جریانات سیاسی و عقیدتی مقابل امام حسین در کربلا
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام اسکندری، پژوهشگر تاریخ اسلام شب گذشته در دوره کوتاه مدت امام حسین(ع) شناسی که در شبستان نجمه خاتون حرم مطهر حضرت معصومه(س) با حضور طلاب، علما و اقشار مختلف مردم برگزار شد، گفت: تمام حاضران در کربلا اهل کوفه بودند.
وی ادامه داد: کوفه در زمان خلیفه دوم تأسیس شد و قبل از آن شهری به نام کوفه وجود نداشت، البته محل مسجد کوفه وجود داشته و در روایت آمده که هزاران پیامبر در آن جا دفن شدند، خلیفه دوم زمانی که میخواست به ایران حمله کند کوفه را محل استراحتگاه لشکر اسلام قرار داد.
کوفه شهر هفت قبیلهای بود
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: مردم کوفه چون سپاهی بودند از قبایل مختلفی این شهر را تشکیل داده بودند، از اینرو جمع کردن افراد در کنار یکدیگر در شهر کوفه کار سختی بود، به همین دلیل سعد بن ابیوقاص که در جنگ قادسیه فرمانده سپاه اسلام بود کوفه را به هفت قسمت تقسیم کرد، قبایلی که از نظر نژادی و خونی به هم نزدیک بودند را جمع کرد و در هفت نقطه مستقر کرد، برای هر طایفه و قبیله هم یک رییس و مأمور قرار داد.
استاد حوزه با بیان اینکه تا سال 48 کوفه از هفت قبیله تشکیل شده بود، اظهار داشت: در سال 49 زیاد بن عمیر نظام هفت قبیلهای کوفه را به چهار قبیله تقسیم کرد تا قبایل علیه حکومت وقت شورش نکنند.
وی افزود: زندگی مردم کوفه از نظر اقتصادی بیشتر با هدیههای حکومت میچرخید، یعنی خراجها و مالیاتهای که از سوی سپاه اسلام فتح میشد، براساس تعهدهای که هر قبیله در برابر نظام حکومتی داشت تقسیم میشد، هر چند کوفه برای کشاورزی منطقه مهمی بود ولی مردم در آن زمان به حدی نرسیده بودند که بتوانند از کشاورزی استفاده کنند، البته گروهی از ایرانیان در شهر کوفه بودند که درآمد آنها از ساخت شمشیر و کارهای دیگر تأمین میشد.
خلیفه دوم: عربها بر غیر عربها و قریشیها بر عربها برتری دارند
حجتالاسلام اسکندری با بیان اینکه ملاک عمده تقسیم بیتالمال در کوفه براساس نژاد و عربیت بود، بیان داشت: از افتخارات نبیاکرم(ص) این بود که نژاد پرستی را از بین بردند، ولی خلیفه دوم این سنت پیامبر(ص) را از بین برده و نژاد پرستی را بیان کرد، سخن او این بود که «در میان مردم جهان، عرب بر دیگران و قریش نسبت به عربها برتری دارند» و سهمی را برای غیر قریشی قائل نبود.
وی یادآور شد: در دوره بنیامیه گفته شد هدیه های حکومتی به عربهای داده شود که بیشتر طرفدار حکومت باشند، از اینرو در چنین جامعهای زمینه چاپلوسی و نیرنگ به وجود آمد تا افراد هدیه های بیشتری به دست بیاورند، یکی از یاران امام حسین(ع) درباره مردم کوفه میگوید «حکومت به اشراف کوفه رشوههای عظیمی داد تا جیب جوانان و کیسههای خود را پر کنند، با این کار دوستان را به دست آورده و خیر خواهی خود را با پول ثابت کردند».
پژوهشگر تاریخ اسلام دنیا پرستی را از صفات کوفیان دانست و تأکید کرد: در تاریخ نقل شده امام سجاد(ع) میفرمایند «من در کربلا بیمار بودم شمر وقتی بر بالای سر من آمد دستور داد تا من را بکشند، ولی مردی گفت این جوان بیمار را برای چه بکشید؟، در این هنگام عمر بن سعد گفت نکشید، یکی از کوفیان من را پناه داده و به من اظهار محبت کرد، ولی وقتی جارزن ابن زیاد فریاد زد هر فردی علی بن حسین(ع) را بیاورد سیصد درهم دریافت میکند، آن فرد آمد، دستهای من را به گردنم بست و من را دست بسته بیرون آورده و تسلیم افراد ابن زیاد کرد».
تعقلی بر مردم کوفه حاکم نبود
وی افزود: دختر امام حسین(ع) نیز نقل میکند «من خردسال بودم، مردی در حال گریه زینتهای پای من را باز کرد، به او گفتم چرا گریه میکنی؟ گفت، چرا گریه نکنم در حالی که دختر نبیاکرم(ص) را غارت میکنم».
حجتالاسلام اسکندری با اشاره به نظامی بودن شهر کوفه، گفت: مردم شهر کوفه چون نظامی بوده و در جنگهای زیادی شرکت کرده بودند حالت خستگی از جنگ داشتند، از اینرو به دنبال راحت طلبی بودند و از هر کاری که آرامش آنها را بهم میزد دوری میکردند، در کربلا نیز فریاد میزدند «ما میخواهیم زنده بمانیم»، که این نیز نوعی از دنیاپرستی است.
وی یادآور شد: تعقلی بر مردم کوفه حاکم نبود، بلکه منافع قبیلهای آنها ملاک بود، از اینرو تابع احساسات بودند، فریبکاری نیز از دیگر ویژگیهای مردم کوفه بود، بنیامیه نیز مردم کوفه را دنیا پرست تربیت کرده بودند.
جریان عثمانی نخستین گروه حاضر در کربلا بودند
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه نخستین جریان حاضر در کربلا، جریان عثمانی بود، گفت: جریان عثمانی از زمان کشته شدن خلیفه سوم تشکیل شد، عثمان افزونبر بدعتهای جدید، به شدت عدالت اجتماعی را زیر سؤال برده و جامعه را به دو بخش فقیر و غنی تقسیم کرده بود، افراد غنی نیز به وسیله رانتخواری از حکومت به این ثروت و درآمد رسیده بودند.
وی ادامه داد: در خطبه شقشقیه آمده «افراد مال خدا را همانند شتران گرسنهای که علفهای بهاری بیابان را میخوردند، میخوردند»، حتی نقل شده «ابوموسی اشعری وقتی برای جنگ از کوفه بیرون میرفت سی شتر و قاطر بار طلا با خود بیرون میبرد، وقتی پرسیده شد اینها چیست؟ گفت اینها اموال من هستند که اگر در کوفه باشند ممکن است نابود شوند».
استاد حوزه بیان داشت: حتی وقتی طلحه و زبیر کشته شدند بعد از مرگ آنها طلاهای که باقی مانده بود را با تبر شکسته و میان وراث تقسیم کردند و کار خلیفه سوم بود که به افراد این همه ثروت داده بود، البته وقتی خلیفه سوم این کار را کرد جامعه اسلامی علیه او شورش کرد و او را کشت.
وی افزود: امیرمؤمنان(ع) برای جلوگیری از رسم خلیفه کشی به شدت مخالف کشته شدن عثمان بودند و وقتی افراد گوش ندادند، امام علی(ع) از شهر بیرون رفتند، انقلابیون نیز خلیفه سوم را کشتند، البته پس از کشته شدن خلیفه سوم خود انقلابیون تهمت کشته شدن عثمان را به امام علی(ع) بستند.
عقیده جریان عثمانی درباره امیرمؤمنان چیست؟
حجتالاسلام اسکندری سب امیرمؤمنان(ع)، برتر دانستن عثمان از امام علی(ع)، شریک دانستن امام(ع) در کشته شدن خلیفه سوم را از ویژگیهای جریان عثمانی دانست و گفت: جریان عثمانی حکومت امام علی(ع) را مشروع ندانسته و همکاری با آن را حرام میدانستند، بخش عمدهای که مقابل امام حسین(ع) در کربلا ایستادند عثمانیها بودند.
پژوهشگر تاریخ اسلام خوارج را دومین جریان مقابل کربلا خواند و بیان داشت: برخی از افراد میگویند خوارج چون با خلفای بنیامیه مخالف بودند در کربلا حضور نداشتند، در حالی که تاریخ مخالف آن را نشان میدهد، شبث بن ربعی، فرزندان اشعث بن قیس و شمر بن ذالجوشن از خوارج بودند که در کربلا حضور داشتند.
وی یادآور شد: خوارج از جنگ صفین که میان امام علی(ع) و معاویه رخ داد به وجود آمدند، معاویه حاکم شام بود که مشاوری به نام عمر بن عاص داشت، این افراد گوی شیطنت را از یکدیگر ربوده بودند، عمر و عاص سپاه امام علی(ع) را در جنگ صفین به خوبی میشناخت و میدانست که گروه اندکی همانند مالک اشتر از شیعیان خالص و عمود سپاه امیرمؤمنان(ع) در این جنگ هستند.
اگر خوارج چند ساعت دخالت نمیکردند معاویه در جنگ صفین کشته میشد
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: عمر و عاص میدانست در جنگ صفین گروه دیگری برای جمعآوری غنایم آمدند، گروه سوم نیز خوارج بودند که مقدسات افراطی داشته و بیبینش بودند، افرادی که بینش نداشته باشند بسیار خطرناک میشوند، چرا که به راحتی گول میخورند، خوارج در حالی که نمیدانستند صرف سوراخ کردن قرآن کار درستی نیست دست از جنگ کشیده و امام علی(ع) را یاری نکردند، اگر این افراد سه تا چهار ساعت دخالت نمیکردند، امام علی(ع) در این جنگ پیروز شده و معاویه کشته میشود، چرا که مالک اشتر تا نزدیکهای خیمه معاویه رفته بود.
وی تأکید کرد: پس از اینکه خوارج دست از جنگ کشیدند امام علی(ع) را به پذیرش حکمیت مجبور کردند، امام علی(ع) فرمودند «مالک اشتر و یا عبدالله بن عباس را برای حکمیت انتخاب کردم»، ولی خوارج اشعث را انتخاب کردند که خود اشعث نیز ابوموسی سادهلوح را انتخاب کرد، عمر بن عاص نیز ابوموسی اشعری را گول زد، البته نمیتوان گفت که عمر و عاص کلاه بر سر ابوموسی اشعری گذاشت بلکه باید گفت که گونی بر سر او کشید.
فرومایگان و شیعیان کوفی نیز در کربلا حضور داشتند
حجتالاسلام اسکندری فرومایگان (اراذل و اوباش) و شیعیان کوفی را از دیگر گروههای حاضر در کربلا برشمرد و گفت: اراذل و اوباش افرادی هستند که عقلشان رشد نمیکند، از اینرو بصیرت ندارند و قدرت تشخیص میان شر و خیر یا دو شر را ندارند.
وی ادامه داد: گروه چهارم حاضر در کربلا شیعیان کوفی بودند، یک شیعه عقیدتی است که معتقد است جانشین پیامبر(ص) امام علی(ع) و یازده اولاد ایشان هستند و هر فردی در جای این بزرگواران قرار گیرد غاصب است، شیعیان کوفی شیعههای عقیدتی نبودند، بلکه معتقد بودند، خلیفه نخست، دوم و امیرمؤمنان(ع) بر حق و خلیفه سوم باطل است.
استاد حوزه و دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: اهل سنت و وهابیت میگویند «امام حسین(ع) را مردم کوفه که شیعیان بودند کشتند، پس چرا به بنی امیه لعن میفرستید»، در پاسخ باید گفت «مردم کوفه شیعیان عقیدتی نبود، بلکه تنها نام شیعه را یدک میکشیدند»./993/پ201/ن