وحدت رزمندگان حوزه و دانشگاه تلخی اسارت را به شیرینی تبدیل کرد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، روحانیت و طلاب در بند رژیم بعث عراق نیز از رسالت حوزوی خود لحظهای غفلت نکردند و با همت دیگر اسیران در بند و وحدت حوزه و دانشگاه محیط اسارت را به نمونهای از انقلاب اسلامی تبدیل کرده بودند به گونهای که کمتر مناسبت مذهبی و انقلابی بود که برای آن برنامه تهیه و اجرا نکرده باشیم.
گوشهای از نصایح عالم بزرگوار آزاده سرافراز مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید علی اکبر ابوترابی
پاک باش و خدمتگذار، در اصلاح نفس خود بکوش. در دستگیری از دیگران کوتاهی نکن، در حفظ آبروی دیگران اهمیتی بیشتر از آبروی خویش بدار با اخلاص در بندگی بکوش تا به اخلاص در خدمت به بندگان دست یابی که در بندگی جز این نیست که بندگان را خدمتگذاری صادق و بی طمع باشی.
اگر مشتاق بندگی خدا هستی با اشتیاق و شوق هرچه بیشتر خدمت بندگان خدا را پیشه خود قرار بده که عاشقان خدا بندگان شیفته خدمتند. به خدا روی آور باش و در لحظههای پرفروغ عبادت، تعهد و پایداری خویش و سعادت انسانها را از او مسألت نما.
دو خاطره کوتاه از اسارت
1- سال اول اسارت ما بود تلویزیون عراق صحنههایی از نبرد و پیکر پاره پاره برخی از شهدای ما را نشان میداد گوینده تلویزیون با زبان فارسی علیه نظام اسلامی یاوه سرایی میکرد.
وی در بخشی از سخنانش میگفت: ای مادر ایرانی! این جگر گوشه توست! در بین اینها بچه آخوند نیست، بچه فلانی و فلانی نیست و غیره این یاوه سراییها در حالی بیان میشد که خود من و تعدادی دیگر طلبه و یا فرزند طلبه بودیم.
بچهها به عنوان مزاح به یکی از اسرا که فامیلیش آخوندزاده بود میگفتند: با اینکه تو آخوندزاده هستی میگوید در بین اسرا بچه اخوند وجود ندارد!
2- در همان سال اول اسارت یکی از درجه داران ساده لوح عراقی وارد آسایشگاه شد و اعلام کرد هر که روحانی است خود را معرفی کند تا او را به کربلا برده و در اردوگاه امام جماعت و غیره باشد!!
این بعثی مزدور به خیال خام خود میخواست روحانیون را شناسایی کند و در فرصت مناسب آنان را تحت شکنجه مضاعف قرار دهد./978/ت303/س