شهید رئیسی؛ الگوی حکمرانی اسلامی در پرتو مدیریت جهادی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در فارس، قدرتالله منصورزاده طلبه سطح عالی حوزه علمیه شیراز در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری رسا به بازخوانی سیره شهید آیت الله رئیسی به عنوان الگوی حکمرانی اسلامی پرداخت.
در میان شخصیتهایی که پس از انقلاب اسلامی، در عرصههای مختلف مسئولیت پذیرفتند، شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی جایگاه ویژهای دارد. او نه تنها یک سیاستمدار، فقیه و مدیر عالیرتبه بود، بلکه الگویی عینی از حکمرانی جهادی در تراز گفتمان انقلاب اسلامی به شمار میرفت. شهادت مظلومانه او، گرچه ضایعهای جبرانناپذیر برای ملت ایران است، اما فرصتی است تا با بازخوانی مکتب و سیره مدیریتیاش، از این تجربه گرانبها در مسیر آینده انقلاب بهرهمند شویم.
مکتب حکمرانی و مدیریتی شهید رئیسی مولفههایی دارد که در ادامه به چند مورد پرداخته میشود:
۱_ بیتوجهی به حاشیهها:
یکی از ویژگیهای ارزشمند شهید رئیسی، عبور آگاهانه و مدبرانه از حاشیهها بود. در فضایی که برخی مسئولان گاه درگیر بازیهای رسانهای و حاشیهسازیهای سیاسی میشدند، او با تمرکز بر حل مسائل واقعی مردم، نشان داد که خدمت بیمنت و صادقانه، نیازمند دل کندن از شهرتطلبی و هیاهوی سیاسی است. از قوه قضائیه تا ریاست جمهوری، نگاه او به مسئولیت، نگاه به یک امانت الهی بود، نه تریبونی برای خودنمایی.
۲_ مسئولیتپذیری و پرهیز از بهانهتراشی:
شهید رئیسی در طول عمر مسئولیتیاش، هرگز بهانهای برای کمکاری یا ناکامی نیاورد. چه در شرایط سخت اقتصادی و چه در مواجهه با تحریمهای فلجکننده، او مسئولیتها را با آغوش باز پذیرفت و با روحیهای انقلابی به میدان آمد. این ویژگی، او را به الگوی مدیریت اسلامی تبدیل کرد؛ مدیری که بهجای شکایت از شرایط و کمبود اختیارات، در پی تغییر شرایط و خدمت واقعی بود.
۳_ صبر، استقامت و توکل در برابر موانع:
مدیریت جهادی بدون صبر و توکل معنا نمییابد. شهید رئیسی، با اتکا به خداوند و اعتماد به مردم، از هیچ مانعی نهراسید. چه در برخورد با فسادهای ریشهدار و چه در کنترل بحرانهای بینالمللی و داخلی، صبر او همراه با قاطعیت، به ثمر نشستن بسیاری از سیاستهای اصلاحی را ممکن ساخت.
۴_ مردمی بودن و مردمی کردن حکمرانی:
شهید رئیسی تجسم عملی مفهوم «مردمی بودن» در حکمرانی بود. از سفرهای استانی بیوقفه گرفته تا حضور میدانی در بحرانها و مناطق محروم، او حکمرانی را از پشت میزهای اداری به میان مردم کشاند. اعتقاد راسخ او به مردمیسازی سیاستگذاریها، تبلوری روشن از نگاه امامین انقلاب در این عرصه بود.
۵_ تواضع واقعی:
تواضع شهید رئیسی، تواضعی رسانهای و نمایشی نبود. در رفتار شخصی و اداری، سادهزیستی و فروتنی، جزو جداییناپذیر شخصیت او بود. او حتی در مقام ریاست جمهوری، سبک زندگیاش را تغییر نداد و همیشه خود را «خادم مردم» میدانست.
۶_ شجاعت و قاطعیت:
در مبارزه با فساد، ریشههای رانتخواری، و مفسدان اقتصادی، شهید رئیسی با هیچکس مماشات نکرد. شجاعت و قاطعیت او از جنس اقتدار واقعی و اخلاقی بود؛ نه هیاهو و غوغای بیهوده.
۷_ دشمنشناسی و اقتدار در برابر استکبار:
در عرصه سیاست خارجی، او با شناخت دقیق از ماهیت دشمنان ملت ایران، اهل امتیازدهی نبود. رویکرد او در مذاکرات و تعاملات بینالمللی، مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت بود. هیچگاه اجازه نداد که فشارهای سیاسی یا اقتصادی، عزت ملت را زیر سوال ببرد.
۸_ کار جهادی خستگیناپذیر و مستمر:
شهید رئیسی مصداق بارز یک مدیر جهادی بود؛ فردی که شب و روز نمیشناخت و برای خدمت به مردم از هیچ کوششی فروگذار نمیکرد. حجم بالای فعالیتها، سفرها، جلسات و پیگیریهای او، حکایت از روحیهای داشت که کار را عبادت میدانست، نه وظیفه اداری صرف
مکتب حکمرانی شهید رئیسی، مکتبی برخاسته از آرمانهای امام خمینی(ره) و رهبر انقلاب بود. مکتبی که مسئولیت را فرصتی برای تقرب به خدا، و مدیریت را عرصهای برای جهاد در راه حق میدانست. امروز، بیش از هر زمان، نسل جوان انقلابی و مدیران آینده کشور نیازمند بازخوانی این سیره هستند.
سیره مدیریتی او، نمونهای روشن از حکمرانی تراز انقلاب اسلامی است؛ حکمرانی که در چهارچوب بندگی خداوند، از مردم آغاز میشود، با مردم ادامه مییابد و برای مردم نتیجه میدهد.
این سبک و سیره، الگویی زنده و کارآمد از حکمرانی اسلامی در عصر معاصر است. الگویی که توانست در مدت کوتاه مسئولیت خود، تحولی عمیق در نگاه به حکمرانی و خدمترسانی رقم بزند.