ابو جواد، نورالرحمه و جواد را روی شانههای پهنش گذاشته بود و آنها را توی صحن غدیر میچرخاند. ام جواد یاالله گفت تا برای زیارت آماده شوند اما کفشهایشان را نپوشیدند! دستش را گرفتم: «بدون کفش میخواین برین زیارت؟ خیلی راهه» نورالزهرا جای مادرش جوابم را داد: «ما نذر کردیم. به خاطر جواد».
کد خبر: ۷۴۲۴۴۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۴