شهیدی که با نقاشی دشمن را رسوا کرد
«ما میسوزیم...» این عنوان آخرین اثری است که هنرمند جوان فلسطینی «محاسن الخطیب» ساعاتی قبل از اینکه در اردوگاه جبالیا به شهادت برسد، به اشتراک گذاشت.
این هنرمند که در حساب کاربری خود در اینستاگرام، خودش را با این کلمات معرفی کرده بود: «محاسن از غزه... ثابتقدم در شمال» تا لحظه آخر، ثابتقدم ماند و در غزه بر اثر بمبارانهای وحشیانه صهیونیستها در حالی به شهادت رسید که پیشتر خانهاش مورد اصابت قرار گرفته بود، ولی او همچنان استوار به کار هنری و روایت وقایع روزمرهای که بر مردمش میرفت، مشغول بود.
امروز حسابهای کاربری او در شبکههای اجتماعی، از نقاشیها و کارهای گرافیکی او پر است؛ نقاشیهایی که از دوران کودکی او و با الهام از شخصیتهای دیزنی و هنرمندان مورد علاقهاش، شروع شده بود و به روایت تصویری رنج روزمره فلسطینیان رسیده بود. در آخرین پست اینستاگرامیاش، او ازمخاطبانش پرسیده بود: به من بگو وقتی میبینی کسی در حال سوختن است چه احساسی داری؟
افشای دشمن بدون هیچ امکاناتی
محاسن در ۳۲سالگی به شهادت رسید، ولی تا آخرین لحظه دست از بازگویی آنچه در غزه روی میدهد، برنداشت. تنها ساعاتی پیش از آنکه در حملات رژیم صهیونیستی به جبالیا به شهادت برسد، یک نقاشی به یاد شعبان الدالو کشید و در حسابش بارگذاری کرد. شعبان الدالو نوجوانی بود که در اثر حمله هوایی اسرائیل و آتشسوزی در مجتمع بیمارستان الاقصی به شهادت رسید. او همچنین کلیپی از آتشسوزی بیمارستان منتشر کرد و نوشت: «مردم را میبینیم که در مقابل چشمانمان میمیرند.»
حسابهای شبکههای اجتماعی او در فیسبوک، اینستاگرام و شبکه ایکس؛ بعد از انتشار خبر شهادتش، پر شده است از پیامهای مردمی که از سراسر جهان به صفحات او سر میزنند و در داغ از دست دادنش سوگواری میکنند. همچنین هشتگ به نام او در شبکههای اجتماعی بهسرعت ترند شد. اسرائیلیها احتمالاً از شهادت او بیشتر از فلسطینیها ناراحتند؛ چراکه او بعد از مرگ، صدای قدرتمندتری برای افشاگری و مستند کردن جنایتهای رژیم اشغالگر پیدا کرد. صفحات او همچنان مشترک جدید پیدا میکند و دنبالکنندگان تازه، آثار او را به اشتراک میگذارند؛ آثاری که در آن یک دختر جوان فلسطینی دستتنها و بدون امکانات عجیبوغریب، اشغالگران را رسوا کرده است.
خدا پشتیبان ماست
یکی از دنبالکنندگان صفحه اینستاگرامش نوشته است: «جایی خواندم که تو در شمال غزه بودی و من آمدم تا حسابت را چک کنم. استوریهایت هنوز آنجاست، چنان که پژواک صدایت در توضیح آخرین اثر هنری دیجیتالت هنوز پرجنبوجوش به گوش میرسد، ولی امروز تو رفتهای... عجیب است که هنرمندی را کشف میکنی و در عین حال متوجه میشوی که او بهناحق مرده است.» دنبالکننده دیگری نوشته است: «محاسن خلاق به بهشت میرود انشاءا.... وقتی آخرین نقاشیات رامیکشیدی نمیدانستی نفر بعدی خودت خواهی بود! به خدا ما عدد نیستیمای دنیا. بفهم که خدا ما را بس است و او بهترین پشتیبان ماست.»
احتمال ترور هدفمند
نوشته او در فیسبوکش بعد از شهادت یحیی سنوار، صهیونیستها را بهشدت خشمگین کرده بود. او نوشت: مادرم به همه شما میگوید از مرگ سنوار خوشحال نباشید؛ چراکه این جنگ، جنگی با او نبود. این جنگ، جنگ با یک ملت بزرگ و با صاحبان زمینهاست.» او در طول دوران بیش از یکساله جنگ، با انتشار آثار هنری دیجیتالی و خلاقیت درتصویر کردن رنج مردمش، صدای ملت خود شده بود و برای همین هیچ بعید نیست که شهادت او نه براساس تصادف، بلکه بهصورت هدفمند باشد.
اسرائیل در طول جنگ غزه، بسیاری از شخصیتهای علمی، هنرمندان، شاعران، نویسندگان و خبرنگاران فلسطینی را به شهادت رسانده و این اقدام، بخشی از پروژه بزرگ اسرائیل برای خالیکردن غزه از نخبگان و بخشی از طرح صهیونیستی ایجاد سرزمینی سوخته از باریکه غزه برای تداوم اشغالگری حتی در صورت عقبنشینی از این سرزمین است.
روایت آخرین روز
روایت مریم القوش، یکی از دوستان این هنرمند از آخرین تماس او با وی تکاندهنده است. مریم به روزنامه «الوطن» میگوید که قبل از قطع ارتباط در شمال، با «محاسن» صحبت کرده و در حالی که صدایش میلرزیده و قلبش در تپش بوده، سعی کرده با این هنرمند فلسطینی شوخی کند تا به او روحیه بدهد، اما در حین تماس میتوانسته صداهای وحشتناک پرواز جنگنده و شلیک گلولهها را بشنود.
او میگوید: «میدانستم که اوضاع آنجا فاجعهبار است، اما حتی یک لحظه هم تصور نمیکردم که این آخرین تماس من با او باشد، برای اینکه ترسش کم شود، سعی کردم با او شوخی کنم و خندهاش بلند شد، ولی بعد از چندی خندهاش به زاری بیوقفه تبدیل شد. مریم در آخرین تماس سعی کرد دوستش را که دائم از مرگ سخن میگفت، آرام کند و به دل محاسن آرامش دهد و به او گفت: «از مرگ حرف نزن، باور کن آینده زیباتر میشود، زنده میمانیم، نقاشی میکشیم، بازی میکنیم و مینویسیم، باور کن همهچیز میگذرد.».
اما فردایش خبر مرگ دوست جوانش به مریم رسید و او فهمید که آنچه محاسن الخطیب ساعاتی قبل از شهادتش در صفحه خود در شبکه اجتماعی فیسبوک نوشت، چقدر درست بوده است. او نوشته بود: «من معتقدم دنیا آنقدر ضعیف شده که دیگر ما را نمیبیند، جنگ برای ما، برای من، یک زندگی عادی شده است. باور کنید حتی کسی که نوار غزه را ترک کرده و به زندگی خود ادامه داده، ممکن است گاهی اوقات این درد به سراغش بیاید، اما فکر میکنم ما همانطور که بدون نبض هستیم، به دردمان عادت کردهایم و من معتقدم که ما واقعاً فقط اعدادی هستیم که هیچ ارزشی جز برای خالق خود نداریم.»
باقیاتالصالحات هنرمندانه
اما تأثیرمحاسن الخطیب تنها در نقاشی وثبت هنرمندانه رنج انسانی مردم کشورش خلاصه نشد. اوتجسم امید به آینده و همکاری برای ساختن آیندهای روشنتر برای فلسطین بود؛ نقاش غزهای که هنر و تراژدی را در هم آمیخت. محاسن الخطیب قبل از اینکه نامش بهعنوان یک شهید، بر سرزبانها بیفتد، به خاطر ابتکاری که به خرج داد، مشهور شده بود. او وقتی دید که به خاطر شرایط سخت امنیتی نوار غزه و وقفه در فرصتهای آموزشی مستقیم، کودکان و نوجوانان فلسطینی از آموزش محروم شدهاند، سعی کرد در حسابهای کاربریاش دورههای آموزش مهارتهای طراحی از راه دور را با استفاده از اینترنت برای علاقهمندان راهاندازی کند تا آنان را از هنرمندانی آماتور به حرفهای تبدیل کند. او چندماه پیش در صفحه شخصی خود در فیسبوک نوشت که محتوای این آموزش علمی رادرصورت کشتهشدن دراین جنگ بهعنوان باقیات الصالحات برای روح خوداهدا میکند.
پستهای این هنرمند جوان که در آن مطالب علمی خود را بهصورت رایگان در دسترس قرار داد، در رسانههای اجتماعی به یک ترند تبدیل شد و دهها هزار اشتراک، بازدید و نظر به دست آورد و شگفتآور اینکه پیشبینی او چه درست و دقیق بود و او توانست با این کار، روح امید را در دل نوجوانان فلسطینی زنده کند و امروز هرکس پستهای آموزشی او را میخواند، از عمق جان ناراحت میشود و البته صفحهاش پر شده است، از دعای کاربران برای آمرزش روح این جوان شهید هنرمند.
ابوکریم الخطیب، دایی محاسن درباره او میگوید: محاسن که مهربان و دستگیر دیگران بود، از اینکه مخاطبانش از اقشار مختلف با او در ارتباط بودند، لذت میبرد و معتقد بود بهترین راه برای جاودانگی، مهربانی و عشق است که او زندگی جوانی خود را در تلاش برای آن سپری کرد؛ بنابراین از رفتار او تعجب نکردیم که مطالب علمی خود را که تنها منبع امرار معاش اوست، بهرایگان در اختیار هرکسی که به آن نیازداشت، قرارداد. ازهمه کسانی که ازمطالب علمی محاسن استفاده میکنند، میخواهم از او به نیکی یاد کرده و برایش درخواست رحمت کنید و از رفتار او دربخشش و عشقش به مردم پیروی کنید.»
ایستاده بر سکوی انسانیت
شهادت محاسن الخطیب در کشورهای عربی بازتاب زیادی داشت و مرگ او بار دیگر موضوع انسان فلسطینی و رنجهایش را به یاد آورد. عبدالجلیل الشرنوبی، یادداشتنویس روزنامه الاهرام، یادداشت مفصلی به یاد او نوشت. در بخشی از این یادداشت او میخوانیم: او به سوی سکوی انسانیت گام برمیدارد تا پس از ایستادن بر بالای آن تصویرش با وجود همه تاریکیها آشکار شود. با وجود همه قیلوقالها، صدایش روشن است؛ صدایی که به هرکه دل دارد یا میشنود، به هر که انسان از هر نژاد و رنگی میرسد.
با گامهای مطمئن به سوی سکوی انسانیت گام برمیدارد. مجموع زیباییهایی که انسان در خود دارد، در زن جوانی خلاصه میشود که دهم اکتبر امسال ۳۰سالگی خود را به پایان رسانده است. او نقاش فلسطینی غزه محاسن الخطیب است که قبل از اینکه اشغالگر خانهاش را در هم بکوبد، خود را به جهانیان معرفی میکند. با وجود بمباران در خانهاش پابرجا ماند، غبار و شن و ماسه را از وسایلش پاک کرد و درتلاش برای ادامه زندگی گفت جنگ زیبایی نقاشیهای من را از بین نبرد، بلکه بر قدرت و ارادهام افزود.