۰۷ مهر ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۷
کد خبر: ۷۶۵۵۵۸

اگر نصر الله نیست، نصرت الهی باقی است

اگر نصر الله نیست، نصرت الهی باقی است
راه حق هیچگاه قائم به فرد نیست، راه حق است و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام. این باطل است که زاهق است و سرنوشتی جز زوال در انتظار او نیست. شجره مبارکه انقلاب اسلامی با خون شهیدان آبیاری می شود و پایانی جز کمال ندارد.

به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، پس از انتظاری سخت و لحظاتی نقس گیر شهادت یار صدیق و علمدار انقلاب اسلامی قلوب همه مسلمانان و اهالی تمدن مقاومت را جریحه دار کرد؛ جراحتی بس عظیم که هیچ گاه سرد نخواهد شد. اما جنگ جنگ حق و باطل است و با رفتن علمدار همچنان نبرد باقی است. 

روزگاری در همین ایران خودمان بسیاری با رحلت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه آنچنان مایوس گشتند که گویی راهی که امام با انقلاب اسلامی آن را آغاز کرد به پایان رسیده است. اما در خزان حوادث و نگرانی پس از عروج روح خدا، روحی دگر در تن این ملت دمیده شد.

راهی را که ما آغاز کرده ایم، پایانی خوش تر از شهادت ندارد و یقینا خون شهید پیروزی است. برای دنیا پرستان هیچ راهی برای دست یافتن به حقیقت شهادت و فهم اثری که خون شهید در عالم می گذارد نیست؛ اما اهل ولایت خوب می دانند که با رفتن حسین علیه السلام راه او تازه شکوفا می شود. ماموریت نهایی شهید با رفتن او تازه شروع می شود و جبهه حق هرگز با از دست دادن یاران با وفای خود تضعیف نخواهد شد.

راه حق هیچگاه قائم به فرد نیست، راه حق است و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام. این باطل است که زاهق است و سرنوشتی جز زوال در انتظار او نیست. شجره مبارکه انقلاب اسلامی با خون شهیدان آبیاری می شود و پایانی جز کمال ندارد و این دشمن است که با خطاهای متعدد محاسباتی روز به روز به پایان خود نزدیک تر خواهد شد و اجل خود را تسریع می کند.

دشمن خونخوار بداند در اراده ملت ایران هیچ تردیدی برای حمایت از حزب الله وجود ندارد و این ثمره هدایت رهبر معظم انقلاب است. وضعیت امروز جبهه مقاومت وضعیتی مشابه جنگ 33 روزه است با این تفاوت که حزب الله و مقاومت امروز مانند سال 2006 نیست  و این رژیم تروریست صهیونیستی است که در ضعف کامل است. و چقدر امروز نیاز داریم که دوباره از شهید سلیمانی این روایت را بشنویم.

«تقریباً هفته‌ی اول (جنگ 33 روزه) که سپری شد، از تهران اصرار داشتند که من به تهران بیایم تا درباره‌ی جنگ توضیح بدهم. من از یک راه فرعی برگشتم. آن وقت رهبر معظم انقلاب در مشهد بودند و من خدمت ایشان رسیدم برای جلسه‌ی سران سه قوه و مسئولان اصلی که عضو شورای امنیت ملی بودند و غالباً در بخش‌های امنیتی و اطلاعاتی حضور داشتد. در جلسه‌ی مشهد، من گزارشی از حادثه دادم. گزارش من گزارش تلخی بود. یعنی مشاهدات من افقی از پیروزی را نشان نمی‌داد. جنگ کاملاً جنگ متفاوت و تکنولوژیک و دقیقی بود. اهداف با دقت انتخاب می‌شد. ساختمان‌های دوازده طبقه با یک بمب با زمین یکسان می‌شدند. هدف‌گیری در بخش‌های روستایی که فاصله‌ی یک روستا با روستای دیگر کم بود و روستاها چسبیده به هم بودند، برای توپخانه‌ها کار سختی است؛ درعین‌حال زمانی که هدف جنگ، از حزب‌الله به طایفه‌ی شیعه منتقل شده بود، وضع یک روستایی که شیعه‌نشین بود با روستای دیگری که برادران مسیحی ما بودند یا برادران اهل‌تسنن بودند کاملاً متفاوت بود. یعنی یک جا یک نفر با اطمینان نشسته بود و مشغول کشیدن قلیان بود و یک جا، یکجا چندین هزار گلوله فرود می‌آمد. من این مسائل را در آن جلسه گزارش دادم.
 
وقت نماز شد و حضرت آقا رفتند برای وضو گرفتن. من هم رفتم وضو بگیرم. آقا وضو گرفته بودند و آستین‌هایشان هنوز بالا بود؛ وقتی برمی‌گشتند با دست به من اشاره کردند که بیا؛ من رفتم. آقا فرمودند «شما از گزارشت چیزی می‌خواستی به من بگویی؟» عرض کردم نه، فقط می‌خواستم توضیح واقع را بدهم. آقا فرمودند: «این را فهمیدم. چیز دیگری نمی‌خواستی بگویی؟» عرض کردم نه. نماز خواندیم و برگشتیم به جلسه. گزارش من تمام شده بود. آقا شروع به صحبت کردند. چند مطلب را فرمودند، از جمله اینکه فرمودند نکاتی که فلانی «گفتند پیرامون جنگ، همین‌طور است؛ این جنگ، جنگ بسیار سخت و شدیدی است اما من تصور می‌کنم این جنگ شبیه جنگ خندق است.» آقا آیات جنگ احزاب یا همان جنگ خندق را قرائت کردند و حالت مسلمان‌ها، حالت اصحاب و یاران پیغمبر، حالتی که بر صف آن‌ها حاکم بود را بیان کردند. بعد فرمودند «اما من تصورم این است که پیروزی این جنگ، همانند پیروزی جنگ خندق خواهد بود.» من در دلم تکان خوردم، چون اصلاً چنین ظنی از نظر نظامی نداشتم. یعنی در دلم تمنا کردم کاش آقا این را نمی‌فرمودند که نتیجه‌ی این جنگ، پیروزی است. جنگ احزاب، پیروزی بزرگ پیامبر بود.

در ادامه، آقا دو نکته‌ی دیگر فرمودند که خیلی مهم بود؛ یکی فرمودند «من تصورم این است که اسرائیل این طرح را از قبل آماده کرده بود و می‌خواست همین طرح را در یک غافلگیری کامل به اجرا بگذارد و حزب‌الله را در غافلگیری نابود کند. عمل حزب‌الله در گرفتن این دو اسیر، آن غافلگیری را به هم زد.» خب، من این اطلاعات را نداشتم، سید هم این اطلاعات را نداشت، عماد هم نداشت. هیچ‌کدام این اطلاعات را نداشتیم. من همیشه این اعتقاد را داشتم و به دوستانمان هم گفته‌ام که در این بیست سالی که در محضر آقا بودم، نتیجه‌ی تقوا را و ثمره‌ی آن را که حکمت می‌شود و بر زبان و بر دل و بر عقل جاری می‌شود، من در آقا به‌طور کامل دیدم. لذا در هر چیزی که الان ایشان شبهه می‌کنند، مطمئن می‌شوم که در انتهای آن، شبهه درمی‌آید و یا بر هر چیزی که یقین می‌کنند، مطمئن می‌شوم که در آن، [مقصود] به دست می‌آید.» (1)
 
امروز رهبر انقلاب اسلامی بیش از پیش ما را به آینده امیدواری که در مقابل داریم بشارت می دهند که «الا ان حزب الله هم الغالبون» و قطعا پیروزی با جبهه مقاومت است. پیروزی که به تعبیر ایشان همگی به چشم خواهیم دید. باید بار دگر با این دید این سخن حکیمانه رهبر معظم انقلاب را خواند که می فرمایند:«اسرائیل نه یک کشور، که یک پادگان تروریستی علیه ملّت فلسطین و دیگر ملّتهای مسلمان است.من قاطعانه می گویم این تلاش‌ها به جایی نخواهد رسید؛ حرکت نزولی و رو به زوال رژیم دشمن صهیونیستی آغاز شده و وقفه نخواهد داشت. به نام خدا به جلو حرکت کنید و بدانید که "ولینصرن الله من ینصره" (تحرکوا بسم الله الی الامام و اعلموا و لینصرن الله من ینصره)» (2)
 
(1) مصاحبه شهید سردار حاج قاسم سلیمانی با سایت رهبر معظم انقلاب
 
(2) سخنرانی تلویزیونی به مناسبت روز جهانی قدس (۱۴۰۰/۰۲/۱۷)
 
ارسال نظرات