۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۷:۴۱
کد خبر: ۱۶۷۶۴۹

رجعت و بازگشت به دنیا در اندیشه شیعه

خبرگزاری رسا ـ نویسنده کتاب "بازگشت به دنیا در پایان تاریخ" گفت: رجعت عبارت است از اعتقاد به بازگشت دو گروه از مردگان. گروه نخست مؤمنان خالص و گروه دوم کافران خالص پس از ظهور حضرت مهدی(ع) تا مؤمنان از برپایی حکومت جهانی عدل شاد شده و به یاری موعود منجی بشتابند و کافران از ذلت و حقارت ستمگران متألم و از آن‌ها انتقام دنیایی گرفته شود.
حجت‌الاسلام سليميان عضو هيأت علمي پژوهشكده مهدويت
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، سخنان غیرکارشناسی و نیمه‌کارشناسی درباره آموزه‌های دینی در کنار زحمات پژوهشگران و کارشناسان مباحث دینی، رونق فراوانی یافته است؛ که کمترین آسیب آن تردید و سرخوردگی در برخی علاقه‌مندان بحث‌های دینی است که از آگاهی لازم برخوردار نیستند.
یکی از این بحث‌ها، سخن از رجعت به عنوان آموزه مهم اعتقادی نزد شیعه است، به‌ویژه موضع علمای اهل‌سنت درباره این موضوع که همواره مخالف با شیعه بوده و مشکلات را دو چندان ساخته است.
از این رو برای تبیین این مسأله گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام سلیمیان نویسنده کتاب «بازگشت به دنیا در پایان تاریخ» انجام شده است که توجه خوانندگان محترم را به آن جلب می‌کنیم.
به عنوان پرسش نخست لطفا بفرمایید چرا رجعت آن‌گونه که بایسته است در بین شیعیان شناخته شده نیست؟
به نظر می‌رسد به عواملی چند برمی‌گردد که مهم‌ترین آنها ماهیت این بحث است به دلیل اینکه سخن از زنده شدن برخی مردگانی که در طول تاریخ زیست بشر بر زمین زندگی می‌کرده‌اند حقیقتی ماورایی دارد؛ و فهم کامل آن در ذهن ما خوب نمی‌گنجد از این رو پیشوایان معصوم با اجمال و گذرا به ان اشاره کرده‌اند.
پس فهم دقیق زوایای رجعت ـ همانند معاد ـ برای عموم مردم مشکل است. البته عدم درک صحیح پی‏آمدهای ناگواری به دنبال داشته که می‏توان به برخی افراط‌گری‏ها اشاره کرد.
 بی‏مبالاتی و بی‏توجهی برخی از ناقلین و راویان احادیث رجعت و ذکر برخی احادیث جعلی و مبالغه‏آمیز ـ با نیّت ترغیب دیگران در توجه دادن به این بحث ـ ضربه‏ای سهمگین به حقیقت تابناک این بحث وارد کرده که کمتر از ضربه مخالفان نبوده است.
 البته مخالفت‌های گسترده برخی مسلمانان با این باور نیز در بی‌رونقی پرداخت علمی بدان بی‌تأثیر نبوده است.
خوشبختانه در سال‌های گذشته پژوهش‌های واقع‏بینانه و به دور از سطح‏نگری در این باره افق‏های روشنی را برای ما نمایان ساخته است. کارهای شایسته‌ای انجام شده اما تا مطلوب بدون افراط و تفریط فاصله زیادی داریم.
با توجه به اینکه هر کسی رجعت را به گونه‌ای تعریف می‌کند به نظر شما تعریف جامع رجعت چیست؟
درست است و به نظر می‌رسد این تفاوت در ارائه‌های معنای رجعت به تفاوت نگاه برخی روایات بر می‌گردد. اما در یک نگاه به همه روایت می‌توان رجعت را این‌گونه معنا کرد:
رجعت عبارت است از اعتقاد به بازگشت دو گروه از مردگان. گروه نخست مؤمنین خالص و گروه دوم کافرین خالص پس از ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام تا مؤمنان از برپایی حکومت جهانی عدل شاد شده و به یاری موعود منجی بشتابند و کافران از ذلت و حقارت ستمگران متألم و از آن‌ها انتقام دنیایی گرفته شود.
عالم رجعت چگونه عالمی خواهد بود؟
از مجموع آیات، روایات و بیان دانشمندان بزرگ شیعه به دست می‏آید که رجعت، عالمی است با ویژگی‏های خاص به خود که نه - دقیقاً - همچون عالم دنیاست و نه همانند عالم آخرت است و در عین حال، برزخ نیز نیست؛ عالمی است با تعریف خاص به خود.
دیدگاه‌های گوناگونی درباره جایگاه رجعت در نظام فکری شیعه است، نظر روایات در این زمینه چیست؟
روایات فراوانی که از پیشوایان معصوم ‏علیهم‌السلام درباره رجعت به دست ما رسیده است، نشان می‏دهد که «رجعت» در مجموع اعتقادات شیعه از جایگاه بسیار والایی برخوردار است تا جایی که برخی از این احادیث، منکر رجعت را از دایره تشیع خارج می‏داند.
برخی آن را از اعتقادات مسلم و جزو ضروریات مذهب شیعه شمرده‏اند و برخی دیگر نیز اگر چه جزو ضروریات ندانسته‏اند، ولی انکار آن را جایز نمی‏دانند.
روایت معروفی از امام صادق‏ علیه‌السلام است که فرمود: «لَیْسَ منَّا مَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِکَرَتِنا»؛ از ما نیست کسی که ایمان به بازگشت ما ندارد... در روایتی دیگر امام صادق ‏علیه‌السلام یکی از شرایط ایمان را اعتقاد به رجعت دانسته و می‏فرماید: «مَن اَقَرَّ بسبعة اشیاء فهو مؤمن... الایمان بالرجعة؛» هر کس به هفت چیز اعتقاد داشته باشد مؤمن است... (که یکی از آنها) ایمان به رجعت است.
آیا بازگشت به دنیا(در رجعت) از نظر عقلی امکان دارد یا عقلاً محال است؟
بازگشت به دنیا از نظر عقل هیچ‌گونه منعی ندارد و عقل نیز مخالفتی با آن ندارد، چرا که قدرت ذات اقدس الهی بر هر چیز ممکن تعلق می‏گیرد و عقل امتناعی در زنده شدن مردگان بعد از مردن سراغ ندارد. همان‌گونه که در مباحث معاد به آن پرداخته شده است.
حاصل کلام اینکه هر کس رجعت را نپذیرد ناچار به یکی از دو راه گردن می‏نهد:
1. یا به طور کلی زنده شدن مردگان را امر غیرممکن و محال می‏داند و آن را مخالف عقل معرفی می‏کند.
2. خداوند را نسبت به زنده کردن مردگان قادر نمی‏داند.
در حالی که هر دو راه منتفی است.
البته مهم‌ترین دلیل بر رجعت برخی آیات قرآن آیات قرآن است. از آن‌جایی که قرآن اساسی‏ترین منبع برای اثبات حقایق دینی است، در مسأله رجعت نیز به عنوان اولین منبع و اصلی‏ترین آنها مورد بررسی قرار می‏گیرد.
با یک نگاه گذرا به آیات مربوط به رجعت، با دو دسته آیات مواجه می‏شویم:
نخست، آیاتی است که دلالت بر وقوع رجعت در میان اقوام و ملل گذشته دارد؛ مانند داستان اصحاب حضرت موسی، عزیر نبی و مردگانی که به دست حضرت عیسی مجدداً زنده شدند.
دسته دوم آیاتی است که به بیان برخی از روایات، بر تحقق رجعت در آخرالزمان و قبل از قیامت دلالت دارد.
آیا در روایات به طور مشخص به گروه‌های انسانی که رجعت می‌کنند اشاره شده است؟
بله، اگر چه همان‌گونه که اشاره شد برآیند محتوای روایات، بازگشت مؤمنان خالص و کافران خالص است اما به برخی گروه‌ها و انسان‌ها به طور خاص اشاره شده مانند روایاتی که به رجعت پیامبران، رجعت علی علیه‌السلام، رجعت امام حسین و یارانش، و برخی یاران پیامبران گذشته و برخی زنان اشاره شده است.
از چه زمانی رجعت آغاز می‌شود؟
در روایات به طور مشخص بیان نشده اما از برخی روایات به دست می‌آید از آغاز ظهور شروع و به تدریج ادامه خواهد یافت. به این صورت که از زمان ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام شروع می‏شود به طوری که بعد از ظهور حضرت مهدی علیه‌السلام در قبرها به مؤمنان بشارت داده می‏شود و از آن‌ها خواسته می‏شود که در صورت تمایل به دنیا برگردند و در رکاب حضرت مهدی و ائمه‏ علیهم‌السلام در راه اعتلای دین خدا به خدمت بپردازند و بنابراین، رجعت برای کافران اجباری و برای مؤمنان اختیاری است.
سخن پایانی
اگر چه درباره اصل رجعت اتفاق نظر وجود دارد، اما درباره چگونگی و خصوصیات آن، اختلافاتی در روایات به چشم می‏خورد؛ مانند اینکه آیا رجعت مقارن ظهور حضرت قائم‏ علیه‌السلام است یا قبل از آن و یا بعد از آن و همچنین مدت زمان رجعت چه مقدار است و...
که البته ضرورتی در تحقیق این مسائل مشاهده نمی‏شود چرا که اعتقاد و ایمان به اینکه اجمالاً رجعت تحقق خواهد یافت کافی است و بدون شک، این اختلاف روایات، هرگز مجوزی برای سست کردن این اعتقاد سترگ نخواهد شد. چرا که اختلاف در جزئیات در معاد نیز به چشم می‏خورد که در آن‌جا نیز هرگز دلیلی بر انکار آن اقامه نشده است./9191/د101/پ
ارسال نظرات