ازدواج سفید پدیده نوظهور یا بمب فرهنگی
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، اسلام به عنوان دینی که دستورات و قوانینش بر مبنای فطرت است سعی نموده غرائز و نیرویهای طبیعی بشر را در مسیر صحیح قرار دهد نه این که آنها را راکد نگه داشته و یا از کار انداخته و یا بر خلاف جریان طبیعی و اصول فطری انسانی به کار برد. دین اسلام در این راستا برای کنترل غریزه جنسی و هدایت و گرایش و کشش طبیعی میان زن و مرد اهمیت ویژهای به ازدواج و پیوند مشروع زن و مرد داده و تشویقهای فراوانی نسبت به این امر نموده است. ازدواج، در اسلام، مستحب مؤکد است؛ ولی ممکن است به علتی واجب گردد. چنان که اگر ترک آن، باعث آلودگی به زنا و امثال آن باشد واجب می شود.
خداوند متعال میفرماید: «وَ أَنْکِحُوا الْأَيامي مِنْکُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ يَکُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ؛[1] دختران و پسران و غلامان و کنیزان شایسته خود را به ازدواج در آورید که اگر تنگدست باشند، خداوند آنها را از فضل خود بی نیاز می کند و خدا گشایش دهنده داناست.» برخی ازدواج سفید را نوع صحیحی از روابط زن و مرد و سبک زندگی گمان مینمایند و به آن روی میآورند و پس از گذشت مدتی از این هم خانگی سیاه، دچار پیامدهای سنگین و گاه غیر قابل جبرانِ این سبک زندگی غربی میشوند و زندگی و بالطبع جامعهای که در آن زندگی میکنند را به تباهی میکشانند. از اینرو در این نوشتار تلاش داریم تا به یکی از عوامل شکلگیری این پدیده نوظهور یعنی ازدواج سفید اشاره نماییم.
واکاوی ازدواج سفید
ازدواج سفید به زندگی مشترک زن و مرد به همراه روابط جنسی البته بدون جاری شدن خطبه شرعی و ثبت قانونی، گفته میشود. در فرهنگ آکسفورد [2] به معنای همباشی آمده است. یعنی حتی فرهنگ غرب نیز این رابطه را ازدواج نمیداند و همباشی تعریف میکند. این نوع پیوند به معنای همباشی، همخانگی و همبالینی نیز شناخته میشود. وجه تسمیه این نوع ازدواج یا بهتر بگوییم رابطه، سفید بودن شناسنامهی دختر و پسر و درج نشدن نام آنها در شناسنامهی یکدیگر است.[3]
همباشی یکی از الگوهای تغییر شکل یافته ازدواج است. تفاوت همباشی با ازدواج در این است که شکل رسمی و شرعی ندارد در نتیجه بسیاری از مراحل بوروکراسی را در هنگام ثبت و همچنین طلاق در پی نخواهد داشت. همچنین این الگو پیش از آنکه مبتنی بر تعهد رسمی باشد، بر علاقه طرفین استوار است.[4]
پدیده نوظهور یا بمب فرهنگی
هر چند امروزه ازدواج سفید در دنیا به عنوان یک پدیده ای جدید محسوب نمیشود و سابقهای چندین دهه دارد اما در نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک پدیده نوظهور و بمب فرهنگی محسوب میشود که میتواند ویرانگر بنیان خانواده و نسل جوان باشد. پیدایش این نوع رابطه و همخانگی در ایران، با توجه به متفاوت بودن فرهنگ جامعه اسلامی ایران با کشورهای غربی، حاصل عوامل گوناگون درونی و بیرونی است که با عوامل پیدایش آن در غرب و دیگر کشورها اغلب متفاوت است و از سویی پیامدهای خاصی چه از حیث جامعه شناختی و چه از حیث فردی و اخلاقی در پی خواهد داشت.
یکی از عوامل شکلگیری ازدواج سفید عدم درک صحیح بین ازدواج و همخانگی در جامعه کنونی به جهت پیشرفت سطح علمی جامعه، بسیاری از افراد و به خصوص جوانان، آموزههای دینی و دستورات شرع مقدس را با عقل و درک خود میسنجند و در صورتی که با فهم و عقلشان سازگار بود آن را میپذیرند و در غیر این صورت در برابر آن موضع میگیرند. به طور کلی انسان در برابر چیزی که نسبت به آن جهل دارد موضع گرفته و به مخالفت در برابر آن برمی خیزد و از پذیرش آن خودداری میکند. در فرمایشات امیر کلام حضرت علی علیه السلام به خوبی این موضوع قابل استناد است.
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: «النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا؛[5] مردم، دشمن چيزى هستند كه نمى دانند.» بنابراین هنگامی که جوان نسبت به حکمت و علت نکاح بیاطلاع بوده و درک صحیحی نسبت به آن نداشته باشد، باعث واکنش و عداوت او نسبت به این موضوع خواهد شد. در این هنگام، ضمن آن که نکاح در چشم افراد جامعه بیارزش تلقی میگردد، تفاوتی نیز بین ازدواج شرعی و پدیدهای همچون ازدواج سفید برای جوان نخواهد داشت؛ پس به همخانگی و همبالینی روی میآورد.
با نگاه صرفاً احساسی و غریزی به همسرگزینی و ازدواج، جایگاه مطلوب و مناسبی که بیانگر اهمیت آن باشد دیده نمی شود زیرا لذتجویی شهوانی و غریزی در رابطه جنسی با زن، منحصر به ازدواج نیست بلکه راههای بسیاری برای احساس لذت و شهوت مرد و زن وجود دارد.
فلسفه ازدواج نه فرزندآوری نه لذت جویی
وقتی شخص، علت ازدواج را در ذهن خود، اتحاد جنسی میداند و معتقد باشد که فلسفهی ازدواج، اتحاد دو نفر برای لذت جنسی است؛ یا آن که علت ازدواج را تداوم نسل میداند، پس با خود اینگونه میگوید که لذت جنسی در غیر نکاح هم حاصل میشود حتی تمتع بیشتری هم میتواند داشته باشد. یا آنکه همچون بسیاری از جوامع دیگر میتوان بدون ازدواج و تنها به وسیله همبالینی و همخانگی صاحب فرزند شد.
فلسفه ازدواج تربیت نسل توحیدی و خداباور
بر فرض آنکه شخص چنین علت تراشیای در ذهن خود داشته باشد، در اسلام، تنها تداوم نسل به خودی خود حائز اهمیت نیست. اگر در نکاح، فرزندآوری مهم بود میبایست تحصیل خود نکاح واجب باشد درحالی که چنین نیست. خداوند متعال فقط تداوم و تکثیر نسل را نمیخواهد بلکه آن چه برای او مهم است تربیت نسل توحیدی است.
قرآن کریم هنگام تبیین ویژگیهای «عبادالرحمن» (بندگان خاص خدا) یکی از خصوصیات آنان را دعا و درخواست از خدا برای تشکیل خانواده و تکثیر نسلی که سبب چشمروشنی میباشد معرفی کرده است: «وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا؛[6] و کسانی که میگویند: پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرارده و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان!» از این رو لازم است که خانواده، در چارچوب آن نسل توحیدی، تداوم یابد و در دامان آن تربیت شود. بقای نسل، حکمت ازدواج است نه علت آن، تا صدق ازدواج دائر مدار آن باشد؛ چنان که ازدواج دائمی زننازا و یائسه صحیح است با اینکه تولید نسل نمیشود.[7]
پس هنگامی که به درستی نظارهگر این مسائل میشویم در مییابیم که عدم درک صحیح از مقوله ازدواج و جهل نسبت به حکمت، علت و هدف آن، باعث بیمیلی و بیارزشی برای به خصوص جوانان میشود و در نهایت، نکاح و ازدواج سفید را در یک صف میبینند و برای هر دو به یک نحو ارزش قائل میشوند؛ بلکه ممکن است نسبت به ازدواج سفید به جهت بیقانونی در آن، تمایل بیشتری نشان دهند.
پینوشت
[1]. سوره نور: آیه 32.
[2]. فرهنگ انگلیسی فارسی آکسفورد؛ ص 120.
[3]. ازدواج سیاه و سفید؛ پیامدها و خطرات؛ ص 79.
]4]. عوامل تعیین کننده همباشی؛ ص 36.
[5]. ميزان الحكمه؛ ج7، ص 112.
[6]. سوره فرقان: آیه 74.
[7]. تفسیرالمیزان؛ ج15، ص20.
نویسنده: عبدالحمید فاطمی تبار