چرا جامعه انقلابی باید «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» را بخواند؟
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، در این یادداشت خلاصهای از جلسات کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن آورده شده که برای شروع مطالعه این کتاب حضرت آیت الله خامنه ای مفید و قابل استفاده میباشد و در ادامه به ضرورت مطالعه این أثر نفیس توسط جامعه انقلابی و دلسوزان انقلاب تأکید شده است:
یافتن این چرایی، در گرو پاسخ به چیستی است. ما اگر بدانیم طرح کلی چیست، چرا سراغ آن رفتن هم پاسخ مییابد. شاید برخی در مواجهه با سرفصلهای کتاب آن را در ردیف کتب علم کلام قرار دهند.
اما طرح کلی به صورت واضحی یک کتاب کلامی نیست. چون به شیوه مالوف متکلمان درصدد نفی و اثبات هیچ یک از معارف اصولی برنیامده است. کتاب به بازخوانی مفاهیم اساسی در اندیشه اسلامی میپردازد و در همین حین، از این مفاهیم آشنازدایی میکند.
سپس در توصیفی که ارائه میکند، مخاطب، اسلام اجتماعی یا همان اسلام در صحنه را میبیند که قطب مخالف آن اسلام مخدر است. شاید اگر دنبال یک دلیل برای نه تنها مطالعه، بلکه تعمق بر مباحث کتاب باشیم، همین دلیل کافیست که مولف از ایمان، توحید، نبوت و ولایت در افقی رفیعتر و چشماندازی وسیعتر رونمایی میکند. حتی اگر مُصرّ باشیم تا این کتاب را در زمره مباحث کلامی جای دهیم، باید کتاب را نوعی کلام اجتماعی یا کلام انقلابی بنامیم. چرا که پشتوانهی مهمی از معارف دینی برای چگونه انقلابی بودن می سازد.
همچنین، امروزه برخی از اندیشمندان مهمترین کار را در حوزهی انقلاب اسلامی، کار فکری در حیطهی مبانی میدانند و بر همین اساس میتوان گفت انقلابیگری بدون داشتن مبانی صحیح یا دستکم داشتن درک صحیح از مبانی، انقلابیگری مشقی است: پر صدا و کمبخار. لکن به گمان نگارنده باید پا از این آسیبشناسی فراتر نهاد و گفت انقلابیگری امروز همان اندازه که به مبانی مفهومی وابسته است، به داشتن تصویری از آینده نیز محتاج است. تصویری که بتواند در کنار اثرگذاری در نظام بینشی، در نظام گرایشهای فرد و جامعه تصرف نماید.
به دیگر سخن باید تصویر و رویایی خلق شود که احساسی و میلی برای حرکت بیافریند و مقصد و مقصودی برای تلاش همهجانبه معین نماید. از مهمترین جنبههای این کتاب همین است که با بازنگری در معارف دینی، به تولید مفاهیمی دست میزند که در عین داشتن پا در سنت علمی، با دست هنرمند خویش، تصویری شفاف از وضع مطلوب را هم خلق میکند.
سپس تصویر یک جامعهی ایمانی، تصویر یک جامعهی توحیدی، تصویر یک جامعهی برانگیخته و تصویر یک جامعهی با پیوندهای محکم ولایی، همان وضعیت مطلوبی است که مخاطب وقتی میان آن وضع مطلوب و وضعیت موجود خویش فاصلهای عمیق میبیند، عزم حرکت میکند. این حرکت هم نشانهی آن است که مباحث این کتاب فارغ از فرم انقلابی آن، به وسیلهی محتوا، در نظام گرایشات تصرف میکند و کششی حُبّی میسازد و توام با سیراب کردن فرد از معارف ناب، عطشی عمیق را به جان او گره میزند که این عطش فرونمینشیند مگر با انجام دادن کاری و برداشتن باری.
از این رو جامعهی انقلابی نیازمند تعمق پیرامون کتاب است تا الگویی بیابد برای ساختن تصویر آینده از مفاهیم عظیم اسلامی. تصویری که مبتنی بر محتوای غنی دینی، روحیهی انقلابیگری را بازتولید کرده و انسان مذهبی را از افتادن در دام اسلام مخدر، نگه دارد.
سیدمیثم میرتاجالدینی