امام خمینی، الگوی مبارزه با اسرائیل
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، از جمله حوادث مهم و برجسته تاریخ معاصر، جنگ جهانی اول و دوم، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و حوادث یازده سپتامبر است که هر کدام سهم مهمی در تحولات ایران اسلامی داشته است. یکی از این نقاط حساس تاریخی، جنگ جهانی اول بود که فروپاشی امپراتوری عثمانی را به دنبال داشت و سرزمین این امپراتوری کشور هایی را تشکیل داد که امروزه با نام عراق، ترکیه، سوریه، لبنان، فلسطین، عربستان، کویت و قطر شناخته می شود و همه این اراضی به دست فاتحان افتاد. بااینحال تا جنگ جهانی دوم به جز استقلال و رهایی سوریه و لبنان از چنگال فرانسه تغییرات عمدهای در اوضاع سیاسی رخ نداد و در باقی کشور ها حکامی بر مسند حکومت تکیه زده بودند که پیش از آن سفره نشین خان انگستان محسوب می گشتند.
با خلاء قدرت در منطقه و سلطه انگلستان بر این کشور ها و از سویی کاهش منابع این کشور مستکبر مساله ای مطرح شد که اساس ظلم و ویرانی و اسلام ستیزی را پایه گذاری می کرد؛ اسرائیل! آراء به جایی رسید که در بین سران مسکتبرین همگان پذیرفتند که یهودیان به سرزمین فلسطین کوچ داده شوند و بنیان جنایت کار رژیم تاریخ را پایه ریزی کنند. در مورد نحوه حاکمیت بر سرزمین فلسطین دو دیدگاه عمده در بین قدرت های استعمارگر وجود داشت؛ تشکیل دو دولت مستقل یهودی و فلسطینی و یا تشکیل یک دولت فدرال متشکل از ایالت یهودی و فلسطینی. با اکثریت آراء دیدگاه اول به کرسی نشست و در اردیبهشت 1327 در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد.(1)
با تشکیل دولت اسرائیلی، دولتهای عربی که تحمل چنین وضعیتی را نداشتند، به اسرائیل حمله کردند، اما با نتیجه ای جز شکست روبهرو نشدند.در ایران و سایر بلاد جهان اسلام با قیام علما و فتوای جهاد علیه اسرائیل موجی در میان مسلمانان به راه افتاد. در این میان امام نیز پیشتاز بود و حتی قبل از آغاز نهضت نیز بر مساله آزادی قدس از چنگال صیهونیست ها پافشاری می کرد. امام حتی مردم را نیز به حمایت از این جنبش فرامی خوانند می فرمایند: «اگر یهود ایران برای کمک به اسرائیل مشغول فعالیت باشند (چنانکه هستند و بیشک از کمک شاه هم برخوردار میباشند)، بر ملت ایران است که از آن جلوگیری کنند؛ و برای مجاهدینی که در آتش و خون به سر میبرند صندوق اعانهای باز نمایند و از هیچ کوششی خودداری نورزند.»
امام خمینی (ره) در بیاناتی در زمینه به رسمیت شناختن اسرائیل توسط محمد رضا پهلوی فرمودند: «دولت ایران به امر شاه، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخت. ما شاهد کمکهای شاه به اسرائیل بودیم، درحالیکه این دولت غاصب مسلمانان را آواره کرد و به خاک و خون کشید؛ همچنین ایشان در دیدار با نماینده سازمان آزادیبخش فلسطین، یعنی آقای ابوعمار، تاکید کردند: ما در قضیه فلسطین همیشه مخالف شاه و اسرائیل و پشتیبانان آنان بوده و با شما همصدا بودیم و مظالم اسرائیل را به گوش ملتها رساندیم و تا نابودی آن از پا نخواهیم نشست.» (2)
حضرت امام همواره بر این مساله تاکید می کردند که اسرائیل جرثومه فساد در منطقه و جهان اسلام است که هدفی را جز از بین بردن ریشه اسلام و مسلمین ندارد و در این راه از هیچ مساله ای باک ندارد. امام دستگاه پهلوی را به جهت سیاست وابستگی و وادادگی در مقابل سران استکبار و در راس آنها آمریکا در پیش گرفته بود محکوم می نمود و مسلمانان را به قیام برای خدا و حمایت از مظلومان و از بین بردن ننگ اسرائیل از دامان جهان اسلام فرا میخواند و رمز موفقیت را در وحدت بین مسلمین می دانست که تنها عنصر مستحکم در مقابل سلطه جویی این رژیم غاصب و مستکبران عالم است.
امام راحل یکی از ملموس ترین ضرر ها را بر مسلمین سلطه اقتصادی و ضربه اقتصادی اسرائیل به کشور های اسلامی بیان یم دارد و می فرماید:«اگر روحانیان باشند، نمیگذارند اسرائیل اقتصاد ایران را قبضه کند و کالاهای اسرائیلی بدون گمرک در ایران فروخته شود.» (3) مساله ای که رژیم پهلوی نه تنها به عواقب شوم آن توجهی ننمود که به بالعکس در همان سوی مدنظر آمریکا قدیم بر داشت تا جائی که امام در بخشی از اعلامیه خود در مخالفت با کاپتولاسیون این فاجعه را یادآور می شود که: «امروز اقتصاد ایران به دست امریکا و اسرائیل است و بازار ایران از دست مسلمانان خارج شده است. اصلاحات آقایان، بازار سیاه برای امریکا و اسرائیل درست کرده است و کسی نیست که به داد ملت فقیر برسد و من از این موضوع بیمناک هستم.(4)
امام خمینی (ره) در موارد متعدد جهان اسلام و رژیم حاکم بر ایران را نسبت به این خطر بزرگ تحذیر داده و آنان را در قبال مواضع همسو و سکوتشان در مقابل جنایان رژیم غاصب صهیونیستی ملامت کردند. از جمله این مواضع امام راحل در رابطه با جشنهای 2500 ساله پهلوی بود که با هزینه های گزاف و بی حساب و کتاب و تبلیغات فراوان که در آن نقش عمال رژیم صهیونیستی به خوبی هویدا بود، فرمودند: «شما که دولت، به قول خودتان، مملکت سابقه دار دو هزار و پانصد ساله دارید و هی مینازید به استخوانهای پوسیدهای که رفتهاند و از بین رفتهاند، و در مقابل اسلام، میخواهید استخوانها را از زیر خاک درآورید، شمایی که این قدر مینازید به این استخوانهای پوسیده و ملت سابقه دار کذا و کذا، حالا این آخر عمری آمدهاید با اسرائیل هم پیوند[شدهاید]؟ در مقابل احکام اسلام، در مقابل مسلمین؟ ما وقتی میگوییم که با اسرائیل[هم پیمان] نشوید، حالا ما پیوند کردیم با کذا و «جوجو» آمده و چی آورده؟ تف بر این منطق! سیاه باد رویتان! ما این حرفها را میزنیم؛ کجای این، کجای این کهنهپرستی است که مردک میگوید کهنهپرستی. کجای این کهنهپرستی است؟» (5)
امام خمینی (ره)، چه پیش از پیروزی نهضت و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هرگز موضع خود را نسبت به اسرائیل تغییر نداد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با تمام توان به مبارزه با این رژیم منحوس پرداخت. روح مطهر او اکنون که چهل و اندی از انقلاب می گذرد، مسرور از پیروزی هایی است که با دست مجاهدان، در جبهه تمدنی حق و باطل به دست آمده و همه به برکت او و شهدایی است که جانشان را در این طریق نورانی بذل نمودند.
1. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، تهران، نشر البرز، 1373، صص 155-151.
2. مجموعه دیدگاهها و سخنان امام درباره رژیم اشغالگر قدس، امام در برابر صهیونیسم، تهران، دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 1361، ص 112.
3. همان، ص 165.
4. روحالله موسوی خمینی، صحیفه امام، ج 3، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج 3، 1389، ص 186.
5. همان، ص 202.