سختگیری بیمورد والدین سبب دروغگویی فرزندان میشود
حجتالاسلام محمدرضا موسوی نسب، عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، در پاسخ به پرسشهای «آیا ما در معاشرتهاى روزانه، به هم دیگر به طور کامل راست میگوییم؟ و در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟»، گفت: اصولا انسان نسبت به رذائل اخلاقی فراتر از بحث دین و اسلام نگاه میکند.
وی ادامه داد: نفس هر انسانی نسبت به بسیاری از رذائل اخلاقی که یکی از آنها دروغ است دوری میکند؛ هر انسانی در وجود خود در مییابد که رذائل اخلاقی بد بوده و صفات اخلاقی نیکو خوب است، برای نمونه هیچ فردی از دروغگویی خوشش نمیآید و یا هیچ انسانی نسبت به کار خیر ناراحت نمیشود.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه دروغ ریشه، پایه و منشأ بدیها است، گفت: بسیار از رذائل اخلاقی که در وجود فرد به وجود میآید به سبب دروغگویی است، حتی افراد همانند بزرگان دین باید سعی کنند در جاهای که اسلامی جواز بر دروغگویی داده است، از این رذیله اخلاقی دوری کنند.
وی افزود: در روایتی آمده «خدا تمام بدیهای را در اتاقی جمع کرد و در آن را قفل کرده است و کلید این بدیها دروغ است».
دروغگویی روح را منافق میکند
حجتالاسلام موسوی نسب، عدم حرکت به سمت کمال و معنویتها را از آثار فردی دروغگویی دانست و ابراز داشت: دروغگویی روح فرد را گرفتار نفاق میکند و ریشه بیشتر مفاسدی که انسانها گرفتار آن میشوند دروغ است.
وی خاطرنشان کرد: سلب اعتماد میان افراد جامعه از دیگر آثار دروغگویی است؛ اگر در جامعه دروغ رواج داشته باشد جامعه از ترقی و رشد دور میشود در حالی که جامعه باید به سمت کمال اجتماعی حرکت کند، همچنین وقتی در میان افراد خانواده دروغ رواج داشته باشد سلب اعتماد میان اعضا آنها بیشتر میشود.
گاهی دروغگویی سبب قتل میشود
عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) برخی از خسارتهای جبران ناپذیر مانند درگیرهای خانوادگی، ضرب و شتم و حتی در برخی مواقع قتل را از دیگر آثار دروغگویی دانست و بیان داشت: گاهی یک دروغ انسان را یک عمر دچار چالشهای روانی میکند، مانند دروغگویی که برادران حضرت یوسف(ع) نسبت به پدر بزرگوار خود گفتند و این خود سبب شد که به مدت نزدیک به چهل سال گرفتار یک چالش روانی باشند.
سختگیری بیمورد والدین سبب دروغگویی فرزندان
وی تأکید کرد: دروغگویی سبب رسوایی فرد میشود و ممکن است محیط جامعه، تربیت نادرست در خانوادهها و دورغگویی خود والدین از عوامل رواج این رذیله اخلاقی در جامعه و میان افراد باشد.
حجتالاسلام موسوی نسب برخی سختگیری والدین نسبت به فرزندان را از دلایل گرفتار آنها به صفت زشت دروغگویی خواند و گفت: وقتی پدر و مادر نسبت به فرزندان سختگیریهای بیمورد داشته باشند کودکان از ترس و وحشت تنبیه به دروغگویی متوسل میشوند.
وی ادامه داد: والدین باید سعی کنند هیچگاه در فرزندان خود استرس و اضطراب را به وجود بیاورند تا آنها مجبور به دروغگویی شوند؛ همچنین تقویت پایههای اعتقادی، معنوی جامعه نسبت به خداوند متعال، معاد و ائمه(ع) سبب میشود افراد از دورغگویی بپرهیزند.
این استاد حوزه با بیان اینکه اگر در زندگی دروغگویی حکومت کنند رکود در خانواده به وجود میآید، اظهار داشت: جامعه باید نسبت به افراد دروغگو چه در بخش کلان و چه خرده موضعگیری مناسب، قطعی و محکم داشته باشند.
افراد دروغگو نباید در جامعه احساس امنیت روانی و فکری کنند
وی افزود: افراد دروغگو نباید در جامعه احساس امنیت روانی و فکری کنند، در جامعه دروغگویان باید تنبیه شده و راستگویان تشویق شوند، اگر خیال دروغگویان در جامعه راحت باشد این خود سبب میشود این افراد در جامعه الگو برای دیگران شوند.
شایان ذکر است، مقام معظم رهبری در دیدار جوانان خراسان شمالی به ارائه فهرستی از آسیبهای سبک زندگی پرداختند و بیست پرسش مطرح کردند، دو پرسش از این پرسشها مربوط به موضوع دروغ بود.
گفتنی است، پرسشهای زیر بخش از پرسشهای مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری است:
چرا فرهنگ کار جمعى در جامعهى ما ضعیف است؟
علت کار گریزی چیست؟
چرا در روابط همسایگىمان رعایتهای لازم را نمیکنیم؟
چرا در زمینهى فرهنگ رانندگی، مردمان منضبطى به طور کامل نیستیم؟
حد زاد و ولد در جامعهى ما چیست؟
الگوى تفریح سالم چیست؟
نوع معمارى در جامعهى ما چگونه است؟ چقدر متناسب با نیازهاى ماست؟
در بین ما دروغ چقدر رواج دارد؟
چرا در برخى از بخشهای کشورمان طلاق زیاد است؟
علت پرخاشگرى و بىصبرى در میان بعضى از ماها چیست؟
چقدر به قانون احترام میکنیم؟ علت قانون گریزی در برخى از مردم چیست؟
انضباط اجتماعى در جامعه چقدر وجود دارد؟
وجدان کارى در جامعه چقدر وجود دارد؟
چرا برخى از حرفهای خوب، ایدههاى خوب، در حد رؤیا و حرف باقى میماند؟
چه کنیم که ریشهى ربا در جامعه قطع شود؟
آپارتماننشینى چقدر براى ما ضرورى است؟
تجملگرایی چیست؟ بد است؟ خوب است؟ چقدرش بد است؟ چقدرش خوب است؟
چرا در بین بسیارى از مردم ما مصرفگرایی رواج دارد؟
چرا پشت سر یکدیگر حرف میزنیم؟
چرا در برخى از بخشهای کشورمان روى آوردن جوانها به مواد مخدر زیاد است؟
چرا صلهى رحم در بین ما ضعیف است؟
آپارتماننشینى چقدر براى ما ضرورى است؟ چقدر درست است؟
طراحى لباسمان چقدر متناسب با نیازهاى ما و عقلانى و منطقى است؟
آرایش در بین مردان و زنان چقدر درست است؟
آیا ما در معاشرتهای روزانه، به همدیگر به طور کامل راست میگونیم؟
بعضىها با داشتن توان کار، از کار میگریزند؛ علت کار گریزی چیست؟
علت پرخاشگرى و بىصبرى و نا بردباری در میان بعضى از ماها چیست؟
حقوق افراد را چقدر در رسانهها ، در اینترنت و... مراعات میکنیم؟
تولید کیفى در بخشهای مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟
چرا به ما میگویند که ساعات مفید کار در دستگاههاى ادارى ما کم است؟
چرا در بعضى از شهرهاى بزرگ، خانههاى مجردى وجود دارد؟ این بیمارى غربى چگونه در جامعهى ما نفوذ کرده است؟
چه کنیم که طلاق و فروپاشى خانواده، آنچنان که در غرب رایج است، در بین ما رواج پیدا نکند؟
چه کنیم که زن در جامعهى ما، هم کرامت و عزتش حفظ شود، هم وظائف اجتماعیاش را انجام دهد و هم حقوق اجتماعی و خانوادگیاش محفوظ بماند؟
چه کنیم حق همسر، حق فرزندان رعایت شود؟ /993/ ت302/ن