نقش استفاده از رسانه در تغییر سبک زندگی
یکی از دغدغههای والدین در زمان حاضر، با توجه به هجمههای گوناگون فرهنگی که از سوی فرهنگهای مختلف نسبت به فرهنگ و سنتهای الهی ما صورت میگیرد، سلامت معنوی و روانی فرزندانشان است و اینکه چگونه آنان را از انواع آسیبهای دوران محفوظ دارند و بر اساس تعالیم نجات بخش اسلام، تربیت کنند تا در نهایت آنان را به زندگی اسلامی که همان سبک زندگی اسلامی است، نزدیکتر کنند. بدیهی است که نقش رسانه در ایجاد سبک زندگی میتواند بسیار تاثیرگذار باشد. در این نوشتار در صدد هستیم که نقش رسانه را در ایجاد سبک زندگی بررسی کنیم و اینکه آیا میتوان چنین انتظاری از رسانه داشت یا خیر، و اینکه چه آسیبهایی از ناحیه رسانه میتواند متوجه نهاد خانواده شود؟ با وجود آسیبهای رسانهای، فرهنگ استفاده از رسانه به عهده کیست؟ آیا این مسؤلیت، به عهده خود رسانه است یا خانواده؟ مفهوم سبک زندگی و مولفههای آن معنای لغوی واژه زندگی روشن است، امّا در تعریف واژه سبک در لغتنامهها معانی گوناگونی درج شده است(که ریشه در کاربرد آن در علوم مختلف دارد). (style) ازاصل لاتینی(Stilus) و فرانسه قدیم(Stylus) است که به معنی اشیای نوک تیز فلزی(مانند نیزه و قلم حجاری) بوده است.1 کارکرد رسانه و آسیبهای مخفی آن در تغییر سبک زندگی «در مورد رسانههای امروزه میتوان گفت که کارکرد بیشتر رسانهها این است که به تدریج سبک زندگی انسانها را تغییر بدهند و لذا به دنبال ارائه سبکی از زندگی هستند که بتوانند آن را در جامعه خودشان نهادینه بکنند.»4 امّا نکتهای که وجود دارد این است که ما نباید رسانه را به عنوان حلّال همه مشکلات قلمداد کنیم؛ در حالیکه فرهنگ کشور ما به گونهای است که انتظار دارد هر موضوع اجتماعی، خانوادگی، فردی، فرهنگی و حتی اقتصادی را رسانه اصلاح کند. به عبارت دیگر، یک طرف همه نگاهها برای حل مسائل، به رسانه ختم میشود. امّا رسانه نمیتواند همه این مسائل را به راحتی حل کند. چه بسا دلیل این نگاهها و تصورات نسبت به رسانه این باشد که رسانه آمده و جای خیلی از مسائل مهم خانواده را گرفته است. به عنوان مثال در بین خانوادهها متأسفانه مشاهده میکنیم که ارتباطات بین فردی و چهره به چهره کمتر شده است. سبک گفتوگوها، نوع و همچنین فراوانی آنها کاهش پیدا کرده است. همچنین وقتی خانوادهها را بررسی کنیم، مشاهده میکنیم که خانوادههای قابل توجهای هستند که برای نگاه کردن تلویزیون، اینترنت، رایانه و... وقت میگذارند؛ ولی نسبت به گفتوگوی خانوادگی، ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر، تفریح خانوادگی، نه تنها وقت نمیگذارند، بلکه نسبت به آن اهمیت چندانی هم نمیدهند. از اینرو نتیجه این میشود که در درون خانوادهها ارتباط کلامی و ارتباط چشمی به شدت پایین میآید، دیالوگی به آن صورت برقرار نمیشود، سلیقهها صیقل نمیخورد، در حالیکه این ارتباطها و تضارب آراست که منجر به مهارتهای زندگی برای اعضای خانواده میشود. از طرفی، اصلا شبنشینی و مهمانی رفتن که از جمله مسائل مهم زندگی اسلامی است و تأکید فراوانی نیز شده است، به شدت پایین میآید. صلهرحم و دید و بازدید در قرآن و احادیث معتبر اسلامى از وظایف هر انسان مؤمنى دانسته شده است. بنابر دستور خداوند، انسان نباید از عشیره و قوم خود که سالهاى درازى با آنان زندگى کرده است، دورى کند؛ زیرا دورى از آن محیط، به پژمردگى روح و کم نشاطى یا بىنشاطى فرد و جامعه مىانجامد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میفرماید: «اَلاّیارَةُ تُنبِتُ المَوَدَّة؛ دیدار، محبّت و دوستی را زیاد میکند».5 فرهنگ استفاده از رسانه هر تکنولوژی که از غرب یا جای دیگری وارد فرهنگی میشود، حتّی اگر محتوای مناسبی هم داشته باشد، به تبع آن، بخشهایی از فرهنگ خودش را نیز به همراه میآورد. به عنوان مثال همین تلویزیون، تا قبل از ورودش در فرهنگ کشورمان همه اعضای خانواده، دور بزرگتر خانواده جمع میشدند و به صورت دایرهوار مینشستند و سبب میشد که این روابط دوستانه، مهر و محبت و غیر آن در خانواده حکم فرما باشد. امّا این به این معنا نیست که ما نمیتوانیم از این تکنولوژی استفاده بهینه کنیم، بلکه رسانه لازم است نسبت به درست استفاده کردن از آن، فرهنگ سازی کند و از آن طرف خانوادهها نیز باید به آن عمل کنند؛ یعنی با یک برنامهریزی درست میتوان هم پای برنامههای مناسب تلویزیون نشست و هم ارتباط کلامی، صله رحم، دید و بازید، تفریح و غیره در بین اعضای خانواده وجود داشته باشد. نتیجه بنابراین شکی نیست که نقش رسانه در ایجاد سبک زندگی میتواند بسیار مؤثّر باشد. امّا نباید از رسانه انتظار داشت که در همه مؤلفههای سبک زندگی که شامل فرد، خانواده، اجتماع و غیره میشود، به صورت تام و کامل ورود پیدا کند و مشکلاتی که در هر یک از این مؤلفهها وجود دارد، به وسیله همین رسانه حل شود؛ زیرا ورود در همه این عرصهها، آن هم به صورت تام و کامل، مستلزم آن است که دیگر نهادها و همچنین خود مردم، کارکرد مصرف گرایانهای نسبت به تولیدات رسانه داشته باشند؛ به عبارت دیگر رسانه نقش تولید و دیگران نقش مصرفی را خواهند داشت و به گونهای خواهد شد که دیگران حتی خود مردم نقش و مسؤلیتی در ایجاد سبک زندگی نخواهند داشت. از طرف دیگر استفاده محض از رسانه با فرض وجود تولیدات عالی، آسیبهای جدّی به نهاد خانواده میزند که از جمله آن، کم شدن ارتباط کلامی و غیر کلامی اعضای خانواده باهم، کم شدن دید و بازدید یا همان صله رحم که همگی در نهایت منجر به کم شدن مهارتهای زندگی اعضای خانواده میشوند. از اینرو با یک فرهنگ سازی درست از سوی رسانهها در نحوه درست استفاده کردن از رسانه و همچنین با یک برنامهریزی درست از سوی خود خانوادهها میتوان استفاده درست و به اندازه از برنامههای رسانه، ارتباط درست با اعضای خانواده، صله رحم، تفریح و غیره را داشت. منابع 1- لغت نامه آمریکن هریتیج، 2004 2- لغت نامه کمریج، 2004 3- لغت نامه آکسفورد، 1990 4- خانواده پویا، ج10، ص11 5- سفینةالبحار و مدینةالحکم والآثار،شیخ عباس قمی، ج1، ص567 975/702ب/ر
امروزه این کلمه در زبان انگلیسی به معنی: «نوع، روش،شکل دادن،طراحی» است.2 معنای ترکیب «سبک زندگی» در لغت، «روش خاصی از زندگی یک شخص یا گروه»3 که همین تعریف میتواند تعریف اصطلاحی سبک زندگی هم باشد.
مؤلفههای سبک زندگی میتواند شامل سبک زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی حتی پزشکی هم باشد. از اینرو مفهوم سبک زندگی بسیار عام است که شامل همه این مواردی که گفته شد میشود.
امّا در حال حاضر همه وسائل منزل، به گونهای چیدهمان میشوند که رو به تلویزیون باشند و کمتر روبهروی هم مینشینیم. از طرفی دیگر متأسفانه فرهنگی که ما و بسیاری از کشورهای دیگر پیدا کردیم، این است که همه برنامههای تلویزیون را تا جایی که به برفک برسد نگاه میکنیم!