۰۴ آبان ۱۳۹۱ - ۱۴:۵۴
کد خبر: ۱۴۴۳۹۷

زمزمه‌هایی از نیایش در عرفات

خبرگزاری رسا ـ مهم است بدانیم «خدایی» که او را «می­خوانیم» و صدایش می­زنیم کیست، نسبتش با ما چیست، و با این اشک و آه ما چه می­کند.
آيت الله لطف الله صافي گلپايگاني


به گزارش خبرگزاری رسا، مهم است بدانیم «خدایی» که او را «می­خوانیم» و صدایش می­زنیم کیست، نسبتش با ما چیست، و با این اشک و آه ما چه می­کند. امام عارفان، سیدالشهدا علیه السلام در آغاز دعای عارفانۀ عرفه قبل از هر چیز خدایش را معرفی می­کند.

آشنایی با مضامین این جملات، بهره­مندی ما را از زمزمۀ آن­ها بیشتر می­کند. آن چه در پی می­آید شرح برخی از جملات این دعای شریف برگرفته از کتاب «نیایش در عرفات» حضرت آیت الله صافی گلپایگانی است.

 

الحمد لله الذی لیس لِقَضائهِ دافِعٌ، وَلا لِعطائهِ مانِعٌ، ولا کَصُنْعِهِ صُنعُ صانِع، وَهُوَ الجَوادُ الواسِعُ

 

احدی نیست که بتواند حکم او را دفع کند. برای عطای او مانعی نیست. هرکسی را بخواهد به هر عطایی سرافراز کند و هر نعمتی را به او عطا فرماید هیچ کس نمی‎تواند عطای او را منع نماید و کسی را از عطای او محروم سازد.

 

قدرت او مافوق همه قدرتها و غالب بر همه است بلکه همه قدرتها و نیروها از قدرت او به وجود آمده و دلیل قدرت او هستند.

 

مانند ساخته او، ساخته هیچ صانعی نیست؛ صنعتِ صنعتگران کامل نیست و به تدریج و با توجه به نواقص آن تکمیل می‎شود. قرآن کریم می‎فرماید: در نظم خلقت خدای رحمان، هیچ بی‎نظمی و نقصان نخواهی یافت. بارها با دیده عقل در نظام مستحکم آفرینش بنگر آیا هیچ سستی و خلل در آن توانی یافت؟

 

صنایع الهی بدون الگو و بدون الهام از صنعت و نقشه دیگر، آفریده شده است و صنایع بشری همه با الهام از اوضاع و نظامات، آثار و خواص، ارتباطات صنایع الهی با یکدیگر و ترکیبات و چگونگی اجزای آنها فراهم شده است.

 

او بخشنده و عطا کننده، کثیرالانعام و الاحسان است خواه از او خواسته شده باشد یا خواسته نشده باشد. دارایی و قدرت او بر جود و بخشش، همگان را شامل است.

 

لا تَضیعُ عِنْدَهُ الْوَدایعُ، جازی کُلَّ صانع، وَ رایشُ کُلِّ قانع، وَ راحِمُ کُلِّ ضارع

 

اعتقادات صحیح، اعمال و وظایف، طاعات و عبادات نزد خدا محفوظ است و به حکم: «اَنّی لا اُضیعُ عَمَلَ عامِل مِنکُم» ضایع نخواهد فرمود.

 

از فخرالمحققین علیه الرحمه نقل شده است که: هرکس بخواهد در هنگام موت بر عقاید حق ثابت بماند و از حق به باطل عدول نکند، اصول پنج گانه دین را با دلایل آن در پیش خود حاضر نماید و آن را به خداوند متعال بسپارد که در وقت رسیدن موت به او رد فرماید.

 

پاداش دهنده هر صنعتگر و صاحب کار است و مصلح احوال هر قناعت پیشه است. کسی که قناعت نمی‎کند و بیش از اندازه‎ای که به او با کسب و کار می‎رسد می‎خواهد، و بیشتر از آن صرف می‎نماید، کارش رو به فساد و اختلال می‎رود. به عکس، کسی که به کار و زحمت و طلب حلال که از عبادات مهم است تن در می‎دهد و رنج عمل را متحمل می‎شود و به آنچه از این طریق به او رسید راضی و خشنود می‎شود و از اسراف و تبذیر پرهیز می‎نماید و بیش از آنچه درآمد دارد خود را در خرجهای اضافی و زاید بر حال خود نمی‎اندازد، کارش را خدا رو به نظام و اصلاح می‎برد.

 

او رحم کننده به هر متضرع و زاری کننده است. آن که به هر تضرع کننده از مؤمن و کافر، موحد و مشرک، مطیع و عاصی رحم می‎کند و حتی به ضراعت و زاری جنبندگان دیگر جواب می‎دهد، فقط خداست.

 

در این میان گاه هم بعضی ضراعتها بی‎جواب می‎ماند به لحاظ این که پاسخ مثبت، به مصلحت تضرع کننده نیست. در واقع پاسخ موافق، رحم بر او نیست یا این که انجام آن، خلاف بعضی سنن ثابت و حکمت هایی است که در علم خدا رعایت آنها لازم است و ما از فهم تمام اطراف و جوانب آن عاجزیم.

 

بدیهی است در این مواقع و در همه موقعیت های دیگر خداوند حکیم طبق حکمت بالغه خود و مصالح واقعی بندگان عمل می‎کند و بر خلاف ما رحم و لطف و تفضّل او از حکمت او چیزی کم نمی‎کند.

 

وَ هُوَ لِلدَّعواتِ سامِعٌ، و للکُرُباتِ دافِعٌ، وَ لِلدَّرَجاتِ رافِعٌ

 

او دعاها را می‎شنود. دعا از هر کس و در هرکجا باشد شنوایی خدا محدود به وسیله نیست که مشروط به شرایطی باشد و فاصله زمان و مکان در شنودن و نشنودن مؤثر باشد.

 

لازمه این که دعاها را در این امور می‎شنود دفع آنهاست. او دفع کننده کربت ها است. بنده امیدوار می‎شود و به سوی او ملتجی می‎گردد و تضرع و زاری می‎نماید.

 

رفع درجه و بلند شدن مقام نیز با خداست و اوست که درجات را در اثر دعا یا حکمت های دیگر بلند می‎کند و رافع الدرجات است.

 

فَلا اِلهَ غَیرُهُ وَلا شیء یَعْدِلُهُ وَلیْسَ کَمِثْلِهِ شَیءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ اللَّطیفُ الْخَبیر وَهُوَ علی کُلِّ شَیء قدیرٌ

 

این فرازها و جمله‎های بلند توحیدی همانند نتیجه جمله‎های عرفان‎آموزی است که قبلاً امام علیه‎السلام فرمود؛ یعنی کسی که دارای این صفات باشد که نه برای قضایش دافعی باشد و نه از عطایش منع کننده‎ای و نه صنع هیچ صانعی مثل او باشد و دارای سایر صفاتی باشد که بَر شمرده شد، غیر از او خدایی نیست؛ چون صاحب آن صفات باید در قدرت، یگانه باشد و چیزی عِدل و برابر او نگردد و مثل او چیزی نباشد. و او شنوا، بینا، لطیف و آگاه است و بر هر چیز تواناست. لازمه اتصاف به آن صفات، این اوصاف است./924/د102/ج

ارسال نظرات