هم نوایی افراطیون خراسان بزرگ با مفتی ناتو

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، با توجه به تحرکات مستمر جریان های افراطی در مشهد که اخیرا شکل آشکارتری به خود گرفته است، در این مجال تلاش داریم شما مخاطب گرامی را با نفوذ تفکرات «یوسف قرضاوی» در خراسان آشنا کنیم؛ امید است در فضایی منطقی و به دور از تعصب ما را همراهی کنید.

قرضاوی حامی تروریست های سوریه

شیخ یوسف قرضاوی، یکی از حامیان اصلی تروریست های سوریه است که از همان روزهای اول حمله به سوریه، فتوای قتل بشار اسد و حامیانش را داد و بارها از جامعه اهل سنت دعوت کرده است که در حمله به سوریه شرکت کنند تا جایی که طاقت از دست داده و چنین گفته است: «تمامی کسانی که از اسد حمایت می‌کنند اعم از نظامی‌ها، علما و حتی شهروندان غیر‌نظامی را باید قتل عام کرد.»

و نیز: «ما حق داریم در سوریه جهاد کنیم، ای امت اسلامی ننگ بر شما اگر برادرانتان را در سوریه رها کنید!»

وی همچنین در خطبه نماز جمعه قطر از زائران خانه خدا خواست در مراسم حج امسال، ایران را نفرین کنند؛ چرا که ایران در کنار دولت سوریه ایستاده و جلوی سقوط آن را گرفته است.

این تنها بخشی از نظریات مفتی ناتو در مورد سوریه و ایران بود. حال سؤال اینجاست که آیا این نظریات گاهاً ضد ایرانی، وارد ایران نیز شده است و آیا جریان های افراطی اهل سنت داخل ایران هم دارای این تفکرات هستند یا خیر؟

حمایت گروهک های تروریستی از مخالفان سوریه

جیش العدل که این روزها با به شهادت رساندن چهارده سرباز نیروی انتظامی، خوی حیوانی خویش را به رخ جهانیان کشیده است؛ بارها در بیانیه های خود نوشته است:

به راستی چرا این حرف های جیش العدل دقیقا همان فتوای قرضاوی را برای مخاطب تداعی می کند که گفته بود: «ایران در کنار دولت سوریه ایستاده و جلوی سقوط آن را گرفته است.»

این که این سخنان توسط عده ای تروریست گفته شود، جای تعجب ندارد اما تعجب همگان زمانی برانگیخته می شود که عده ای مدعی پیروی از سنت نبوی نیز، سخنان این تروریست ها را تکرار کنند.

مولوی اسماعیل زهی و حمایت از تروریست های سوری

مولوی اسماعیل زهی، به عنوان امام جماعت اهل سنت مسجد مکی زاهدان، یکی از افرادی است که در ماجرای دفاع از تروریست های سوریه به طور علنی وارد ماجرا شد تا جایی که حتی مسؤلان ایران را نصیحت کرد که بشار اسد را ترغیب به کناره گیری کنند:

البته این ماجرا به اینجا ختم نمی شود؛ چرا که مولوی اسماعیل زهی و جریان منتسب به او بارها تنها بر اساس شایعات و شنیده هایی بدون سند، اقدام به محکوم کردن نظام سوریه در خصوص حملات شیمیایی کرده اند.(البته جریان مسجد مکی بارها نشان داده است که قدرت فراوانی برای پذیرش شایعات و شانتاژ خبری آن ها دارد).

به راستی چرا سخن مولوی اسماعیل زهی، دقیقا همان سخن قرضاوی و جیش العدل است اما با ادبیاتی کم و بیش محترمانه تر!!!

وقتی افراط گرایی ها وارد خراسان می شود

بارها اعلام شده است که جریان مسجد مکی برنامه های خاصی برای خراسان بزرگ و مشهد دارند؛ از جمله، نویسنده مقاله «علیکم بالمشهد» در مورد نصیحت مولوی به یارانش چنین نوشته است:

«مولوی اسماعیل زهی به هم کیشان خویش توصیه خاصی کرد. توصیه ای که مسیر فعالیت اهل سنت و حتی وهابیت در مشهد را عوض کرد آن هم اینکه “علیکم بالمشهد” آری مولوی اسماعیل زهی به هم کیشان خویش نصیحت کرد که فعالیت های خویش را در مشهد که مأمن شیعیان جهان به دلیل مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا(ع) زیاد کنند».

مؤیدات فراوانی برای برنامه ریزی جریان مسجد مکی در خراسان بزرگ وجود دارد؛ از قبیل سفرهای متعدد نمایندگان مولوی اسماعیل زهی به مشهد و حومه و دیدارهای متعدد او با علمای اهل سنت منطقه که در این مجال، تلاش خواهیم کرد به نمونه هایی از نفوذ تفکرات «مفتی ناتو»(که از کانال مولوی اسماعیل زهی وارد سیستان و بلوچستان شده است)، در خراسان اشاره کنیم:

خواف: یکی از نقاطی که این تفکرات وارد آن شده، خواف است و جالب است بدانید این تفکر حتی به نماز جمعه و حوزه علمیه اهل سنت منطقه نیز رسوخ کرده است.

رسانه رسمی حوزه علمیه اهل سنت خواف در جایی دیگر چنین نوشته است:

به راستی چرا باید حوزه علمیه اهل سنت خواف، چنین بر طبل جنگ بکوبد و تریبون نماز جمعه این شهر، به تخریب نظام سوریه روی بیاورد؟

تایباد: تایباد یکی از شهرهایی است که در این سال ها بارها دخالت رسمی و غیر رسمی جریان مسجد مکی و مولوی اسماعیل زهی در آن نمایان شده است تا جایی که در سال 1389 بعد از اتفاقاتی که توسط مولوی فاضلی و یارانش در شهر ایجاد شد. مولوی اسماعیل زهی، برخی از یاران نزدیک خویش را جهت تشویش بیشتر اذهان به منطقه می فرستد. وی همچنین این ماجراها را در تاریخ 14/5/1389 به نماز جمعه زاهدان کشاند و از این تریبون نیز به اختلاف افکنی در تایباد پرداخت!

رسانه رسمی دارالافتاء تایباد(انوار العلوم)، به انعکاس همان مطالب مولوی اسماعیل زهی پیرامون سوریه پرداخته و تمام تلاشش را کرده است تا نظام سوریه را نظامی سفاک و خون ریز و مخالفان آن را مردمانی صلح طلب معرفی کند که فقط به دنبال حق و حقوق خودشان هستند.

این تنها نمونه هایی از نشر عقاید قرضاوی درباره سوریه، در شهرهای حومه مشهد از کانال مولوی اسماعیل زهی است.

حمایت از تروریست های سوریه در مشهد

مشهد، پایتخت معنوی ایران اسلامی، یکی از نقاطی است که مولوی اسماعیل زهی و جریان مسجد مکی، سرمایه های زیادی خرج کرده اند تا ترکیب جمعیتی آن را به نفع خود تغییر دهند؛ از نصیحت هایی مانند «علیکم بالمشهد» گرفته تا سفرهای متعدد نمایندگان مولوی اسماعیل زهی به منطقه.

پیرامون افراطی بودن علمای اهل سنت منطقه، همین بس که بارها و بارها به عقاید شیعه هتاکی کرده اند؛ تا جایی که چندی پیش یکی از این افراد(مولوی ن) در پیامکی چنین گفته است: «عاشورایی که حضرت حسین را به بهشت برد و دشمنان را رسوا کرد، به عید مناسب تر است تا به عزا!»

پیرامون افراطی بودن این افراد و ارتباط آن ها با جریان مسجد مکی نیازی به توضیح زیادی نیست؛ جز این که در سفرهای متعدد نمایندگان مولوی اسماعیل زهی به مشهد و حومه، این علمای اهل سنت منطقه هستند که پذیرای آن ها در منازلشان هستند.

اما در مورد نفوذ تفکر قرضاوی و مولوی اسماعیل زهی پیرامون سوریه در مشهد، تنها به دیوار و درب نوشته هایی که در مجتمع خشکبار خیابان مصلی مشهد صورت گرفته است، اشاره می کنیم:

به راستی مگر در سوریه چه اتفاقی افتاده است که این افراد افراطی نیت کرده اند ایران را سوریه ثانی کنند؟ آیا چیزی جز کشتار وحشیانه و خونریزی توسط عده ای تروریست بوده است؟!

چرا شخص مولوی اسماعیل زهی که چنین بر طبل جنگ می کوبد، هتک حرمت به صحابی رسول الله(ص)؛ حجر بن عدی را بعد از دو هفته محکوم کرد؟ چرا هیچ گاه کشتار مردمان بی گناه، توسط افرادی که مورد حمایتش بوده اند را محکوم نکرده است؟!

در این جا تنها به ذکر دو نمونه از جنایت های تروریست های سوریه، برای افشا کردن ماهیت واقعی آن ها بسنده می کنیم:

اکنون پرسشی که امیدواریم یاران مولوی اسماعیل زهی و شخص وی پاسخگو باشند، این است که: چرا از جریان های تروریستی در سوریه حمایت می کنند؟

البته این سؤال را بارها از یاران مولوی اسماعیل زهی مانند مولوی مرادزهی، پرسیده ایم و تنها جوابی که دریافت کرده ایم این است که: «این موضوع، سیاسی است، باید سیاسیون بحث کنند، شما سیاسی نیستید و به شما پاسخ نخواهیم داد!»

سؤال دیگری که مطرح می شود این است که چرا باید همان سخنان مفتی ناتو(قرضاوی) از تریبون نمازهای جمعه اهل سنت بیان شود؟ چرا باید حرف های این افراد، شبیه سخنان تروریست هایی مانند قرضاوی و جیش العدل باشد؟!

بهتر نیست مولوی اسماعیل زهی و یاران وی با محکوم کردن گروهک های تروریستی در سوریه، دست از حمایت آن ها برداشته و علاقه خویش را به نظام و اسلام نشان دهند؟ فاعتبروا یا أولی الأبصار!

/930/702/ر

محمد بیجار افروز آبادی