در سمینار تصوف و بوداییگرایی؛
دالایی لامای میهمان ویژه اسرائیل، تشنه شناخت تصوف!
خبرگزاری رسا ـ سازمان ادیان متحد با هدف یافتن راه برون رفت غرب از بحران معنویت از یک سو و مبارزه با گسترش معنویت اجتماعی و پویای انقلاب اسلامی از سویی دیگر، اقدام به برجسته کردن تصوف و عقلانیت صوفیانه میکند.
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر نهادهاند، اما نه به خاطر دیدن یا ندیدن حقیقت! بلکه بدان خاطر که شاید از دل این یکرنگ شدن ادیان و مذاهب مختلف و گاه حتی متضاد، مرهمی بیابند برای نهادن بر دردهای بیدرمان تمدن مدرن...
دالایی لاما، مسافر شهرهای اسرائیل، مهمان ویژه خونخواران صهیونیست و نظارهگر کشتار مسلمانان بیپناه برمه، تشنه شناخت تصوف!
بیشک ابعاد خیانتی که در تمدن غرب و فرهنگ مدرنیته در حق انسان روا داشته شده است و جنایتی که با تک بعدی دیدن او و به فراموشی سپردن ساحت قدسی و روحانی انسان، علیه وی صورت پذیرفته است، بسیار بزرگتر و هولناکتر از حمله اتمی ایالات متحده امریکا «به عنوان سردمدار این تمدن» به ناکازاکی و هیروشیما و حمله به ویتنام، افغانستان، عراق و... است.
تمدن غرب و سبک زندگی مدرن به عنوان یکی از زیر مجموعههای این تمدن، با دور کردن انسان معاصر از دین و معنویت حقیقی الهی و گرفتار نمودن وی به غرقاب لذت جویی مادی و شهوات و غرائز حیوانی، او را به دردی مبتلا ساخته است که درمانش چیزی بهتر از آمار افسار گسیخته خودکشی، افسردگی، هم جنسگرایی، ظهور مکاتب پوچگرایانه و... در غرب نخواهد بود.
بحران معنویت، نکتهایست که جامعه غربی را به فضای پست مدرن «که بحران مدرنیتهاش خواندهاند» کشانده است و چندین دهه است ذهن اندیشمندان تمدن مدرن را به خود مشغول داشته است تا شاید برای برون رفت از این بحران راه چارهای بجویند. این راه چاره و درمان درد معنوی و روحی جامعه انسانی غرب، میبایست ضمن اثر گذاری بر فرهنگ بیمار آن و پر کردن خلأ معنویت جوامع مدرن، با اصول بنیادین این تمدن در عرصههای فرهنگ، سیاست و اقتصاد، نظیر اومانیسم، لیبرالیسم و... نیز تعارضی نداشته و تنها به عنوان بازویی کمکی برای پیشبرد اهداف سرمایهداری عمل نماید.
بازخوانی و بازسازی عرفانهای سکولار هندی و سرخپوستی و... و فرآوری و وارد کردن آنها به غرب و تبلیغ و ترویج این معنویتهای نوپدید و مکتب نیو ایج (New Age) که در نیمه دوم قرن بیستم در غرب دامنهدار شد و مدعای اصلی آن توجه به معنویت و متافیزیک سنتی شرق و غرب و سپس برانگیختن آن به کمک خود شخص، روانشناسی انگیزشی، طب فیزیکی و روحانی، تحقیقات مربوط به احساسهای درونی و خود آگاهی و فیزیک کوانتوم است[1] را باید در همین راستا ارزیابی کرد.
در کنار این بحران، از حدود سه دهه پیش و با شکل گیری انقلاب اسلامی ایران، مشکل بزرگ دیگری نیز بر سر راه تمدن سرمایهداری غرب ایجاد شده است و آن تشکیل حکومتی دینی بر اساس نظام معرفتی قدرتمندی است که از پشتوانه رهبری قدرتمند، اندیشمند و جامع و نیروی انسانی فعال، هوشمند و توانمند نیز برخوردار است.
این حرکت با پیشرفت و استقامت چشمگیری که از خود نشان داده است، خود را به عنوان الگویی مناسب برای کشورهای دیگر و به ویژه انسانهای آسیب دیده چه در شرق و چه در خود غرب معرفی نموده و بر خلاف انقلابهای کور و بیبرنامه و کاریزماتیک، همچون انقلاب فرانسه یا الجزایر و... که سرانجامی جز استحاله و یا فروپاشی نخواهند داشت، سودای تمدن سازی داشته و مهمتر آنکه در فضایی کاملاً معنوی نفس کشیده و عطش معنویتی را که میرود تا حیات تمدن غرب را به چالش بکشاند، در خود نمیبیند.
از اینجاست که ویژگی دوم راهکار تمدن غرب برای حل بحران خود چهره مینمایاند و آن چیزی نیست، جز داشتن قابلیت حذف رقیب! یعنی نسخه معنوی جایگزینی که بتواند در فضای ایران اسلامی و جوامع پیرو آن نیز طرح شده و با معطوف ساختن اذهان و ارادههای افراد به خود، پشتوانه قوی انسانی انقلاب اسلامی ایران را با ضعف و کاستی مواجه ساخته و این انقلاب را با شکست روبرو سازد.
تلاش مضحک برای صلح ادیان
از همین رو چندیست شاهد آنیم که غرب و به ویژه ایالات متحده، با صرف هزینههای هنگفت و راه اندازی تشکلها، نهادها، سازمانها، همایشها، سمینارها و... میکوشد تا در قالب حرکتهایی که ظاهراً به نقش ادیان توجه داشته و در پی صلح ادیان و آشنایی و تعامل پیروان ادیان مختلف با یکدیگر است، جنس بدل معنویت اصیل اسلامی را یافته و به عنوان دین نوین جهانی که بشر در زندگی مدرن خود میتواند و باید بدان دلبسته گردد به جهانیان معرفی نماید.
در این میان شاید بتوان سازمان آغازگران ادیان متحد (URI)[2] که در یکی از حساسترین نهادهای دولتی امریکا یعنی شورای روابط خارجی ایالات متحده تشکیل شده و بسیاری از اعضای برجستۀ وزارت خارجه، وزارت دفاع و بسیاری از نمایندگان کنگره در کنار پژوهشگرانی از نژادهای مختلف از کشورهای ویژه، عضو این شورا هستند را مهمترین این تشکلها دانست.
این سازمان که خود را همتای معنوی سازمان ملل میداند، در سال 1995، توسط سر اسقف «ویلیام کوئینگ» بنیان یافت و در 1997 با حضور 200 نفر از پیروان ادیان مختلف جهان در "استنفورد" آغاز به کار کرد.
این سازمان هدف خود را کاستن از درگیری و خشونت و تکفیر و منازعاتی که تحت عنوان خداوند صورت میپذیرد عنوان نموده است و امروزه نیز با سفرهای متعددی که کوئینگ به نقاط مختلف دنیا کرده و ارتباطاتی که با رهبران ادیان مختلف برقرار نموده است، حدود 200 نفر از رهبران صاحب نام ادیان مختلف را عضو خود میبیند.[3]
به هر روی و با صرف نظر از گونههای مختلفی از پلورالیسم[4] که بر مشی و منشور این سازمان حکم فرماست و بدون شک حداقل برخی از این گونهها [5]در تعارض با فکر اسلامی است و نیز با صرف نظر از اشکالات کلامی و کاربردی متعددی که از سوی پیروان بسیاری از ادیان الهی همچون مسیحیان کاتولیک و مسلمانان به قوانین این سازمان وارد شده است، به نظر میرسد راهکار اصلی این سازمان فرو کاستن دین از ساحت اعتقادی به آموزههای کلی و مبهم اخلاقی است که بتواند به توافقی نسبی بینجامد و به قول کوئینگ، از درگیریها بکاهد.
از سویی دیگر نیز این سازمان در برخورد با آئین جامعی چون اسلام، میرود تا با نمودن حرکتهای خشونت آمیز تکفیری به عنوان نماینده حرکتهای اجتماعی اسلامی و گنجاندن انقلاب اسلامی در کنار آنها و در برابر آن، برجسته کردن قرائتهای فردگرا، غیر اجتماعی، ایستا و یکجانبه نگر صوفیانه از اسلام و خصوصاً تشیع و متصل کردن و معرفی نمایندگان حرکتهای صوفیانه به رهبران دیگر ادیان جهان، قرائت کارآمد و انقلابی عالمان و فقیهان شیعه از اسلام و تعالیم اهل بیت(ع) را به انزوا بکشاند و در فضای تفکر شیعی نیز گرایش به فرقههای صوفیانه را به عنوان جایگزین تشیع اصیل افزایش داده و عقلانیت صوفیانه را به عنوان قرائتی بیچالش با اصول بنیادین تمدن مدرن گسترش دهد.
با این توضیحات، به نظر میرسد سمیناری که در روزهای اخیر تحت عنوان گفتوگوی میان تصوف و بودایی گرایی در دانشگاه مریلند برگزار شده است را باید در همین راستا توصیف نمود.
در این سمینار که با تلاش مرکز مطالعات ایرانی روشن و با حضور دالایی لاما، رهبر بودائیان جهان و برخی چهرههای صوفیانه ایرانی و یا حامیان خارجی آنها برگزار گشته است، دل آگاهی و سیر و سلوک عرفانی عامل مشترک میان تصوف و بودیسم عنوان شده و صلح طلبی و آرامش دوستی این دو تفکر، عامل توجه غربیان به آنها در زمان حاضر عنوان شده است.
عبارتی که خبرنگار در پایان خبر برگزاری این سمینار آورده است، بیانگر ارتباط این سمینار با برنامههای سازمان ادیان متحد بوده و هدف از برپائی چنین مراسمی توسط دانشگاه مریلند و مرکز مطالعات ایرانی روشن را بیشتر هویدا میکند: "تصوف ایرانی، عرفان تبتی، در دانشگاهی آمریکایی و با حاضرانی از ملل مختلف که در میان سخنان عمیق و گاه خانقاهی با حرکات دالایی لاما، قهقهه میزنند و در پایان هم با لبی خندان و دلی شاید آگاهتر، به خانه میروند."
به هر ترتیب گمان میرود که سازمان ادیان متحد، با هدف یافتن راه برون رفت غرب از بحران معنویت از یک سو و مبارزه با گسترش معنویت اجتماعی و پویای انقلاب اسلامی از سویی دیگر، چنین برنامههایی را ادامه خواهد داد و در آینده باید شاهد سمینارهای مشابهی از این دست و با حضور رهبران دیگر ادیان جهان و نمایندگان حرکتهای صوفیانه در کنار هم باشیم.
کارشناس ارشد تصوف؛
حجت الاسلام محمدرضا لایقی
/925/701/ر
[1] . ر ک : رجال الغیب : ویلیام چیتیک ، سید حسین نصر . ترجمه سید امیر حسین اصغری، ص 31 . تهران ، انتشارات مسافر 1390
[2] . مخفف عبارت : United Religion Initiative
[3] . شنین ، تولد ادیان متحد در 1997
[4] . حقیقت شناختی ، نجات شناختی و معرفت شناختی، هنجار شناختی، وظیفه شناختی
ارسال نظرات