۰۷ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۸:۳۹
کد خبر: ۱۳۳۹۸۴
اخلاق معاشرت (6)؛

همبستگی اهل ایمان حصار فردگرایی و تک‌روی‌ها را می‌شکند

خبرگزاری رسا ـ حجت‌الاسلام جواد محدثی در کتاب اخلاق معاشرت می‌نویسد: در یک جامعه ایمانى، همبستگى اهل ایمان ضرورى است، این‏ پیوند، در سایه دیدار‌ها پدید می‌‏آید و استحکام می‌‏یابد.
اخلاق معاشرت

به گزارش خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام جواد محدثی، نویسنده و پژوهشگر حوزوی، در کتاب«اخلاق معاشرت» مجموعه‌ای از رهنمود‌های اخلاق دینی در معاشرت با دیگران را ارائه کرده است.

بر اساس این گزارش، در بخشی از این کتاب با عنوان«دید و بازدید» می‌خوانیم:

آنچه روحیه‏‌‌ها را شاداب و زندگی‌ها را باصفا می‌‏سازد، «دیدار» است. چه دیدار‌هاى دوستانه، چه خویشاوندانه! بویژه اگر در دیدار‌ها، سخنان دلنشین گفته شود و خاطرات شیرین و همفکرى در مسیرگشایش مشکلات.

«زیارت‏» برادران دینى رفتن و «دیدار مؤمنان‏»، مورد سفارش اولیاءدین است: که هم رابطه‏‌هاى درونى آحاد امت را استوارتر می‌‏سازد، هم‏محبت ‌ها را می‌‏افزاید و هم کدورت ‌ها را می‌‏زداید و هم خدا و رسول را خوشحال می‌‏سازد: و چه کار نیکى بهتر از این؟ ...

بجاست که این‏ گونه دیدار‌ها به خاطر خدا و با انگیزه خلوص و عمل به سنت دین باشد، نه روى طمع‌هاى دنیوى و انگیزه‏‌هاى مادى وسودگرایانه و سوداگرایانه!

محتواى دیدار‌ها

گاهى رفت و آمد‌ها و زیارت‌ها، به جاى سودمندى، زیانبار است و به جاى آنکه بهره تربیتى یا پاداش اخروى داشته باشد، محصولى جزافزایش گناه یا هدر رفتن فرصت‌ها ندارد. هوشیاران می‌‏کوشند از همه‏ دیدار‌ها سود ببرند و از تباهى فرصت، جلوگیرى کنند.

باید با «حصارشکنى‏»، خود و زندگى خود را از انزوا درآورد وروحیه جمعى و تعاون و همزیستى را تقویت کرد. آنان که پاى خود و خانواده خود را از رفت و آمد با افراد با ایمان و خانواده‏‌هاى شریف و با فرهنگ می‌‏برند، راه خیر را به روى خود می‌‏بندند. مگر نه اینکه ‏این‏گونه انزوا‌ها، حالتى از یاس براى انسان پدید می‌‏آورد و افسرده‏ می‌‏سازد و نشاط از چنین زندگی‌هایى رخت‏بر می‌‏بندد؟!

امام صادق(ع) به اصحاب خویش سفارش می‌‏فرمود:

«تزاوروا و تلاقوا و تذاکروا امرنا و احیوه، به دیدار و ملاقات یکدیگر بروید و «امر» ما را یاد کنید و به یاد هم ‏آرید و آن را زنده نگهدارید ‏». (1)

این حدیث، محتواى سازنده و تربیتى وجهت‏دار و هدفدار بودن دیدار‌ها را تبیین می‌‏کند. ملاقات‌هایى که‏شیعیان اهل بیت داشتند، محتوایى مکتبى داشت و به توصیه امام، می‌‏بایست در راستاى «احیاى امر» و زنده نگهداشتن مرام و مکتب و فلسفه سیاسى امامت‏ شد، تا «امت‏»، روح و جان یابد و به بیراهه نیفتد.

بهره‏‌هاى دیدار

مناسب است در سایه ملاقات‌ها و دید و بازدید‌ها، خانواده‏‌ها و افراد، از درد‌ها و مشکلات یکدیگر آگاه شوند و در حد توان، در رفع ‏آن‌ها بکوشند. مشورت و همدلى و همدردى، گوشه اى از این بهره‏‌‌ها است. تشریک مساعى در حل معضلات و رسیدگى به نیازمندان، گوشه‌اى دیگر.

«خیثمه‏» می‌‏گوید: خدمت‏ حضرت امام باقر(ع) رسیدم تا با آن‏ حضرت خداحافظى کنم. امام فرمود:

«اى خیثمه! هر کدام از دوستان و هواداران ما را دیدى، سلام ما را به آنان‏ برسان و آنان را به تقواى الهى توصیه کن و سفارش کن که توانگرانشان به فقیران سربزنند، توانمندان به ناتوانان سرکشى کنند، زندگان در تشییع جنازه مردگان شرکت‏کنند، در خانه‏‌هاى هم، یکدیگر را دیدار کنند. این‏گونه دیدار‌ها سبب احیاء امر ما(خط ولایت و رهبرى اهل بیت) می‌‏گردد.» (2) .

اگر دیدار‌ها، چنین برکت ‌هایى نداشته باشد، جز اتلاف وقت و سرمایه چیزى نیست!

وقتى جمعى دور هم می‌‏نشینند و ساعاتى را به صحبت‏ می‌‏گذرانند، در جمع‏بندى پایانى، اگر دیدند از آن همه صحبت، چیزى‏نه در یاد مانده، نه سودى به کف آمده، دریغ از آن اتلاف فرصت! اما اگربحث‌هاى علمی‌ و اجتماعى، به روشنگرى افکار کمک کند، نقل‏خاطرات و سرگذشت‌ها، براى دیگران عبرت‏آموز و راه گشا باشد، بازگویى حالات دیگران، حس همدردى و کمک‏ رسانى را تقویت کند، اینجاست که ملاقات، به بهره‏ورى رسیده است.

زیارت مؤمن

در یک جامعه ایمانى، همبستگى اهل ایمان ضرورى است. این‏ پیوند، در سایه دیدار‌ها پدید می‌‏آید و استحکام می‌‏یابد. در روایات، بابى تحت عنوان «زیارة المؤمن‏» است که به این‏ گونه دیدار‌ها تاکید دارد. امام صادق(ع) فرموده است:

«مازار مسلم اخاه المسلم فى‏الله ولله الا ناداه الله عز و جل: ایها الزائر طبت وطابت لک الجنة‏، هیچ مسلمانى برادر دینى‏اش را در راه خدا و براى خدا زیارت نمی‌‏کند، مگر آنکه خداى متعال به او ندا می‌‏دهد: اى دیدارکننده! خوش به حالت، بهشت‏ براى تو سزاوار و گوارا باد». (3)

در این دیدار‌ها، دو رکن وجود دارد: دیدارکننده و دیدارشده (زائرو مزور). آنکه پیشقدم در زیارت می‌‏شود، فضیلت‏ بیشترى دارد وپاداشى افزونتر. این سخن پیامبر اکرم(ص) است که فرمود:

«الزائر اخاه المسلم اعظم اجرا من المزور، آنکه برادر مؤمن خود را دیدار می‌‏کند، پاداشى بزرگتر از شخص‏ دیدارشده دارد». (4)

آنان که «کار» را بهانه کاستن از دیدار‌ها و صله‏رحم‌ها و رفت و آمد‌ها می‌‏کنند، باید خود این‌ها را هم کار به حساب آورند، بلکه از بهترین کار‌ها. این، اقتدا به سیره رسول اکرم(ص) است. در حدیث‏ است: هرگاه پیامبر خدا یکى از مسلمانان را سه روز نمی‌‏دید، از حال اومی‌‏پرسید. در پاسخ سؤال پیامبر، اگر می‌‏گفتند که غایب است (مثلا سفررفته) برایش دعا می‌‏کرد. اگر حاضر بود، به دیدارش می‌‏رفت و اگر بیمار بود به عیادتش می‌‏شتافت. (5)

دیدار حضورى

برخى به هر دلیل، عیادت و زیارت و احوالپرسى‏شان «غیرحضورى‏» است. می‌‏کوشند تا از طریق این و آن، یا از راه تلفن و نامه‏احوالپرسى کنند و تماس داشته باشند. گرچه از این رهگذر، «کسب‏اطلاع‏» می‌‏توان کرد: ولى دیدار رویاروى و نشست و گفتگوى چهره به‏چهره، حلاوت و برکتى دیگر دارد.

در احادیث، عنوان «تزاور» و «ملاقات‏» مطرح است. دیدن و ملاقات‏کردن حضورى. البته احوالپرسى تلفنى هم خیلى خوب است و نوعى‏ صله‏رحم محسوب می‌‏شود، ولى جاى «دیدار حضورى‏» را پر نمی‌‏کند. نامه نوشتن به اقوام و دوستان نیکو است، اما بار سفر بستن وحضورا خدمت پدر و مادر و بستگان و آشنایان رسیدن و آنان راشاد کردن، ثوابى مضاعف و تاثیرى افزونتر دارد. می‌‏گویید نه؟ امتحان کنید!

شما خودتان از دیدار چهره برادر یا فرزند یا دوست‏ بیشترخوشحال می‌‏شوید - اگر از سفر آیند - یا از شنیدن صدایشان از آن سوى‏ سیم‌هاى مخابرات؟ تازه، این خودش نشان محبت‏بیشتر و صمیمیت و یکدلى در رابطه‏‌ها است. اگر هنگام درگذشت‏یکى از اقوام، از دوستان‏ و آشنایانتان کسى تلگراف تسلیت‏ بفرستد، یا آنکه از شهر و محله خودپیش شما آمده، از نزدیک در غمتان شریک شود و در مراسمتان شرکت‏کند، کدام یک را صمیمی‌‏تر می‌‏یابید؟ رفت و آمد خودتان با دیگران نیزچنین است. هرگز به تلفن و نامه قناعت نکنید و «صدا» و «دستخط‏» و«عکس‏» را به جاى دیدار حضورى ننشانید.

«اویس قرنى‏» را شنیده‏اید که از مادر اجازه گرفت و از «یمن‏» به‏«مدینه‏» آمد، تا محبوبش، محمد مصطفى(ص) را یک بار ببیند و برگردد... و چنان شد که پیامبر اکرم(ص) فرمود: من بوى بهشت را از سوى ‏قرن می‌‏شنوم، چه بسیار مشتاق تو هستم، اى اویس قرن! «تفوح روایح‏الجنة من قبل قرن، واشوقاه الیک یا اویس القرن!» (6)

در همین دیدار‌هاى حضورى است که نشاط خاطر و بهره‏ورى ازتجارب و سخنان نهفته است. امام هادى(ع) فرموده است:

«ملاقاة الاخوان نشرة و تلقیح العقل و ان کان نزرا قلیلا، دیدار برادران، سبب انبساط خاطر و بارورى اندیشه است، هر چند کوتاه و اندک باشد».(7)

با این همه آثار و برکات، دیگر چه جاى درنگ و بهانه‏جویى و عذرتراشى براى ترک مراوده و رفت و آمد؟! براى این‏گونه دیدار‌ها، باید در پى بهانه بود و هر فرصتى را مغتنم شمرد، ... البته تا حدى که به‏ مزاحمت نیانجامد و موجب اتلاف وقت دیگرى نشود.

وقتى کسى از مسافرت برمی‌‏گردد، یا خداوند به کسى فرزندى‏ عنایت می‌‏کند، یا ازدواجى صورت می‌‏گیرد، یا خانه جدیدى خریدارى‏ می‌‏شود، یا خداى ناکرده بیمارى و کسالتى براى کسى پیش می‌‏آید، این‌هاهمه بهانه «تجدید عهد» و دیدار حضورى است. حتى اگر او هم مهمانى‏ندهد، ولى در صورت فراهم بودن شرایط، رفتن به دیدار و گفتن‏خوشامدى، تهنیتى، تبریکى ، تسلیتى، خدا شفا دهدى، چشم روشنى و... مناسب است و این «دیدار‌ها مایه تحکیم دوستی‌ها است.».

پیامبر رحمت فرمود: «الزیارة تنبت المودة، دیدار، دوستى‏آور است ‏». (8)

دیدار کریمانه

چه خوب که در دیدار‌ها، قصد قربت کنید و این‌ها را به حساب خدابگذارید. اگر معامله و سودا هم می‌‏کنید، با خدا سودا کنید، تا اجر ببرید. نگویید: من چند بار رفته‏ام، آن‌ها نیامده‏اند، نوبتى هم که باشد، حالانوبت آن‌ها است ...

در بهره‏ورى از ثواب و پاداش الهى که نباید این‏ گونه محاسبات رابه میان کشید. درست است که هر «دید»ى، «بازدید»ى دارد و هر سلامی‌،علیکى و هر نامه‏اى جوابى! ولى گاهى هم باید کریمانه و بزرگوارانه‏ برخورد کرد. دیدار مؤمن، دیدار خدا است و چقدر ثواب دارد. درحدیث قدسى آمده است که خداوند می‌‏فرماید:

«ایما مسلم زار مسلما فلیس ایاه زار، ایاى زار و ثوابه على الجنة‏، هر مسلمانى که به دیدار مسلمانى برود، او را نه، بلکه مرا زیارت‏ کرده است و پاداش او بر عهده من، بهشت است. چه چیزى بالاتر ازاین؟ دیدار مؤمن، همپاى دیدار خدا!». (9)

از امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) روایت است:

«هر مؤمنى که به قصد دیدار مؤمن دیگر بیرون رود و او را همراه با معرفت به‏ حقوقش زیارت کند، به پاداش هر گامش در این راه، خداوند حسنه‏اى براى او می‌‏نویسد و سیئه‏اى از او محو می‌‏کند و درجه‏اى می‌‏افزاید. چون در بزند، در‌هاى ‏آسمان به رویش باز می‌‏شود و چون با یکدیگر ملاقات و مصافحه و معانقه کنند،خداى متعال رو به فرشتگان کرده و مباهات می‌‏کند که: دو بنده‏ام را بنگرید! به‏خاطر من با هم دوستى و دیدار می‌‏کنند. بر من است که از این پس از عذاب، مصونشان دارم. و چون برگردد، فرشتگان بدرقه‏اش می‌‏کنند و اگر تا شب بعد، از دنیا برود، از حساب، معاف می‌‏شود ...» (10)

وقتى دیدار‌ها این همه فضیلت و ثواب و آثار دنیوى و اخروى‏دارد، چه محرومند آنان که به بهانه‏‌هاى مختلف یا لجاجت‌ها واندیشه‏‌هاى کودکانه و حقیرانه، با هم قهر یا ترک رفت و آمد می‌‏کنند و درهاى برکت را به روى خویش می‌‏بندند!

گرماى دل‌ها در سایه دیدار‌هاى صمیمانه و معاشرت‌هاى مخلصانه و آمیخته به صداقت و مودت است.

کانون زندگى و خانواده‏‌ها را گرمتر کنیم، با معاشرت و مودت ودیدار ....

پى‏نوشت‌ها:

(1) اصول کافى، ج‏2، ص‏175.

(2) همان.

(3) همان، ص‏177، حدیث‏10.

(4) میزان‏الحکمه، ج‏4، ص‏297.

(5) مکارم‏الاخلاق، ص‏19.

(6) سفینة‏البحار، ج‏1، ص‏53.

(7) میزان‏الحکمه، ج‏4، ص‏298.

(8) سفینة‏البحار، ج‏1، ص‏567.

(9) همان.

(10) همان. /971/د101/ن

ارسال نظرات