نقش افزایش جمعیت در پیشرفت اقتصادی
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در سال های اخیر همراه با خراب شدن وضعیت اقتصادی در کشور در بین مردم صحبت هایی مبنی بر لزوم پرهیز از افزایش جمعیت به دلیل ضعف اقتصادی به گوش می رسد و باید گفت که در بین نظریه پردازان اقتصادی هم اختلاف نظر در این موضوع وجود دارد که گروهی افزایش جمعیت را موثر در ضعف اقتصادی و گروهی دیگر نیز افزایش جمعیت را مفید در پیشرفت اقتصادی می دانند.
افراد گروه دوم به ناتالیستها یا حامیان افزایش جمعیت مشهورند و سیاستی که موافق با این گرایش است سیاست ناتالیستی نام دارد. ناتالیسم در حقیقت یک نظریه محسوب نمیشود بلکه یک گرایش است. به عقیده دارندگان این گرایش، افزایش سریع جمعیت نه تنها مشکلات اقتصادی و گرفتاریهای اجتماعی به وجود نمیآورد بلکه ازیاد جمعیت در نیرومندی قدرت نظامی و اقتصادی کشورها نقش مهمی را ایفاء مینماید.
نظریات برخی از اقتصاددانان در مورد رشد جمعیت به شرح زیر است:
فرانسوا پرو، اقتصاددان معاصر فرانسوی نیز زمانی که از عوامل محرک توسعه اقتصادی سخن میگوید از چهار عامل محرک: جمعیت، استفاده از اختراعات و روشهای تازه، تسلط اقتصادی و دینامیسم گروههای اجتماعی نام میبرد. اما به نظر او همواره فشار جمعیت محرک اصلی کار و تولید به شمار میرود زیرا تا هنگامی که جمعیت حالت سکونی خود را حفظ کرده اشخاص به سطح زندگی موجود رضایت میدهند، رقابت اقتصادی وجود ندارد و موسسات تولیدی احتیاجات جمعیت را بهراحتی تامین میکنند.در حالی که افزایش جمعیت، جوامع را مجبور به توسعه و ترقی اقتصادی میکند.
گری بکر از جمله منتقدان بحث رشد کمی جمعیت در دهههای 80 و 90 میلای و حامی رشد یکجانبه نیروی انسانی است. او معتقد است که در اقتصادهای دانشمحور مدرن، رشد متوازن جمعیت بیشتر از اینکه به درآمد سرانه و رفاه عمومی صدمه بزند به آن کمک میکند. به طور کلی دلیل ترس و نگرانی مورد نظر پیروان مالتوس نسبت به جمعیت، به علت تولید دانش است. با توجه به افزایشی و نه کاهشی بودن بازده (در کشورهای دانشمحور)، جمعیت بیشتر باعث تحریک برای سرمایهگذاران بیشتر است که در نهایت منجر به افزایش رفاه سرانه میشود. به عبارت دیگر انگیزه برای تخصصیسازی بیشتر وقتی ایجاد میشود که بازار بزرگتری برای مهارتها وجود داشته باشد. هرچقدر رشد جمعیت بیشتر میشود، درجه تخصصیسازی بین ملتها افزایش پیدا میکند به طوری که پیشرفت بسیار سریعتر را امکانپذیر میسازد. دیگر مزیتی که بر جمعیت مترتب است، احتمال افزایش افرادی نخبه نظیر انیشتن و داروین و دیگر مخترعان و همچنین کشفهایی است که آنها انجام میدهند. موضوع دیگری که توسط نئومالتوسیها مطرح می شود، ترس ناشی از افزایش جمعیت است که باعث انواع آلودگی ها و افزایش تقاضا برای انرژیهای تجدیدناپذیر است. البته آشکار است که به همراه رشد جمعیت افزایش تقاضا برای این سوختها افزایش مییابد ولی همزمان قیمت آنها نیز افزایش یافته و به علت نیاز به آنها، استفاده از آنها کاراتر شده و همچنین سوختهای جایگزین نظیر انرژی هستهای نیز به وجود میآید. از طرفی از بعدهای منفی و قابل توجه کنترل جمعیت، پیری جمعیت است که ناشی از نرخ پایین تولد است.
بکر همچنین معتقد است که مشکل اساسی در واقع جمعیت نیست بلکه مدیریت اقتصاد است و آنچه که جلوی رشد اقتصادی را میگیرد رشد جمعیت نیست بلکه سیاستهای بد اقتصادی است و جمعیت یک نوع دارایی اصیل برای کشور، منطقه و همه جهان است و باید طبیعت و تحولات آن نرخ رشد تعادلی جمعیت را تعیین کنند و دولت تصمیمگیری در مورد رشد جمعیت را متوقف سازد و اگرچه رشد جمعیت آثار جانبی منفی نظیر افزایش جرم و جنایت به خصوص در مراکز شهری را دارد ولی انسانها برای هزاران سال است که به سمت مراکز پرجمعیت شهری در حرکتند و این مساله آشکارا نشان میدهد که آثار مثبت جمعیت از آثار منفی آن بیشتر است.
کوزنتس و سیمون ادعا میکنند که جمعیت بالاتر احتمال وجود مخترعان را افزایش میدهد. به عبارت دیگر جمعیت بیشتر احتمال پیدایش افراد با ایدههای جدید را افزایش میدهد. بهرهوری تحقیق و پژوهش نیز با افزایش جمعیت افزایش مییابد، زیرا جمعیت بیشتر باعث میشود تا تماسهای فکری فشردهتر و تخصصیتر شوند.
به اعتقاد جونز رشد به وجود آمده توسط بخش تحقیق وتوسعه درونزا است و وابسته به پارامتری برونزا یا همان نرخ رشد جمعیت است. او ادعا میکند که اگر سطح منابع تحقیق و توسعه دو برابر شود(به عنوان مثال تعداد دانشمندان) آنگاه نرخ رشد تولیدات نیز باید دو برابر شود یعنی اقتصاد با پژوهشگران بیشتر باید رشد سریعتری داشته باشد.
کرمر معتقد است که در میان جوامع آنهایی که دارای نرخ رشد جمعیت بالاتر هستند، نرخ رشد سریعتری نیز در فناوری دارند. به عبارت دیگر اختراعات بیشتری در آن کشورها صورت میگیرد، زیرا سرمایه انسانی و نهادهای اجتماعی و اقتصادی دارای ظرفیت ببیشتری برای جذب نوآوری دارند.
بوسراپ نظریه مالتوس را بر این اساس که منحصراً بر تکنولوژی تولید مواد غذایی تمرکز کرده و اثر تغییر تکنولوژی در بخشهای دیگر و همچنین اثر تغییر جمعیت بر تکنولوژی را نادیده گرفته است مورد انتقاد قرار داد و استدلال کرد که، جوامع با رشد جمعیت پایدار نسبت به جوامع کم جمعیت، شانس بیشتری برای توسعه اقتصادی حقیقی از طریق نوآوریهای تکنولوژیکی دارند، زیرا به نظر میرسد که جوامع کم جمعیت نمیتوانند فراتر از کشاورزی بدوی خود پیشرفتی داشته باشند. فرضیه بوسراپ که رشد جمعیت را عاملی برای تغییر تکنولوژی و استفاده فشردهتر از زمین میداند « فرضیه تشدید-زمین » نام گرفت.
مارکس از منتقدین سرسخت مالتوس است. او بر خلاف مالتوس معتقد است که که فقر و بدبختی گسترده طبقات کارگر ریشه در سازمان نادرست و غلط جامعه و به طور کلی نظامهای طبقاتی و استثمار طبقات دارد و نه در قوانین طبیعی بیرونی. او برخلاف مالتوس، قائل به منشاء اجتماعی فقر بود و استدلال میکرد که محدودیت تولید وسایل و اسباب معیشت را باید در نظام اجتماعی جستجو نمود و نه در طبیعت. برخلاف مالتوس، که اصول جمعیت خود را جاودانه و جهانی میدانست، مارکس معتقد بود که هر الگوی تولید در تاریخ، اصول جمعیت خاص خودش را داشته است، اصولی که تنها در محدودههای همان الگوی تولید اعتبار دارد. در نتیجه، مرحلهی سرمایهداری نیز قانون جمعیت خاص خود را دارد. قانونی که بازتاب نظام خاص تولید سرمایهداری است. بر این اساس، مارکس بیشجمعیتی را بهعنوان مسألهای مطلق و جهانشمول، که در تمام زمانها و مکانها صادق باشد درست نمیدانست، بلکه همانطور که گفته شد، آن را زاییدهی نظام سرمایهداری و از عوارض آن میدانست، ازاینرو معتقد بود که با برقراری یک نظام اشتراکی میتوان خطر بیشجمعیتی را بهطور مطلق یا نسبی از بین برد و به این ترتیب، بشریت را از نگرانیهای مالتوسی، که البته از نظر مارکس بیمورد بود، خارج کرد.
پس به طورخلاصه وقتی جمعیت رشد می کند، تغییرات تکنولوژیکی به شدت تحت تآثیر رشد جمعیت قرار می گیرد، زیرا با وجود شبکه های بزرگ اتصال و تخصصی شدن امور احتمال ایجاد ایدههای جدید، اختراعات و نوآوری های جدید افزایش می یابد و به طور کلی افزایش جمعیت موجب رشد اقتصاد می شود. از این رو ادبیات اقتصادی، وجود رابطه بین رشد جمعیت و نوآوری را تآیید می کند و در طول تاریخ جوامع با جمعیت اولیه بالاتر تحت تغییر سریعتر فناوری و نوآوری ها قرار می گیرند.