به مناسبت سالروز بزرگداشت علامه مجلسی؛
آنچه باید درباره اعتبار احادیث بحارالانوار بدانیم
خبرگزاری رسا ـ یکی از کتابهای مهم حدیثی شیعه کتاب بحارالانوار است که علامه مجلسی آن را گرذآوری کرده است ولی اعتبار و صحت احادیث این کتاب مورد مناقشه قرار دارد که بررسی آن خالی از لطف نیست.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، بحارالانوار، کتابی است به زبان عربی که حدود 320 سال قبل تدوین و تألیف شده است که میتوان آن را دائرة المعارف شیعه نامید، نویسنده این کتاب، مولی محمدباقر مجلسی، فرزند محمدتقی مجلسی اول است که خود به مجلسی دوم و علامه مجلسی معروف است که بین سالهای 1037 تا 1110 هجری قمری زندگی میکرده است.
او از بزرگان تشیع و از اعلام قرن یازدهم و معاصر با ملامحسن فیض کاشانی و شیخ حر عاملی میباشد که به کثرت تألیف و اهتمام به اداره امور شرعی از جمله منصب شیخ الاسلامی و مرجعیت و فتوا مشهور است.
کتاب بحارالانوار که تألیف این بزرگ مرد عالم تشیع است، جامع ترین مجموعه حدیث شیعی است که در آن بخش عمده ای از آیات قرآن کریم همراه با تفسیر آنها به تناسب عناوین ابواب و موضوعات درج شده و تقریبا تمامی احادیث نبوی و بعضی احادیث قدسی و اخبار و روایات و معارف اهل بیت در آن گردآوری شده است.
در این کتاب تمام اعتقادات، اصول دین، فروع دین، ایمان، کفر و تمام شعبات احکام و غیره در بابهای مختلف، اعلام و بزرگان شیعه از صحابه رسول اکرم و اصحاب ائمه صلوات الله علیه و آله تا قرن هشتم، اندیشه ها و آراء علمی و تجربی، تقریبا تمام طبقیات و آراء طبی، نجومی، فلکی، ریاضی، معارف اجتماعی و آداب و سنن و مراسم و شعائر، کلیه وجوه و جلوه های تاریخ و فرهنگ تشیع، اساطیر و قصص تمام انبیاء از آدم تا خاتم و اثبات عصمت آنها و قصص و فرهنگ عامه (فولکلور) شیعه، و خلاصه تمام شئون اندیشه و عمل و عقائد و احکام اسلام و تشیع را از ملک تا ملکوت را در بردارد.
این کتاب برای هر کسی که جویای بابی از ابواب علوم آل محمد (ص) باشد، راهگشا است، خود مؤلف این وصف را در اول کتاب، توصیف کرده است، کتاب بحارالانوار، گنجینه بزرگ و ذی قیمتی است که علامه مجلسی(ره) در جمع و تدوین آن رنج فراوان برده و در نتیجه حقی بزرگ بر عالم تشیع دارد که به نظر بعضی از بزرگان، نظیر آن در عامه و خاصه نوشته نشده است.
این اثر عظیم را، علامه مجلسی در طی 36 سال (از 1070 تا 1106 هجری قمری) با همکاری عده کثیری از فضلا و شاگردان ارشد خود به پایان برده است و تمام مجموعه عین متون و نص است که نشان دهنده روش علمی و عینی علامه و در درجه اول اهمیت است، البته شرح و بیانی در ذیل اغلب ابواب به قلم مجلسی اضافه شده ولی این توضیحات و تعلیقات از متون و نص اصلی ممتاز است. این کتاب گرانقدر در چاپ جدید در 110 مجلد و 2327 باب و بالغ بر حدود 40000 چهل هزار صفحه است.
مطلبی که قابل ذکر است اینکه عده ای انتقاد به آن دارند بر اینکه بعضی مطالب سست و بی اساس در آن آمده و در پاره ای از مجلدات آن، تناقضاتی است، مثلا در بابی، روایتی یا معجزه ای را به امام هفتم نسبت داده و دقیقا همان روایت یا معجزه را در جای دیگر به امام هشتم نسبت میدهد.
هم چنین این انتقاد هم هست که اخبار ضعیفی در آن دیده می شود که نه موجب علم می شود نه عمل، در جواب باید گفت، قهرا اخبار ضعیفی در متن ابواب مختلفی دیده می شود، اما نظر مؤلف، جمع و ضبط احادیث بوده که حقا از عهده این مهم برآمده است ولیکن هر محقق و خواننده میتواند متن حدیث را که از منابع مختلف نقل شده با سلسله سند آن حدیث و روایت مورد بررسی قرار دهد، اگر نقص یا تناقص دید، آن را با روایات کاملتر و سند صحیح تر تطبیق نماید و تکمیل کند.
در واقع باید گفت امثال اینگونه تناقض ها از برکات این کتاب است، زیرا اگر گردآوری روایات از کتب مختلف و جمع آن در باب واحد ذیل موضوع واحد نبود، این تناقض آشکار نمی شد.
این روشنگریها و تناقضات از برکات این کتاب عظیم و مهم است که باب بحث و فحص و دقت علمی را می گشاید و باب جهل و ضلالت و قول بلاتحقیق را می بندد.
این بزرگوار، تمام آنچه از احادیث و روایات به او رسیده، در کتابش آورده ولی تشخیص بین صحت و سقم را به شم و شناخت محققان و احاطه علمی آنان واگذارده است بدون آنکه در جمع آوری و انتخاب روایات، فکر و نظر شخصی خود را حکم قرار دهد.
البته آنچه که در بیانات ایشان در توجیه روایات متعارضه و متناقض و تأویل و رفع اختلاف آنها می یابیم به قصد صدور حکم بر صحت حدیث و قبولش نیست، بلکه این کار شأن هر مجموعه ای از جوامع حدیث است که در همه آن احادیث و روایات، ضعیف و صحیح و حسن است.
وظیفه محدث، گرد آوردن و نقل و جمع آوری و تکثیر اسناد و روایات است، ولی بحث صحت و سقم حدیث و ضعیف و قوت آن یا فحص و تحقیق، وظیفه دیگری است که علم رجال و درایت، باید به آن بپردازد.
اقل فایده جمع و تدوین علامه مجلسی این است که محققان هر موضوعی از معارف دینی، تمامی گمشده و آرزوی خود را در این مجموعه فراهم می یابند ... و به این وسیله مجال ژرفکاوی در آنها را دارند.
گفتنی است که ایشان پس از سال ها اختناق حاکم بر تشیع و شیعه، فرصت یافت تا حرکتی نموده و در احیای معارف اسلامی و فرهنگ تشیع گامی بردارد، لذا اعلام نمود تا هر کس سخنی به نقل از پیامبر اکرم (ص) یا سایر معصومین (ع) میداند، به او بیان دارد.
درباره روش علامه مجلسی این نکته لازم به یادآوری است که علامه مجلسی(ره) و کسانی که همانند ایشان بوده و هستند، دارای دو روش کار در زمینه حدیث هستند:
1- گردآوری و طبقهبندی،
2- نقد و بررسی.
کسی که اندک اطلاعی در مورد آثار علامه مجلسی(ره) داشته باشد به آسانی در مییابد که روش آن مرحوم در بحارالانوار گردآوری و طبقهبندی بوده است. کاری که هر محققی در آغاز کار تحقیق باید به آن بپردازد.
کار علامه مجلسی در زمان خود کار بسیار لازم و ضروری بوده است؛ چرا که شیعه قرنها در تحت فشار دستگاههای حکومتی بوده و از همین رو بسیاری از احادیث و آثار آن نابود شده بود و یا در خطر نابودی قرار داشت
بقای کتاب و حدیث نیز در آن زمان به نوشتن و انتشار دستی وابسته بوده است. ازاینرو اگر کتابی نوشته نمیشد و از روی آن نسخههای متعدد منتشر نمیگردید، از بین میرفت؛ چنان که آثار فراوانی از بزرگان عالم اسلام به همین دلیل و به دلیل حوادث و پیشامدها، از بین رفته است.
علامه مجلسی(ره) در روزگار کوتاهی که فرصتی برای شیعه پدید آمده بود (نسبت به تاریخ اسلام) همت نهاد و کتابهای رو به نابودی شیعه را از اقصی نقاط عالم اسلام گردآوری و به طبقهبندی احادیث و تبویب آنها همت گماشت، حاصل این کار مجموعه گرانقدر«بحارالانوار» و نیز «عوالم بحرانی» است.
شأن محقق در مرحله تتبع تنها گردآوری است؛ اما علامه مجلسی(ره) چهره دیگری دارد که آن چهره نقد و بررسی است.
کتاب شریف «مرآة العقول» - که شرح و نقد علمی و دقیق کتاب گرانقدر کافی است - این جایگاه علامه را به روشنی آشکار میسازد. متأسفانه برخی که از وادی تحقیق دورند، تنها یک چهره کار را دیدهاند؛ گرچه آن نیز در جای خود کاری لازم و ضروری بوده است(گردآوری) و اگر بنا باشد محدث روایاتی را که فقط به نظر او صحیح میرسد گردآوری کند، این کار عوارض بسیار نامطلوبی را در پی خواهد داشت:
اولاً، بسیاری از احادیث به دلیل عدم نقل (به ویژه در گذشتهها) متروک و محجور میماند و کمکم از بین میرفت.
ثانیا، نظر محدث نظری است اجتهادی که بر طبق مبانی خود آن را برمیگزیند، چه بسیار مواردی که محدثی حدیثی را صحیح میداند ولی محدث دیگر بر طبق ادله آن را رد میکند و برعکس. بنابراین حذف روایات، بستن راه تحقیق به روی دیگران است، چه بسا امروزحدیثی فهمیده نشود؛ ولی فردا همان حدیث راهگشای آیندگان باشد و یا با نقطه نظرهای اجتهادی تازه، راه برای اثبات صحت سند آن فراهم گردد./979/ت302/ی
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
فکر میکنم نوبسنده این مقاله یک بار هم مقدمه بحارالانوار را نخوانده. کجا هدف علامه جمع اوری همه احادیث صحیح و غلط بوده؟! این برخلاف گفته خود ایشان است
پاسخ