داشتهاند.
رسا ـ در کشور ما ظرفیتهای همانند کانونهای مساجد و هیأتهای عزاداری وجود دارد که میتوان از آنها بهره خوبی برد؛ آیا در این موضوع نیز میتوان به این ظرفیتها تکیه کرد؟
به صورت خلاصه باید گفت که راهکارهای مختلفی برای مقابله با تهاجم فرهنگی و جنگ نرم به ویژه رسانهها وجود دارد که در این باره میتوان به محدود کردن تماشای تلویزیون و استفاده از اینترنت اشاره کرد. این مسائل را نباید منع کنیم؛ بلکه باید محدود کنیم تا فرزندان بد عادت نشود؛ برای نمونه میتوان در بحث اینترنت از نرم افزارهای کنترل کننده بهره گرفت؛ ولی هیچ کدام از راهکارها، راهکار اصلی و دائم نمیشوند؛ چرا که در عالم تکنولوژی، همه چیز قابل دور زدن است.
ولی راهکار اصلی مسجد است؛ امام راحل فرمودند «مساجد سنگر هستند.» امروز که رسانههای غربی مردم ما به ویژه جوانان و نوجوانان را مورد هدف قرار دادهاند، ادعای خیر خواهی میکنند، در حالی که گرگ هستند در لباس میش، در برابر این تهاجمها میتوان مسجد را بهترین سنگر بیان کرد. برای نمونه استفاده از قطره فلج اطفال برای کودکان هزینه زیادی ندارد، ولی برخی از این کار غفلت کرده و یک عمر مجبور به تحمل یک کودک فلج میشوند.
اگر والدین، کودکان خود را به سمت مسجد سوق دهند، مسجد همانند قطره فلج اطفال میتواند کودکان را واکسینه کند و در برابر تمام این تهاجمات او را محفوظ کند؛ از تمام این مسائل که بگذریم، حضور افراد در مساجد آثار زیاد دیگری نیز خواهد داشت و افراد میتوانند به وسیله مسجد تربیت شوند.
ما میتوانیم به عنوان یک راهکار اصلی به مسجد نگاه کنیم؛ چرا که باورهای و آموزههای دینی افراد در مساجد تعمیق پیدا میکند؛ حضور فرد در مسجد، سبب میشود که او متوجه شود که همه عالم، حتی فضای مجازی نیز محضر خدا است. وقتی از اینترنت استفاده میکند، میداند که ناظری نسبت به اعمال او وجود دارد؛ البته حضور خود خانوادهها سبب تشویق کودکان برای حضور در مسجد میشود.
.../401/ر