۱۰ آذر ۱۳۸۹ - ۰۹:۱۲
کد خبر: ۹۱۹۸۸
ويراست سوم

اجر تبليغ، نزد خدا است!

حامد عبداللهي
تبليغ



بافرا رسيدن موسم کوچ تبليغي پرستوهاي مبلغ به سراسر کشور، نکته درخور تأملي را بايد يادآور شد. اين نکته شايد تلخ باشد و موافقان بسياري نيابد اما چه بايد کرد که از اهميت زيادي برخوردار است و شايد تلنگري بتواند بسياري را به فکر فرو برد.

مي دانيم که تبليغ دين، پيشه‌اي نبوي و کسوتي رسالتي است. از اين رو قرآن کريم بارها از وظيفه تبليغ و تبشير و تنذير سخن گفته و برآن پافشاري کرده است.

اما نکته قرآني که مد نظر ماست تاکيد قرآن بر بي‌مزدي اين وظيفه است. اين مورد را در قرآن برمي‌شماريم:


قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرَى لِلْعَالَمِينَ *الانعام90*
بگو: «من، از شما هيچ مزدى بر اين [‏‏‏‏رسالت] نمى طلبم. اين [ ‏‏قرآن‏‏] جز تذکرى براى جهانيان نيست.»

يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِي إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَفَلَا تَعْقِلُونَ *هود51*
«اى قوم من، براى اين ‏[‏رسالت‏]‏ پاداشى از شما درخواست نمى کنم. پاداش من جز بر عهده کسى که مرا آفريده است، نيست. پس آيا نمى انديشيد؟»

وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ *يس20* اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ *يس21*
و[ در اين ميان ‏‏]‏‏ مردى از دورترين جاى شهر دوان دوان آمد، [و‏‏]‏‏گفت: «اى مردم، از اين فرستادگان پيروى کنيد.
از کسانى که پاداشى از شما نمى خواهند و خود[نيز‏‏]‏‏ بر راه راست قرار دارند، پيروى کنيد.

قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى ... *الشورى23*
بگو: «به ازاى آن ‏[‏رسالت‏]‏ پاداشى از شما خواستار نيستم، مگر دوستى در باره خويشاوندان.»

أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ *الطور40*
آيا از آنها مزدى مطالبه مى کنى و آنان از ‏[‏تعهّد اداى‏]‏ تاوان گرانبارند؟

أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ *القلم46*
آيا از آنان مزدى درخواست مى کنى، و آنان خود را زير بار تاوان، گرانبار مى يابند؟

همان‌گونه که مشاهده مي‌شود، پافشاري زيادي روي اين نکته هست که هدايت مردم يک وظيفه الهي و ديني است که بر اساس آن نه تنها هيچ مزدي از مردم دريافت نمي‌شود که اين رايگاني خدمت تبليغ، بايد علني شود.

به ديگر سخن، مبلغ دين نه تنها نبايد توقع دريافت اجري داشته باشد که بايد با صداي رسا و با افتخار از از رايگان بودن تبليغ خود سخن بگويد.

اين تبليغ بي اجر و مزد اثر خاص معنوي، علمي و عاطفي دارد و عمل خالص و پر زحمت تبليغ را از تجارتي طلبگارانه خارج مي‌کند.

مبلغ تنها، مزدش را از خدا و از صاحب حوزه‌هاي علميه مي‌طلبد و مي‌داند اگر به درستي رسالت تبليغي خود را انجام دهد وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَيٍْ قَدْرًا *الطلاق3*
و از جايى که حسابش را نمى کند، به او روزى مى رساند، و هر کس بر خدا اعتماد کند او براى وى بس است. خدا فرمانش را به انجام رساننده است. به راستى خدا براى هر چيزى اندازه اى مقرر کرده است.

پس از اين به نکته ديگري مي‌رسيم که در آيه اخير اشاره شده بود. همه مي دانيم که تبليغ، امري دشوار تخصصي و پر زحمت است. شناختن مخاطبان گوناگون با آداب و رسوم مختلف و دوري راه و ده روز و يک ماه در منطقه دورافتاده ماندن از مشکلات تبليغ است.

ما به قرآن کريم ايمان داريم و مي‌دانيم خداي متعال روزي هر انسان به ويژه آن که سر طاعت دارد را تضمين کرده است و بارها در زندگي شخصي خود ديده‌ايم که چگونه از درهاي بسته هديه‌هاي آسماني در قامت زميني و به دست بندگان خدا گره از کار مي‌گشايند اما اگر قرار باشد يک مبلغ بي دغدغه و با خيالي آسوده به تبليغ برود و از بابت خانواده خويش دغدغه نداشته باشد بايد فکري کرد.

بي‌ترديد رسولان و پيامبران به ويژه حضرت مصطفي صلي‌الله عليه و آله دور از شأن خود مي‌دانستند که براي انجام تکليف الهي خويش توقعي از مردم داشته باشند و اين هدايت‌گري بي‌اجر و مزد خود منتي بر سر مردم بود و دليلي واضح بر دلسوزي آنان اما آيا برگزيدگان الهي براي امرار معاش خود به مردم محتاج بودند؟!

به راستي ديني که پيامبرانش از مردم طلب ندارند چه برنامه‌اي براي زندگي آنان چيده است . به ويژه‌که معمولا عيالوار هم بوده‌اند و بيش از ديگر خانواده‌ها هزينه داشتند. اين جدا از مراجعت فقرا و دوستان براي صدقه و قرض بوده است.

طبيعي است که رهبر ديني بايد از اين بابت نيز در عزت کامل زندگي کند و البته نه درفاه و بالاتر که همسنگ مردم کوچه و بازار.

اين مهم يا از طريق زراعت و تجارت به دست مي‌آيد يا هدايا و نذورات بي‌منت مردم و يا از راه پيش‌بيني شده و مطمئن مانند سهميه بيت المال يا غنايم جنگي يا موارد خاص مالي.

يَسْأَلُونَکَ عَنْ الْأَنْفَالِ قُلْ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِکُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ کُنتُمْ مُؤْمِنِينَ *الانفال1*
‏[‏اى پيامبر،‏]‏ از تو در باره غنايم جنگى مى پرسند. بگو: «غنايم جنگى اختصاص به خدا و فرستاده ‏[‏او‏]‏ دارد. پس از خدا پروا داريد و با يکديگر سازش نماييد، و اگر ايمان داريد از خدا و پيامبرش اطاعت کنيد.

به هر روي، بايد در جامعه کنوني همه موارد ممکن را سنجيد و به عزت‌مداري تبليغ و ماندگاري آن در صورت اخلاص کامل و بي توقعي از مردم فکر کرد.

مردم بايد بايد شاهد باشند پرستوهاي عاشق براي اعتلاي دين از شهر و ديار و مأمن خويش کوچ کرده‌اند و با کم ترين مؤنه و هزينه، دلسوزانه به تبليغ دين مي‌پردازند و اعلام مي‌کنند براي عمل به تکليف الهي خويش هيچ مزدي نمي‌خواهند.

أَمْ تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَراجُ رَبِّکَ خَيْرٌ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقينَ وَ إِنَّکَ لَتَدْعُوهُمْ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ *المؤمنون 72ـ 73 مؤمنون*
يا اينکه تو از آنها مزد و هزينه‏اى(در برابر دعوتت) مى‏خواهى؟ با اينکه مزد پروردگارت بهتر، و او بهترين روزى دهندگان است! بطور قطع و يقين، تو آنان را به راه راست دعوت مى‏کنى.


ي/701/ح
ارسال نظرات