۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۹
کد خبر: ۷۰۸۱۷۰
به صاحب امتیازی پژوهشکده زن و خانواده

شماره 16 دوفصلنامه علمی پژوهشی مطالعات جنسیت و خانواده منتشر شد

شماره 16 دوفصلنامه علمی پژوهشی مطالعات جنسیت و خانواده منتشر شد
شانزدهمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی مطالعات جنسیت و خانواده با 6 مقاله منتشر شد.

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شانزدهمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی مطالعات جنسیت و خانواده به صاحب امتیازی پژوهشکده زن و خانواده با مدیر مسؤولی محمدرضا زیبایی نژاد و سردبیری محمدتقی کرمی منتشر شد.

این فصلنامه در 6 مقاله و در 184 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:

 مضامین اساسی در رویکرد نواندیشی دینی به مسائل زنان

محمدرضا زیبایی نژاد؛ طاهره خزائی

چکیده: فمینیسم اسلامی پیوند عمیقی با گفتمان نواندیشی دینی دارد. نواندیشی دینی با ورود به حوزة مسائل زنان، هم به ادبیات نظری این حوزه اعتبار علمی بخشید و هم خود امتداد اجتماعی بیشتری یافت. نواندیشی دینی نخست احساس تعلقی به مباحث زنان نداشت. جریان‌های برابری‌خواهانه و فمینیستی ایرانی به‌ویژه مجلۀ زنان نقش برجسته‌ای در فراهم‌سازی زمینه‌های ورود جریان نواندیشی دینی در مسئله‌شدگی زنان داشته‌اند. درواقع با ابتکار این مجله، نواندیشی دینی که شاید پیش از این دغدغۀ مسائل زنان را به ‌صورت برجسته در کارنامۀ خود نداشت، وارد این میدان شد و به تولید ادبیات نظری در این حوزه پرداخت. از همین رو چهار چهرة اصلی جریان نواندیشی، یعنی محمد مجتهد شبستری، عبدالکریم سروش، مصطفی ملکیان و محسن کدیور که از دریچة بحث‌های معرفت‌شناختی، کلامی و فقهی به مسئله‌شدگی زنان پرداخته‌اند، انتخاب شدند و همة مصاحبه‌ها و آثار منتشرشده از آنها و در رابطه با آنها در مجلة زنان از شمارة 57 یعنی از آبان 1378 و در وب‌سایت‌ها تا سال 1396 به روش تحلیل محتوا و البته با رویکردی انتقادی مطالعه و واکاوی شد. نتایج پژوهش نشان‌دهندۀ چند مضمون مهم در گفتمان جریان نواندیشی دینی در رویارویی با مسئله‌شدگی زنان است که عبارت‌اند از: عدالت عصری و امضایی بودن احکام اجتماعی (نزد شبستری)، عقل تاریخی و تکثر فهم از دین (نزد سروش)، فردگرایی اخلاقی و عقلانیت و معنویت (نزد ملکیان) و عدالت مساواتی و منفعت عقلانی (نزد کدیور).

توجیه و نقد اختصاص سهمیه‌های مبتنی بر جنسیت برای زنان از منظر حقوق انتخابات پارلمانی؛ مطالعة تطبیقی

علی مشهدی

چکیده: در حقوق انتخابات پارلمانی برخی از کشورها، سازوکار سهمیه‌بندی جهت افزایش نقش مشارکت سیاسی زنان پیش‌بینی شده است. این امر در راستای تضمین افزایش انتخاب‌پذیری زنان در فرایند انتخابات پارلمانی صورت می‌گیرد. این پرسش اساسی مطرح است که در حقوق اساسی کشورها این سهمیه‌ها چگونه شکل گرفته و پیش‌بینی سهمیه‌های مبتنی بر جنسیت برای زنان از لحاظ حقوقی چگونه توجیه شده است. نیز چه انتقاداتی می‌توان بر آن وارد کرد. در این پژوهش کوشیده شده با روش تحلیلی - توصیفی، ضمن مطالعة تطبیقی سهمیه‌های مبتنی بر جنسیت و نحوة توزیع کرسی‌های پارلمانی به زنان در نظام‌های انتخاباتی گوناگون، رویکردهای مخالفان و موافقان و استدلال‌ها بحث و ارزیابی شود. به‌اجمال از دیدگاه رویکردهای مخالف این سهمیه‌ها بر خلاف اصل برابری، حقوق حزبی، دموکراسی و شایسته‌سالاری هستند. حمایت از حق مشارکت سیاسی زنان، تبعیض مثبت و حقوق بشر نیز بیانگر رویکرد مدافعان است. فرض اساسی این مقاله در پاسخ به پرسش اصلی بر این مبنا استوار است که با وجود رویکردهای مخالف، امروزه در حقوق اساسی بسیاری از کشورها به منظور تضمین مشارکت سیاسی زنان، سهمیه‌های مبتنی بر جنسیت پذیرفته شده است.

 

نقد مقالة «حکم نفقة زن بیوه بر اساس آیة 240 سورة بقره»

مهدی احمدی

چکیده: این نوشتار در نقد مقالة «حکم نفقة زن بیوه بر اساس آیة 240 سورة بقره» نوشتة آقای امیر مهاجر میلانی و بیان نظر صحیح در نفقة بیوه به قلم آمده است. گرچه مقالة آقای میلانی دارای تتبع و نوآوری و دقت مناسبی است؛ اما برخی ایرادهای محتوایی و شکلی و ویرایشی نیز دارد. ایرادهای محتوایی به دو بخش ایرادهای کلی و موردی تقسیم شده است. در بخش ایرادات محتوایی کلی، سه ایرادِ «نبود تتبّع جامع»، «ذکر نشدن پاره‌ای از مباحث لازم» و «نداشتن ثبات نسبی در نقاط مختلفی از مقاله» ذکر شده است؛ همان‌گونه که در بیست مورد، اشتباهات مؤلف و نواقص مقاله‌اش به عنوان ایراد محتوایی موردی مطرح شده است. سپس عنوان مقاله نقد شده و به پاره‌ای ایرادهای شکلی و ویرایشی نیز اشاره شده است. درنهایت و بر خلاف نظر مؤلف، نتیجه این شده که طبق روایات و نظر مشهور، آیة 240 سورة بقره در حکم عده نسخ شده و درعین‌حال، حکم استحباب وصیت برای زوجه پابرجا.

 

تأثیر انسجام خانوادگی و گروه همسالان با رفتارهای قلدرانه دانش‌آموزان

رامین حبیبی کلیبر؛ صادق صیادی

چکیده: هدف پژوهش حاضر تحلیل مسیر رابطة انسجام خانوادگی و گروه همسالان با رفتارهای قلدرانة دانش‌آموزان در شهرستان اسلام‌آباد غرب بود. روش پژوهش پیمایشی از نوع تبیینی بود. جامعة پژوهش حاضر تمامی دانش‌آموزان مقطع متوسطة شهرستان اسلام‌آباد غرب در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای، 364 دانش‌آموز انتخاب و بررسی شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامة انسجام خانوادگی، مقیاس قلدری ایلینویز، پرسشنامة فشار همسالان، مقیاس مقاومت در برابر تأثیر همسالان و پرسشنامة هم‌نوایی با همسالان بود. روش تحلیل داده‌ها تحلیل مسیر با استفاده از نرم-افزار AMOS بود. نتایج تحلیل مسیر نشان داد انسجام خانوادگی اثر مستقیم منفی و معناداری بر قلدری دارد. همچنین فشار همسالان افزون بر اثر مستقیم مثبت و معنادار بر قلدری، دارای اثر غیرمستقیم مثبت و معنادار با واسطة هم‌نوایی با همسالان بر قلدری است. مقاومت در برابر تأثیر همسالان نیز افزون بر اثر مستقیم منفی و معنادار بر قلدری، دارای اثر غیرمستقیم مثبت و معنادار بر قلدری است. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده هماهنگ‌سازی و مدیریت متغیرهای بافتی درگیر در رفتارهای قلدرانه (مانند خانواده، مدرسه و گروه همسالان) می‌تواند در درک و کاهش رفتارهای قلدرانة دانش‌آموزان و متعاقباً کاهش بی‌نظمی‌ها و بدرفتاری‌ها در مدارس بسیار مؤثر باشد.

 

بررسی رابطه سواد رسانه‌ای با سلامت اجتماعی نوجوانان دختر 15-19 ساله شهر مشهد مقدس

فاطمه حسینی؛ مهناز امیرپور؛ ملیحه محمدپور

چکیده: سلامت اجتماعی (Social Health) به عنوان ملاک توانمندی اشخاص در فعالیت های اجتماعی، تحت تأثیر سواد رسانه‌ای است. در این پژوهش پیمایشی، رابطة سلامت اجتماعی نوجوانان دختر پانزده تا نوزده‌سالة شهر مشهد با سواد رسانه‌ای (Media Literacy) آنان با بهره‌گیری از پرسشنامة استاندارد سلامت اجتماعی کییز و پرسشنامة محقق‌ساخته که پایایی آن با محاسبة آلفای کرونباخ و اعتبار به روش صوری تأیید شده، مورد سنجش قرار گرفته است. از جامعة آماری ۱۰۳۲۹۹ نفری، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، ۳۸۳ نفر تعیین و نمونه‌گیری به روش چندمرحله‌ای تصادفی انجام شده است. ضریب همبستگی پیرسون رابطة مستقیم و معنادار بین سواد رسانه‌ای و ابعاد سلامت اجتماعی در این پژوهش را نشان می‌دهد؛ یعنی هرچه سواد رسانه‌ای بالاتر، سلامت اجتماعی نیز بالاتر خواهد بود. بنابراین فرضیة اصلی پژوهش تأیید می‌شود. تحلیل رگرسیون ۵/۱۴ درصد از تغییرات سلامت اجتماعی را ناشی از تغییرات سواد رسانه‌ای نشان می‌دهد و بقیة تغییرات تحت تأثیر عوامل دیگری است.

 

خرافه‌گرایی و ارتباط آن با برخی پارامترهای اجتماعی در میان زنان شهر بندرعباس

یاسر رستگار؛ زهرا ولی پور

چکیده: به‌رغم تحولات مدرن در چند دهة گذشته، خرافه‌گرایی به مثابه سازه‌ای اجتماعی همچنان در زندگی روزمرة برخی شهروندان حضور دارد و مبنای تصمیم‌گیری و کنش‌ورزی است. شهر بندرعباس نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ ازاین‌رو هدف پژوهش حاضر مطالعة گرایش به خرافات و ارتباط آن با برخی پارامترهای اجتماعی است. روش بررسی این پژوهش پیمایش است و با بهره‌گیری از ابزار پرسش‌نامه، داده‌های تحقیق گرد‌آوری شده‌اند. برای تعیین حجم نمونه بر اساس جدول مورگان، چهارصد نفر از زنان هجده تا شصت‌سالة شهر بندرعباس به روش نمونه‌گیری تصادفی - ‌طبقه‌ای انتخاب شده‌اند. طبق یافته‌های پژوهش، میانگین گرایش به خرافات در حد متوسط به بالا (93/42 درصد) گزارش شده ‌است. بررسی متغیرهای زمینه‌ای نشان داد سن تأثیر تعیین‌کننده‌ای بر میزان گرایش زنان به خرافات دارد؛ ولی نبود ارتباط میان متغیرهایی همچون سطح تحصیلات و میزان درآمد خانوار با میزان گرایش به خرافات، نشان از فراطبقاتی و فراتحصیلی شدن این پدیده دارد. همچنین نتایج آزمون استنباطی فرضیه‌های پژوهش بیانگر آن است که رابطه‌ای میان ازخودبیگانگی اجتماعی و گرایش به خرافات وجود ندارد؛ اما از سوی دیگر بین کنش عقلانی، دین‌داری، احساس امنیت اجتماعی و رضایت از زندگی زنان این شهر با گرایش به خرافات، رابطة معکوس و معناداری وجود دارد.

علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دوفصلنامه علمی پژوهشی«مطالعات جنسبت و خانواده » می توانند به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://www.jgfs.ir/ مراجعه کنند.

ارسال نظرات