تحلیل هفته
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، هفتهای که گذشت، هفتهای پر از خبر، حاشیه و حادثه بود. دیدار رهبر معظم انقلاب با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، سفر بایدن به اوکراین، دامنه دار شدن مسأله مسمومیتهای مدارس، موضع گیریهای جنجالی اصلاحات از تشبیه وضعیت امروز کشور به فروپاشی شوروی تا اظهار نظر عجیب عفت مرعشی، تشکیل پرونده قضایی برای بیژن زنگنه، فرار جاسوس سرویسهای امنیتی بیگانه که در آشوبهای سیستان و بلوچستان نقش آفرینی کرده بود تا دستگیری و آزادی مرزبان ایرانی را در این تحلیل هفته بخوانید.
دیدار رهبر معظم انقلاب با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری
پس از به پایان رسیدن اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری، اعضای این مجلس به دیدار رهبر معظم انقلاب شرفیاب شدند. دیداری که خاص بود و روی سخن رهبر معظم انقلاب با علمایی از سراسر کشور به شمار میرفت. رهبر معظم انقلاب در این دیدار مسائل لازمی را که باید اعضای مجلس خبرگان رهبری آن را نصب العین خود قرار بدهد را بیان فرمودند. اولاً که رهبر انقلاب وجود مجلس خبرگان رهبری را نماد حقیقی مردم سالاری دینی دانستند و فرمودند: «این مجلس در پرتو تحقق کاملاً سالمِ مردمسالاری، منتخب مردم است ضمن اینکه متشکل از علمای دین است و جوهره دینی نظام را نشان میدهد.»
همچنین رهبر انقلاب، جایگاه، اهمیت و حساسیت مجلس خبرگان را بالاتر از هر مرکز و مجموعهای در نظام برشمردند. ایشان اهتمام خبرگان در رسیدگی به مسائل گوناگون کشور را مطالبه رهبری و موضوعی درست دانستند. حفظ شرایط رهبری و انجام وظایف مندرج در قانون اساسی و دیگر وظایف قطعی رهبری را از جمله وظیفه هیئت تحقیق مجلس خبرگان دانستند و خواستار تداوم آن با جدیت بیشتر شدند.
حضرت آیت الله العظمی خامنهای تبیین منطقی، مستدل و مستمر جایگاه مجلس خبرگان برای افکار عمومی به خصوص برای نسل جوان را دیگر وظیفه اعضای این مجلس دانستند. در ادامه تبیین دشمنیها با مجلس خبرگان رهبری و تبیین علت اصلی دشمنیها با نظام اسلامی را از جمله وظایف خبرگان بر شمردند. رهبر انقلاب با اشاره به شأن علمایی مجلس خبرگان رهبری بر تدوام ارتباط آنها با مردم تأکید فرمودند.
نکته و نقطه کلیدی سخنان رهبر معظم انقلاب با اشاره به حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن چنین بود: «حضور مردم، حجت الهی را بر ما مسئولان و علما تمام کرده است و اینکه فقط به این ثروت ملی افتخار کنیم، کافی نیست بلکه باید این ثروت را مستمراً حفظ و زیاد کنیم و به وظایف خود در این زمینه عمل کنیم.»
البته این دیدار یک حاشیه هم داشت. تلاقی سخنان رهبر معظم انقلاب با نگاه یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری به حسن روحانی بود که این موضوع از نگاه رسانهها دور نماند و به سرعت مورد توجه قرار گرفت.
آخرین تحولات اوکراین/ از سفر بایدن با اسکورت ویژه پوتین تا افشای هرچه بیشتر شخصیت توخالی زلنسکی
سفر بایدن به اوکراین در این هفته در حالی اتفاق میافتاد که آمریکا شدیدترین و سختترین تدابیر امنیتی را اجرا کرد. پیش از این برخی از رسانههای غربی از احتمال سفر مخفیانه بایدن به اوکراین خبر داده بودند. همراهی تیم ویژهای از نیروهای مسلح اوکراینی با سلاحهای انفرادی خودکار جهت تأمین امنیت بایدن و زلنسکی یک سوی ماجرا و آنچه بود که در رسانهها دیده میشد. حتی کار به اینجا ختم نشد و این دلقک اوکراینی، همزمان با ورود بایدن صدای آژیر حملههای هوایی را به صدا در آورد تا چنین القا کند که ورود بایدن به اوکراین در شرایطی کاملاً جنگی صورت گرفته است.
اما کاشف به عمل آمد که در زمان حضور بایدن در اوکراین هیچگونه حمله هوایی از سوی نیروهای ارتش سوریه صورت نگرفته است. در حقیقت این آژیر هوایی، در صورت صحت میبایست تمام تیم امنیتی بایدن را برای حفظ جان رئیس جمهور فراموشکارشان به تلاطم میانداخت؛ اما هیچ خبری نبود. از آن بدتر ماریا زاخارووا، مدیر بخش اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه روسیه پشت پرده این دیدار را افشا کرد که آمریکاییها بدون اخذ تضمین امنیتی از روسیه حاضر به انجام این سفر نمیشدند.
باید برای زلسنکی خیلی دل سوزاند. او که از زمان انتخابش به عنوان رئیس جمهور اوکراین تمام سیاستهای آمریکاییزه کردن را در پیش گرفت؛ اما ترامپ حاضر نشد هیئت عالیرتبهای را برای تبریک ریاست جمهوری زلنسکی به آن کشور بفرست. بایدن هم که وقتی جنگ اوکراین آغاز شد به جای کمکهای مستقیم نظامی، وارد بازار دلالی شد و به جای حمایت از اوکراین، جیب شرکتهای اسلحه فروشی آمریکایی را پر از پول کرد.
شاید میپرسید که بدتر از این دیگر چه میشود، دو خبر مهم و حاشیه دیگری که توسط رسانهها مورد توجه قرار گرفت، ترس زلنسکی از عبور و مرور در شهر نیز عیان شد. بدیهی است که بایستی یکی از مقامات ارشد یا رئیس جمهور یک کشور به پیشواز بایدن میرفت؛ اما بایدن پیش از رسیدن از فرودگاه به کاخ ریاست جمهوری، با بدل زلنسکی همراهی شده بود. شاید این خبر را نتوان تأیید کرد؛ اما مصاحبه نفتالی بنت با یکی از رسانهها هر خبر مشابهی از ترس و وحشت زلنسکی از رودررویی با نیروهای روسیه را به تأیید میرساند.
نفتالی بنت میگوید وقتی که به دیدار پوتین در کاخ کرملین رفته بود، بارها از سمت زلنسکی درباره حفظ جان و امنیت زلنسکی سؤال پرسیده بود و پوتین بارها گفته بود که با زلنسکی هیچ کاری نخواهد داشت. وقتی نفتالی بنت در هنگام برگشت از کرملین با زلنسکی تماس گرفته بود و به او اطمینان داده بود که پوتین با او هیچ کاری ندارد، او از پناهگاه کاخ به دفتر ریاست جمهوری خود بازگشته بود و از خود سلفی گرفت که من شجاعانه مشغول کار هستم! بدتر از این هم زمانی است که اسناد و شواهد بسیاری دلالت بر این دارند که زلنسکی مدتهاست درگیر مصرف مواد مخدر شده است.
اما اوج حقارت و شکست اوکراین در لحظهای بود که ایستادن زلنسکی در کنار میزی که بایدن با راحتی نشسته بود و در حال امضا یا نوشتن چیزی بود، مورد توجه قرار گرفت. حالت ایستادن زلنسکی بیشتر شبیه حالت خبردار نظامی بود. البته این حقارت در مقابل حقارتی که محمدرضا پهلوی تجربه کرد، حقارت کمی نبود. محمدرضا پهلوی در بحبوحه جنگ جهانی دوم حتی اطلاعی از جلسه سران متفقین با حضور رؤسای جمهور شوروی و آمریکا و نخست وزیر انگلستان نداشت و حتی او را به این جلسه راه ندادند. جلسهای که نتیجه آن تبدیل ایران به پل پیروزی متفقین بود.
مسمومیتهای سریالی دانش آموزان دامنه دار شد
اولین بار مسمومیت دانش آموزان در هنرستانی در یزدانشهر قم، به عنوان اولین خبر مسمومیت دانش آموزان در ایامی که موضوع مهسا امینی مطرح بود، هرچند خبری دارای ارزشهای خبری بود؛ اما مورد توجه قرار نگرفت. بعد از آن و با طی فاصلههای قابل توجهی ناگهان شیب تند مسمومیتها در شهر قم افزایش داشت که حتی موجب تجمع چندباره والدین دانش آموزان در مقابل استانداری و فرمانداری قم شد. رصد خط خبری رسانههای معاند و خائن داخلی و خارجی نشان از این میداد که همان طرحی که در ماجرای درگذشت خانم مهسا امینی شکل گرفته بود، در حال پیاده سازی در ایران است.
آنها حتی به فوت یک دختر قمی بر اثر بیماری کلیوی که حتی در مدرسهاش هیچ خبری از مسمومیت اعلام نشده بود، بازیچه این رسانهها قرار گرفت و از آن سوءاستفاده کردند که او را تحت عنوان مهسا امینی دیگر عنوان کنند. البته نام او فاطمه رضایی است و به هیچ عنوان نمیتوانند از این اسم برای براندازی بهره بگیرند. شاید همین دلیلی هم بود که آنها به جای برجسته کردن نام این دختر، مجبور شوند دوباره نام مهسا امینی را به صدررسانهها بیاورند.
مسمومیت سریالی مدارس قم البته در قم نماند و به شهرهای دیگر نیز کشیده شد. از همان روزهای اول تمام مسؤولان امنیتی، انتظامی، بهداشتی و آموزشی کشور وارد میدان شدند. حتی مدارس شهر قم دو روز به طور کامل تعطیل شد تا عامل و علل آن شناسایی شود. نتیجه نهایی با اختلافات بسیار اعلام شد. مدرسهای در تهران به علت استفاده از اسپری حشرهکش، مدارسی به علت کشف گاز ان.2 و مدارسی بدون هیچ علت قابل شناسایی اعلام مسمومیت شدهاند.
در این میان توجه به برخی پیامها از سوی اکانتهای رسمی و غیر رسمی متعلق به صهیونیستها، منافقین و ... نشان از برنامه ریزی و ورود آنها میداد. خبرگزاری فارس خبری منتشر کرد که 3 نفر از عوامل آن دستگیر شدهاند؛ اما وزیر کشور و رئیس پلیس کشور آن را تکذیب کردند. حال بایستی منتظر بمانیم تا مسؤولان عوامل آن را شناسایی خواهد کرد یا خیر. تحلیلهای قابل توجه مختلفی درباره ابعاد این حادثه وجود دارد؛ اما باید نکاتی را در نظر گرفت.
اولاً تعداد مدارس در سراسر کشور به قدری زیاد است که توان رسیدگی فوری به همه آنها وجود ندارد. دوماً اگر این حادثه تروریستی و توسط قشری مذهبی رخ میداد، قطعاً باید اعلامیه یا خبری مبنی بر مخالفت قشری خاص از آن منتشر میشد. این درحالی است که تمام قشر مذهبی و حتی سنتی هیچ مخالفتی با تحصیل دختران خود و دیگر دختران در مدارس ندارند. خبرهایی که چنین تهمتی را به قشر مذهبی وارد میسازد، یا از سر نادانی و عدم شناخت از قشر مذهبی در کشور است یا از سر خیانت که قطعاً باید این موضوع مورد بررسی قرار بگیرد.
بسیاری از پدر و مادرها نگران وضعیت سلامتی فرزندان خود در مدارس هستند؛ اما هم تجمعی که در مقابل فرمانداری قم برگزار شد و هم تجمعی که امروز در مقابل یکی از مدارس غرب تهران برگزار شده بود، لیدرهایی برای به آشوب کشاندن این تجمع و سردادن شعارهای هنجار شکنانه وارد شده بودند. قطعاً این سازماندهی و ورود به تجمعات نشان دهنده برنامه ریزی دشمنان برای شروع آشوب دیگری در کشور است.
نقطه دیگر تلاش دشمنان برای ایجاد ناامیدی بود. آنها مسؤولان نظام را مقصر این حوادث میدانستند. اما باید یادآور شد که بررسی وضعیت تحصیلات همسران و دختران مقامات فعلی نظام نشان میدهد که خواست همه مسؤولان نظام تشویق بانوان به تحصیلات عالیه است. البته در این میان نباید از خبرهای ضدونقیضی که برخی رسانهها جهت افزایش مخاطب و عضوگیری منتشر میکنند غافل شد. البته این وظیفه برعهده دادستانی و دادسرای رسانه است که رسانههایی را که در این روزها تلاش دارند به جای آرام سازی، از این موضوع آتشی در کشور درست کنند به جای مماشات برخوردهای جدی انجام بدهند. تشویش اذهان عمومی و انتشار اکاذیب جرایمی هستند که این روزها باید در این موضوع خاص بیشتر نسبت به آن حساسیت نشان داده شود.
آخرین تحولات در اردوگاه اصلاحات، از تکرار ادعای فروپاشی جمهوری اسلامی مانند شوروی تا پرونده قضایی برای وزیر سابق نفت
سعید لیلاز که با مصاحبه جنجالیاش با محمدجواد ظریف برای دستاوردسازی در روزهای پایانی دولت تدبیر و امید شناخته میشود، در نشستی که با وزیر اقتصاد داشت میگوید که وضعیت الآن مشابه وضعیت فروپاشی شوروی است و دیگر نمیتوان بازار را کنترل کرد. واضح است که این وضعیت نابسامانی اقتصادی از دوران دولت روحانی کلید خورد و آقای سعید لیلاز نیز در آن زمان از خواص دولت روحانی بودند، حال چطور است که امروز زبان گشودهاید و از فروپاشی سخن میگویید؟
رهبر معظم انقلاب که پیشتر پاسخ این ادعا را داده بودند که جمهوری اسلامی ایران مانند شوروی نیست که فروبپاشد و وضعیت آنگونه نیست. اما این ادعا روی دیگری دارد. به واقع میتوانیم بگوییم که عاملان نابسامانی اقتصادی در دولت روحانی با این قصد و نیت این نابسامانی را کلید زدند و چرخهای معیوب را در حوزه اقتصادی ساختند و تحویل دادند که باعث شود وضعیت اقتصادی کشور مانند وضعیت اقتصادی شوروی شود. روزهای دولت روحانی که مستند پرزیدنت آکتور سینما منتشر میشد، بسیاری آن را به توهم توطئه تشبیه میکردند و برجامیون از این مستند ناراحت بودند؛ اما به نظر میرسد این سخنان سعید لیلاز با آن طول و تفصیل از نقشه شوم اصلاحات برای زمین گیر کردن انقلاب اسلامی پرده بر میدارد.
نکته جالب دیگر این است که خانم عفت مرعشی نیز گفته است: «در جمهوری اسلامی، نقش همسران شخصیتها دیده نمیشود!» خوب خانم مرعشی، افتخارات شما چیست؟ از مدرک تحصیلیتان میگویید یا سابقه سیاسیتان؟ شاید هم بخواهید از فرزندان پر افتخاری که تربیت کردهاید سخنی بگویید. افتخارات دختران فائزه چیست؟ همسر یک اعدامی نفاق که با بهاییان نشست و برخواست دارد، لق لقه زبانش توهین به پیامبر و بازداشتی هر اغتشاشاتی است که در کشور صورت میگیرد؟ افتخار مهدی و یاسر چیست؟ از اختلاسها میگویید یا از زدن فرزند شهید در خیابان به خاطر راه ندادن به آنها؟ شما که هیچ، همسران آقای خاتمی و ... چه افتخاری دارند تا بگوییم؟
از معصومه ابتکار و جاسوسهای محیط زیستی که دستگیر شدند و وضعیت بد محیط زیستی کشور بگوییم یا از خانم مولاوردی، عقیم سازی زنان و ...؟ حداقل انصافاً یک افتخار داشته باشید، خودمان برایتان جار خواهیم زد. ته افتخار انقلابی خانم ابتکار بالا رفتن از دیوارهای لانه جاسوسی بود. ته افتخار سیاسی خودتان هم این بود که بعد از رأی دادن در انتخابات 88 از نقشه شومی که در منزلتان جریان داشت با این سخنان که اگر تقلب شد، بریزید توی خیابانها پرده برداشتید.
خبر خوشی که این روزها سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرد، خبر باز شدن پروندهای قضایی بابت یکی از مهمترین ترک فعلها در حوزه وزارت نفت و شرکتهای تابعه در عدم جمع آوری گازهای مشعل میادین نفتی و گازی بود. جمعآوری گازهایی که به دلیل ارزش اقتصادی آن در قانون به وزارت نفت تکلیف شده است و اختیارات و بودجههای لازم و کافی نیز برای این امر وجود داشت؛ اما آقای زنگنه آن را انجام نمیداد. میدانید موضوع چه زمان بدتر میشود؟ وقتی که ما در ابتدای زمستان امسال با کمبود گاز روبرو شدیم، تازه فهمیدیم که بله، دولت قبل زحمت کشیدند و با اقتصادی ندانستن ذخیره سازی گاز، شرکتهای ذخیره سازی را کاملاً منحل کردند.
سخنگوی قوه قضاییه عدم اقدام موثر و به موقع وزیر وقت نفت در جمعآوری گازهای مشعل میادین نفتی و گازی که منجر به آلودگی و تخریب محیط زیست شده است را از مصادیق تهدید علیه بهداشت عمومی دانست که گفت گزارش آن برای مرجع قضایی ارسال شده است. در حال حاضر این گزارش در مرحله بازپرسی است و در شعب تخصصی دادسرایی تهران مورد رسیدگی قرار گرفته است.
از قوه قضاییه میخواهیم حالا که وزیر را دارند محاکمه میکنند، کم کم پروندههای آماده شده محاکمه پرزیدنت وقت را نیز به جریان بندازید. حداقل کمترین آن نیز موضوع ذخیره سازی گاز است که دولت آن را منحل کرد و مردم امسال با این وجود که دو سال از دست دولت روحانی نفس راحت کشیده بودند در سرمای سوزان زمستان با سختی قطعی گاز روبرو شدند. بیشترین آن هم که تعطیلی کامل صنایع اتمی، تعطیلی بخشی از صنایع موشکی، ضربه شدید اقتصادی در سال 97 و ... است.
فرار جاسوس از زاهدان و بازگشت درجهدار ربوده شده مرزبانی به کشور
آخرین خبر این هفته نیز اختصاص دارد به فرار عبدالغفار نقشبندی پس از صدور حکم دستگیری و خطر افشا شدن ارتباط او با سرویسهای جاسوسی بود. او که پس از مدتی زندگی مخفیانه حالا به یکی از کشورهای همسایه منتقل شده است، چندی پیش اقدام به تهدید مسؤولان نظام کرده بود. او مدتهاست در تمام اتفاقات ناگوار استان سیستان و بلوچستان نقش ایفا کرده بود که مشارکت در ترور مولوی جنگی زهی در این استان یکی از اتهامات اوست.
خبر دیگر نیز ربوده شدن یک درجهدار مرزبانی نیروی انتظامی در حین بازرسی یک خودرو بود. هرچند این خبر چند بعد پیدا و پنهان دارد؛ اما پیگیری این موضوع در همه ابعاد لازم است. اولاً باید توجه داشت که اقتدار دستگاه قضایی امروز به قدری است که آن فرد قاچاقچی از ترس به سوی افغانستان فرار میکند. دوماً اشتباه نیروهای مرزبانی در پیاده نکردن راننده از خودرو در تور ایست و بازرسی اشتباه دیگر بود. سوماً عذرخواهی طالبان و بازگرداندن سریع مرزبان ایرانی نشان میدهد که آنها اهمیت رفتار مسالمت آمیز را درک میکنند، هرچند طالبان رفتارهای حرفهای و درستی در مرزبانی خود نداشته است و تاکنون درگیریهایی میان نیروهای مرزبانی ایران و افغانستان رخ داده است؛ اما این عذرخواهی میتواند نشانهای حسن نیت سران طالبان در تعامل با جهان باشد.