کتابی که آیتالله سیستانی آن را تحسین کرد
گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا ، آئین معرفی و بررسی کتاب «چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه» از آثار مرحوم حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان و از منشورات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در این مرکز برگزار شد.
«چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه» به بررسی سیر مبارزات شیعیان از دوران ائمه(ع) تا برافتادن رضاخان میپردازد و در این مسیر به قیامها، نقاط عطف، فرازها و فرودها، رهبران، حکومتها و انقلابهای شیعی اشاره میکند.
براساس همین گزارش در این نشست که به میزبانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی برگزار شد، محمدحسین رجبی دوانی کارشناس تاریخ اسلام و تشیع، استاد قاسم تبریزی مورخ و سندپژوه، حجتالاسلام حامد حسینیان فرزند مرحوم روحالله حسینیان و محمدحسن روزیطلب معاون اسناد و کتابخانه مرکز اسناد انقلاب اسلامی سخنرانی کردند. در این مراسم همچنین دکتر موسی فقیه حقانی مدیر موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران و رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر به صورت ارتباط تصویری صحبت کرد. دکتر مرتضی میردار معاون تاریخشفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز در این نشست حضور داشت.
فیشبرداریهای کتاب «چهاردهقرن...» از دهه ۶۰ شروع شد
در ابتدای این نشست، محمدحسن روزیطلب معاون اسناد و کتابخانه مرکز اسناد انقلاب اسلامی درباره تلاشهای مرحوم حسینیان در پژوهش و نگارش کتاب «چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه» گفت: نکته حائز اهمیتی که در مورد این کتاب وجود دارد این است که اخیرا که کتابخانه شخصی آقای حسینیان را بررسی میکردیم به فیشهایی از این کتاب برخوردیم. اکثر فیشبرداریهای آن مربوطه به دهه ۶۰ بود و این کتاب در دهه ۸۰ به چاپ رسید. این مدارک نشان از سه دهه تلاش مرحوم حسینیان و دغدغه ایشان نسبت به ثبت و ضبط مجاهدتهای مرجعیت شیعه در طول تاریخ داشت.
تاریخنگاری مرحوم حسینیان مبتنی بر اسناد بود
دیگر سخنران این مراسم قاسم تبریزی بود. وی گفت: مورخ براساس زمان خودش تاریخ را مینویسد. ما پنج جریان تاریخنگاری در ایران داریم؛ جریان اول جریان شرقشناسی بود که به انگلستان وابستگی داشت. این جریان حدود ۳۰۰ سال برای ما تاریخسازی کرد. جریان دوم جریان چپ بود که قدمتش به قبل از مشروطیت باز میگردد. این جریان بعدها مراکز شرقشناسی مارکسیستی را تاسیس کرد. جریان سوم متعلق به فراماسونریها بود. جریان چهارم، جریان ناسیونالیستی بود که معتقدند هویت ما به قبل از اسلام برمیگردد. تاریخنگاری ملی و شاهنشاهی دو شیوه تاریخنگاری این جریان است. جریان پنجم نوعی غربزدگی است که روشنفکران وارد تاریخنگاری کردند.
وی با بیان اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تاریخنگاری انقلاب با مجاهدتهای تاریخنگاران متعهد متولد شد گفت: ما امروز در مقدمه تاریخ نگاری انقلاب هستیم و در دهه آینده میتوانیم بگوییم که وارد تاریخنگاری اسلامی شدهایم. البته این مطلب را باید متذکر شوم که ما در زمینه تاریخ نگاری رجال خوب کار نکردهایم که امیدوارم این نقیصه در آینده برطرف شود. دو مرکز علمی ما یعنی حوزه و دانشگاه هیچ کدام به طور شایسته وارد عرصه تاریخنگاری نشدهاند.
تبریزی در توصیف ویژگیهای تاریخنگاری مرحوم حسینیان یادآور شد: قلم تاریخ نگار مرحوم حجتالاسلام حسینیان چند ویژگی داشت؛ اول اینکه مبتنی بر اسناد بود. مرحوم حسینیان هم دستی بر اسناد داشت و هم سندشناس خوبی بود. و دوم از آنجا که ایشان یک شخصیت سیاسی بود، به خوبی هجمههای تاریخی علیه روحانیت را شناسایی کرده و به آنها پاسخ داد.
وی در پایان ضمن یادی از نسل اول تاریخنگاری اسلامی گفت: حججاسلام مرحوم علی دوانی، مرحوم سیدهادی خسروشاهی و مرحوم روحالله حسینیان به واسطه اینکه روحانی بودند، تاریخ را با مبانی اسلامی به رشته تحریر درآوردند و پیش از این بزرگواران، ما افرادی را نداشتیم که این کار را انجام دهند.
تحسین کتاب «چهارده قرن ...» توسط حضرت آیتاللهالعظمی سیستانی
حجتالاسلام حامد حسینیان، آخرین سخنران این مراسم بود. وی در ابتدای صحبتهایش گفت: خیلی خوشحالم که در جمع اساتید حضور دارم و بیشتر برای استفاده از فرمایشات اساتید گرانقدر در این جلسه حاضر شدم.
وی سپس به نقل خاطرهای درباره کتاب «چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه» پرداخت و گفت: اجازه بفرمائید خاطرهای را در رابطه با این کتاب بیان کنم. فکر میکنم با بیان این خاطره میزان اهمیت کتاب برای عزیزان مشخص شود. چند سال پیش، حجتالاسلاموالمسلمین سید جواد شهرستانی داماد و نماینده مرجع عالیقدر حضرت آیتالله سیستانی گفتند که آیتاللهالعظمی سیستانی در همان سال ابتدایی که دوره ۵ جلدی این کتاب چاپ شد، تمام ۵ جلد را مطالعه کرده و ابراز خرسندی کرده بودند که این کتاب در زمینه تلاشهای تاریخی روحانیت شیعه به چاپ رسیده است. ظاهرا در یک نقل قول دیگر نیز آقای سیستانی فرموده بودند: من کتاب «چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه» را دو بار مطالعه کردهام و این کتاب را جزو کاملترین کتابهایی میدانم که در حوز تاریخ تشیع منتشر شده است.
حامد حسینیان در فراز پایانی صحبتهایش، دیباچهای را بدین شرح قرائت کرد: نظام ولایت، کانون اندیشه تشیع است. شیعیان اعتقاد دارند، ولایت امتداد ربوبیت الهی در زمین است و همواره بسترسازی جریان این نظام، وظیفه آنان است. تاریخ تشیع، سراسر گرانبار از انقلابهای طاغوتبرانداز است، انقلابها، مبارزهها و مجاهدتهایی برای تحققبخشی خلافت الهی. ۱۴ قرن تلاش برای مبارزه، ماندن و توسعه، مرور ۱۴ سده پاسداری عالمان و مجاهدان شیعه از تفکر انقلابی است؛ انقلابی که معنابخش روزها و شبهای زندگیشان بوده است. هر کس تاریخ را ورق زده باشد، نیک میداند، فراز و فرودهای آن 14 قرن، گهواره تشیع را جنباند و طفل مکتب را به بلوغ امروز رساند. حاج روحالله، تاریخ را دویده بود تا راوی قصه دوران باشد.
ولایت، توحید ساری در زندگی است و تنها آشنایان با تاریخ پرافتخار فقیهان فقه جعفری میفهمند فصل الخطاب «آقا گفته است» یعنی چه! تنها کسانی که با این اعتقاد و تاریخ آشنا هستند میفهمند، «خرمشهر باید آزاد شود»، یعنی چه! تنها عارفان شیعی میفهمند آن هنگام که خرمشهر از خون جوانان وطن خونینشهر شد، چرا باز امامشان گفت: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.»
اکنون که تاریخ به بن بست لیبرالسرمایهداری رسیده است، اکنون که مردمان عصر جدید از پوچی زندگی در استعمار فرانو کامشان تلخ شده است، آشنایی با اندیشه مردمسالاری الهی، شیرینی جانهایشان خواهد بود. در یک نظام با مردمسالاری الهی، مردم به جای اینکه چرخدندههای صنعت سرمایهداران و عروسکهای نظام سلطه باشند، خود جاری کننده ولایت خدا در زمین، به پادارنده عدالت و محبت، سعادت و کامیابی، رشدیابنده و رشددهنده خواهند بود.
اکنون که تاریخ شاهد غروب خورشید مغربی است و به انتظار طلوع خورشید مشرقی، این وظیفه تاریخپژوهان است که زینبوار راوی استقامتها باشند، عبرتهای گذر از شب تاریک را یادآور شوند و آمدن صبح دلانگیز را نویدبخش باشند؛ صبحی که به فضل خدا، امام خمینی(ره) فجر صادقش بود و دولت مهدوی(عج)، طلوع عالمگیرش خواهد بود.
اطمینان دارم، تاریخپژوه دیندار انقلابی، تنها کسی است که میتواند قصه تاریخ بشریت را، نه از زندگی شبهه انسانها، که از آمدن انبیاء، آغاز کند و پایان تاریخ را نه در دموکراسی مردم فریب آمریکایی که در ظهور دولت کریمه روایت کند؛ دولتی که در آن، رشته تشریع و تکوین در یک امتداد قرار میگیرند و جهان شکوفا خواهد شد. به شهادت تاریخ، شیعه تا رسیدن به آن روز خسته نمیشود، از پا نمینشیند و در انتظار خواهد بود.