مخالفت با نظام اسلامی با هر توجیهی به ضرر اسلام است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، آیتالله مصباح یزدی، رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، عصر دوشنبه 12 تیر در جمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم که در اردوی زیارتی ـ آموزشی بصائر در مشهد شرکت کردهاند، به ارائه پاسخ شبهه «چرا علما با هم مشورت ندارند و با اتفاق نظر عمل نمیکنند و اگر این مساله امکانپذیر نیست وظیفه ما چیست؟» پرداخت.
وی گفت: اگر این شبهه در مورد خداوند مطرح شود که چرا مسائل را شفاف بیان نکرده است، میتوان گفت باید ابهامی وجود داشته باشد تا جمعی، تلاش کرده و رفع ابهام کنند و آشکار نبودن همه مطالب حق، جزو هدف آفرینش انسان یعنی امتحان و از بدیهیات دین اسلام است. اگر کاملا همه چیز آشکار باشد ارزش کار اختیاری مشخص نمیشود.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به جوابی دیگر گفت: اصولا سنت خداوند این است که مطالب را برای مردم به وسیله لفظ یا جانشین لفظ بیان میکند، کتابهای آسمانی لفظ بودهاند یا نوشتههایی مثل الواح تورات بودند که بر موسی نازل شد اما تفاهمی که به وسیله الفاظ واقع میشود برای همه یکسان نیست و نمیشود برای هر کلمه تفسیری از مقاصد متکلم نوشت.
وی افزود: درباره پیامبر اسلام(ص) نیز اگر گفته شود چرا ایشان وصیتنامهای صریح ننوشتند هم تا حدودی این جواب صدق میکند زیرا فرق خلقت انسان با فرشتگان این است که انسان سر دو راهیها است و خود باید انتخاب کند. در مورد فقهای کنونی نیز باید گفت امروز با بزرگانی که مفاخر ما هستند و عمری در حفظ اسلام زحمت کشیدهاند زندگی میکنیم که در مشی آنان اختلافی نیست ولی در سلیقههای علمی ایشان اختلاف است که گاهی هم شدید بوده است.
این استاد سطح عالی حوزه علمیه قم گفت: به خاطر دارم که اوائل نهضت بود که در موضوع خاصی بین امام و یکی از مراجع قم اختلاف نظر شدیدی ایجاد شد. دستهای از بزرگان و فضلای مبارز و علاقهمند به اسلام در جلسهای بحث کردند که چه کنیم تا این اختلاف حل شود و تصمیم گرفتند که اول ملاقاتی با آن عالم و بعد با امام داشته باشند و بگویند باید همه جلوی شاه یکی باشیم. خدمت آقا رسیدیم که کسالت داشت و به زحمت نشست و صحبت کرد و حاصل مطلب این شد که مسئله مبارزه با شاه و دستگاه شوخی نیست و نمیشود یک نفر عهدهدار باشد بلکه باید همه مراجع با هم مشورت داشته و کار را پیش ببرند و پیشنهاد کرد که شورایی از چند نفر تشکیل شود و اشخاص را هم مشخص کرد. بعد خدمت امام رفتیم و از ایشان سؤال کردیم و جریان پیشنهاد را گفتیم. امام فرمود اگر منظور این است که کسانی مشورت کنند که با شاه مبارزه کنیم یا نه؟ قاطع هستم که وظیفه من این است که مبارزه کنم اگرچه هیچ کس همراه من نیاید و چیزی نمیتواند مانع من باشد و نظر هیچکس برای من حجیت ندارد، اما اگر منظور این است که در اصل مبارزه اتفاق داشته باشیم ولی در شیوه آن مشورت کنیم، حتی اگر نظر من این باشد که باید با شدت برخورد کرد ولی نظر بقیه برخورد نرم باشد نظر آنان را قبول میکنم چون اگر دستهجمعی باشد پیشرفت بیشتر است.
وی افزود: باید دانست که اگر میشد دو مرجع تقلید این کار را انجام دهند تا به حال انجام شده بود ولی این مسائل اختلاف فهم و نظر است و حتی بین شاگرد و استاد اخلاق هم ممکن است اتفاق بیفتد و این مساله حتی در غیر از ضروریات اعتقادی نیز وجود دارد.
آیتالله مصباح یزدی در خصوص وظیفه مکلفین گفت: اما در احکام فقهی، اکثریت قریب به اتفاق شیعه میگویند اگر از کسی که اعلم بود تقلید کردید برای شما کافی است. در مسائل تفصیلی اعتقادی نیز میشود گفت هرچه امام صادق گفته است درست است حتی اگر گفته ایشان را نمیدانیم.
وی تصریح کرد: موضوعات اعتقادی چند دسته هستند. یکی موضوعاتی که هر کس با تحقیق خود میتواند تشخیص دهد و هیچکس نباید در آن کوتاهی کند. دوم اینکه برخی اختلافات در مسائل فنی است و هر کس نمیتواند تشخیص دهد اما راهکار عقلایی دارد. سوم این است که گاهی مسائل آنقدر پیچیده است که متخصصین هم عاجز میشوند و تشخیص تکلیف مشکل است.
وی مسائل سیاسی را از مقوله سوم دانست و گفت: مثلا در انقلاب اسلامی امام قاطع میگفت که باید قیام کرد و تقیه جایز نیست حتی اگر کار به جای بدی برسد. اما کسانی بودند که میگفتند این کارها باعث میشود شاه مثل پدرش لباس روحانیت را ممنوع کند، همچنانکه گفته بود کاری نکنید که پا در کفش پدرم کنم که امام فرموده بود «کفش پدرت برای تو بزرگ است».
آیا امروز حجتی باقی مانده است که در راه حفظ نظام کوتاهی شود؟
رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تأکید کرد: اما بعد از این تجربه امام و جریانات 33 ساله در این کشور دیگر نباید شکی در راه امام باشد. باید باور داشت که اگر این حرکت نبود امروز روحانیت دور هم نبودند و دیگر دین و ایمانی برای ما باقی نمانده بود.
وی تأکید کرد: برای خود من خواب و خیال بود که زمانی در این مملکت حکومتی تشکیل شود که در رأس آن یک روحانی باشد و این روحانی بیشترین محبوبیت را در جامعه داشته باشد. با خود میگفتم مگر دشمنان میگذارند و مگر شاه با چنین شرایط خفقانی که ایجاد کرده است و با این پیشرفت دستگاههای جاسوسی اجازه میدهد.
وی به تفاوت نهضت اسلامی به رهبری امام با حرکات مشابه اشاره کرد و گفت: در بررسی همسایگان شرقی و غربی این تفاوت آشکار است. همچنانکه در افغانستان مردم صریحا برای بنای اسلام قیام کردند و در این راه خیلی زحمت کشیدند و به سختیهایی مبتلا شدند که ما در دوران مبارزات نظیر آن برایمان پیش نیامد اما نتیجه این شد که بعد از چهل سال مبارزه، دشمن به خانه آنان آمد و دشمنان دیگر را با خود همراه کرد.
این استاد سطح عالی حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: از رفتارهای بسیار کلیدی امام این بود که رادیوهای خارجی را گوش میکرد و هر وقت احساس میکرد که دشمنان بر روی یک موضوع تکیه کردهاند، میفهمید بزرگترین نقطه مثبت ما همان است. این راه تشخیص در شرایط فعلی نشان میدهد بزرگترین خطر برای دشمن و بزرگترین پشتیبانی برای نظام ما رهبری است.
وی افزود: راه امام که امروز در راه و سیاستهای کلی مقام معظم رهبری متبلور است راهی است که میتواند سعادت کشورهای اسلامی را به همراه داشته باشد و مخالفت با آن به هر دلیلی که باشد به ضرر اسلام است و اگر کسی به قصد قربت نیز نظام و رهبری را تضعیف کنند ضرر به نظام اسلامی زده است گرچه معذور باشد.
وی در پایان گفت: اعتقاد بنده این است که روی کره زمین چنین رهبری وجود ندارد و مشابه آن را نمیتوان یافت و بدبختی مردم افغانستان نداشتن چنین رهبری است وگرنه از ما مصممتر بوده و در راه خود مستحکمترند.
گفتنی است، در اواسط مراسم، آیتالله مصباح به نقل قولی پرداخت و گفت: «از یکی از بزرگترین مراجع نجف نقل است که با شنیدن نام امام(ره) قیام کردند». در این لحظه یکی از حضار در جلسه بلند شد و گفت: من در آن جلسه حضور داشتم و آیتالله سیستانی با شنیدن نام امام(ره) از جا بلند شدند و گفتند: «با آوردن نام امام باید قیام کرد»./932/پ202/ع