ظهر امروز بررسی شد؛
ادله مخالفان علم دینی مبنی بر ضروری و اخلاقی نبودن علم دینی
خبرگزاری رسا ـ ادله مخالفان علم دینی مبنی بر ضروری و اخلاقی نبودن علم دینی ظهر امروز در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه قم بررسی شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، ادله مخالفان علم دینی مبنی بر ضروری و اخلاقی نبودن علم دینی ظهر امروز در نشستی که در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد از سوی سید محمد تقی موحد ابطحی، محقق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و با حضور کارشناسان این زمینه مورد بررسی قرار گرفت.
دلایلی بر ضرورت علم دینی، ناکارآمدی علم جدید در پاسخ به نیازهای بشری، نقصان معرفت شناختی علم جدید، تعارض دستاوردهای علم جدید با معرفت دینی و ناکارآمدی علم جدید در پاسخ به نیازهای بشری از جمله موضوعاتی بود که در این نشست مورد بررسی واقع شد.
سید محمد تقی موحد ابطحی، محقق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در این نشست گفت: سنت گرایان (همچون نصر) منشاء تمامی مشکلات عصر جدید (بحران زیست محیطی، بحران اخلاقی و اجتماعی) را در علم جدید میجویند و راه نجات از این وضعیت را بازگشت به سنت و علوم سنتی معرفی میکنند.
سید محمد تقی موحد ابطحی، محقق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در این نشست گفت: سنت گرایان (همچون نصر) منشاء تمامی مشکلات عصر جدید (بحران زیست محیطی، بحران اخلاقی و اجتماعی) را در علم جدید میجویند و راه نجات از این وضعیت را بازگشت به سنت و علوم سنتی معرفی میکنند.
وی افزود: گلشنی نیز معتقد است علم جدیدی که در قالب جهان بینی سکولار رشد یافته، به نتایج نامطلوبی منتهی شده است، اما علمی که در چارچوب جهان بینی دینی تولید شود، چنین ثمرات سوئی نخواهد داشت.
این محقق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان این که ناتوانی این استدلال در اثبات ضرورت علم دینی، نادیده گرفتن یا ناچیز شمردن توفیقات علم جدید و تبیین ناملایمات عصر حاضر بر اساس نقصان علم جدید بهترین تبیین ممکن نیست، اظهار داشت: این فرض که علم جدید در حل مشکلات کلان عصر حاضر خودکفا نیست، برای اثبات ضرورت تولید علم دینی کفایت نمیکند و با به کارگیری اخلاق و معنویت در علم و فناوری است که می توان بر این مشکلات غلبه کرد.
ابطحی خاطرنشان کرد: ارتباط و تعامل اخلاق و دین وابستگی زبان شناختی یا وجودشناختی اخلاق به دین را اثبات نمیکند.
نقصان معرفت شناختی علم جدید و ضرورت علم دینی
وی هدف از علم را شناخت واقع عنوان کرد و افزود: عواملی که دانشمندان را به ارائه نظریه جدید وا میدارد، عواملی همچون ضعف در مبانی یا دلالتهای فلسفی یک نظریه، عدم تطابق با شواهد تجربی و تبیین بخش محدودی از پدیدهها است و موافقان علم دینی با برشمردن مشکلات معرفتشناختی علم جدید میخواهند تولید علم دینی را ضروری بشمارند.
این محقق با اشاره به این که مطابق استدلال براساس بهترین تبیین و برهان معجزه نبودن، نظریههای علمی در تبیین پدیدههای طبیعی، زیستی، انسانی و اجتماعی به درجات مختلف، موفق بودهاند، گفت: مخالفان علم دینی نیز نقصان علم موجود را می پذیرند.
ابطحی با بیان این که دانشمندان هنوز مسائل بی شماری پیش روی خود دارند و به دنبال اصلاح نظریات موجود یا ارائه نظریات جدید هستند، ابراز داشت: سر نقصان علم، واقعیت غنی و ذو ابعاد و ظرفیت ادراکی آدمی محدود و خطاپذیر است.
وی خطرنشان کرد: تاریخ علم نشان میدهد که بدون استناد به دین هم دانشمندان در رفع نواقص معرفت شناختی دین کوشیدهاند و در این زمینه نه تنها برهانی ارائه نشده است بلکه متافیزیک دینی که غنیترین متافیزیک برای پشتیبانی از فرآیند پیشرفت علم است هنوز موفق نبوده و شواهدی وجود دارد که برخی باورهای متافیزیکی دینی مناسب فعالیت علمی نیستند پس با این رویکرد تولید علم دینی ضروری نیست.
ناسازگاری علم و دین و ضرورت علم دینی
محقق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه علم جدید با معارف دینی تعارض دارد، افزود:اگر ناسازگاری در شبکه باورهای آدمی(که باورهای علمی و دینی بخشی از آن هستند) پدید آید، ضروری است که چاره ای برای آن اندیشیده شود و علم دینی پاسخی است به این ضرورت معرفت شناختی.
وی اظهار داشت: برای اثبات ضرورت تولید علم دینی باید توجه داشته باشیم که بین آخرین دستاوردهای یک علم خاص و یک فهم خاص دینی تعارض وجود دارد و اینکه تنها راهکار رفع ناسازگاریهای علم و دین، تولید علم دینی است.
آیا واقعا بین علم و دین تعارض است
ابطحی گفت: بخش عمدهای از ناسازگاری های احساس شده بین دستاوردهای علمی و معارف اسلامی با پاسخ به این سوالات که «آیا مطمئن هستیم آنچه را یک عقیده دینی می دانیم، واقعا دینی است»، « آیا مطمئن هستیم آنچه را دستاورد علمی می دانیم، به لحاظ روش شناسی واقعا علمی است» و «آیا اطمینان داریم ناسازگاری های ادعا شده، ناسازگاریهای منطقی بوده و محصول گذرهای روان شناختی نیست» از میان خواهد رفت.
تعارض علم و دین و عدم ضرورت علم دینی
وی با بیان اینکه تعارضهای موجود بین یافتههای علمی و آموزههای دینی به قدری زیاد است که نمیتوان با اعمال تبصرههایی در فهم خود از دین یا در یافتههای علمی(در چارچوب قواعد روش شناختی علم و دین) آن تعارضها را برطرف کرد، ادامه داد: راهکارهای دیگر برای رفع تعارض علم و دین(استقلال علم و دین، ابزارانگارانه دانستن علم و دست کشیدن از ظاهر متن دینی) به لحاظ نظری قابل دفاع و به لحاظ عملی کارآمد نیستند.
دلیلی بر ضرورت علم دینی
ابطحی با اشاره به اینکه ادیان در پی آنند که شئون گوناگون حیات باورمندان به خود را تنظیم کنند، ابراز داشت: آنان که دینی را پذیرفتهاند و معتقدند که این دین سعادت آنها را تضمین میکند، خود را نسبت به تعالیم و تکالیف آن مسؤول دانسته، تبعیت از آنها را برخود فرض میشمارند.
وی ادامه داد: بنابراین بر گروندگان به یک دین لازم است به فکر کشف راهنامه نظری و عملی دین از طریق فهم روشمند(اجتهادی) متون دینی معتبر(آیات و روایات صحیح) باشند، مبانی دین شناسانه ظرفیت خاص اسلام را در این زمینه نشان میدهد.
این محقق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تفکر را یک عمل ارادی دانست و گفت: کیفیت اراده انسان در کیفیت عمل او و از جمله در کیفیت تفکر و فهم او دخالت دارد، دین حوزههای رفتار ارادی و اختیاری آدمی را سرپرستی میکند.
وی افزود: ضرورت دارد انسان مؤمن، تمام ابعاد ارادی خود و از جمله تفکر خود را تحت سرپرستی دین قرار دهد و زمانی که چنین کرد، فهمی از جهان پیدا میکند که متفاوت از فهمی است که تحت سرپرستی دین شکل نگرفته است.
نتیجه بحث ضروری بودن
ابطحی ابراز داشت: در فضای دانشگاهی و برای مخاطبی که هدف علم را کشف واقع میداند، بهرهگیری از باورهای دینی برای فهم واقع در حد امکان قابل طرح است، دین داران در چنین فضایی باید به روش علمی و در رقابت با علم حاکم و دیگر جریانهای مدعی علم بدیل(علم مارکسیستی یا فمینیستی) قابلیتهای تحلیلی خود را نشان دهند، برای این کار آنها باید به تدوین فلسفه علم دینی، فلسفه علوم اجتماعی دینی، تاریخ نگاری دینی علم پرداخته و نقش باورهای دینی در هر یک از حوزههای علمی را نشان دهند.
عدم نیاز به اثبات ضرورت علم دینی
وی با اشاره به این که برای انجام کاری(تولید علم دینی) نیازی به اثبات ضرورت آن نیست، افزود: کافی است نشان داده شود که تولید آن کار(تولید علم دینی) آیا ممکن است، مطلوب است و یا غیر اخلاقی یا معارض با دین نیست.
این محقق حوزه و دانشگاه ابراز داشت: اخلاقا تنها کسانی اجازه دارند به حل مسائل علمی خاص ورود یابند که توانایی آنها برای حل مسأله در آن علم احراز شده باشد و کسانی که عمدتا با علومی همچون فلسفه، فقه، اصول، حدیث و دیگر علوم آشنایی دارند، در قالب تحقیقات میان رشتهای میتوانند با متخصصان علوم انسانی دانشگاهی در فرآیند تولید علم دینی مشارکت داشته باشند.
وی در ادامه مطلب گفت: به لحاظ اخلاقی نباید نظریه پردازان حوزه خاص علمی را به بهرهگیری صرف از آموزههای دینی برای فرضیه پردازی مجبور کرد.
ابطحی افزود: کسانی که بر این باورند که یکی از راههای نظریه پردازی(نه تنها راه) بهرهگیری از آموزههای دینی به اشکال مختلف است و با این نگاه به رقابت با دیگر نظریهپردازان حوزه علمی خود بپردازند، هیچ عمل غیراخلاقیای مرتکب نشدهاند و در مقابل در جایی که امکان تولید علم دینی اثبات شده باشد، ممانعت از تلاش علمی برخی نظریه پردازان، برای تولید علم دینی امری غیراخلاقی است.
وی در پایان افزود: طرفداران علم دینی باید در تولید علم به مواردی همچون ملاحظه عملکرد طرفداران علم بدیل (علم فمینیستی یا مارکسیستی) در عرصه جهانی، نقد علوم موجود از منظر دینی، پاسخ به مسائل علوم موجود از منظر دینی، طرح مسائل جدید علمی از منظر دینی، تولید فلسفه علم و فلسفه علوم اجتماعی از منظر دینی، تاریخنگاری دینی علم و نقد اخلاقی عملکرد علم حاکم و رعایت ملاحظات اخلاقی در فعالیت علمی توجه داشته باشند.
گفتنی است، کارشناسان پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در ادامه نشست بررسی ادله مخالفان علم دینی مبنی بر ضروری و اخلاقی نبودن علم دینی که به ارائه نظریات مختلف در این زمینه پرداختند و تولید علم دینی را امری ضروری برشمردند و تأکید کردند در تولید علم دینی نیازی نیست ما از دشمنان نظریهخواهی کنیم چون علم دینی کاملا اخلاقی و ضروری است و دشمنان هم برای اینکه منعی برای کارهایشان به وجود نیاید با علم دینی مخالفت می کنند. /907/پ201/ع
ارسال نظرات