ماجرای شاهزاده قاجاری که برای امام حسین مقتل نوشت
به گزارش خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، بیتردید در میان اتفاقاتی که در تاریخ اسلام تحقق یافته، واقعه عاشورا مهمترین و تأثیرگذارترین رخداد به شمار می آید، که در میان دیگر حوادث تاریخی از ابعاد و اهمیت بیشتری برخوردار است. عظمت و اهمیت ویژه این رخداد تاریخی موجب شد که از همان نخستین روزها، کسانی نقش گزارشگر را ایفا کرده و ماجرا را به تفصیل برای دیگران بازگو کنند.
این افراد همان شاهدان عینی، این حادثه بودند. از یک سو، بازماندگان کاروان حسینی به منزله موثقترین گزارشگران این حادثه حضور داشتند، که امام سجاد (ع) و حضرت زینب(س) اصلیترین نقش را در این زمینه ایفا کردند. در سوی دیگر، برخی از افراد سپاه دشمن بودند. افزون بر این موارد، باید روایتهای ائمه اطهار(ع) را افزود که برای زنده نگه داشتن یاد این رخداد، واقعیت ها را برای مردم بازگو می کردند.
مجموعه این روایتها و گزارشها، با گذشت زمان از شکل شفاهی خارج شده و به صورت مکتوب در آمده است. روایتهای مربوط به ماجرای کربلا، در لا به لای آثار حدیثی به چشم می خورد. اما رفته رفته، همراه با تمایز موضوعی اخبار و روایتها، آثاری با عنوان «مقتل الحسین» نگاشته شد که شامل اصل رویداد و پیامدهای آن بوده است.
کتاب مقتل قمقام زخار و صمصام بتار نوشته مرحوم فرهاد میرزا، یکی از مقاتل واقعه عاشوراست که حجت الاسلام هادی منش عضو انجمن تاریخ حوزه علمیه و پژوهشگر بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی آن را تصحیح کرده و به تازگی همزمان با فرارسیدن ماه محرم از آن رونمایی کرده است.
خبرنگار سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، به مناسبت رونمایی از این کتاب گفت و گویی با این نویسنده انجام داده که در ادامه می خوانیم:
رسا - در ابتدا کمی از فعالیت های حوزوی و علمی خود بفرمایید.
بنده ابوالفضل هادی منش، طلبه درس خارج قم و دکترای تاریخ تشیع از دانشگاه ادیان هستم. سال 1375 وارد حوزه علمیه قم شدم و تحصیلات حوزوی را در مدرسه علمیه حقانی شروع کردم.
فعالیت های فرهنگی خود را از مسؤولیت در بسیج مدرسه حقانی آغاز کرده و از همان آغاز طلبگی با استعانت از خداوند متعال نویسندگی را آغاز کردم. آغاز تألیف کتاب برای من جهشی در زندگی بود.
خداوند این توفیق را به بنده داد که تا به امروز، 73 عنوان کتاب را منتشر کنم. از این کتاب ها، 12 عنوان در مورد حادثه عاشورا و شخصیت های مربوط به این رویداد تاریخی است. آخرین کتاب منتشر شده من کتاب «مقتل قمقام زخار و صمصام بتار» بوده، که تصیح شده و بازنویسی، کتابی به همین نام، از مرحوم فرهاد میرزاست.
رسا - انگیزه شما از تصحیح این کتاب چه بوده است؟
کتاب «قمقام زخار و صمصام بتار»، کتابی حائز اهمیت بوده و به یک مقطع تحلیلی و انتقادی مربوط به دوره قاجار پرداخته است. این کتاب در خود شیوه تاریخ نگاری خاصی داشته که توسط فرهاد میرزای قاجار، فرزند عباس میرزا ولی عهد و نوه فتحعلی شاه و همچنین عموی ناصرالدین شاه به رشته تحریر درآمده است.
این شخصیت تحت تعلیم مرحوم امیر کبیر بوده و یک شاهزاده فرهیخته قاجاری محسوب می شود. او منشأ آثار زیادی در دوره قاجار شده، همچنین دارای مناصب حکومتی بوده و به عنوان حکمران همدان، خوزستان و کرمانشاه حکمرانی کرده است. او اگر چه حکمران در زمان قاجار بوده ولی با جریان های فکری قاجار مخالفت داشت و این مخالف سبب شد بعدها مغضوب دولت قاجار شود. در آن زمان شاه قاجار به خاطر فضل و ادب این شخصیت عرصه را بر او تنگ کرد و این امر سبب مهاجرت فرهاد میرزا از ایران شد. حسن ارادت این شخصیت به ائمه اطهار(ع) بسیار زیاد بود، به طوری که هم در بحث خدمات عمرانی بقاع متبرکه و هم در بخش خدمات فرهنگی شامل تألیف و نگارش کتاب در مورد فضائل اهبیت(ع) فعال بوده است.
از کارهای مهم فرهاد میرزا در بحث عمران بقاع متبرکه، بازسازی عتبه کاظمیه است. او برای این کار از شاه قاجار 100 هزار تومان مطالبه کرده و عتبه کاظمیه را بازسازی می کند.
رسا - علت تألیف این کتاب از سوی فرهاد میرزا چه بود؟
در مورد علت تألیف کتاب «قمقام زخار و صمصام بتار»، گفته شده که وی حکمران کرمانشاه بوده و می دیده که بعضی از خطبا و مداحان آن دوره مطالبی را از بالای منبر نقل می کنند که این مطالب دارای تحریفات زیاد بوده و مطابق با آموزه های صحیح تاریخی نیست. او به این نقل قول ها اعتراض می کند و خطبا و مداحان در جواب می گویند متنی به ما ارائه کنید که بعد از این مطالب درست را بیان کنیم. ایشان هم بخاطر همین حرف، کتاب قمقام زخار و صمصام بتار را که به معنی دریای ژرف و شمشیر برنده است تألیف می کند.
در مورد کتاب قمقام زخار و صمصام بتار این نکته مهم است که این کتاب در واقع تحریف زدایی از فرهنگ عاشورا بوده و ایشان برای آنکه خطبا و وعاظ، منبع صحیحی برای نقل خود در دست داشته باشند اقدام به نگارش این کتاب می کند. وی در این کتاب سعی کرده از منابع حدیثی، تاریخی، اشعار عرب و تمثیل ها استفاده کند و موفق شده کتاب خوبی را به چاپ برساند.
درباره اتمام این کتاب، جالب است که بدانید، او در سال 1293 هجری قمری به سفر حج می رود و این سفر را از طریق دریا انجام می دهد. در جریان سفر، دریا دچار طوفان شده و کشتی در معرض غرق شدن قرار می گیرد. وی که مقداری تربت حضرت سیدالشهدا(ع) همراه داشته تربت ها را در دریا ریخته و نذر می کند که اگر سالم برگردد نگارش کتابی که برای سیدالشهدا(ع) آغاز کرده را به پایان برساند. ایشان بعد از نوشتن این کتاب در سال 1305 قمری از دنیا می رود.
ماجرای وفات ایشان هم بسیار جالب است. مرحوم عماد زاده اصفهانی در کتاب چهارده معصوم نوشته که وی در سال 1305 هجری قمری در بستر بیماری قرار گرفته و در آستانه احتضار وصیت می کند، اگر می خواهید مرا تشییع کنید، در کاظمین روی تخته پاره ای بگذارید و بدست چهار حمال دهید تا به طرف حرم کاظمین ببرند، زیرا من شرم دارم از اینکه بدن من، بهتر از بدن امام معصوم(ع) تشییع شود.
رسا - چطور به فکر تصحیح این مقتل افتادید؟
به خاطر دارم در جلسه ای که خدمت اساتید تاریخ بودم صحبت از این کتاب و متن و نثر مغلق آن به میان آمد. قبلا هم به یک واسطه از آیت الله سبحانی شنیده بودم که این کتاب بهترین مقتل شیعه است. به همین دلیل تشویق شدم این کتاب را تصحیح کنم. دلیل دیگر توجه من به این کتاب، انتقادی بودن و استفاده از منابع صحیح و توجه به نقل مطالب درست تاریخی بوده است.
من پیشنهاد تصحیح این کتاب را خدمت استاد یوسفی غروی دادم و به ایشان عرض کردم که من فرصت کافی برای کار، روی این کتاب را دارم. همچنین استاد مهدی پیشوایی بر تصحیح و بازنویسی این کتاب تأکید فراوان داشتند.
رسا - مشکلات شما برای تصحیح این کتاب چه بود؟
از مهم ترین مشکلات من برای تصحیح این کتاب متن آن بود. این متن، متن دوره قاجار بوده و در دورانی تألیف شده که تکلف نویسی و مغلق نویسی باب بوده و به نثر متکلف مشهور است. این مغلق بودن باعث می شود مخاطب امروز از بخش مهمی از این معارف باز بماند. از مشکلات این متن مصنوع بودن همراه با تکلف و سجع است و از آرایه های ادبی در این کتاب زیاد استفاده شده است. طبیعتا مخاطب امروز کمتر می تواند با این متن ارتباط بر قرار کند. همین موضوع باعث شده، علی رغم چاپ های متعدد، این کتاب کمتر مورد توجه قرار گیرد. در چاپ های این کتاب فقط متن به عینه آورده شده و به بازنویسی آن نپرداخته اند.
مهمترین کار من در این کتاب بازنویسی متن آن بود. البته در پایان هر فصلی ایشان یک بیان و توضیح آورده بود که در واقع توضیح کلماتی است که در متن آورده شده است. این جزو اضافاتی بود که من از متن اصلی حذف کردم و این کار را بخاطر حجیم نشدن کتاب انجام دادم. برخی از رجزها و برخی از متون عربی زائد هم از مواردی بود که بنده آنها را در تصحیح کتاب حذف کردم.
من به متن اصلی کتاب علاوه بر تصحیح اضافاتی هم آوردم. از جمله اضافاتی که بنده برای این کتاب انجام دادم این بود که تمام مصادر و پاورقی ها را از منابع معتبر شیعه و اهل سنت استخراج کرده و مواردی که نیاز به توضیح داشت را توضیح دادم و مواردی که احیانا ضعیف بود را شرح و نظر درست را، در پاورقی درج کردم.
رسا - تصحیح این کتاب چقدر طول کشید؟
ابتدا نکته ای را خدمت شما عرض کنم زیاد از من یا از هر نویسنده سؤال می شود که این کتاب یا آن کتاب چقدر از شما وقت گرفت. بنده نگاهم در این موضوع متفاوت است. چرا بگوییم وقت گرفت. بلکه باید برای هر کتاب وقت گذاشته شود. این گونه هم نیست که بگوییم یک کتاب کمتر وقت گذاشته شده کمتر مفید بوده و آنکه وقت بیشتر گذاشته شده مفیدتر است.
من به صورت مستمر برای این کتاب کار نکردم ولی بازدهی که من به این کتاب پرداختم سه سال بود. البته که در این بین اشتغالات تحصیلیم را تعطیل نکردم و در کنار آن به این کتاب پرداختم.
به نظر بنده مهمترین امر برای طلبه درس خواندن بوده و انجام پژوهش در گام های بعدی برای طلاب مهم است. در این بین از سهم آموزش هم نباید کم گذاشت چه بسا هرگونه کاستی در آموزش سبب خلل در پژوهش می شود. یعنی از درجات اتقان و اطمینان پژوهش کم می کند لذا نویسنده تا زنده است باید درس بخواند و باید محضر اساتید را درک کند.
از بزرگان حوزه بارها شنیده ایم که تحصیل در حوزه هیچ وقت تمامی ندارد. ما می بینیم اساتید و بزرگان حوزه حتی در بستر بیماری و احتضار، یا در مشکلات و شدائد هم از تحصیل و مطالعه دست بر نمی دارند و این برای ما حوزویان درس است.
البته باید دقت داشت که همه آنچه ما حوزویان استفاده می کنیم در متون نیست. بلکه استفاده از محضر عالمان و فرزانگانی است که افتخار حوزه های علمیه بوده و فرهنگ عظیم تشیع را از میان دریایی از خون به ما رسانده اند.
رسا - مشکلات حوزه نشر خصوصا برای طلاب در این زمان چیست؟
از قدیم الایام بحث کتابت و نویسندگی در حوزه رواج داشته و در احادیثی که منقول از ائمه(ع) است خصوصا از امیر المؤمنین(ع) و امام صادق(ع) تأکید بر این مطلب بیشتر دیده می شود. افتخار ما حوزویان این است که تعلیم در حوزه همیشه همراه با نگارش و پژوهش بوده و میراث مکتوب شیعه از طریق عالمان دین و حوزهای علمیه انجام شده است.
ما قائل هستیم که اولین حوزه علمیه خانه رسول مکرم اسلام پیامبر اکرم(ص) بوده و در این 1400 سال زحمت ها و مرارت های فراوانی کشیده شده تا این میراث حفظ شود.
در کتاب شهدا الفضیله از مرحوم علامه امینی، سرگذشت 130 عالم شیعی نقل شده که بخاطر نشر تعالیم محمد(ص) زبانشاهایشان بریده شده، سر مطهرشان را داخل روغن جوشان گذاشتند و به فجیع ترین وضع به شهادت رساندند. از جمله این عالمان، شهید اول، شهید ثانی و شهید ثالث بوده اند. اما این جنایت ها نتوانستند مانع نشر معارف، توسط عالمان بشود.
امروز پژوهش رکن حوزه های علمیه است و الحمدلله طلاب جوان پژوهش های خوبی را انجام می دهند. من اصلا قائل نیستم که طلاب کمتر به پژوهش می پردازند، بلکه با وجود همه مشکلات معیشتی که با آن دست و پنجه نرم می کنند این طلاب جوان توانسته اند در جشنواره های مختلف وظیفه خود رو به خوبی انجام دهند.
من در سال ها قبل مدیریت ممتازین و نخبگان دفتر مقام معظم رهبری را به عهده داشتم. در آنجا طرح ایجاد شبکه دانایان حوزوی را پیکیری می کردیم و به دنبال شبکه ای از طلاب جوان مستعد بودیم تا آنها را، با نخبگان حوزه مرتبط کرده و از ظرفیت جوانی و نشاط این طلاب جوان استفاده کنیم و برای اهداف بلند مدت خصوصا در امر پژوهش از آنها بهره مند شویم.
این طرح بخاطر آن بود که اساتید و نخبگان گران قدر حوزه چه بسا به خاطر کهولت سن نتوانند به صورت فردی به پژوهش های عمیق بپردازند، لذا مقرر شد که چند نفر از طلاب و پژوهشگران جوان را در اختیار این بزرگان قرار دهیم و برای این طلاب مزایا و شهریه جداگانه بگذاریم تا زیر نظر این اساتید محترم، بتوانند پژوهش ها و بارهای بر زمین مانده را بر دارند.
انگیزه من هم از نگارش این کتاب، استفاده از کتاب های بزرگان بوده و امیدوارم این مهم را در این کتاب به انجام رسانده باشم.
رسا - با تشکر از این که وقت خود را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید، در پایان اگر مطلبی هست بفرمایید.
من یک خاطره زیبا از نوشتن اولین کتاب خود دارم که در این فرصت برای علاقه مندان عرصه پژوهش و نویسندگی بیان می کنم. عنوان کتاب نخست من آیین ستایشگری بود که در واقع اصول و روش ستایشگری و مداحی اهل بیت(ع) از منظر رهبر معظم انقلاب را به تصویر کشیده بودم. من سال دوم طلبگی بودم و در آن زمان 19 یا 20 سال بیشتر سن نداشتم. منزل ما هم در همسایگی منزل حضرت آیت الله بهجت بود. با خودم قرار گذاشتم وقتی کتابم منتشر شد، اولین نسخه از آن را به رؤیت ایشان برسانم، چون شنیده بودم که در بین حوزه ها رسم بوده که بزرگان و اساتید کتاب های شاگردانشان را می دیدند و تقریظ بر آن می نوشتند.
یادم هست که برای نماز صبح، نمازگزارن حضرت آیت الله بهجت را از درب منزلشان تا مسجد مشایعت می کردند و من نفر اولی بودم که به درب خانه ایشان رسیدم. زمستان بود و هوا سرد، تا آقا در را باز کردند جلو رفتم و گفتم آقا این کتاب را من نوشتم. ایشان سؤال کردند که موضوع کتابت چیست؟ گفتم در مورد عاشورا و فرهنگ عاشورا است. آقا همانجا تأملی کردند و فرمودند اگر یک صفحه از این کتاب قبول شود، شما را به عرش می برند.
ایام محرم است و من همه کسانی که در نگارش کتاب مقتل «قمقام زخار و صمصام بتار» کمک کرده و یا هر کس که یک برگ از این کتاب را بخواند در ثواب آن سهیم می کنم.
در پایان از شما و خبرگزاری رسا بابت انتشار اخبار رونمایی و همچنین معرفی نویسندگان و پزوهشگران عرصه کتاب و نشر، کمال تشکر را دارم./826/گ401/ق
گفتوگو از علی حاج آخوند