ترجمه و نقد کتاب مسیح گرایی پیش از ظهور عیسی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایان نامه «ترجمه و نقد کتاب The messiah before jesus مسیح گرایی پیش از ظهور عیسی(ع)» پژوهشی از «محمد حسین علیجانی» به بررسی جایگاه مسیحایی عیسی از نظر یهودیان اهتمام ورزیده است.
بر اساس این گزارش، در چکیده این پایان نامه میخوانیم:
چکیده:
در این کتاب نویسنده تلاش میکند تا جایگاه مسیحایی عیسی را از نظر یهودیان بررسی نماید. نکته قابل توجه در این کتاب این است که مؤلف از یک سو به نظر محققان اشاره میکند و میگوید: محققان بر این عقیده استوار هستند که عیسی آن گونه که در اناجیل معرفی شده، هیچ گاه خود را به عنوان مسیحا معرفی نکرد و صرفاً بعد از مرگ و رستاخیز، توسط یارانش به عنوان مسیح معرفی شد؛ لذا پژوهشگران گزارشهای مربوط به پیشگویی عیسی از انکار و مرگ و رستاخیز خود را فاقد هرگونه مبنای تاریخی دانستند، چرا که تأکید دارند این امور بعد از مرگ به او نسبت داده شده است.
از سوی دیگر تلاش نویسنده بر آن است که ثابت کند اگر چه عیسی ادعای مسیحایی نکرد ولی در واقع خود را مسیحا میدانست و به گونهای سخن میگفت و عمل میکرد که برای پیشوای مسیحایی که یک نسل پیش از او زندگی میکرد اتفاق افتاده بود. از این رو عیسی همانند مسیحای سابق انکار و قتل و رستاخیز خود را پیشگویی میکرد. هم چنین نویسنده با استناد به اسناد کشف شده طومارهای بحرالمیت، میگوید:این مسیحای متقدم، چنان ادعاهایی مطرح کرد که فریسیان این ادعاها را گستاخانه دانستند که به انکار، تکفیر و قتل او منجر شد؛ بنابراین برای اولین بار در تاریخ یهودیت مفهوم مسیح گرایی به همراه تحقیر و انکار و مرگ که جزء جدایی ناپذیر از رستگاری در یهودیت شد، پدیدار گشت.
به این ترتیب به نظر اسرائیل نول، نویسنده کتاب حاضر، مسیحایی عیسی اصالت ندارد. به این معنا که او مسیحایی خود را از شخص مسیحای دیگری که پیش از او میزیست، کسب نموده بود. مسیحایی که در سرودهای خودستایی خود را در جوار فرشتگان و بارگاه الهی تصور مینمود و یک عصر نجات را به مریدان بشارت میداد. طبق این کتاب شخصیت مسیحایی عیسی وقتی روشن میشود که در نسبت با زندگی و قتل این مسیحا در نظر گرفته شود. بازسازی داستان مسیحای متقدم برای اولین بار به ما اجازه میدهد تا پیش زمینهای تاریخی برای آگاهی کامل از مسیحایی عیسی در عهد جدید به دست آوریم.
فصل اول: سر مسیحایی
سرودهای مسیحایی:
در اوایل سال 1947 یک چوپان بادیه نشین متعلق به قبیله تعمیره، در صحرای یهودیه در جستجوی بزی بود که از گله او فرار کرد. او بر در ورودی غاری در دامنه سنگی مشرف بر بحرالمیت، نزدیکی مکانی مشهور به خرابه قمران ایستاده بود و میخواست با پرتاب سنگی به درون غار اقبال یافتن بز خویش را بیازماید. سنگ به یک ظرف سفالی اصابت نمود و صدای داخل غار، چوپان را به درون غار کشید. او با شگفتی بسیار شماری از کوزههای سفالی را یافت که یکی از آنها حاوی طومارهای خطی بود. او طومارها را به یک بازرگان در بیت اللحم فروخت که این طومارها همراه با طومارهای دیگر و تکه طومارهای یافت شده نزدیک خرابه قمران به عنوان طومارهای بحرالمیت مشهور شدند.
نگاهی به مسیحای رنجکش:
این سرودهای مسیحایی چنین مطرح میکند که برای چند سال اعضاء فرقه قمران بر این گمان بودند که دوره نجات فرارسیده است. آنها بر این باور بودهاند که عصر جدیدی آغاز خواهد شد که در آن گریه و زاری از بین میرود و نور و خوشی غالب میشود. اما واقعیت خلاف آن را ثابت نمود. پیشوای مسیحای آنان به واسطه سپاه رومی کشته شد و پیکر او هم چون مجرمان سه روز در محله رها شد بدون آن که به خاک سپرده شود.
مسیحای قمران و عیسی:
زمان دقیق تولد عیسی معلوم نیست. عقیده بر این است که او در سال 6 ق. م به دنیا آمد که باید گفت نزدیک به زمانی بود که مسیحای قمران در گذشت. بدین ترتیب نمیتوان فرض کرد که در همان زمان شخصیت مسیحای قمرانی و اندیشه مسیحایی مرتبط با او تأثیر عمیقی بر عیسی و گسترش موعودگرایی مسیحی گذاشت. اکنون من مایل هستم تا ثابت کنم که تصویر مسیحایی عیسی در تقابل با کسانی شکل گرفته بود که میراث مسیحای قمران را ادامه میدادند. هیچ دلیلی برای ما وجود ندارد تا خود را به معجزاتی که از عیسی سر زد، حکایات او، یا آموزههای اخلاقی او مشغول کنیم. هیچ یک از اینها هیچ رابطهای با میراث قمران ندارد و ما یادآوری کردهایم که این امور از سنتهای جلیلی و هیللی برآمده بود. ما باید توجه خود را به مسیح شناسی عیسی، یعنی ویژگیهای مسیحایی او آن چنان که در اناجیل وصف شده است، معطوف نماییم.
فصل دوم: فارقلیطی دیگر
در این فصل مایلم تا فرض هویت تاریخی «مسیحای قبل از عیسی» را به بحث بگذارم. استدلال این بخش مبتنی بر پنداشتن است که غالب محققان آثار بحرالمیت و نه همه آنها، آن را پذیرفتهاند. منظور من یکی دانستن جماعت قمران با اسنی هاست که از طریق نوشتههای یوسفوس فلاویوس و فیلسوف یهودی، فیلون اسکندرانی به ما رسیده است. علی رغم این که این پنداشت به احتمال زیاد درست است، اما واقعیتی مسلم نیست. بحثی که در پی میآید، مبتنی بر پذیرفتن این پنداشت میباشد.
مسیحای قمرانی و آخرت شناسی رومی:
مفهوم انطباق القاب آگستوس به عیسی، پرسشی در باب امکان تأثیر ایدئولوژی رومی و آگوستوسی بر شکل گیری مسیح گرایی یهودی در قرن اول قبل از میلاد برمی انگیزد. به طور قابل ملاحظهای شخصیت مسیحا و توصیف دوره نجات در سرود مسیحایی قمران تشابه عجیبی با شخصیت منجی و توصیف «عصر نو» در شعر بسیار مشهور ویرجیل «سرود چهارم» دارد. ویرجیل با مسیحای قمرانی هم دوره بود. او شعر خود را در سال 40 قبل از میلاد نوشت. فضای روم در دهه 40 قرن نخست پیش از میلاد فضایی معطوف به انتظار نجات بود. سقوط جمهوری، جنگهای داخلی و قتل ژولیوس سزار، وضع پریشانی برای رومیان به بار آورده بود و این احساس را برانگیخته بود که تنها یک منجی معجزه آسا میتواند آنها را نجات بخشد.
شایان ذکر است، پایاننامه «ترجمه و نقد کتاب The messiah before jesus مسیح گرایی پیش از ظهور عیسی(ع)» پژوهش پایانی «محمد حسین علیجانی»، برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان و مذاهب قم است که در تابستان 1390 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «دکتر احمد رضا مفتاح» و استاد مشاور آن «رضا فرزین» است. /9193/پ201/ی