۱۱ آبان ۱۳۹۲ - ۱۳:۵۸
کد خبر: ۱۸۸۷۱۱
حجت‌الاسلام حسین‌خانی:

ایمان و اخلاق، از اهمّ شرایط همسر شایسته است

خبرگزاری رسا - 10 معیار، برای همسر شایسته است و این‌گونه نیست که هر کس بیشترین معیار را داشت، اولویت بیشتری دارد. معیارها باید دسته بندی شود؛ بعضی معیارها اصلی و اهم و بعضی غیر اصلی و مهم هستند و از معیارهای اهم نیز نمی‌توان چشم پوشی کرد.
ایمان و اخلاق، از اهمّ شرایط همسر شایسته است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجت الاسلام هادی حسین خانی، معاونت تهذیب حوزه‌های علمیه در جلسه هفتگی خود در مسجد خاتم الانبیای پردیسان که پیرامون مسائل خانواده می‌باشد، سخنانی را بیان کرد که اهم مطالب مطرح شده به این شرح می‌باشند:  
 
نکته‌ای از جلسه قبل
1- روش تحمیل به نفس؛ ما ممکن است ناملایماتی را از طرف همسر مشاهده کنیم، ولی لازم است که آن ناملایمات را تحمل کنیم.   
2- روش اعطای بینش؛ خداوند برای ‌این‌که ما بتوانیم به درجه کمال برسیم، فکر ما را اصلاح کرد.
 
معیار انتخاب همسر
خداوند معیارهایی را برای انتخاب همسر مطرح کرده است. هر کسی دوست دارد که همه فضایل در او جمع باشد؛ ولی چنین چیزی اتفاق نمی‌افتد و این مطلب عملی نیست. چرا که انسان ملازم با نقص است؛ کمالات هم دارد، نقص هم دارد.  
10 معیار، برای همسر شایسته است و این‌گونه نیست که هر کس بیشترین معیار را داشت، اولویت بیشتری دارد. معیارها باید دسته بندی شود؛ بعضی معیارها اصلی و اهم و بعضی غیر اصلی و مهم هستند. از معیارهای اهم نمی‌شود چشم‌پوشی کرد، ولی از معیارهای مهم، می‌شود.
خود این ملاک می‌خواهد که آیا مثلاً زیبایی به عنوان معیار مهم است یا اهم؟ به چه ملاکی اهم یا مهم بدانیم؟
در فضای دینی، خداوند ملاک را مشخص کرده است. آیات و روایات به عنوان سند قطعی، این راه را نشان داده‌اند. اگر معیاری را زیاد تأکید کرده‌اند، معلوم است که معیار اهم است؛ ولی اگر معیاری را خیلی تأکید نکرده‌اند و به راحتی از آن گذشته‌اند، می‌شود مهم.
 
ایمان، مهم‌ترین معیار
یکی از مهم‌ترین معیارها، معیار ایمان است؛ برای این‌که خداوند در سوره بقره فرمود: «زن مشرک را نگیرید، مگر ایمان بیاورد و یک کنیز مؤمن بهتر از مشرکی است که شما را به اعجاب در آورد»؛ حالا چه چیزی باعث اعجاب می‌شود؟ زیبایی و ثروت فوق العاده، جایگاه اجتماعی خاص و...؛ این نشان می‌دهد که ایمان از معیارهای اهم است؛ یعنی اگر کسی باشد که همه فضایل را داشت، ولی ایمان نداشت، فایده ندارد؛ برای‌ این‌که آدم‌های بی‌ایمان انسان را به جهنم می‌کشانند.
 
نکاتی راجع به ایمان
نکته این است که با طرف مقابل باید یک دین داشته‌ باشیم و ترجیحاً مذهب هم مشترک باشد. اصلاً از نظر شرعی، مسلمان با غیر مسلمان نمی‌تواند ازدواج کند.
با افراد مسلمانِ غیر هم مذهب می‌شود ازدواج کرد، ولی به خاطر مشکلات عدیده‌ای که در مذاهب گوناگون است و می‌تواند مشکل ساز شود، صلاح نیست و ازدواج مستحکمی نخواهد بود.
حالا اگر هر دو هم مذهب باشند، فرض کنید یک طلبه با یک دختری بخواهد ازدواج کند که انسان خوبی هم هست، ولی خیلی اعتقادات محکمی ندارد؛ چه بسا نمازش هم قضا بشود(مقید به نماز نباشد)؛ ممکن است که مشکل پوشش و حجاب هم داشته باشد. آیا این دو نفر که هر دو شیعه هستند، می‌توانند ازدواج موفقی داشته باشند؟ آیا کفو بودن در این‌جا صدق می‌کند؟
جواب این است که این مطلب نسبی می‌باشد و کلیّت ندارد؛ مسئله ازدواج و تشکیل خانواده این‌طور نیست که انسان بتواند به طور کامل روی طرف مقابل تأثیر گذار باشد.
خداوند در قرآن همسران را به لباس تشبیه کرده‌ است؛ "هنّ لباس لکم و انتم لباس لهنّ"؛ چرا خداوند نفرموده پارچه‌ای برای یکدیگر؟ شاید وجهش این باشد که لباس، دوخته شده و لباس دوخته شده را خیلی نمی‌توان تغییر داد، ولی پارچه این‌گونه نیست، همه کار می‌توان روی آن انجام داد و به هر صورتی که بخواهیم، دوخته شود.
در لباس می‌توان کارهای جزیی انجام داد، آن هم با شرائط ویژه لباس؛خیاط ماهر و با حوصله می‌خواهد و کارهای اساسی نمی‌توان انجام داد.
در این مسئله هم همین‌طور است. گاهی هر دو اهل نماز شب هستند، ولی یکی گاهی می‌خواند و دیگری نمار شبش ترک نمی‌شود. این اختلاف خیلی جدی نیست؛ ولی اگر یکی نماز شبش ترک نمی‌شود و دیگری نمار یومیه‌اش ترک می‌شود، این‌جا اختلاف اساسی است. آن‌جایی که اختلاف زیاد باشد، کسی که برتر است، اگر حوصله داشته باشد و عالم باشد که بداند چگونه می‌تواند تأثیرگزار باشد و دیگری هم انعطاف‌ پذیر باشد و دوست داشته باشد که در مسیر دین قرار بگیرد، می‌تواند نتیجه بخش باشد.
موردی بوده که زن و مرد درباره مجلس عروسی که مرد می‌خواست، رقص و آواز باشد و زن نمی‌خواسته مشکل داشتند؛ وقتی در همین قدم اول این‌گونه اختلافات باشد، این ازدواج به مشکل بر می‌خورد.
در حدیث "جویبر" هم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: "المسلم کفوٌ للمسلمة و المؤمن کفوٌ للمؤمنة".
بعضی از افراد ایمان را مسائل ظاهری می‌دانند؛ در حالی که، ایمان، اعتقاد قلبی، اقرار زبانی و عمل به جوارح است. آیا می‌شود گفت که مثلاً شخص چادری الزاماً با ایمان است؟ این یکی از نشانه‌های عملی ایمان است.
 
اخلاق، دومین معیار اهم
در کنار ایمان، دومین معیار اهم، مسئله اخلاق است و لذا پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «اذا جاءکم من ترضون خلقه و دینه فزوجوه؛ اگر کسی به خواستگاری آمد و از اخلاق و دینش راضی بودید، او را به تزویج در بیاورید.» یعنی اخلاق در کنار ایمان و جالب این است که در این‌جا اخلاق بر ایمان مقدم شده است. حالا اخلاق چیست؟
 
مصادیق اخلاق
- موارد مشترک ببن زن ومرد
یکی از مهم‌ترین مسائل اخلاقی، حُسن خلق است و یکی از نشانه‌های آن گشاده‌رویی است. نرم خویی و خوش بیانی و مؤدب بودن نیز از مصادیق آن است.
طرفین اهل مهرورزی و محبت باشند. بعضی خانم‌ها اعتراضشان این است که همسر ما همه چیزش خوب است، فقط اهل ابراز محبت نیست. خداوند در قرآن می‌فرماید: «و جعل بینکم مودةً و رحمةً». مودة، به معنای محبتی است که ابراز بشود. 
عفت در نگاه داشته باشد، کسی که این‌گونه نباشد زندگی مشترک به مشکل بر می‌خورد.
عفت در گفت‌وگوی با نامحرم؛ رسانه، خودش به این مسئله دامن می‌زند و حریم‌ها در آن رعایت نمی‌شود.
پرهیز از ارتباط صمیمانه با جنس مخالف.
 
موارد تأکیدی خانم‌ها
در خصوص خانم‌ها تأکید شده که نرم‌خو باشند؛ اهل جیغ و داد و پرخاش نباشند. خانمی که اهل داد و فریاد باشد، زندگی، زندگی آرامی نخواهد بود.
 سپاس‌گزار باشد. رعایت پوشش اسلامی، مورد تأکید قرار گرفته؛ مثلاً خانم‌هایی که وقت بیشتری در منزل هستند، مطلوبیت بهتری دارند. البته این به این معنا نیست که فعالیت اجتماعی آن‌ها دارای منقصت باشد، ولی نباید طوری‌ باشد که قرارگاه زن، بیرون باشد. خداوند در قرآن می‌فرماید: «و قَرْنَ فی بیوتکنّ» قرارگاه زن خانه است.
در برابر مشکلات استقامت داشته باشد.
 
آقایان
در مورد مردان، مسئله غیرت، حُسن ظن داشتن و این‌که اهل شراب نباشد، از مواردی هست که تأکید شده است.
بقیه موارد ان شاءالله جلسه بعدی...
/999/502الف/ر
ارسال نظرات