شماره چهل و چهارم فصلنامه «جامعه شناسی فرهنگی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، چهل و چهارمین فصلنامه «جامعه شناسی فرهنگی» به صاحب امتیازی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با مدیرمسئولی سیدآیت الله میرزایی و سردبیری سیدجواد میری منتشر شد.
این فصلنامه در 6 مقاله منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
تجربه آسیمیلاسیون زبانی چند نسل اخیر(80-50)شهر ایلام
زینب هاشمی؛ سمیه شالچی
چکیده :آسیمیلاسیون زبانی یکی از اشکال تغییرات زبانی است که در آن افراد یک جامعه¬زبانی، زبان دیگری را جایگزین زبان اول خود می نمایند. در این پژوهش جامعه زبانی شهر ایلام با روش پدیدارشناسی مورد مطالعه قرار گرفته اند. جمعیت نمونه تحقیق 20نفر از افراد متولد دهه¬های50 -80 شهر ایلام بوده¬ است که بصورت کاملاً هدفمند انتخاب شده اند. یافته¬های مطرح شده در این پژوهش دو بخش کلی می¬باشد. بخش اول آن در قالب مضامین اصلی"بحران ارتباط، شکاف زبانی و نسلی، واگرد به زبان مادری، انگ انگاری زبان مادری، سرگشتگی زبانی _ هویتی، گسست زبان مادری از مدرسه" بیان شده¬اند. این مضامین مربوط به چگونگی تجارب افراد درمواجهه با تغیراتی که در زبان اول و زبان دوم به وجود آمده و شرایطی که تجربه نموده¬اند می ¬باشد. بخش دوم یافته¬ها توصیف ساختاری می¬باشد که در قالب چند مضمون اصلی شرح داده شده¬اند: خانواده منفعل، برساخت و تحمیل هنجار زبانی در مدارس، طبیعی(رسم) شدن زبان فارسی، فقر دانش زبانی، تسلط نهادی زبان، خودیکی¬دانی گروهی، بازنمایی¬های وارونه رسانه. در این بخش شرایط زمینه¬ای شکل¬دهنده این تجارب با توجه به بیانات افراد دسته¬بندی و ذکر شده¬اند که این دو بخش توصیفی کلی از تجارب و زمینه و بستر شکل¬دهنده آن¬ها به دست داده است.
برساخت هویت فرهنگی- بومی در بستر نسل ها؛ پژوهشی کیفی در میان سه نسل از شهروندان شهر بندرعباس
آزیتا پورطرق؛ یاسر رستگار؛ سعید معیدفر
چکیده :با توجه به روندهای توسعه، تکثر فرهنگها و رشد مدرنیزاسیون شهری، هویت فرهنگی-بومی از شکل اولیه آن فاصله گرفته و در حال تغییر است؛ از طرفی این مسئله در میان نسل های مختلف و در شهرهای مهاجرپذیر، شکلی ویژه به خود میگیرد. پژوهش حاضر به شیوههای برساخت هویت فرهنگی-بومی در میان شهروندان بومی بندرعباس میپردازد. روش به کار رفته، کیفی و دادههای مورد نیاز با بکارگیری مصاحبهی نیمهساختاریافته با 28 نفر از مردان و زنان 20 تا 65 ساله گردآوری شده است. یافتهها نشان از تفاوتهای نسلی در برساخت هویت بومی و مواجهه با آن دارد؛ بدین ترتیب که گروه سنی بالای 50 سال مبتنی بر نوعی "انسجام و مقاومت" وگروه سنی 31-50 سال مبتنی بر "همراهی و پذیرش" با عناصر فرهنگی، هویت فرهنگی- بومی خود را برساخت کرده و در نهایت گروه سنی 20-30 سال از "هویتهای دوگانه و نامنسجم" برخوردار بوده اند. در حقیقت نسل اول(بالای 50 سال) از هویت فرهنگی-بومی یکدست و منسجمی برخوردار بوده و در برابر هویت یابی جدید، مقاومت میکند. گروه دوم(50-31 سال)، عناصری از دو هویت بومی و غیربومی را در کنار یکدیگر قرار میدهد و در نهایت نسل جوانتر(30-20 سال)، هویت فرهنگی خود را به شکلی نامنسجم و دوگانه، برساخت کرده است.
بررسی جامعه شناختی نقش سازمان های مردم نهاد در توسعه حق بر محیط زیست
علی فقیه حبیبی
چکیده :زمینه و هدف: سازمانهای مردم نهاد یا NGO ها تشکلهای اجتماعی برخاسته از جامعه و غیردولتی هستند که بر اساس قوانین کشور به فعالیتهای مختلفی از جمله در حیطه محیط زیست انجام میدهند. روششناسی: پژوهش حاضر به بررسی نقش سازمانهای مردم نهاد در توسعه حق بر محیط زیست با توجه به دیدگاه اسلام به روش توصیفی- تحلیلی پرداخته است. یافتهها: بهرهمندی از ظرفیتهای سازمانهای غیردولتی برای ارائه دیدگاه مستقل در جهت ایجاد اعتماد و کمک به اعمال تغییرات رفتاری، فرهنگی، زیست محیطی در جوامع بسیار مهم است. از سوی دیگر، دین اسلام بهعنوان مکتبی جامع مسائل مربوط به انسان و محیط زیست را مورد توجه قرار داده و بر تعادل بهرهبرداری از محیط زیست تأکید کرده است؛ نه اینکه تفریط و تعدی کند. اسلام معتقد است که طبیعت در اختیار انسان است تا به نحوی شایسته و در راستای اهداف و رفع نیازهای جوامع بشری از آن استفاده شود. نتیجهگیری: هرچند سازمانهای مردم نهاد و غیردولتی در انجام مأموریتهای خود با موانع زیادی مانند عدم درک نقش خود در جامعه مدنی و درک عمومی مبنی بر اینکه دولت به تنهایی مسئول رفاه شهروندان و ساکنان خود است، مواجه هستند.
آسیب شناسی گفتمان معرفت شناسانه روشنفکری دینی
حسین روحانی
چکیده :واقعیت آن است که هندسه معرفتی سروش ملغمه ای از مکاتب و فلسفه های غربی و شرقی است و همین امر کار را برای ارزیابی کارنامه فکری او دشوار می کند. سروش در دوره اول فکری خویش به جنگ مارکسیزم می رود و در ادامه حیات فکری خویش متأثر از اندیشه های فیلسوفان علم تئوری قبض و بسط تئوریک شریعت را صورتبندی می کند و دست آخر با ارائه نظریه «بسط تجربه نبوی» و «صراط های مستقیم»، گسست کامل خویش را از کتاب و سنت به مثابه دورکن رکین منابع دینی اعلام می کند و با توشه گیری از آراء غزالی و دیدگاههای متفکران هرمنوتیک و فلسفه علم به جنگ تز ایدئولوژیک کردن دین و اسلام فقاهتی می رود که ما حصل این تتبعات، رویکرد همدلانه او به سکولاریزم است. فرضیه مقاله بیان می دارد که نحله روشنفکری دینی به پیش قراولی سروش با دل کندن از متن مقدس و بهره گیری از منابع برون دینی دچار نوعی گسست از منابع درون دینی شده و به ظن قوی می توان گفت که روشنفکری دینی در دهه دوم و سوم انقلاب اسلامی، رویکردی سکولار داشته و هویت خویش را در تقابل با دین و سنت شکل بخشیده است.
گفتمان فرهنگی-سیاسی جمهوری اسلامی ایران در قبال هنر و هنرمند با رویکرد نظریه لاکلائو و موفه
بیژن عبدالکریمی؛ سیران چوپان
چکیده : این پژوهش، به ارائه تحلیل گفتمانی بر مبنای نظریه لاکلائو و موفه، از چگونگی سیاستگذاری نظام جمهوری اسلامی از بدو انقلاب تا به اکنون، در قبال هنرمندان، پرداخته است. در هر جامعهای هنرمند، به عنوان قشر پیشرو و دارای ویژگی اندیشه ورزانه، تلقی شده که نقش عمده ای در تاثیرگذاری بر جامعه، ایفا می کند. این تحقیق تلاش کرده است تا استدلال کند که سوژگی مد نظر گفتمان جمهوری اسلامی ایران، برای بسط در میان قشر هنرمند، بر مبنای گونههای مختلف مفصل بندی گفتمان، با توجه به شرایط زمینه ای دولت های متفاوت (اعم از اصولگرا و اصلاحطلب)، حاوی شاخصه های مختلف و متعددی بوده است که بعضا دربرگیرنده تضادهای درونی در موقعیت ایده آل سوژگی گفتمان فرهنگی-سیاسی ج.ا، ایران است. حاصل کار بر این نکته تاکید کرده که؛ حوزه فرهنگ ریشه در تفکرات بنیادینی دارد که در دال مرکزی پایهریزی شده است. اگر این پایهریزی به شکل آزادانه، تمام حوزه های فکری و فرهنگی خود را پوشش داد، می توان به آن امیدوار بود. پژوهش حاضر، از لحاظ هدف در زمره «پژوهش های توسعه ای» بوده و به لحاظ روش، از نوع «تحلیل محتوا» بهره برده و از نظر رویکرد، بر آراء «لاکلائو و موفه» استوار است.
تحلیلی بر نقش شخصیتهای کارتونی غیر ایرانی در الگوپذیری فرهنگی کودکان از منظر والدین (جمعیت مورد مطالعه : والدین کودکان 6 تا 12 سال شهر صومعهسرا)
حسینعلی قجری؛ سمیه محسنی پشتمساری
چکیده : با توجه به اهمیت نقش کارتونها در الگوپذیری کودکان، مقاله حاضر به بررسی نقش شخصیتهای کارتونی غیر ایرانی در الگوپذیری فرهنگی کودکان از منظر والدین پرداخته است. این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است آیا رابطه معنی داری بین میزان تماشای کارتونهای غیر ایرانی و الگوی پذیری فرهنگی کودکان از منظر والدین وجود دارد؟ فرضیه اصلی این مقاله عبارت است از: بین میزان تماشای کارتونهای غیر ایرانی و الگوپذیری فرهنگی کودکان رابطه معناداری وجود دارد. چهارچوب نظری مقاله، تلفیقی از نظریههای حوزه رسانه و ارتباطات، نظریات مربوط به یادگیری اجتماعی و نظریههای فرهنگی است. روش پژوهش پیمایشی است و جامعه آماری شامل والدین دارای کودک 6 تا 12 ساله شهر صومعهسرا میباشد، والدین دارای یک یا بیشتر از یک فرزند، از یکی از دو جنس پسر یا دختر در این جامعه آماری قرار گرفتند. 330 نفر از والدین به عنوان نمونه آماری به صورت نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. در تحلیل دادهها، از آمار توصیفی و استنباطی و همچنین نرمافزار SPSS بهره برده شد. بر اساس یافتههای تحقیق کودکان بین 3 تا 4 ساعت در روز به تماشای کارتون مینشینند و بر اساس یافتهها بین تماشای کارتونهای غیر ایرانی و الگوپذیری فرهنگی در کودکان رابطه معناداری وجود دارد.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه «جامعه شناسی فرهنگی» می توانند به نشانی تهران، بزرگراه کردستان، خیابان 64، جنب مجتمع آ اس پ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و با شماره تلفن شماره تماس 88614299 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس socialstudy.ihcs.ac.irمراجعه کنند یا تماس بگیرند.