سریال «پرده نشین» حکایت یک فیلم ساز مؤمن را به نمایش میگذارد/این سریال مژده خوبی در عرصه فیلمسازی دینی بود
سرویس اندیشه خبرگزاری رسا با توجه به رسالت خود، کوشیده دو نگاه متفاوت به سریالی که روزهای اخیر از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، داشته باشد. البته نه تعریفها بدون توجه به ایرادات است و نقدها، بیتوجه به نکات مثبت.
با این حال امید است این کار نقطه آغازی باشد برای کارهای عمیقتر و نمایانتر تا مردم مؤمن و معتقد، به صورتی واقعیتر و دقیقتر با ابعاد زندگی علمی، معنوی و تکلیف محور این قشر فرهیخته آشنا شوند.
سریال تلویزیونی پرده نشین را میتوان یکی از تلاشهای موفق رسانه ملی در زمینه بسط و گسترش فرهنگ و سبک زندگی ایرانی اسلامی دانست. این نکته وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که در متن این سریال، شاهد حضور تعدادی از روحانیون هستیم که به ایفای نقش میپردازند و به نوعی زندگی و آداب و رسوم طلبههای حوزه علمیه را نیز به تصویر میکشند.
پس از انتشار چند گزارش انتقادی درباره سریال پرده نشین، واکنشهای مختلفی برانگیخته شد که بعضا در عین قبول داشتن برخی از موارد اشاره شده در آن، سمت و جهت نویسنده را نادرست دانسته و به اصطلاح، «کوبیدن و زیر سوال بردن چنین سریالی را با این همه بار مثبت و معرفتی که در آن بود»، کار ناصوابی برشمرده بودند.
البته تعدادی از فضلای حوزوی و طلاب علوم دینی نیز در تماس با سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، از آن نقد تشکر نموده و آن را مضمون درد دلها و نظرات خویش دانسته بودند؛ ولی با این وجود، سرویس اندیشه خبرگزاری رسا وظیفه خود میداند فضا را برای مطرح نمودن نقد و نظرهای مختلف و متنوع در باب مسایل گوناگون باز نموده و از این رویکرد، امید شکوفایی نهال اندیشه و تفکر و تعمق را برای عموم خوانندگان عزیز و فرهیختهاش داشته باشد.
با تمام این مسائل ما تصمیم گرفتیم اینبار گفتوگویی تفصیلی را با مهدی بنکدار از شاگردان شهید آوینی درباره بررسی و تحلیل فیلم «پرده نشین» داشته باشیم؛ بنکدار دارای تحصیلات خارج فقه و اصول حوزه علمیه بوده و از دانش آموختگان سینما از دانشگاه هنر تهران محسوب میشود.
آثار داستانی و مستند مانند «جستوجوگران»، «ماه گویان»، «رواق» و «یک آسمان نجابت» از تولیدات عضو شورای فیلم و سریال شبکه پنج سیما و عضو شورای بازبینی نمایش خانگی معاونت سینمایی ارشاد است؛ بنکدار داور جشنوارههای مختلف منطقهای و استانی را نیز در کارنامه خود دارد.
به صورت خلاصه میتوان گفت، آقای بنکدار در این گفتوگو معتقد بود سریال «پرده نشین» در حقیقت مژده خوبی در عرصه فیلم دینی بوده و نشان میدهد تا هنرمند ما هنرمند مسلمان نباشد، فیلم ما نیز فیلم دینی نخواهد بود. این سریال با تمام فراز و فرودها حکایت یک فیلمساز مؤمن است.
رسا ـ به عنوان سؤال نخست به نظر شما سریال پرده نشین به چه میزان توانسته تصویر واقعی روحانیت را منعکس کند؟
بنده شخصا با آقای شعیبی آشنایت داشته و میدانم فرد با استعداد و معتقدی است؛ به روحانیت اعتقادی قلبی دارد، نسبت به دغدغههای طلاب آشنایت دارد، این آشنایت و معرفت نسبت به روحانیت، همچنین مشاوره گرفتن از طلاب در این عرصه، سبب شده تا با شناخت قبلی وارد این کار شود.
به عقیده بنده سریال پرده نشین در مجموع کار خوبی است و توانسته جلوههای از حضور روحانیت در متن جامعه، زندگی امروزی و روزمره را به تصویر بکشد. این سریال همچنین توانسته رسالت حوزههای علمیه و طلاب را به خوبی بیان و به چالش بکشد.
امتیاز دوم این سریال فیلمنامه خوب آن است؛ داستان سریال، شخصیت پردازیها و موقعیتهای که ایجاد میشود، سبب بالا رفتن کیفیت کار شده است. مهمتر از همه، این است که کارگردان توانسته از شخصیت اصلی فیلم که یک بازیگر حرفهای است، یک شخصیت باور پذیر ایجاد کند و این یکی از هنرهای آقای شعیبی است.
کارگردان به گونهای از هنرمند و بازیگران بازی گرفته که آنها را باور پذیر کرده و سابقه قبلی آنها بیشتر در ذهن مردم نیست؛ بلکه مخاطب توانسته با شخصیت کنونی بازیگر ارتباط برقرار کند و این هنر است که کارگردان بتواند شخصیت قبلی بازیگر را از ذهن مخاطب حذف کند و خود بازیگر را به سمت شخصیت پذیری هدایت کند.
ما در سریال «پرده نشین» شخصیت آقای «آئیش» را یک فرد واقعی روحانی و با سابقه میبینیم؛ حتی به گونهای این شخصیت یادآور مرحوم آقای مجتهدی تهرانی است که گویی کارگردان این کار را نیز با عنایت انجام داده است؛ به طور کلی شناخت و اعتقادی قلبی فیلم ساز، فیلمنامه خوب و انتخاب بازیگر مناسب بالهای این سریال هستند.
در سریال «پرده نشین» بحثهای معرفتی، اخلاقی و اعتقادی روحانیت بدون شعار زدگی و بزرگ گویی بیان شده و از نظر فنی نیز کار قابل قبولی کارگردان ارائه داده است؛ این موضوعات را میتوان از مخاطبان زیاد آن متوجه شد. پرده نشین یک سریال سالم بود.
رسا ـ مسلما هر کاری دارای نقاط ضعفی بوده و سریال پرده نشین نیز از این قاعده مستثنی نیست. شما به عنوان یک فعال عرصه رسانه، نقاط منفی این فیلم را چه مسائلی میبینید؟
البته که کار نقاط منفی نیز داشت، ولی در مجموع کار قابل قبول بود؛ یعنی ضعفها به قدری نیست که بتواند اصل کار را تحت شعاع قرار دهد. در بحث نقد آن میتوان گفت که کارگردان تنها قشر خاصی از روحانیت را در داستان بیان کرده و چالش لازم را پدید نیاورده است.
در این سریال حتی یک روحانی منفی نداریم. بنده اگر جای کارگردان بودم، شاید در مقابل شخصیت اصلی فیلم، یعنی آقای شهیدی، یک فرد شیاد غیر روحانی قرار نمیدادم؛ بلکه در برابر او، یک روحانی دنیا زده قرار میدادم. در این سریال نسبت به چنین موضوعی، تک بعدی نگاه شده و این به منزله افتادن از آن طرف بام است.
شاید اگر تقابل میان دو روحانی مثبت و منفی بود، مردم بیشتر میتوانستند نسبت به شخصیت روحانی مثبت اعتقاد پیدا کنند. اگر ما یک شخصیت روحانی دنیا زده و ریاکار را در برابر آقای شهیدی که شخصیت مثبت و عارف مسلک است قرار میدادیم، داستان زیباتر شده و مردم بیشتر واقعیت را لمس میکردند.
از دیگر نقدهای که به این سریال همانند بسیاری از سریالها وارد است، پایان بندی نامناسب و عجله در بیان داستان در قسمتهای پایانی است و عدم تجربه در سریال سازی از جمله عوامل این آسیبها است؛ عدم تنوع در شخصیتهای روحانیان نیز از دیگر اشکالات این سریال بود. به طور کلی باید بگویم که نقدهای بنده بیشتر در جنبه فنی است.
رسا ـ آیا تنها صرف پر مخاطب بودن یک سریال، دلیل بر قابل توجه بودن آن است یا باید یک سریال اثرگذاری کافی را نیز در مخاطبان داشته باشد؟ به چه میزان سریال پرده نشین در این مؤلفه موفق بوده است؟
این سریال مسلما اثر خاص خود را داشت. البته از هر سریال باید به اندازه خودش انتظار اثرگذاری داشت. یک سریال که نمیتواند جامعه را متحول کند. داشتن مخاطب یکی از ملاکهای موفقیت فیلم است؛ ولی تمام ملاک محسوب نمیشود.
یک فیلم و سریال از جاذبههای مختلفی همانند اکشن، روابط دختر و پسر و دیگر مسائل برای جذب مخاطب بهره میبرد؛ ولی این سریال افزونبر اینکه هیچ یک از این جاذبهها را نداشت، حتی رگههای عشق و عاشقی نیز در آن دخیل نبود؛ بلکه توانست صرفا با تکیه بر داستان، مخاطبان زیادی را پای تلویزیون بنشاند و این از موفقیتهای کار است.
سریال «پرده نشین» اثرگذاری خوبی در جامعه داشت و توانست خاطره خوبی در ذهن مخاطبان نسبت به روحانیت ایجاد کرد؛ البته ضعفهای ساختاری و شخصیت پردازی وجود داشت. برای نمونه، شخصیت روحانی ما مقداری منفعل بوده و ورود جدی به موضوعات نمیکند؛ یعنی اهل مبارزه نیست.
انتظار بنده این بود که شخصیت اصلی فیلم، فعالتر و با حالت مبارزه جویانهتری وارد داستان شود و حتی در این راه نیز هزینهای همانند از دست دادن فرزند را بدهد. البته در این سریال، فرد روحانی به نحوی آبروی خود را خرج میکند، ولی فعال نبود و این نقد را میتوان به سریال وارد کرد. بیشتر جنبه امر به معروفی روحانی بیان شده بود تا جنبه نهی از منکریی او.
البته نپرداختن به این موضوع ضعف نیست؛ بلکه تفاوت زاویه دید کارگردان را نشان میدهد. در این زمینه کارگردانان دیگر میتوانند وارد شده و به این موضوع بپردازند؛ ناگفته نماند در فیلمهای مربوط به جبهه و جنگ، حالت مبارزه جویانه یک روحانی را شاهد هستیم.
رسا ـ برخی از افراد معتقدند سریال پرده نشین نتوانست تصویر واقعی روحانی را به جامعه منتقل کند؟ نظر شما در اینباره چیست؟
مگر روحانی ما یک بعد دارد که یک فیلم بتواند تمام تصاویر واقعی او را بیان کند؟ به نظر بنده این سریال یک بخشی از تصویر واقعی روحانیت را نشان داد؛ برخی از روحانیان بیشتر دارای جنبه انقلابی و برخی نیز دارای جنبه عرفانی هستند و فیلمساز در این سریال، بیشتر سعی کرده است که جنبه عرفانی و اخلاقی روحانیت را به تصویر بکشد و در این امر نیز موفق بوده است.
بنده باز هم تأکید میکنم در یک سریال نمیتوان روحانی را با تمام شخصیتهای آن بیان کرد و اگر فردی چنین ادعای میکند، تنها در حد یک شعار بوده و در ساختار واقعی نمیتوان به این موضوع رسید. کارگردان سریال «پرده نشین» نیز توانسته بخشی از روحانیت که بخشی از جامعه با آن مواجه است را به خوبی در قاب تصویر بیان کند.
آقای شعیبی به شخصیتهای روحانی بیشتر نگاه جمالی داشته تا نگاه جلالی. کارگردانان دیگر میتوانند بخش جلالی را در ساختهها خود مورد بررسی قرار دهند.
رسا ـ برخی از کارشناسان وجود فراز و نشیبهای مختلف در شخصیت داستان را از جمله امتیازات یک فیلم یا سریال بیان میکنند. آیا به نظر شما سریال پرده نشین دارای چنین امتیازی بود؟
بله، این سریال نیز کم و بیش به این مؤلف پرداخته بود؛ ولی باید دانست بیشتر فیلمها شخصیت محور که شخصیت اصلی آنها روحانی هستند، به دنبال چنین عواملی هستند. در این زمینه میتوان به فیلم «طلا و مس» اشاره کرد.
در سریال پرده نشین، داستان اصلی ما روحانی نیست؛ بلکه شخصیتهای روحانیان پس از شکل گرفتن، درگیر یک داستان میشوند؛ از اینرو ما شاهدیم که روحانیان این سریال، بیشتر نقش هدایتگری جامعه را بر عهده دارند؛ در این سریال کنش و واکنشها در بستر داستان شکل میگیرد و فیلم شخصیت محور نیست؛ در حالی که فیلم «طلا و مس» شخصیت محور بود.
در این سریال برخورد شخصیت اصلی داستان با مسائل، بسیار واقعی بود؛ چرا که در برخی از جاها، او میتوانست از زیر بار قضیه شانه خالی کرده و کارها را نپذیرد، ولی شخصیت اصلی که آقای شهیدی بود، برای این ماجرا حتی آبروی خود را گرو میگذارد و سعی میکند گرفتار دنیا زدگی نشود؛ از اینرو شاهدیم که حاضر میشود حوزه را تعطیل کند و از زندگی شهری به زندگی روستایی تن دهد.
شخصیت اصلی داستان، به مبارزه منفی با مسائل میپردازد؛ یعنی سعی میکند با حلم و صبر جامعه را بسازد. نگاه او یک نگاه عرفانی است که این موضوع نیز مشکلی ندارد.
در نتیجه گیری باید بنده بگویم که سریال «پرده نشین» در حقیقت مژده خوبی در عرصه فیلم سازی دینی بوده و نشان میدهد تا هنرمند ما هنرمند مسلمان نباشد، فیلم ما نیز فیلم دینی نخواهد بود. این سریال با تمام فراز و فرودها، حکایت یک فیلمساز مؤمن است. البته نمیخواهیم کامل تأیید کنیم؛ بلکه نشان میدهد تا هنرمند مهذب نشود، اثر فیلم نیز مهذب نمیشود.
گفتنی است، به زودی بخش دوم گفتوگوی آقای بنکدار که به بررسی موضوع جایگاه حوزه در رسانه پرداخته، در بخش اندیشه خبرگزاری رسا منتشر میشود.
/993/402/ر