عاشقانهای داستانی از جنگ در رمان «صفر مطلق»
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، معصومه باقری، نویسنده این اثر در گفتوگویی درباره این کتاب اظهار داشت: «صفر مطلق» رمانی است که به تازگی از سوی نشر پایتخت منتشر شده است.
وی پیرامون این کتاب ابراز داشت: «صفر مطلق» رمانی عاشقانه و متفاوت است که نگاهی خاص به جنگ دارد. در این رمان با مستند جنگ و صحنههای تلخ و دردناک جبهه روبهرو نیستیم، بلکه فضای داستان پوششی از زندگی مردم رنجدیده است که ناخواسته گرفتار جنگی سرکش شدهاند.
این نویسنده ادامه داد: در بین فصلهای کتاب، مسلم شخصیت نوجوان رمان، به جبهه میرود و تصاویری که ما در صحنه جنگ ملاحظه میکنیم، لحظاتی کوتاه و گاه بلند از رشادتها و قهرمانیهای مسلم و دیگر رزمندگان غیور است. در واقع، نوع نگارش این نویسنده از جنگ فرق میکند و در آن بیشتر به زندگی مردم عادی پرداخته است.
باقری در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه «صفر مطلق» رمانی با غنای معرفتی و در سبک نگارش رئالیسم ظاهری معناگراست، توضیح داد: ساختار رمان، گرایش واقعگرایانه همراه با اندیشههای ملموس دارد. خواننده در متن کتاب و دیالوگها با خسارتها، تلخیها، از دست دادنها، ویرانیها و حملات وحشتناک ناشی از جنگ آشنا میشود و ناخواسته روی سرنوشت شخصیتها مترکز میشود که هر کدام به صفر میرسند.
این مولف به پایان کتاب هم اشاره کرد و گفت: در آخر کتاب همین صفر مطلق شروعی دوباره است برای انسانهایی که از جنگ جان سالم به در بُردهاند تا به شهر و زادگاهشان بازگردند. زادگاهی که خرمشهری ویران و سوخته در دستِ بازسازی و آبادی است. یکی از نکاتی که در تالیف به آن توجّه داشتم بازتابِ انگیزه و امید در شخصیتهای داستان است. یعنی درکِ عوامل روانشناختی و مرور سرنوشت راوی و دیگر شخصیتها و همچنین فضای رئالیسم در داستان است.
وی افزود: «صفر مطلق» رمانی اجتماعی و جریانمحور است که در آن شخصیتهای داستان هر کدام ماجرای خود را دارند و در کنار هم یک رمان کامل را پدید میآورند. با وجود اینکه سرنوشت شخصیتهای داستان به هم نزدیک نیست، ولی گاهی طی اتفاقاتی ناخواسته و عجیب سرنوشتشان به هم پیوند میخورد و یک موضوع منسجم و کلی را پدید میآورد.
«صفر مطلق» روایتی قهرمانانه از رزمندگانی است که در عرصه دفاع مقدس ایستادهاند و در برابر هجوم بیرحمانه دشمن مقاومت و پایداری کردهاند. روایتِ رزمندگانی که هیچ ترسی به دل راه ندادهاند و آرزوها و آرمانها و جانِ خود را در این راه نثار کردهاند. ماجرای کتاب در مناطق خوزستان میگذرد و محور اصلی این قصه، تقابل مرگ و زندگی است. جنگی تلخ که مرگ به همراه دارد و جنگی دیگر برای ادامه زندگی. هر کدام از شخصیتهای این رمان یک قهرمان در طول داستان هستند، امّا اسطوره و مبالغهآمیز نیستند. آنها مردمان عادی هستند که جنگ را پذیرفتهاند و با آن مبارزه کردهاند، تا جایی که پیروز و سربلند شدهاند.
قسمتی از متن کتاب:
با خودش فکر کرد جنگ چهقدر خانهها که خراب نکرده. چهقدر جانها که نگرفته. چهقدر جنینها که توی شکم مادر نکُشته. چهقدر عشقها که ویران نکرده. مثلِ عشقِ سلما و یاسر… که مثلِ بخاری از روی چای برخاست و توی فضا محو شد!/826/د102/ق