نقد و بررسی مبانی و روشهای جریانهای ظاهر گرا در فهم قرآن

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، پایان نامه «نقد و بررسی مبانی و روشهای جریانهای ظاهر گرا در فهم قرآن» پژوهشی از «محمد حسن محمدی مظفر» به بررسی و شناخت مبانی و روشهای ظاهرگرایان در فهم قرآن اهتمام ورزیده است.
بر اساس این گزارش، در چکیده این پایان نامه میخوانیم:
چکیده:
ظاهر گرایی و تأویل گرایی از موضوعات حوزه تفسیر متون دینی است که نحلههای تفسیری هر یک به نوعی با مسائل آن دست به گریبان هستند. تشکیکی بودن موضوع ظهور و تأویل و عدم تمایز معانی و اصطلاحات باعث شده است که گروههای مختلف در عین حال که از سوی برخی به ظاهر گرایی نام بردار شدهاند، از سوی برخی دیگر به تأویل گرایی شهرت یابند. از سوی دیگر، عدم شفافیت در مبانی تفسیری و روشهای معتبر تفسیر نزد گروههای موسوم به ظاهرگرا نیز بر ابهام در نگرشهای تفسیری این گروهها افزوده است.
در این رساله اهتمام بر این بوده که در جهت رفع این ابهامات، گامهایی رو به جلو برداشته شود. از این رو با مروری به تاریخچه ظاهرگرایی در دوران پیش از اسلام و نیز تاریخ تفسیر قرآن به پدیدارشناسی ظاهرگرایی پرداخته و نیز اصطلاحات مختلف در این حوزه را بازکاوی کرده و در نهایت به تبیین مهم ترین مبانی و روشهای تفسیری گروههای ظاهرگرا پرداخته است.
ضرورت پژوهش:
بحث از ظاهرگرایی و تعریف ظاهر و تعیین گستره آن و شناخت مبانی و روشهای ظاهرگرایان در فهم قرآن از مباحثی است که جا دارد پژوهش مستقلی به آن اختصاص یابد. ظاهرگرایی گرایشی فطری و ارتکازی در برخورد با متون است و در علم اصول (با نام اصالة الظهور) به عنوان مبنای فهم متون مطرح میشود ولی همین گرایش فطری گاه از مرز اعتدال خارج شده و به افراط و تفریط میانجامد. از یک سو گفته شده «اخذ به همه ظواهر کتاب و سنت، بدون هیچ گونه تأویل و توجیهی لازم است» و «عدول از ظواهر باعث کفر و الحاد است» و «ترک ظواهر به مفاسد بزرگی میانجامد» و از سوی دیگر گفته شده «اخذ به ظواهر کتاب و سنت از اصول کفر است».
ظاهر و ظاهرگرایی:
ظهور نزد اصولیان به معنای دلالت است، بنابراین ظاهر را نیز میتوان به معنای مدلول لفظی گرفت بنابراین گستره ظاهر شامل هرگونه معنایی است که لفظ (هر چند به کمک عقل) در دلالت بر آن نقش داشته باشد خواه به دلالتهای سهگانه مطابقه، تضمن و التزام و خواه به دلالتهای سیاقی و مفهومی؛ بنابراین ظاهر گرایی را نیز میتوان به معنای استناد به مدلولهای لفظی گرفت. طبق این معنا ظاهر شامل نص به اصطلاح اصولی (که مدلول قطعی است) و ظاهر به اصطلاح اصولی (که مدلول ظنی است) میشود. در بحث کنونی نیز ما همین معنای اعم را در نظر داریم؛ بنابراین ظاهرگرایی مورد نظر ما اعم از متن/ نص گرایی به معنای تمسک به مدلولهای صریح و قطعی است.
جریان شناسی ظاهرگرایی:
ظاهرگرایی به موازات تأویل گرایی از پیشینهای دیرینه برخوردار بوده است ظاهرگرایی و تأویل گرایی را میتوان در تفسیر حماسه سراییهای باستانی و اسطورههای کهن در یونان باستان ردیابی کرد. همچنین میتوان نمودهای آن را در تفسیر عهد عتیق عبری در پیش از میلاد مسیح دید. این دو جریان پس از میلاد مسیح نیز در کنار هم ادامه یافته و در مکتبهای اسکندریه و انطاکیه نمودار شدند. نمودهای ظاهرگرایی در اسلام از همان زمان ظهور پیامبر و نزول وحی، در میان صحابه آن حضرت قابل مشاهده است.
ظاهرگرایی ظاهریه عمدتاً در فروع دینی و احکام فقهی نمود یافته است. ظاهرگرایی اصحاب حدیث و سلفیان عمدتاً در اصول دین و به ویژه مبحث صفات خبری خداوند نمود یافته است. ظاهرگرایی اخباریان را میتوان در برداشت از احادیث و مسائل فقهی دانست. ظاهرگرایی مکتب تفکیک نیز بیشتر در مسائل مربوط به معاد و اوصاف زندگی اخروی که در قرآن آمده، قابل مشاهده است.
بررسی مبانی فهم قرآن نزد ظاهرگرایان:
از میان موارد ذکر شده به نظر ما دو مبنا، ارتباط تنگاتنگی با فهم قرآن دارند. این دو مبنا عبارتند از: انکار مجاز و ردّ تأویل. مبنای نخست نزد جریان ظاهرگرای سلفیه نمود بارزی یافته است. مبنای دوم نیز نزد جریان سلفیه و نیز مکتب تفکیک نمود بارزی یافته است. در نقد و بررسی دلایل این گروهها به دو گونه عمل کردهایم؛ گاهی به صورت جواب نقضی به نمونههایی از وقوع تأویل در سخنان خود این منکران استشهاد کردهایم و گاهی در پی پاسخ حلی به آنها بردهایم.
بررسی روشهای فهم قرآن نزد ظاهرگرایان:
آنچه تاکنون ذکر کردیم منابعی است که در سخنان ظاهرگرایان به عنوان مرجع تفسیر قرآن ذکر شده است. البته همه این منابع نزد همه گروههای ظاهرگرا به عنوان منبع تفسیر ذکر نشده است. چنانچه ابن حزم تنها از سه منبع یاد کرده است: کلام خدا (قرآن)، کلام پیامبر، لغت. سلفیان از شش منبع یاد کردهاند: کلام خدا، کلام پیامبر، کلام صحابه، کلام تابعین، مقتضای سیاق، لغت. اخباریان نیز تنها سخنان معصومان را معتبر دانستهاند. از نظر ما همه این منابع میتوانند مستند فهم ظواهر قرآن باشند، ولی در استنباط احکام شرعی و تعیین مراد جدی خداوند تنها برخی از آنها معتبرند.
شاید بتوان گفت که موارد دیگری که به عنوان منبع تفسیر ذکر میشوند، نظیر عقل، اجماع، شهود و همچنین علومی که به عنوان علوم مورد نیاز مفسر یاد میشوند، در واقع جزو منابع نیستند، بلکه به منزله دانشها و ابزارهایی اند که مفسر در بهره گیری از منابع مذکور از آنها کمک میگیرد؛ بنابراین اگر (روش) را به (استناد به منابع) تعریف کنیم، شامل آنها نمیشود، ولی اگر برای روش تعریفی ارائه دهیم که شامل اینها نیز بشود در بحث روشها از این موارد نیز سخن به میا خواهد آمد.
شایان ذکر است، پایاننامه «نقد و بررسی مبانی و روشهای جریانهای ظاهر گرا در فهم قرآن» پژوهش پایانی «محمد حسن محمدی مظفر»، برای اخذ مدرک دکتری مرکز تربیت مدرس حوزه علمیه قم است که در سال 1389 دفاع شده است و استاد راهنمای آن «دکتر محمد کاظم شاکر» و اساتید مشاور آن «دکتر سید رضا مؤدب و دکتر محمد جواد نجفی» است. /9193/پ202/ی