۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۳۹
کد خبر: ۷۹۸۴۳۶

چرا مردم اصلاً از هفته کتاب خبردار نیستند؟

چرا مردم اصلاً از هفته کتاب خبردار نیستند؟
هفته کتاب همچنان زیر سایه نمایشگاه تهران است. محسن اسلامی‌فر، فعال نشر، ضعف راهبردی و تمرکز وزارت ارشاد بر نمایشگاه را عامل ناکامی می‌داند. او همچنین از تأخیر تسویه مطالبات خود از خانه کتاب گلایه کرد.

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، درحالی هفته کتاب هرساله برگزار می‌شود که فضای فرهنگی کشور هنوز شور و نشاطی از این رویداد احساس نمی‌کند. این در حالی است که نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، با تبلیغات و یارانه‌های گسترده، توانسته به یک مناسبت فرهنگی فراگیر بدل شود.

اما چرا «هفته کتاب» با وجود سه دهه برگزاری، هنوز نتوانسته است به یک جریان اجتماعی تبدیل شود؟ آیا مسئله در کمبود بودجه است یا در نبود نگاه راهبردی به ترویج فرهنگ مطالعه؟

در گفت‌وگوی پیش‌رو، محسن اسلامی‌فر، مدیر شبکه فروشگاه‌های «پاتوق کتاب» و از فعالان باسابقه حوزه نشر، از ضعف‌های ساختاری این رویداد، مشکلات مالی کتابفروشان و ناکارآمدی طرح‌های حمایتی خانه کتاب می‌گوید؛ از تأخیر در تسویه‌ها گرفته تا بی‌اطلاعی مخاطبان از طرح‌های تخفیفی که قرار است به نفع آنان باشد.

به نظر شما، مهم‌ترین و ملموس‌ترین تأثیر هفته کتاب بر جامعه و فرهنگ کتاب‌خوانی چه بوده است؟ آیا این رویداد توانسته است مخاطبان دائمی برای کتاب تربیت کند؟

هفته کتاب، بزرگ‌ترین رویداد حوزه کتاب کشور نیست و در حواشی رویدادهای دیگر، نظیر نمایشگاه کتاب و موارد مشابه، قرار می‌گیرد. شاید بتوان آن را رویداد دوم یا سوم این حوزه دانست. حتی فضای رسانه‌ای که برخی نهادها یا مثلاً تلویزیون برای معرفی برخی کتاب‌ها ایجاد می‌کنند، بعضاً به مراتب از جوی که هفته کتاب توانسته ایجاد کند، بیشتر است.

هفته کتاب به دغدغه عمومی مردم تبدیل نشده و برای آن‌ها ملموس نیست.

بسیاری از مردم حتی از زمان برگزاری هفته کتاب بی‌اطلاع هستند، در حالی که از نمایشگاه کتاب اطلاع دارند. این امر نشان می‌دهد نمایشگاه کتاب توانسته است با تکیه بر یارانه‌ها و تبلیغات، فضای رسانه‌ای را به نفع خود جذب کند؛ اما هفته کتاب نتوانسته است به این جایگاه دست یابد. در عمل نیز شاهدیم که تفاوت چندانی بین هفته کتاب و پیش از آن ایجاد نمی‌شود. هرچند ارگان‌ها و مدارس یک مقدار درگیر فضای کتاب می‌شوند، اما اقبال عمومی جامعه به سمت کتاب افزایش نمی‌یابد.

منشأ این مشکل کجاست؟ شما چه پیشنهادی برای ایجاد تأثیرگذاری بیشتر این هفته بر جامعه دارید؟

به نظر من، توان وزارت ارشاد به‌صورت کامل روی نمایشگاه کتاب متمرکز شده است. اگر وزارت ارشاد بتواند توان و بودجه، یعنی توان مادی و معنوی خود را تقسیم کرده و سهمی مساوی به هفته کتاب و نمایشگاه کتاب اختصاص دهد، یا این دو را با هم تلفیق کند، بهتر خواهد بود. در هفته کتاب، رویداد خاصی اتفاق نمی‌افتد. یک مقدار شور و هیجان در میان ما کتابفروشان، ناشران و نویسندگان ایجاد می‌شود و بین کسانی که با کتاب سروکار دارند، نمود پیدا می‌کند؛ اما همان‌طور که گفتم، قشری که با کتاب سروکار ندارد، اغلب از وجود این هفته بی‌خبر است. بهترین راهکار این است که توان ارشاد به‌طور مساوی به هفته کتاب و نمایشگاه کتاب تخصیص یابد تا هفته کتاب هم از نظر رسانه‌ای و هم از نظر همان یارانه‌ای که به این حوزه اختصاص می‌یابد، تقویت شود.

چرا مردم اصلاً از هفته کتاب خبردار نیستند؟

با توجه به اینکه کتابفروشان در نمایشگاه کتاب حضور نداشتند، هفته کتاب تا چه حد می‌تواند متفاوت باشد و چه میزان می‌تواند به شما کمک کند؟

سال‌های گذشته بحث فروش بازار کتاب در هفته کتاب مطرح بود؛ اما چون تبلیغات گسترده‌ای روی آن انجام نشده و همچنین مشکلاتی نظیر نقدینگی در دولت‌های مختلف وجود داشته، تمرکز و تبلیغ مؤثری اتفاق نیفتاده است. یعنی من اکنون با یارانه‌ای اندکی که در هفته کتاب به کتابفروشان اختصاص داده می‌شود، باید همان مشتری‌ای که به فروشگاه من می‌آید را ترغیب کنم و بگویم که «شما سهمیه‌ای از طریق ارشاد دارید که می‌توانید ۲۵ درصد تخفیف بگیرید.»این اقدام برای من مشتری جدیدی (پاخور جدیدی) ایجاد نمی‌کند. مشتری فعلی می‌آید و از تخفیف استفاده می‌کند و خرید بیشتری انجام می‌دهد، اما فرد جدیدی که از این طرح مطلع نباشد، به فروشگاه مراجعه نمی‌کند.

اگر تمرکز بیشتری بر هفته کتاب صورت گیرد، به‌خصوص از طریق کتابفروشان که کتاب‌های خود را با تخفیف ارائه می‌دهند، و آن یارانه‌ای که اختصاص داده می‌شود، افزایش یابد، اوضاع بهتر می‌شود. این امر با توجه به حذف یارانه‌های دائمی بازار کتاب (که به‌صورت کدملی بود و اکنون مقطعی شارژ می‌شود) اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. اکنون تخفیفات به دلیل مسائل اقتصادی که ظاهراً خانه کتاب با آن مواجه است، محدود شده است و حتی در بحث پست، چالش‌ها و حاشیه‌ها افزایش یافته است.

اما تأکید می‌کنم که این یارانه باید به سمت کتابفروشان، به‌ویژه در فضای فروش حضوری، هدایت شود و کار رسانه‌ای قوی روی آن صورت گیرد. ما در دوره‌های قبلی طرح بازار کتاب، کدملی‌ها تخفیف داشتند، اما صاحب کدملی خبر نداشت که تخفیف دارد.

اکنون نیز این مشکل پابرجاست؛ صاحب تخفیف مطلع نمی‌شود. یعنی با وجود اینکه این طرح تخفیفی شاید حداقل بیست بار در دولت‌های مختلف اجرا شده است، مشتری می‌آید و می‌گوید اولین بار است که خرید می‌کند. این نشان‌دهنده نبود اطلاع‌رسانی دقیق است؛ در صورتی که در نمایشگاه، اطلاع‌رسانی به بهترین شکل انجام می‌شود و همه مردم مطلع‌اند که می‌توانند با حضور در نمایشگاه یا استفاده از فضای مجازی، از تخفیفات بهره‌مند شوند. اما در هفته کتاب و طرح‌های فصلی کتاب، مخاطبی که قصد خرید کتاب دارد، از این تخفیفات اطلاع کامل و دقیقی ندارد.

با توجه به صحبت‌های شما، این حس ایجاد می‌شود که طرح‌های حمایتی مانند «بازار کتاب» که بخشی از آن به مخاطب و بخشی به کتابفروش و ناشر بازمی‌گردد، حتی به‌عنوان یک مسکن موقت هم تأثیر بسزایی در فروش، بازار و نقدینگی شما ندارد. آیا این برداشت درست است؟

این طرح‌ها برای ناشر و کتابفروش نفع چندانی ندارد. من می‌توانم همان مشتری فعلی را با این تخفیف ترغیب کنم تا خرید بیشتری انجام دهد؛ یعنی مشتری‌ای که قبلاً به فروشگاه من مراجعه می‌کرد، حالا از این فرصت تخفیف استفاده می‌کند و خرید بیشتری انجام می‌دهد. اما این طرح پاخور جدیدی برای ما ایجاد نمی‌کند؛ زیرا مشتری جدید از آن مطلع نیست.

نکته دوم، بحث تسویه‌ها است. در بخش فروش مجازی بازار کتاب، مبلغ به‌طور کامل به حساب خانه کتاب واریز می‌شود. قاعدتاً برای راستی‌آزمایی، این مبلغ باید پس از رسیدن مرسوله به دست مشتری، به حساب کتابفروش واریز شود. یعنی خریدی که اکنون از بازار کتاب انجام می‌شود، مستقیماً به حساب کتابفروشی واریز نمی‌شود، بلکه به خانه کتاب می‌رود.
این امر در بخش مجازی، نقدینگی ایجاد نمی‌کند و تسویه با تأخیر انجام می‌شود. در فروش حضوری وضعیت بهتر است؛ چون بخشی از مبلغ را مشتری از طریق کارت‌خوان فروشگاه پرداخت می‌کند و بخش دیگر را خانه کتاب باید پرداخت کند که اگر سریع انجام شود، نقدینگی ایجاد می‌کند.

گاهی اوقات، اگر همان کتاب را در طرح بازار کتاب نمی‌فروختیم، مشتری می‌آمد و پول نقد به ما می‌داد. اما به دلیل جبر بازار، کتابفروش نمی‌تواند از عضویت در این فضاها صرف‌نظر کند، هرچند نفع اقتصادی یا نقدینگی چندان جذابی ندارد، به‌خصوص با دردسرهایی که بعداً ایجاد می‌شود (مانند گم شدن مرسوله در پست و درگیری‌های متعاقب آن). این سود در صورتی جذاب است که واریزی‌ها به موقع انجام شود و فروشگاه مطالباتی از خانه کتاب نداشته باشد. این‌ها کتابفروش را به این سمت سوق می‌دهد.

اما در حال حاضر، صرفاً به این دلیل در طرح حضور داریم که دیده شویم. یعنی کسی که فروشگاه‌ها را در بازار کتاب نگاه می‌کند، مثلاً فروشگاه پاتوق کتاب را ببیند و از حضور ما در رویدادها مطلع شود. اما اگر بحث حساب و کتاب اقتصادی فروش مدنظر است، باید واریزی‌ها را به موقع انجام دهند و اگر احیاناً کتابفروش تخلفی کرده بود، با ابزارهای کنترلی دیگر، مانند ابطال جواز کسب، اعمال قانون کنند تا کتابفروش سالمی که کتاب عرضه می‌کند، حقش تأمین شود و با تعطیلی‌های زنجیره‌ای کتابفروشی‌ها مواجه نشود

چرا مردم اصلاً از هفته کتاب خبردار نیستند؟

اکنون خود شما از خانه کتاب مطالبه‌ای دارید؟

بله.

ممکن است بپرسم میزان این طلب چقدر است؟

مشکلی که وجود دارد این است که در سامانه بازار کتاب، شما نمی‌توانید دقیقاً متوجه شوید چقدر طلب دارید؛ زیرا تا زمانی که مرسوله به دست مشتری نرسد، سامانه شما را بستانکار نمی‌کند. این امر خلأیی ایجاد می‌کند که نمی‌دانم دقیقاً چقدر مطالبه دارم. معمولاً مبلغی که سامانه نشان می‌دهد، با واقعیت حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد اختلاف دارد.

معمولاً چقدر طول می‌کشد تا این مطالبات تسویه و به حسابتان واریز شود؟

تا کنون زمان معینی نداشته است. در پلتفرم‌های دیگر، مثلاً «با سلام»، می‌گویند ظرف پانزده روز به حساب واریز می‌شود؛ اما بازار کتاب به نقدینگی خود وابسته است. در حالی که ما سفارش را تأمین می‌کنیم. نهایتاً باید ده روز پس از رسیدن مرسوله به حساب ما واریز شود. در بدترین حالت، اگر مشتری نباشد و مرسوله تأخیر داشته باشد، نهایتاً دو هفته از زمان سفارش می‌گذرد؛ اما این تأخیر به یک ماه هم رسیده و حتی ممکن است بیشتر هم شده باشد. البته این مشکل در نمایشگاه کتاب نیز برای ناشران وجود داشته که پس از چند ماه مطالبات خود را دریافت کرده‌اند.

به نظر می‌رسد سازوکار در یک بخش معیوب است. پولی که دریافت می‌شود و به حساب خانه کتاب می‌آید، باید بلافاصله پس از فروش کتاب توسط مجموعه ما، به حساب ما واریز شود و از ابزارهای کنترلی دیگر برای مدیریت تخلفات احتمالی استفاده شود. این انحصار کردن نقدینگی و عدم شفافیت در واریز، شائبه‌هایی را ایجاد می‌کند مبنی بر اینکه ممکن است خانه کتاب با همین بودجه در حال فعالیت و مدیریت باشد.

خانه کتاب باید این وضعیت را مدیریت کند و حداقل در هفته کتاب، یک رضایتی برای کتابفروشان ایجاد نماید. این مبلغ قابل توجهی است. در ۳۳ فروشگاهی که پاتوق کتاب در سراسر کشور دارد، از آن‌ها خواستم تا گزارشی از مطالباتشان (با در نظر گرفتن همان اختلاف ۲۰ درصدی) از خانه کتاب تهیه کنند.

ما فروشگاهی داریم که هفت، هشت میلیون تومان طلب دارد تا فروشگاهی که چهل، پنجاه میلیون تومان طلب دارد. یعنی به‌صورت میانگین، شاید حدود هفتصد، هشتصد میلیون تومان مجموع مطالبات فروشگاه‌های پاتوق کتاب باشد. این عدد برای یک کتابفروش کم نیست. حتی اگر دولت بخواهد حمایت مستقیم کند، این مبلغ قابل توجهی است. در مجموع، باید سازوکاری اندیشیده شود که کتابفروش از عضویت در این سامانه متضرر نشود.

ارسال نظرات