کوچه باران روایتهایی عاشقانه از شهدای مدافع حرم
به گزارش خبرگزاری رسا، کتاب کوچه باران روایتهایی عاشقانه از شهدای مدافع حرم است؛ این کتاب روایتهایی است از احساس، شور و البته منطق. روایتهایی عاشقانه از شهدای مدافع حرم،روایتهایی از نگاه منتظر دختران برای دیدار پدر، روایتهایی از اشک مادران شهید و بغض فروخفته پدران شهید، روایتی از حال و هوای خانوادههای شهدای افغانستانی تیپ فاطمیون. روایتی از پسر شهیدی که هر شب منتظر بود پدرش از بهشت به او زنگ بزند.
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است برجریده عالم دوام ما
میدانید این بیت از حافظ یعنی چه؟ کافیست یک قاچ از کتاب کوچه باران نوشته امیراسماعیلی را بچشید.
شهید سجاد زبرجدی در وصیت نامهاش چنین مینویسد: من منتظر همه شما هستم. دعا میکنم تا هر کسی لیاقت داشته باشد، شهید شود. خداوند سریعالاجابه است و اگر میخواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید. همه ما همدیگر را در آخرت زیارت میکنیم. یکی با روی ماه و یکی با روی سیاه، ان شاء الله همه با روی ماه باشیم. اگر درد دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم، به لطف خداوند حاضر هستم.
این کتاب را بچشید. هم حالتان را عوض میکند و هم شما را با شهدا بیشتر آشنا میکند.